0

وصیتنامه شهدا

 
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

وصیتنامه شهدا

 

 وصیتنامه شهید علی آذرفر

 

شهادت میدهم به وحـدانیت معبود رحمان و نبوت انبیاء و ولایت اوصیاء حـق است هرچه از او صادر میشود و قطعی است هرچه را او بخواهد بهشت و دوزخ حق است و قطعاً قیامت فرا میرسد

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

لبیک یا خمینی (روحی فدا)

اسلام علیک یا ابا عبد ا…

 

شهادت میدهم به وحـدانیت معبود رحمان و نبوت انبیاء و ولایت اوصیاء حـق است هرچه از او صادر میشود و قطعی است هرچه را او بخواهد بهشت و دوزخ حق است و قطعاً قیامت فرا میرسد و همه در روز محشر در محضر عدالت حضرت حق ( جل جلاله ) به تناسب عملکردمان با مقام و رتبه خاص حاضر میشویم و در آن روز از طرف مقام اقدس باریتعالی جزای اعمالمان داده خواهد شد و رحیت او در آن روز فقط بر احوال عابدان مخلص و صدیقان و صالحان است.

 

آنهاییکه فقط برای او زیستن و برای او خواستند و برای او بودند و برای او رقتند آنهاییکه خوف و خشیت الهی چنان وجودشان را گرفته بود که اگر نبود امید بفضل و رحمتش هر آن قالب تهی میکردند و غضب و خشم و عذاب خدا در آنروز بر احوال کسانی است که برای غیر او بودند و زندگیشان آلوده به حق مردمان بود بر کسانیکه ریا کار بودند و مفسد آری از خشم و غضب خدا در آنروز اگر همه عالم را فدیه بدهید رهایی نخواهید جست پس آماده باشید که بچشین دیاری خواهید رفت که حساب اعمال ایت و وادبی است که فقط دستگیر خداست و لاغیر !!!

 

اللهم الرزقنا فی الدنیا زیارت الحسین (ع) وفی الاخره شفاعه الحسین (ع) :ولی ای شیعیان ای محبان ای محبان واقعی حسین (ع) بدامان مولایتان چنگ زنید که ریسمان الهی است.

 

چگونه میتوان گفت او که عزت و شرف اسلام را به ما فهماند اوکه به واقع از نیستی به هست ما را آورد و او که همچون پدری برای فرزندان پدر از دست داده و رهبری دلسوز برای اسلام و دشمنی یرصخت و سازش ناپذیر در مقابل کفر و استکبار و نفاق جهانی است بخدا قسم نعمت وجود رهبری همچون امام عزیز را اگر تمام ابرانیان و تابعین اسلام چه شیعه و چه سنی در راه شکرش قطعه قطعه بشوند نخواهند توانست که شکر نعمت تمام این وجود مبارک را بگذارند بروید این حرف شهیدان و منتظران شهادت را به کسانیکه ادعا میکنند مومنند و به آن مقدس مابها که اسلام فقاهتی و ولایتی را نشناخته اند بگویید که اینقدر نگویند حیف از این جوانها که شهید میشوند و این چه اسلامی است که اینقدر باید برایش خون ریخته شود و یا اینکه میگویند ای کاش انقلاب نکرده بودیم بگویید به اینان که اسلام از اولش با خون تضمین شده از زمان هابیل قابیل تا زمان رسول ا...(ص) و از زمان روح ا....(س) تا زمان حضرت ولی عصر (عج) بگویید یاران حسین (ع) وامام خمینی روحی له الفدا قدم در میدان خون گذاشته اند نهال مقدس اسلام با خون بارور گشته و با پیام خونین صادر گشته و جهانی گشته .

 

خاصیت خون این است که همیشه در جوشش است و هیچگاه از جوشش نخواهد افتاد. بخوانید برای این افراد آیه /23 سوره احزاب را و بگویئد هنوز آن روز نرسیده و خدا کند که هرگز نرسد تا اسلام به شما محتاج شوند و شما متصدی اسلام شوید.انشاالله . امام تا انقلاب حضرت مهدی (عج) با عزت و صحت روح و جان سلامت هستید و این انقلاب را به دست صاحب اصلی تحویل میدهند اشاالله جوانهای ما لبیک گویان به امام عصر خود اسلام را حمایت میکنند. شما لازم نیست برای اسلام دل بسوزانید تا این بچه های مومن حزب الهی هستند تا این خانواده اعظم شهداء هستند اسلام سرافراز و استوار وپرخورش بر علیه کفر و نفاق است و تا خدا پشتیبان اسلام و اسلامییان است امریکا و امریکاییان هیچ غلطی نمیتوانند بکنند و اسلام عزیز را ابداً به شما نیازی نیست.

 

معمولاً افراد پیام برای امام امت حزب اللهی. خانواد محترم شهداء و نصیحت و وصیت به از خدا بیخبران دارند من نصیحتم به آن از خدا بیخبران این بود که در بالا متذکر شدم و از خداوند میخواهم که اگر قابل هدایتند هدایتشان کند وگرئه هرچه زودتر نا بودشان کند. اما ای امام عزیز و بزرگوتر و ای استادی که هیچوقت لیا قت شاگردیت را پیدا نکردم و نخواهم کرد ای روح بزرگوار در تن مرده است ما چه پیامی با تو دارم ای آنکه هرچه فرا گرفتم از تو گرفتم فقط از تو میخواهم همانطور که شب و روز دست بر دعا داری همانطور که عابدانه و عارفانه شبها تا به صبح با معبود خلوت کرده ای و از برای امت اسلام و اسلام و انقلاب با چشمانی گریان دعا میکنی ما رادعا کن که خداوند بعد از کشته شدن در راهش شهید وارد عرصه محشر قرار بدهد و این نباشد که خدای ناکرده در دنیا به اسم شهید و در آخرت مقام دیگری داشته باشم. دعایمان کن که خداوند تا آخرین لحظات عمرمان ما را خدمتگذار به اسلام و مسلمین وفادار به تو پدر بزرگوار و استاد اعظم و امام عصرمان قرار بدهد.

دعا کن که آخرین لحظات ما را لحظه شهادتمان قرار دهد و دعا کن که خداوند هرچه هستیم در این دنیا پاکمان کند تا در آنجا رو سپید جز اصحاب تو بدنبال سیدالشهدا (ص) و رسول اکرم (ص) داخل جنت شویم.واما امت حزب الله فکر نمیکنم که در شاءن و مقامی باشم که به شما وصیت و نصیحتی کنم مگرامام عزیز.چون شما عزیزان هستید چنین فرزندان رشیدی 2 تا3 تایا4 تا از یک خانواده تقدیم اسلام کردید به شما عزیزانی که از هر چه در دست داشتید (یعنی جگر گوشه گانتان) تقدیم انقلاب کردید و فریاد دارید که خدایا همه آینها فدای یک لحظه عمر امام بخدا دروغ نمیگویم خانه چند تا از خانواده ها رفتم همه شان اول به ما تسلی و تبریک میگفتند و ما که تسلی میدادیم خدا گواه است ناراحت میشدند و میگفتند فدای یک لحظه از عمرامام اگر ما را هم قبول کنند میرویم اینها که امانتی بود از طرف خدا .

خدا را شکر که امانت را امانتداری کردیم و خیانت نکردیم درش و بخدا سالم و درست تحویل دادیم ای کاش یکمقداری از دین نعمت این امانت در بیاییم خدا گواه است همین حرف خانواده شهداست مگر ساده است پیام دادن بدین مقربان خدا مگر کم لیاقتی میخواهد فقط و فقط التماس دعا دارم تمام رزمندگان و آن دعای بجان امام بزرگوار در هنگام نماز و دعا برای پیروزی هرچه سریعتر رزمندگان و باز شدن راه بسته شده کریلا انشاالله.

 

اما به رزمندگان به دریادلان بسیج به عاشقان الله به یاران حسین زمان به ملائکه الله که واقعاً فقط امام لیاقت بوسیدن دست و بازویشان را دارد به سبقت گیرندگان راه عشق و اخلاص و شهادت به شهداء زنده تاریخ و افتخار آفرینان اسلام و دین به عارفان که مقام عرفانی آنها را در شبهای خون و شهادت و ایثار عملیاتها و شبهای تار در داخل گورهای از پیش ساخته برای اخلاص پبدا کردن بحضرت حق و رسیدن به مقام عبوریت و در نیمه شبهای مرده که ندای الهی العفو و با حسین و یا مهدی اردکنی دل شب را میشکافد و کالبد تازه در آن میدمد بدین عزیزانی که بعضیها بدن سالم ندارند یا دست ندارند یا پا ندارند یا چشم ندارند در بدنهایشان آنقدر اثرات ترکشها و گلوله هاست و گاهی اوقات چون نتوانستند این ترکشها را از بدن نازنین این عزیزان در بیاورند یا خودشان تمانده اند و از بیمارستان فرار کردند و دوباره به جبهه ها آمدند.

بدن یا قسمتی از آن چرک کرده و مانع سلامتی آنها میشود که این دردها بسیار اجری دارد بخدا قسم لیافت بوسه زدن بر این زخمها بر این بدنها بردست و بازوی این جوانان عاشق را کسی ندارد.گویا شود و پیام به این افرادی که پیام را خود اینها با اعمالشان به ما گفتند بدهند.خدایا لااقل فرجی حاصل کن که این شهیدان زنده بمانند و لااقل ما پیام گیرنده از این پیام آوران باشیم فقط و فقط التماس دعای فراوان از همگی این عارفان شب و شیران زوز و پاسداران اسلام هم برای امام امت و هم برای پیروزی و سلامتی و هدایت رزمندگان اسلام و مسلمین را دارم انشاالله همیشه سالم باشید و به اسلام خدمت کنید.

 

و اما به جوانهایی که هنوز انقلاب را نشناخته اند وهنوز در خطی غیراز خط اسلام و امام قدم میدارند که فقط یک توصیه به آنها دارم و بس اگر واقعاً آنطور که میگویند دلسوز بحال این مردم بیچاره و فقیر(بقول خودشان) هستند و سعادت این ملت را میخواهند لااقل اگر حسی دارند و احساس درد مردم را میکنند این قدر حرف نزنند حرف زدن و عمل نکردن و فقط نق زدن کاریک عده لاابالی و بی قید است بیایند به اسم دفاع ملی لازم هم نیست حتماً برای اسلام بروند نه بروند برای دفاع از میهن و سرزمین آبا و اجدادی خودشان بروند فقط بمدت /2 ماه در کنار این بچه های مخلص بسیجی و سپاهی و ارتشی بیائئد و پیش عزیزان و دریادلان بسیج و یکبار هم وارد یک عملیات بشوند آنوقت اگر باز هم همان آدم سابق بودند بروند بروند دنبال این که جزو حیواناتی بگردند که همنوعشان و همفکرشان باشد چون دیگر اینها انسان نیستند و بقول مولانا:

 

 

اگرآدمی بچشم است و بگوش و حلق و بینی.....................چه میان نقش دیوار و میان آدمیت

بحقیقت آدمی باش و گرنه مرغ باشد که همی سخن بگوید به زبان آدمیت

 

خلاصه و آخر مطلب این است که اینان در صورتی که حقیقت را میدانند و انکار میکنند مصداق سوره شریفه آیه 7یا8 هستند واگر به راه آمدند که از خدا بخواهند که در راه هدایتشان کند و به آنان راه را نشان دهد از خداوند میخواهم که همه را هدایت کند و قلبهای ما را روشن و تیمار به نور قرآن کند و شناخت بخودش و مکتبش و قرآنش را به ما الهام کند و بدهد انشاالله ما من کوچک تراز آنم که به خانواده چیزی بگویم امید وارم مادرم من را به بزرگیش ببخشد ودر پرورش خواهرانم کوشاباشد وآنهارا زینب وار بزرگ کند و به برادرانم راه امام را در پیش بگبرند .

 

والسلام علیکم و حمه ا....و برکاته

 

 

جمعه 4 اسفند 1396  8:18 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

 

وصیت نامه شهید ابراهیم آقایی جودکی

 

از دنیا ساده و پر از مهر و محبت خانواده و درس و کلاس دل کند و برای یاری رساندن به رزمندگان اسلام به خیل سپاهیان جهان برکف بسیج پیوست...

رزمنده بسیجی شهید والامقام ابراهیم آقایی جودکی، شمع فروزان محفل عاشقان، در خانواده ای روستایی پاک و صادق دیده به جهان گشود.

 

تحت تربیت والدین با ایمان، مخلص و زحمت کش خود درس تقوا، پرهیزگاری و ایثار و گذشت را بخوبی فرا گرفت و همراه با درس و تحصیل پا به پای آن بزرگواران در سرما و گرما کار و تلاش میکرد و روح توکل و شکر گذاری به درگاه خداوند بزرگ.

 

 هر روز بیشتر از پیش در او تقویت می گردید. اخلاص، صداقت، شجاعت و ایمان راسخ از شاخصه های اخلاقی وی به شمار می رفت.

 

زیرا دوران رشد معنوی خویش را در بستری پاک و بی آلایش توام با صداقت و اخلاص بسیار سریع طی کرد و این همزمان با شروع جنگ تحمیلی از سوی جنایتکاران غاصب بعثی بر علیه مملکت و انقلاب اسلامی وطنش بود و آن جوان فرهیخته هدف خویش را یافته و راهش را انتخاب کرد و آن اطاعت از فرمان رهبرش بود.

 

 لذا به ندای ملکوتی پیر فرزانه انقلاب، حضرت امام خمینی(ره) جهت حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل و مقابله با دشمن از خدا بی خبر، عاشقانه لبیک گفت.

 

 از دنیا ساده و پر از مهر و محبت خانواده و درس و کلاس دل کند و برای یاری رساندن به رزمندگان اسلام به خیل سپاهیان جهان برکف بسیج پیوست؛ و پس از طی آموزش های لازم دفاعی و نظامی به عنوان نیروی رزمی، عاشقانه و جان برکف در سنگرهای آغشته به عطر و بوی شهیدان، دلاورانه از دین و میهن خویش دفاع کرد تا اینکه سرانجام در کربلای شلمچه آنجا که نخلهای سبز قامتش بی سر، اما به استواری و استقامت شهیدان هنوز بر خویش می بالند؛ او نیز جرعه جرعه از کوثر شهادت نوشید، و به آرزوی ابدی خویش نائل آمد.

 

 

شهدای لرستان

 

شهید ابراهیم آقایی جودکی

 

آخرین پایه تحصیلی: اول دبیرستان

 

آموزشگاه محل تحصیل: تربیت معلم شهدای معمولان

 

 درود و رحمت الهی نثار روح پاکش و راهش پر رهرو باد.آمین یا رب العالمین

 

 

******************

منبع: کتاب رمز و راز جلد 1

 

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 4 اسفند 1396  8:20 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

گزیده ای از وصیت نامه شهید اصغر الهیاری

 

ای مردم ای دوستان وآشنایان و ای کسانی که فریاد نوشته های من به گوش شما می رسد توجه شما را به چند مسئله جلب می کنم

 

 

اول اینکه : از شما می خواهم این امام عزیز را تنها نگذارید وسعی کنید به تمام معنی مقلد او باشید که مقلد او بودن افتخار خواهد بود در روز جزا وهمچنین در مورد جنگ و جبهه کوتاهی نکنید اگر سستی کردید به قول امام اول ما شیعیان حضرت علی (ع) ضالمان را با دست خودتان بر خود مسلط کرده اید و می خواهم از آنهایی که از راه خدا فاصله گرفته اند برگردند که خداوند توبه پذیر مهربان است .

اگر کسی خیال می کند که در غیر این راه هم چیزی هست سخت در اشتباه است به خاطر اینکه من خودم درک کرده ام بعضی از آنچه را که در بندگی خدا مزه می دهد و چیزی به جز شیرینی و حلاوت ندیده ام از آن چیزهایی که دیده ام وبرایم محقق شده است این است که یک موقع در ایام جوانی که زمینه ی گناهی برایم پیش آمد که من از آنجا فرار کردم وبه خدا پناه بردم از آن عمل سرپیچی کردم یک شب که برای نماز شب بیدار شدم نوری از آسمان دیدم که به زمین آ مد و موقع اقامه ی نمازم تمام شد این نور به شبهی بزرگ مبدل شده ونور خیره کننده ای که من از وصف آن عاجزم پدیدار شد ، به طوری که زمین مانند روز روشن شد و خلاصه دو الی سه ساعتی که این نور برایم پدیدار بود من چان لذتی می بردم که تا کنون نمونه اش را ندیده ام.

و همچنین این اعمال بار دیگر تکرار شد وخلاصه این نمونه ها زیاد است واین را به عنوان نمونه ذکر کردم تا آنان که برایشان مشکل است درک کنند وبفهمند قضیه از چه قرار است نمونه ی دیگر از آنچه که دیده ام این است که من هر وقت که به قم برای زیارت مرقد مطهر حضرت معصومه (س)مشرف می شدم وبرای ورود سلام می کردم اگر جواب را می شنیدم وارد می شدم والا دوباره اذن دخول خوانده وسلام می کردم تا جوابم را بدهد ویک بار که داخل شدم به آن حضرت عرض کردم که چرا ما که به دیدن شما می آییم شما به بازدید ما نمی آیید ودر شب همان روز که در مهمان خانه ی آن حضرت به خواب بودم دیدم که آن حضرت با حضرت فاطمه ی زهرا (س) برمن وارد شدند ودر کنار من نشستند وحضرت زهرا (س) به زبان ترکی به من فرمودند که چه کار داری ومن هم در جواب گفتم که من کاری ندارم آنگاه حضرت زهرا به حضرت معصومه فرمودند که دیدی که مرا از مدینه آوردی اینجا و ... وبعداَ رفتند ومن از خواب بیدار شدم و از این بی ادبی که کرده بودم ناراحت شدم واثری از آنها نیافتم .

 

شهید اصغر الهیاری

تاریخ تولد : 1322

تاریخ شهادت :27/11/64

محل شهادت : فاو (والفجر8)

اعزامی از شهرستان ابهر

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 4 اسفند 1396  8:21 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

 

وصیت نامه شهید یدا... آذرخش

 

عزیزانم سعی نمائید هدف اول شما الله باشد، سپس اطاعت امر رهبر حضرت امام خمینی(ره)، زیرا او ولی امر جامعه اسلامی است.

دانش آموخته مکتب خونین حسین ابن علی(ع) دانش آموز بسیجی شهید یدا... آذرخش در خانواده ای با ایمان و انقلابی در شهرستان خرم آباد دیده به جهان گشود.

 

تحت نظارت و توجهات والدینی با تقوا و صبور تربیت اسلامی و انسانی را به نیکی فرا گرفت؛ زیرا از همان دوران کودکی فردی با استعداد بود و با هوش و ذکاوت خاصش اعمال عبادی را به تقلید از پدر و مادر مومن خود امجام می داد و این شیوه مرضیه را ادامه داد. بطوریکه عاشق نماز و تقوی الهی گردید و به دانستن مسائل دینی و شرعی علاقه مند شد.

 

در تحصیل درس و علم، دانش آموزی پرتلاش و ساعی بودو با اخلاق و رفتار نیکو و حسنه خود نوجوانی الگو و نمونه برای هم سالان خویش به شمار می رفت.

 

در دوران مبارزات مردم علیه رژیم فاسد پهلوی و شکل گیری انقلاب اسلامی، این شهید والامقام به همراه دوستان انقلابی خود وظیفه خطیر و انقلابی پخش اعلامیه ها و نشر سخنان حضرت امام خمینی(ره)، و شعار نویسی بر روی دیوارهای شهر را به عهده گرفت و جان برکف در مسیر اهداف انقلاب حرکت نمود، و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز از دست آوردهای خونبار انقلاب دلسوزانه حفظ و حراست نمود.

 

با تجاوز آشکار دشمن جنایتکار بعثی به مرزهای میهن اسلامی این نوجوانان ایثارگر، فرمان حسینی(ع) رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) را عاشقانه اطاعت کرد، و بعد از کسب آمادگی لازم دفاعی و نظامی به سوی جبهه های نبرد نور علیه ظلمت رهسپار گردید، و مدت زیادی در سنگرهای دفاع مقدس از خاک مملکت اسلامی خویش دفاع کرد، تا سرانجام در منطقه عملیاتی حاج عمران در سن 16 سالگی به شرف شهادت نائل گردید.

 

و در آسمان ستاره باران کشور عشق چون شهابی فلک پیما ره صد ساله را با یک گلوله داغ یک شبه پیمود، این ستاره درخشنده آسمان عشق و ایثار در فرازی از وصیت نامه خویش می فرماید:

 

خدایا: بارالها به جبهه آمده ام اما افتخار شهادت را نیافته ام دلم برای دوستان و هم رزمان شهیدم تنگ شده است و مشتاق دیدار آنها می باشم؛ خدایا افتخار پا بوسی آنان را نصیبم فرما.

 

عزیزانم سعی نمائید هدف اول شما الله باشد، سپس اطاعت امر رهبر حضرت امام خمینی(ره)، زیرا او ولی امر جامعه اسلامی است ثالثاً: در تذهیبنفس خود بکوشید زیرا اخلاق اسلامی و نیکو، پل سعادت است.

 

 

شهید یدا... آذرخش

 

آخرین پایه تحصیلی: چهارم دبیرستان

 

آموزشگاه محل تحصیل: امام خمینی(ره)

 

 

 

درود و رحمت بیکران الهی نثار روح پاکش و راهش مستدام باد...

 

******************

منبع: کتاب رمز و راز جلد 1

 

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 4 اسفند 1396  8:26 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه شهید محسن آقارضی

 

اگر مصیبت شما را زیاد ناراحت کرد به یاد خانواده های شهدایی بیفتید که نه تنها چهار فرزند یا بیشتر خود را فدای اسلام کرده اند بلکه پدر نیز اسلحه بدوش راه فرزندانش را در جبهه دنبال میکند و نیز مادر در پشت جبهه ندا و پیام خون فرزندش را به دیگران میرساند.

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

آنان که در راه خدا کشته شده اند مرده نپندارید ، بلکه زنده اند و در نزد خدای خود روزی میخورند

 

ضمن عرض سلام به خانواده عزیزم ، خداوند ان شاء الله که به همه شما صبر دهد

همیشه آیه فوق را تلاوت و پیش خود زمزمه کنید زیرا که نهایت همه ما وداع گفتن این دار فانی است و چه بهتر که انسان بهترین مرگ را که شهادت در راه خداست انتخاب و به دست بیاورد

این انقلاب برای به ثمر رسیدن خود نیاز به خون دارد ، نگویید اگر به جبهه نمی رفت شهید نمی شد که ان شاءالله توانسته ام و توانسته اید به این انقلاب خدمتی بکنید.

اگر مصیبت شما را زیاد ناراحت کرد به یاد خانواده های شهدایی بیفتید که نه تنها چهار فرزند یا بیشتر خود را فدای اسلام کرده اند بلکه پدر نیز اسلحه بدوش راه فرزندانش را در جبهه دنبال میکند و نیز مادر در پشت جبهه ندا و پیام خون فرزندش را به دیگران میرساند.

از شما التماس دارم که شیرزنی باشید همانند زینب و سعی کنید خدا و امام زمان و نائب بر حقش را خوشحال کنید.

بدانید تازه اول کار است تا ظلم هست مبارزه و جهاد هست و همواره تا برقراری نظام قسط و عدل الهی بدست امام زمان (ع) باید بهتربن ها بروند.

 

فقط چند خواهش دارم اجابت کنید

 

۱- برای من رو سیاه به درگاه خدا بسیار فاتحه بخوانید و طلب آمرزش کنید

۲- حلالم کنید و همه بدی های مرا با روح بزرگوار خود جبران کنید

۳- راهم را ادامه بدهید و آنگونه سخن بگویید و عمل کنید که خداوند را خوش آید و مرا خوشحال کنید

۴- با کلیه کمبود ها بسازید و خداوند را شکر کنید

۵- امام را تنها نگذارید و به تمام رهنمود هایش عمل کنید

۶- احتیاطاُ به اندازه یکسال نماز حتماُ کسی را اجیر کنید از پول هایم تا برایم بخواند و پنجاه روز ، روزه نیز برایم بگیرید زیرا در اثر مریضی و در جبهه بودن نتوانسته ام بگیرم.

توصیه دارم اگر در میدان جنگ و در معرکه شهید شدم مرا با لباس فرم سپاه کفن کرده خاک کنید و نیز روی سنگ قبرم آرم سپاه را حک کنید و حتما قبرم را خیلی ساده درست کنید و تجملاتی نکتید که ضعفا را خوش نیاید.

مادر عزیزم حلالم کن و صبر کن تا مهدی (عج) بیاید

خواهرم صبر کن تا مهدی (عج) بیاید.

من خیلی طالب شهادت بودم ولی این را اظهار نمیکردم زیرا شما ناراحت می شدید و مرا ببخشید از اینکه آنطور که شما می خواستید نتوانستم به شما سر زده پیش شما باشم.

 

در ضمن تمام کتاب هایم را تقدیم جبهه کنید

 

به امید زیارت کربلا و فتح قدس عزیز

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

محسن آقارضی- ۲۳/۷/۶۳

 

 

 

 

درباره شهید

 

متولد ۱۷/۴/۴۱ اصفهان

شهادت ۲۶/۷/۶۳ میمک (عملیات عاشورا)

دانشجوی پزشکی بخش قلب شهید رجایی تهران

جسم پاک ایشان در میمک باقی ماند و هیچ گاه بازنگشت

 

شهید محسن آقارضی در تیر ماه ۱۳۴۱ در اصفهان در خانواده ای متدین چشم به جهان گشود.

در دوران کودکی فوق العاده با استعداد ، کوشا، بسیار زرنگ و کنجکاو بود.

با توجه به علاقه زیادی که به قرآن داشت در مسابقات قرآنی رتبه اول را بدست آورد.

در سال۱۳۵۵ به علت موقعیت شغلی پدر به همراه خانواده راهی کرمانشاه شد و تحصیلات خود را در کرمانشاه با رتبه بالا سپری کرد و دیپلم خود را در سال۶۰-۵۹ اخذ نمود.

دوران تحصیل ایشان مصادف بود با انقلاب اسلامی

ایشان روزها را به تحصیل و شرکت در مجالس و شب ها را به پاسداری سپری مینمود.

در زندگی چیزی به نام شب و روز برایش وجود نداشت و از هیچ کوششی دریغ نمیکرد.

ایشان با صدور فرمان امام خمبنی مبنی بر تاسیس جهاد سازندگی در گروه فرهنگی جهاد در مناطق محروم کرمانشاه جهت پایه ریزی و تحکیم پایه های فرهنگ اصیل اسلامی کوشش بسیار داشت

باتوجه به اهمیتی که ایشان برای مطالعه جهت شناخت و آگاهی بیشتر قائل بود به ایجاد کتابخانه در این مناطق همت گمارد

بعد از جهاد به عضویت سپاه در آمد

چون معتقد بود که این انقلاب نیاز به نیروهای متخصص و متعهد دارد بنابراین در کنکور شرکت کرد و در بخش قلب مدرسه عالی شهید رجایی قبول گردید

اما دانشگاه جبهه را به دانشگاه داخلی ترجیح داد.

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 4 اسفند 1396  8:26 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیتنامه شهید محرم آشوغ

 

هرروز گوشه وکنار دنیا افراد روشن وروشنفکری پیدا می شوند که پی به حقانیت اسلامی برده و نور اسلام چنان قلب جوانان را روشن کرده که توانسته اند حقایق اسلام را به طور دقیق درک کنند

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

هرروز گوشه وکنار دنیا افراد روشن وروشنفکری پیدا می شوند که پی به حقانیت اسلامی برده و نور اسلام چنان قلب جوانان را روشن کرده که توانسته اند حقایق اسلام را به طور دقیق درک کنند همچنان که در کشور عزیزمان دیدم که استعمارگر به کمک دست پرورده های پلید خود از روشهای تربیتی ویژه ای استفاده می کردند که ربطی به پرورش اسلام و ایرانی نداشت بلکه جوانان را به بیراهه می کشاند.

گاه به گاه در مسیر کشورمان فرزندان پاک سر به شورش بر می داشتند و در مظلومیت خویش فریاد می زدند و اسلام همچنان غریب بود تا اینکه طوفانی در گرفت و سیل خون در دره تاریخ جاری شد و اسلام محمد از کربلای سرخ ایران را نشانه گرفت.

 پیام من به خانواده ام این است که از اینکه من به جبهه می روم هیچ ناراحت نباشید پیام من به ملت ایران این است که پشتیبان ولایت فقیه باشند و همواره به فرمان رهبر انقلاب امام خمینی باشند آری ای برادر این چهره شهدا همیشه زنده تاریخ است که رهبر کبیر این چنین از آنان سخن می گوید که آنان دل از همه چیز برداشتند و فقط خدا را طلب کردند و از او یاری خواستند.

 

 به امید پیروزی

 

درباره شهید

 

نام :محرم

نام خانوادگی:آشوغ

نام پدر :نوازاله

شماره شناسنامه: 730

تاریخ تولد : 1341

عضویت بسیجی

تاهل :مجرد

محل شهادت: رقابیه

تاریخ شهادت: 1361/01/02

محل تولد: لارستان

 

تحصیلات دوره ابتدایی را در دبستان تربیت به پایان برد و وارد مدرسه راهنمایی نامی شد. پس از آن در دبیرستان صحبت لاری مشغول به تحصیل شد. در ایین دوران همراه با دیگر اقشار مردم در راهپیماییها شرکت می کرد.و از جمله کسانی بود که در سرنگون کردن مجسّمه شاه نقش مؤثر داشت. « متواضع، خوش برخورد و فردی اجتماعی بود. با خانواده و همچنین کودکان رفتار حسنه ای داشت. همه وقت به مسجد می رفت، در کلاسهای قرآن شرکت می کرد و اغلب اوقات فراغت سر کار می رفت. » (خاطرات خانواده) در پایگاه شهید راستی فعالیت می کرد و همچنین واحد تبلیغات و تدارکات و عملیات بسیج را بر عهده داشت. تا سال سوم اقتصاد تحصیلات خود را ادامه داد و با شروع جنگ تحمیلی عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل گردید. پس از گذراندن آموزش نظامی در جهرم به منطقه عملیاتی بستان اعزام شد. پس از بازگشت به لار عازم جبهه فاو شد.« هر بار پیروز به آغوش خانواده بر می گشت. امّا روح بزرگ او راضی نمی شد و باز نیرویی او را به سوی جبهه می کشاند تا اینکه برای بار سوم عازم جبهه شد. » (خاطرات خانواده) پس از 4 ماه حضور در جبهه رقابیه در عملیات فتح المبین شرکت کرد. « شب عملیات بود. همه رزمندگان مشغول خواندن نماز و دعا شدیم. همان شب زیارت عاشورا خواندیمو همه بچه ها ضمن خواندن دعا گریه می کردند. مُحرّم مدام مشغول خواندن نماز و قرآن بود. چهره اش آنقدر نورانی شده بودکه از صورتش نور می بارید. آن شب محَّرم خیلی گریه کرد. او مسئول مهمّات و زخمی ها بود ... قبل از طلوع آفتاب من و محرّم و هاشم خداشناس و سایر بچه ها به جایی که به تپه سبز معروف بود رفتیم. عملیات فتح المبین شروع شده بود. خمپاره ها و رگبارهایی که عراقی ها بر سرمان می ریختند آسمان را مثل روز روشن کرده بود. فرمانده یک نفر می خواست تا از پایین تپه مهمّات بیاورد. محرَّ خود را آماده نشان داد و این کار را کرد ... هوا روشن شده بود. به منطقه ای که بعد از تپه سبز می گفتند رفتیم ... وقتی اطرافمان را نگاه کردیم دیدیم که عراقی ها محاصره مان کرده اند. بعد از چند دقیقه دیدیم که هاشم خمپاره خورد و فقط این را به من گفت که : حلالم کن و شهید شد. بعد رفتیم که ببینم محرَّم کجاست. دیدم که بر روی تپه نشسته، مثل اینکه در خواب بود ... صدایش کردم جواب نداد. وقتی دقت کردم دیدم که یک تیر به گلو و یک تیر به قلبش اصابت کرده. سرم را بر روی سینه اش گذاشتم، دیدم که قلبش نمی زند ... » او در چهارم فروردین سال 61 به سوی معبودش پر گشود.

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 4 اسفند 1396  8:26 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه سردار شهید حسن آقاسی زاده شعر باف

 

 در جبهه‌های‌ نور علیه‌ ظلمت‌ که‌ معراج‌ انسانهای‌ مخلص‌ و مؤمن‌ و ایثارگر است‌ و کلاس‌ و درس‌ و مدرسه‌ای‌ جهت‌ عشق‌ به‌ خدا و اسلام‌ به‌ شمارمی‌رود و کشتی‌ نجات‌ دهنده‌ از ظلمت‌ و گمراهی‌ است‌ توفیق‌ حضور در این‌ میدانها و جبهه‌ها نصیبم‌ شد

بسم الله الرحمن الرحیم

 

شکر و سپاس‌ بی‌ حد و حمد و ثنای‌ بی‌کران‌ خداوند متعال‌ و آفریننده‌ دو جهان‌ را که‌ به‌ تقدیر خویش‌ ما را در زمره‌ی‌ آفرینندگان‌ خود قرار داد و نعمت‌حیات‌ وجود را در جهانی‌ نصیب‌ ما نمود که‌ حکومتش‌ تا بنای‌ جهان‌ و زمان‌ بر آن‌ مستدام‌ است‌ و انوار و الطاف‌ و خورشید هدایتش‌ راهنمای‌ نفوس‌ درزمین‌ است‌ تا شاید سر رشته‌ آفرینش‌ و هدف‌ از وجود خویش‌ را در جهان‌ بشناسند.

 در جبهه‌های‌ نور علیه‌ ظلمت‌ که‌ معراج‌ انسانهای‌ مخلص‌ و مؤمن‌ و ایثارگر است‌ و کلاس‌ و درس‌ و مدرسه‌ای‌ جهت‌ عشق‌ به‌ خدا و اسلام‌ به‌ شمارمی‌رود و کشتی‌ نجات‌ دهنده‌ از ظلمت‌ و گمراهی‌ است‌ توفیق‌ حضور در این‌ میدانها و جبهه‌ها نصیبم‌ شد و از نزدیک‌ شاهد رشادتها و جانبازی‌ها وایثارگری‌ها و از جان‌ گذشتگی‌ جوانان‌ مخلص‌ و کم‌نظیر بودم‌ و در جوار آنها الفبای‌ عشق‌ به‌ خدا و راه‌ او را آموختم‌ و از معاشرت‌ و همنشینی‌ بارزمندگان‌ بسیجی‌ و پاسدار و فرماندهان‌ آنها سیراب‌ گشتم‌.

هر فردی‌ در دوران‌ زندگی‌، بخصوص‌ در دوران‌ جوانی‌ و نوجوانی‌، برای‌ خود دوست‌ و رفیق‌ و همکار و همسایه‌ و هم‌سخنی‌ دارد، معلمی‌ و استادی‌دارد، معتمد، و رازداری‌ دارد پشتیبان‌ و حمایت‌ کننده‌ای‌ دارد، همه‌ی‌ اینها در زندگی‌ من‌، پدرم‌ بوده‌ و هست‌. در همه‌ سختیها، تنهایی‌ها، رنجها و مشقّتهای‌ زندگی‌ مرا راهنمایی‌ و یاری‌ نموده‌ و همه‌ جا وسایل‌ رشد و ترقی‌ و کسب‌ علم‌ و فن‌ و دین‌ و علوم‌ رافراهم‌ نمود، و در دورانی‌ که‌ طاغوت‌ بود، فساد بود، گناه‌ بود، مرا از لغزشها و انحرافها مواظبت‌ و حراست‌ نمود. و من‌ به‌ هیچکس‌ غیر از پدرم‌ بدهکار نیستم‌ که‌ می‌توانند از فروش‌کتاب‌ و لوازم‌ منزل‌ بردارند. برادرانم‌ در احترام‌ به‌ والدین‌ رعایت‌ بیشتری‌ بکنند که‌ همه‌ چیز تابع‌ این‌حکمت‌ است‌. از همه‌ بستگان‌ و دوستانم‌ می‌خواهم‌ که‌ حلالم‌ کنند.

 

درباره شهید

 

حسن آقاسی زاده شعرباف در اول فروردین ماه سال 1338 در مشهد مقدس به دنیا آمد. از کوچکی علاقه زیادی به شرکت در مجالس مذهبی داشت. به همین خاطر اکثر مسائل رساله حضرت امام خمینی را حفظ بود. در زمان اوج گیری انقلاب به علت توزیع اعلامیه های امام (ره) در میان مردم، توسط ساواک بازداشت شد.

او که دوران تحصیل را با نمرات عالی گذرانده بود، با پیشنهاد آموزش و پرورش و با کسب اجازه از نماینده امام در قم جهت ادامه تحصیل عازم کانادا شد و با رتبه ای عالی موفق به دریافت کارشناسی ارشد مهندسی راه و ساختمان و پل سازی در دانشگاه «تورنتو» گردید.

 

آقاسی زاده در کانادا فعالیت چشمگیری در انجمن اسلامی دانشجویان مسلمان داشت. در سال 1361 به ایران بازگشت و وارد نهاد مقدس سپاه شد. وی به دلیل لیاقت و ابراز شایستگی در معاونت فنی و مهندسی قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه پاسداران مشغول انجام وظیفه شد، پس از مدتی مأمور تأسیس قرارگاههای «صراط المستقیم و خاتم الانبیاء» گشت.

آقاسی زاده از ابتدای ورود به جبهه تا هنگام شهادت در 2400 پروژه کوچک و بزرگ از خط مقدم تا عقبه شهرها، شرکت داشت. وی در تاریخ بیست و هشتم مهرماه سال 1366 ندای حق را لبیک گفته به دیدار یزدان شتافت. مزار پاکش در صحن حرم مطهر امام رضا(ع) قرار دارد. از شهید آقاسی سه فرزند به یادگار مانده است .

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 4 اسفند 1396  8:26 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصيت نامه شهيد اصغر آهنی

 

از همه كساني كه با‌آنها برخورد داشته ام ميخواهم كه مرا حلال نمايند و از بديها ما بگذرند.

بسم الله الرحمن الرحيم

 

"ان الله يحب اله عن قاتلون في سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص"

 

حمدو سپاس برخداوندي كه مارا به راه راست هدايت فرمود و اين توفيق را به ما داد كه در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل حاضر شده و بر عليه دشمنان دين او جنگ كنيم مدتها بود كه در فكر بودم تا وصيت نامه اي بنويسم ولي نميدانم كه چه بنويسم چرا كه ملت ما خود راه خوبي را يافته اند و انشا الله تا پيروزي نهائي به راه خويش ادامه خواهند داد.

 

فقط به عنوان تذكر خواستم بگويم كه امام امت اين پيرجماران را درك كنند از فرمايشات ايشان پيروي كنند چنان كه تا به حال كرده اند و براي طول عمر ايشان دعا نمايند تا انشا الله اين امانت الهي را به مولاي خود حضرت امام مهدي (عج) تحويل دهند..

 

از خانواده ام مي خواهم كه در مرگ من صبر كنند كه انشاءالله اجرشان با خدا است ودر مرگ من گريه و زاري ننمايند كه شهيد براي خود رهرو ميخواهد نه عزادار تا اسلحه برجاي مانده او را بردوش گرفته و راه او را ادامه دهد.

 

از دوستانم ميخواهم كه بعد از مرگ من در دعاهاي خير خويش ما راهم فراموش ننمايند و اگر انشاءالله روزي راه كربلا و تربت پاك سرور شهيدان حضرت امام حسين (ع) باز شد از طرف من هم سلامي به آن حضرت بكنند و قبر مقدس و پاك او را در آغوش گيرند.

 

از همه كساني كه با‌آنها برخورد داشته ام ميخواهم كه مرا حلال نمايند و از بديها ما بگذرند.

 

والسلام عليكم وحمه الله وبركاته

  اصغر آهني 5/10/62

 

اما وصيتم به خانواده ام اين است كه همواره سعي كنند پشتيبان انقلاب و امام باشيد و دوست ندارم كه در مرگ من زياد ناله و زاري باشد.

 

از بابت نماز و روزه خيلي با كمبود روبرو هستم احتياطا 36 روز روزه قضا و يكسال نماز قضا برايم بخوانيد و از خدا برايم طلب بخشش و حلاليت بنمائيد و نيز از بابت نذر 2000 ريال به صندوق حضرت معصومه (ع) ميريزيد (از همان پول خودم) و دو ركعت نماز ميخوانيد.

 

در ضمن متذكر ميشوم كه نماز مرا حجه الاسلام حاج آقا عبدالهي اقامه فرمايند.

 

والسلام عليكم و رحمه اله...

 

5/10/1362

 

درباره شهید

 

عطر ایثار توی کوچه ها موج می زد. و وجود اصغر سبزتر از همیشه شده بود و آرزوی رفتن به جبهه و جنگیدن با دشمن آرامش و آسایش را از او گرفته بود.سرانجام این شیدایی او را به جبهه کشاند.جبهه سکوی پرواز بی صدای او بود. در عملیات خیبر در جزیره مجنون وجودش عطر پرواز می داد. و در همان عملیات هم دو بال به وسعت آسمان گرفت و به اوج رسید، و پرید و بی هیچ نشان در سرزمین رستنی ها جاودانی بیتوته کرد.

 

شهید اصغر آهنی

نام پدر : مجید

تاریخ تولد:1344

محل صدور :میانه

آخرین مدرک تحصیلی :چهارم دبیرستان

محل شهادت : جزیزه مجنون – جاوید الاثر

تاریخ شهادت 7/12/62

نام عملیات : خیبر

شغل : محصلشهید اصغر آهنی

 

نام پدر : مجید

 

تاریخ تولد:1344

 

محل صدور :میانه

 

آخرین مدرک تحصیلی :چهارم دبیرستان

 

محل شهادت : جزیزه مجنون – جاوید الاثر

 

تاریخ شهادت 7/12/62

 

نام عملیات : خیبر

 

شغل : محصل

 

شرح مختصری از زندگینامه شهید

 

عطر ایثار توی کوچه ها موج می زد. و وجود اصغر سبزتر از همیشه شده بود و آرزوی رفتن به جبهه و جنگیدن با

 

 دشمن آرامش و آسایش را از او گرفته بود.سرانجام این شیدایی او را به جبهه کشاند.جبهه سکوی پرواز بی صدای

 

 او ببود. در عملیات خیبر در جزیره مجنون وجودش عطر پرواز می داد. و در همان عملیات هم دو بال به وسعت

 

آسمان گرفت و به اوج رسید، و پرید و بی هیچ نشان در سرزمین رستنی ها جاودانی بیتوته کرد.

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 4 اسفند 1396  8:27 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

گزیده ای از وصیت نامه شهید آیت اله آبدرجگر

 

 منتظر من نباشید من نرفتم که زنده برگردم...

...وصیت می‌کنم که هرگز برای من گریه نکنید. به مادرم بگویید که شما پیش فاطمه دختر پیامبر(ص) سربلند خواهی شد، چون فاطمه شهید داد و شما هم شهید دادی. مادر! هر موقع به یاد فرزندت می‌افتی به یاد فرزندانی باش که بدن پاره پاره آنها را مادرشان ندیده که توسط مزدوران چپ و راست در زیر رگبار گلوله‌های دژخیمان شرق و غرب به شهادت رسیدند. مادرم تو باید مانند کوهی که به افق سر کشیده سربلند باشی… و ای پدر تو را هم نزد (علی(ع) سربلند خواهم کرد.

شهید آیت اله آبدرجگر

تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۹/۲۹

 

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 4 اسفند 1396  8:27 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

فرازی از وصیت نامه دانشجوی شهید “حسن آجرلو”

 

ای کسانی که در خواب غفلت به سر می برید ! هر چه زود تر از خواب بیدار شده و این قدر به فکر دنیای مادی نباشید.

 

 

فرازی از وصیت نامه دانشجوی شهید “حسن آجرلو”

 

خدایا !

 

یاری ام کن تا در عشق تو بسوزم و مانند یک عاشق دل باخته در راه تو فانی شوم و چه گوارا و شیرین است در راه دوست فدا شدن ، همان دوستی که از رگ گردن به ما نزدیک تر است .

 

حال که کوله بار سفر برداشته و به لطف خداوند به عملیات می روم تا راهی کربلا و قدس شوم ، باشد تا با شجاعت رزمندگان اسلام و به لطف خداوند مهربان و دعای خانواده های شهدا به آن چیزی که فرزندانشان برای آن شهید شدند ، نزدیک شویم و به امامت امام عزیزمان در کربلا نماز جمعه بخوانیم .

 

ای کسانی که در خواب غفلت به سر می برید ! هر چه زود تر از خواب بیدار شده و این قدر به فکر دنیای مادی نباشید.

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 4 اسفند 1396  8:27 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

فرازهایی از وصیت نامه سردار شهید حاج اکبر آقابابایی

 

این وصیت را در حالی می نویسم که عازم ماموریتی هستم به منطقه ای که اسلام عزیز سالها د رغربت بسر برده است و برای رشد آن نیاز به جهاد و شهادت است

 

مختصري از زندگي نامه سردار شهيد حاج اكبر آقابابايي

 

مبارزات بي امان او در قبل از پيروزي انقلاب اسلامي صفحه زريني در زندگاني سراسر مجاهداتش مي باشد و در همين راستا با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي جزء اولين افرادي بود كه به نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و به عنوان معلم و مربي رزمندگان به انان آموزشهاي لازم جهت دفاع مسلحانه از دستاوردهاي خونبار انقلاب اسلامي را داد. با شروع غائله كردستان سردار آقابابائي از رزمندگان و فرماندهان پيشتاز براي هجرت و جهاد در اين منطقه بود او كار سترگ خويش را در اين منطقه با حضوري مؤثر آغاز كرد و در نبردهاي مؤفق رزمندگان اسلام در جنوب كردستان و در آزاد سازي شهرها ، محورها و مرز نقشي كار ساز داشت و در آزاد سازي شهر سنندج از لوث ضدانقلاب با وجود شرايط خاص آن زمان با ايماني راسخ و عزمي جزم بهمراه ساير رزمندگان اسلام سرافرازانه عمل نمود و سپس با صلابت بعنوان فرماندهي پيشتاز به پاكسازي منطقه پرداخت و با سرعت براي تعميم حاكميت انقلاب اسلامي در كردستان سروجان را در طبق اخلاص گذاشت. با شروع جنگ تحميلي كه پس از شكست ترفندهاي استكبار جهاني در داخل كشور آغاز شد او نبرد خويش را در دو جبهه آغاز كرد. چهرة نوراني و دوست داشتني او از اثر تركشهاي نبرد در جبهه مبارزه بر عليه رژيم بعثي از همان اوايل جنگ نشان از مصمم بودن او در جهاد بي امانش در همه جبهه ها داشت . او براي اداء تكليف آرام و قرار نداشت و هر عملياتي را كه او فرماندهي آن را عهده دار بود مطمئناً عمليات موفقي بود و وقتي مسئوليتي را قبول ميكرد روند كار حالتي اطمينان بخش پيدا مي نمود و پيروزي قطعي بود. او در پيروزي رزمندگان اسلام در منطقه كردستان نقش عظيمي داشت و آنچنان داراي ذكاوت ، مهارت و مديريت بود كه به بهترين نحو عملياتها را طراحي و صحنه نبرد را اداره مي نمود. زماني كه فرمانده قرارگاه عملياتي فجر براي آزاد سازي منطقه وسيع جنوب سنندج و ارتفاعات كوه سنگ كرسي بود با بهترين طراحي ، تاكتيك و تكنيك بدون دادن حتي يك شهيد آن منطقه وسيع را از لوث عوامل وابسته به استكبار جهاني پاكسازي كرد. او خود را وقف هدف مقدس خويش نموده بود و براي انجام اين هدف سرازپا نمي‌شناخت ؛ آنچه كه برايش مهم بود پيشبرد اهداف مقدس امام خميني (ره) در همه اكناف عالم بود و در هر جبهه‌أي كه براي نيل به اين مقصود مقدس حضورش ضرورت داشت حاضر مي‌شد و بدين صورت بود كه به فرموده مقام منيع ولايت حضرت آيت الله العظمي خامنه‌أي اجر جهاد خويش را با شهادت گرفت. او در تمامي ميادين جلوتر از ديگران حركت كرد. در ميدان جنگ ، در مبارزه با مظاهر استكبار و در ميدان شهادت پيشتاز بود و مصداق حملو بصائرهم علي اسيافهم بود. چهرة زيباي او در موارد و صحنه هاي مختلف را به ياد مي آورم كه در اثر عبادت و دعا و ذكر مصيبت حضرت سيدالشهداء (ع) نورانيتي خاص پيدا مي كرد و چشمان منورش بواسطه عشق بر اين خاندان از زيادي گريه قرمز مي شد. او نمونه يك انسان ساخته شده مكتب اسلام بود و اخلاص در اعمالش موج مي زد و بهمين خاطر بود كه در جمع رزمندگان چون ستاره‌اي مي درخشيد و روشني بخش محفل آنان بود او مهذب نفس و عاشق ولايت بودو عمل خويش را خالصانه براي اداء و انجام امر ولايت در طبق اخلاص گذاشته بود. او در آخرين روزها و لحظات عمر نيز توجه به اداء وظيفه داشت و در آن شرايط جسمي رسالت خويش را لحظه‌أي فراموش نمي كرد. او از مؤمنيني بود كه بعهد و پيمانش تا آخرين دم حيات با خداي خويش پابرجا بود تا خدائي شد و به ملكوت اعلي پيوست. سردار سرتيپ پاسدار حاج اكبر آقابابائي اين علم سردار سپاه اسلام كه لحظه لحظه عمر پر بركت و شريفش را در راه جهاد في سبيل الله و مجد و عظمت اسلام و انقلاب كبير اسلامي سپري كرده بود در لقاء سحرگاه چهارم شهريور هفتادو پنج با قلبي مطمئن و سرشار از شوق و زيارت رب العالمين به ملاء اعلي پيوست و در اثر مسموميتهاي ناشي از حملات شيميايي خصم در دفاع مقدس به شهادت رسيد كوله بار سنگين مسئوليت و تداوم راه مقدس و خونينش را به همرزمانش سپرد. از اين گونه اقدامات يكي پس از ديگري ، با تدبير اين فرزندان راستين انقلاب اسلامي در مناطق جنوبي كردستان و سپس در شمال اين منطقه و سپس در استان آذربايجان غربي تداوم داشته و در سركوب ضدانقلاب و راندن دشمن بعثي تأثيري بسزا گذاشت. در مقام سازماندهي ، اين شهيد بزرگوار با بنيانگذاري تيپ 110 خاتم الانبياء (ص) نقشي برجسته در پاكسازي مناطق سردشت ، پيرانشهر ، مهاباد و . . . از وجود ضد انقلاب داشت كه سپس با حل مشكلات منطقه در جنگ منظم و نا منظم با دشمن متجاوز حماسه ها آفريد . او بعنوان فرمانده اين تيپ در عملياتهاي برون مرزي يكي از فرماندهان مؤفق بود و در سلسله عملياتهاي رزمندگان اسلام در منطقه شمالغرب از جمله عملياتهاي فتح ، والفجر و كربلا با استقامت پيروزيهاي ارزشمندي نصيب رزمندگان اسلام نمود و با توجه به قابليتهائي كه از خود بروز داد به فرماندهي تيپ 18 الغدير منصوب گرديد. بحق دوران فرماندهي ايشان در اين يگان بنابر شهادت خيل رزمندگان اين تيپ يكي از بهترين دورانها براي رشد و بالندگي اين يگان بود و هدايت هوشمندانه اين تيپ در عملياتهاي مختلف از جمله والفجر 10 از جمله درخشان ترين مقاطع عملياتي اين يگان مي‌باشد. در همين عمليات بود كه ايشان مصدوم شيميائي گرديد. با اين وجود به رزم بي امان خويش تداوم بخشيد و در حماسه رزمندگان اسلام در اواخر جنگ و عقب راندن دشمن در هجوم مجدد آنان به خرمشهر هدايت رزمندگان اين تيپ را بعهده داشت او پس از اين مراحل قائم مقامي فرماندهي لشكر مقدس 14 امام حسين (ع) را پذيرفت و در اين يگان تداوم بخش تلاشهاي شهيد شاهد سرلشكر حاج حسين خرازي بود. پايان جنگ پايان تلاشهاي او نبود و او عاشقانه در پي شهادت بود فلذا براي تداوم مبارزات و جهاد خويش به نيروي قدس سپاه پيوست و بعنوان معاون عملياتي فرمانده اين نيرو به خدمات شبانه روزي خود تداوم بخشيد و تا اين اوخر عمر عليرغم رنجي كه از جراحتها و صدمات حاصل از جنگ مي برد ، مجدانه به تلاش بي وقفه مشغول بود و خود را وقف پيشبرد اهداف مقدس انقلاب اسلامي نموده بود. انقلاب سرخ حسيني ادامه دارد و علمدار مي خواهد ، پرچم پرافتخار سردار آقابابائي پرچمداراني را مي طلبد كه تداوم بخش راه او باشند و طريق جهاد اكبر و افضل را تداوم بخشند و راه فلاح و انسانيت را به بشريت عرضه نمايند آيا ما از لبيك گويان نداي تاريخي هل من ناصرينصرني حسين (ع) و رهپويان راه سالار شهيدان كربلا هستيم؟ آيا مي توانيم شرف از منتظران بودن را از آن خود كنيم؟ بزرگداشت شهادت اين سردار دلاور اسلام و ياور صديق امام (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامي و محبوب مردم و رزمندگان اسلام ، بزرگداشت شعائر اسلامي و تكريم راه خونبار اوست ، ياد و خاطره عجين با عطر و بوي جبهه‌اش را با تشييع پيكر مطهرش در تهران و اصفهان و با تجديد ميثاق با اهداف متعالي‌اش گرامي مي‌داريم.

 

بخشی از وصیت‌نامه سردار سرتیپ پاسدار شهید حاج اکبر آقابابائی:

 

الذین هاجروا و جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا

 

خداوند باریتعالی را شاکرم که این حقیر سراپا تقصیر را هدایت فرموده و در مسیر این راه حق و اسلام عزیز قرار داد که اگر هدایت و رحمت او نبود بنده ای ضعیف چون من به ورطة هلاکت می‌افتاد.

 

این وصیت را در حالی می نویسم که عازم ماموریتی هستم به منطقه ای که اسلام عزیز سالها د رغربت بسر برده است و برای رشد آن نیاز به جهاد و شهادت است از او که صاحب مرگ و حیات است خواستارم این حقیر گنهکار را به لطف و مرحمت خود بخشیده و شهادت که فخر اولیای الهی است را نصیبم گرداند. ( منظور سردار شهید کشور بوسنی می‌باشد)

 

اینجانب اکبر آقابابائی فرزند حسینعلی به خانواده و دوستان عزیزم سفارش می‌کنم دست از اسلام عزیز برنداشته و اسلام عزیز را که سالها در غربت بوده یاری کنند و از ولایت تا پای جان دفاع نمایند و بدانند که اسلام بدون ولایت یعنی اسلام بدون علی در هر زمان ، عزیزانم بدانید که دفــاع از ولایت فقیه و مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دفاع از علی (ع) و فرزندان اوست و این محقق نمی شود جز با تلاشی صادقانه در اجرای اوامر بر حق ایشان ، عزیزانـم بدانید که دشمنان قسم خورده انقلاب وقتی مایوس می شوند که بدانند شما مردانه در پشت سر رهبر و قائد خود ایستاده اید و از او پیروی می‌کنید.

 

عزیزانم بدانید دشمنان اسلام با بهره‌گیری از زر و زور در پی آنند که شما را از گذشته درخشان خود مایوس سازند و شما را به سمت دنیای پر از نیرنگ خود کشانده و از مسیر حق جدا سازند و بردة خود نمایند به همین جهت است که شما باید کاملا هوشیار باشید و فریب دنیای آنها را نخورید و بدانید که همه دنیا فانی است و آنچه باقی می ماند اعمال نیک و کارهای ثواب شماست.

 

مجاهدین و رزمندگان عزیز که سالهای جنگ را در رکاب رهبر و پیشوای خود حضرت امام خمینی کبیر مجاهدت نمودید ، بدانید که شیطان از هر سو در کمین است ، تا ما رامنحرف نماید، بنابراین مراقب باشید و جهاد در راه خداوند را در هر زمان و مکان فراموش نفرموده شهادت را در آغوش کشید و این انقلاب را به دست صاحب اصلی اش امام زمان (عج) بسپارید.

 

در پایان از همة عزیزان و از رهبر عزیزم طلب بخشش دارم، امیدوارم از خطاهای این حقیر درگذرید.

 

 

((يادش گرامي و راهش پر رهرو باد))

 

((شادي روحش صلوات))

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 4 اسفند 1396  8:28 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه شهید مسعود آذری فرد

 

کسى‌که مرا طلب کند مى‌یابد مرا وکسى‌که مرا یافت‌مى‌شناسد

وكسى‌كه‌مرا شناخت عاشقم‌مى‌شود كسى كه عاشقم شد عاشقش مى‌شوم وكسى كه عاشقش شدم مى‌كشم اورا و كسى را كه كشتم ديه مپردازم؟؟؟؟؟

 

 

بنام خدا

و باسلام و درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامى ایران این ابرمرد تاریخ کوه ایمان خمینى بت‌شکن و باسلام برشهداى بخون خفته انقلاب اسلامى و ملت شهیدپرور و مسلمان و … ایران وبادرود برمعلولین‌این انقلاب وجنگ تحمیلى و باسلام بر شمااى خانواده و فامیل،دوستان و آشنایان گرامى.

هرانقلاب مخصوصا انقلاب اسلامى افراد پاکى را از میان ملت شهیدپرور جدامى‌کند ، این درخت تنومند اسلام احتیاج به خون دارد باید افرادى پاک با نثار خون خود این‌درخت تنومند را آبیارى‌نمایند و کلا؟ هرلحظه‌اى اسلام به خون نیاز داشته‌باشد خون پاک و مطهر عده‌اى برزمین مى‌ریزد بعنوان مثال وقتى این انقلاب نیازداشت به خون ۷۲ تن از بهترین افراد این ملت بلافاصله خون آنها برزمین مى‌ریزد و به جندا… مى‌پیوندند. به عبارت دیگرکسانى‌که در راه خداکشته مى‌شوند خداوند عاشق آنها است چون خداوند تبارک وتعالى مى‌فرماید :

من طلبنى وجدنى ومن وجدنى عرفنى عشقنى ومن عشقنى عشقته ومن عشقته قتلته و من قتلته‌فعلى دیه ومن على دیه فانادیه .

کسى‌که مرا طلب کندمى‌یابدمرا وکسى‌که مرا یافت‌مى‌شناسدم وکسى‌که‌مرا شناخت عاشقم‌مى‌شود کسى که عاشقم شد عاشقش مى‌شوم وکسى که عاشقش شدم مى‌کشم اورا و کسى را که کشتم دیه مپردازم؟؟؟؟؟

مشخص مى‌شود که شهیدان چه مقامى دارند و حالا وقت آن است که هرکس مى‌خواهد به مقام برسد اقدام کند . حالا وقت آن رسیده که هر کس ماهیت خود را نشان دهد حالا نشانى براى اسلام است . کنون‌هرابرقدرتى‌و هرخدانشناسى کوشش مى‌کند تا این انقلاب اسلامى ما را که ثمره خون بیش ازهفتاد هزار کشته و صدهزار تن معلول است از دست خارج سازد و با خیال خام خودمى‌خواهد اسلام را ازمیان بردارد ولى کورخوانده است و نمى‌داند که دین اسلام از طرف خدا آمده و خداهم پشتیبان آن است ولى خداهم مى‌فرماید از توحرکت از من برکت که این آیه کلام خداوند است !

یا ایهاالذین آمنوا ان تنصرا… ینصرکم و یثبت اقدامکم  یعنى‌اى‌کسانى که ایمان آورده‌اید اگر یارى کنید دین خدا را خدا یارى مى‌کند شمارا ومحکم گرداند قدمهایتان را .

پس اگر مى‌خواهیم اسلام به تمام معنا درکشور اسلامى ایران پیاده شود بایدتلاش کرد وجانفشانى‌نمود ومن خدا را شکرمى‌گزارم که قدرى بیشتر مهلتم داد تا توانستم به اندازه درکم اسلام را؟؟؟ و بانثارخون‌خوددرخت تنومند اسلام را آبیارى نمایم من‌اکنون بظاهر از بین شما رفته‌ام بدستور اسلام چندکلمه‌اى را بعنوان وصیت مى‌گویم :

اکنون‌که وصیت نامه مرا بازکرده‌اید ومى‌خوانید نمى‌دانم چه حالتى به شما دست‌داده‌است آیاخداى ناکرده ناراحت هستید یا اینکه خوشحال هستید و بوسیله خوشحالى خود مرا نیز خوشحال مى‌کنید .من دوست دارم که براى من ناراحت نباشید همانطور که مى‌دانم ناراحت نیستید و حتى من‌مى‌خواهم؟؟؟ واگر مایل بودید حتى لباس سیاه که نشانه عزادارى است؟؟؟ اینک چند کلمه‌اى با خانواده محترم خود صحبت مى‌کنم

پدرعزیزم صدها درود وآفرین برشما باد که همچون ابراهیم فرزندخویش‌را به قربانگاه فرستادى و خوشحال بودید که فرزندتان در صف جندا… قرارگرفته است و درهر نامه‌اى که برایم مى‌فرستادید درآن آرزو داشتید که من به جندا… بپیوندم و حالا که من به هدف خود رسیده‌ام و شما به آرزوى خود مى‌دانم که اصلاِ ناراحت نیستید بلکه خوشحال هم هستید. من بوجود چنین پدرى افتخار مى‌کنم و ازشما اى‌پدرجان‌تقاضا دارم که اگر احیانا از فامیل و آشنایان کسى است که ناراحت باشد او را ارشاد کنید تا بخود آید و ناراحتى خود را برطرف سازد .

اى‌مادرعزیز که بعدازخدا مهربانترین افراد نزد من هستید من بوجود شما افتخارمى‌کنم که چنین فرزندى را تربیت نمودید و وقتى او را به قربانگاه فرستادید خوشحال بودیدوقبل از آن وقتى به شما مى گفتم آیا به من اجازه مى‌دهید شما گفتید برو و تو با جوانان دیگر هیچ فرقى ندارى .

مادر جان! مادرجان حالا موقع آن رسیده که رسالت زینبى خود را پیاده نمائید .

خواهر عزیزم! تو نیز زینب زمان باش و از هر چه هوس کردى بپرهیز و درراه خدا مبارزه کن و با ناملایمات دست و پنجه نرم کن .

خواهر عزیزم :مبادا براى شهادت‌من‌خداى ناکرده ناراحت باشى وگریه کنى‌توخودمى‌دانى‌که‌من برای چه چیز شربت شهادت نوشیدم تو باید پیرو شهدا باشى .

اى برادران عزیز: پیوسته‌درراه اعتلاى اسلام عزیز کوشا باشیدو تمام فرامین اسلام را به دل پذیرا باشید و پیوسته پیام شهداى در راه اسلام را بگوش جهانیان برسانید مبادا براى شهادت من ناراحت باشید چون من در راه هدف و مقصود خود که جز اسلام چیز دیگر نبود شربت شهادت ؟؟؟ من فقط شما را سفارش مى‌کنم با درسهایتان انشاا… که درسهایتان را خوب مى‌خوانید و درآینده فرد مفید براى این مملکت اسلامى هستید و بوسیله این عمل نمى‌گذارید خون شهیدان پایمال شود .

اى‌فامیل‌محترم من از شما تقاضادارم که اصلاِ براى شهادت من ناراحت نباشید و تنها دعاى شما نزدخدا این‌باشد که انشاا… خداوند این جان ناقابل مرا که براى او فدانمودم قبول بفرماید ومرا جزئى از شهداى اسلام قراردهد .

من‌ازشمامى‌خواهم‌که وقتى برسرقبر یا یادبود من‌آمدیدخوشحال شویدوبراى کورى چشم‌منافقین اگر مایل بودید حتى لباس سیاه که نشانه عزادارى است نپوشید و حوشحال باشید که من توانستم جانم را نثار مکتب محمد(ص) و على(ع) بنمایم . اینک اى مسلمانان و اى حزب ا…هى‌ها من بعنوان برادر کوچک به شما مى‌گویم هرچه شماکردید با علماى‌اسلام مخصوصا مجاهددیارمان حضرت آیت‌ا… صدوقى این‌مرد با تقوى راستى مى‌خواهید ایشان را بشناسید از یزد خارج شوید و ببینید که درمورد ایشان چه نظریه‌هایى مى‌دهند همچنین سلام مرا به ایشان برسانید .

اینک یک پیام به همدرسهایم شما هرچه کردید با درسهایتان امروز اسلام به مبلغ نیاز دارد شما باید با هرچه بیشتر درس‌خواندن بهتر اسلام را یارى‌کنید . محصلین درمدارس شما باید مسئولیت را حس کنید که چقدر اسلام در این زمان به متخصصین با ایمان‌نیازدارد انشاا… که هم شما بیشتر همت مى‌کنید و هم معلمانتان و در آینده فردى مفید براى اسلام خواهید بود . به امید پیروزى نهایى انقلاب اسلامى ایران اى پدر عزیز من از شما مى‌خواهم که اگر از لحاظ انشائى جائى را بد نوشته‌ام یا کلمه‌اى را اشتباه نوشته‌ام تصحیح بفرما متشکرم .

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 4 اسفند 1396  8:28 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه شهيد کاظم آسایش زارچی

 

 من از شما مردم مى‌خواهم كه حجاب خود را حفظ كنيد و هميشه گوش بفرمان امام باشيدو ازجوانان تقاضادارم كه آنجائيكه مى‌توانند بيايند به جبهه‌كه اگر نياييد بخدا قسم‌درآينده پشيمان‌مى‌شويدو آنهائى كه نمى‌توانند بيايند كمكى كنند درپشت جبهه باشركت كردن‌خود را دربسيج و با شركت كردن در كميته فرهنگى دين خود را به انقلاب انجام دهند

نام :كاظم

نام خانوادگى :آسايش‌زارچى

نام پدر :محمد

تاريخ‌تولد :10/01/1346

ش.ش :4235

محل‌صدورشناسنامه :زارچ

 تاريخ شهادت :21/11/61

نوع حادثه :ساير حوادث

شرح حادثه :حوادث تفحص مفقودين-نامشخص

استان :بنيادشهيداستان‌ يزد

شهر :اداره‌ بنياد شهيد يزد

 

 

وصيتنامه شهيد كاظم آسايش زارچى

بسم ا... الرحمن الرحيمولاتحسبن الذين قتلوافى سبيل‌الله امواتا بل احيا عندربهم يرزقون اينجانب كاظم آسايش فرزند محمد آسايش محل تولد زارچ متولد 1346

 

اگر به اوايل جنگ نگاه كنيم مى‌بينيم كه كشور متجاوز عراق به دستور اربابانش بر عليه ايران جنگ تحميلى را آغازنمودو چونكه ابرجنايتكاران مشاهده نمودند كه در خاك ايران انقلاب اسلامى مى‌خواهد پياده‌بشودو اين انقلاب راصادر نمايد براى جلوگيرى از پيشرفت اين انقلاب جنگ را آغازكردند و با اين انقلاب مخالفت كردند اما در مرحله اول انقلاب توطئه‌هاى مختلفى را طرح‌ريزى و عمل كردند اما شما امت شهيدپرور با اتكا بخدا در برابر توطئه‌ها ايستادگى و مقاومت كرديدو برتمام توطئه‌ها غلبه يافتيد و بعد از آن همه توطئه حادثه دخالت نظامى مستقيم خود را در طبس پياده‌كرد كه به يارى‌خداوندآن توطئه هم خنثى شد و همينطور با كمك و طرفدارى كردن از منافقيق خلق خواست اين انقلاب را ازبين ببرد و باز بخواست خداوند و يارى و هوشيارى شما ملت منافقين هم نتوانستندكارى انجام‌دهنددرست است كه عده‌اى از سران مملكت ما را به فيض شهادت رساندند اما به جايى نرسيدند البته اين تعدادى از توطئه‌هاى آمريكا و شوروى بر عليه ايران بود كه در اصل بيش از اينها مى‌باشد كه قلم به نوشتن آنها اجازه نمى‌دهد و من از شما مردم مى‌خواهم كه حجاب خود را حفظ كنيد و هميشه گوش بفرمان امام باشيدو ازجوانان تقاضادارم كه آنجائيكه مى‌توانند بيايند به جبهه‌كه اگر نياييد بخدا قسم‌درآينده پشيمان‌مى‌شويدو آنهائى كه نمى‌توانند بيايند كمكى كنند درپشت جبهه باشركت كردن‌خود را دربسيج و با شركت كردن در كميته فرهنگى دين خود را به انقلاب انجام دهند و همينطور شما دانش‌آموزان عزيز درس خود را خوب بخوانيد خود مى‌توانيد در آينده چرخهاى اين‌مملكت را بچرخانيد و اين مملكت را از وابستگى نجات دهيد و اين وظيفه شماست كه از معلم خود بخواهيدكه به شما علم‌بياموزد وشما بايد آنرا فراگيريد و نگذاريد كه وقت خود بيهوده صرف شودسعى كنيد كه با مطالعه كتابهاى مذهبى و كتابهاى اسلامى از قبيل كتابهاى مطهرى و شهيد دستغيب ازبيهوده شدن وقت خود جلوگيرى كنيد و هميشه در نمازجمعه‌ها و نماز جماعتها شركت كنيد تا از اين‌طريق بتوانيد هم مسجدها را پركنيد كه به گفته امام مسجدها سنگر است سنگرها را خالى نكنيد و هم‌از اينراه به دشمنان بفهمانيد كه با امام دست بيعت داده‌ايد.

     و پدر و مادر من مى‌دانم كه از شما نافرمانى كرده‌ام و به شما در خيلى مواقع‌بى‌حرمتى كرده‌ام و شما را ازدست خود رنجانيده‌ام اميدوارم كه شما از دست من راضى باشيد.

     من 6 ماه نمازقضا و 3 نمازآيات و 45روز روزه قضا دارم البته اينها را كه مى‌گويم از روى‌حدس

مى‌باشد و شايد كمتر يا بيشتر باشد و اميدوارم كه نماز و روزه قضا من را بجاى آوريد.

والسلام

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 4 اسفند 1396  8:28 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

وصیت نامه شهید مسعود آذری فرد

 

كسى‌كه مرا طلب كندمى‌يابدمرا وكسى‌كه مرا يافت‌مى‌شناسدم وكسى‌كه‌مرا شناخت عاشقم‌مى‌شود كسى كه عاشقم شد عاشقش مى‌شوم وكسى كه عاشقش شدم مى‌كشم اورا و كسى را كه كشتم ديه مپردازم؟؟؟؟؟ مشخص مى‌شود كه شهيدان چه مقامى دارند و حالا وقت آن است كه هركس مى‌خواهد به مقام برسد اقدام كند . حالا وقت آن رسيده كه هر كس ماهيت خود را نشان دهد حالا نشانى براى اسلام است . كنون‌هرابرقدرتى‌و هرخدانشناسى كوشش مى‌كند تا اين انقلاب اسلامى ما را كه ثمره خون بيش ازهفتاد هزار كشته و صدهزار تن معلول است از دست خارج سازد و با خيال خام خودمى‌خواهد اسلام را ازميان بردارد ولى كورخوانده است و نمى‌داند كه دين اسلام از طرف خدا آمده و خداهم پشتيبان آن است ولى خداهم مى‌فرمايد از توحركت از من بركت كه اين آيه كلام خداوند است !

بنام خدا و باسلام و درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامى ایران این ابرمرد تاریخ کوه ایمان خمینى بت‌شکن و باسلام برشهداى بخون خفته انقلاب اسلامى و ملت شهیدپرور و مسلمان و … ایران وبادرود برمعلولین‌این انقلاب وجنگ تحمیلى و باسلام بر شمااى خانواده و فامیل،دوستان و آشنایان گرامى.

هرانقلاب مخصوصا انقلاب اسلامى افراد پاکى را از میان ملت شهیدپرور جدامى‌کند ، این درخت تنومند اسلام احتیاج به خون دارد باید افرادى پاک با نثار خون خود این‌درخت تنومند را آبیارى‌نمایند و کلا؟ هرلحظه‌اى اسلام به خون نیاز داشته‌باشد خون پاک و مطهر عده‌اى برزمین مى‌ریزد بعنوان مثال وقتى این انقلاب نیازداشت به خون ۷۲ تن از بهترین افراد این ملت بلافاصله خون آنها برزمین مى‌ریزد و به جندا… مى‌پیوندند. به عبارت دیگرکسانى‌که در راه خداکشته مى‌شوند خداوند عاشق آنها است چون خداوند تبارک وتعالى مى‌فرماید :

من طلبنى وجدنى ومن وجدنى عرفنى عشقنى ومن عشقنى عشقته ومن عشقته قتلته و من قتلته‌فعلى دیه ومن على دیه فانادیه .

کسى‌که مرا طلب کندمى‌یابدمرا وکسى‌که مرا یافت‌مى‌شناسدم وکسى‌که‌مرا شناخت عاشقم‌مى‌شود کسى که عاشقم شد عاشقش مى‌شوم وکسى که عاشقش شدم مى‌کشم اورا و کسى را که کشتم دیه مپردازم؟؟؟؟؟

مشخص مى‌شود که شهیدان چه مقامى دارند و حالا وقت آن است که هرکس مى‌خواهد به مقام برسد اقدام کند . حالا وقت آن رسیده که هر کس ماهیت خود را نشان دهد حالا نشانى براى اسلام است . کنون‌هرابرقدرتى‌و هرخدانشناسى کوشش مى‌کند تا این انقلاب اسلامى ما را که ثمره خون بیش ازهفتاد هزار کشته و صدهزار تن معلول است از دست خارج سازد و با خیال خام خودمى‌خواهد اسلام را ازمیان بردارد ولى کورخوانده است و نمى‌داند که دین اسلام از طرف خدا آمده و خداهم پشتیبان آن است ولى خداهم مى‌فرماید از توحرکت از من برکت که این آیه کلام خداوند است !

یا ایهاالذین آمنوا ان تنصرا… ینصرکم و یثبت اقدامکم  یعنى‌اى‌کسانى که ایمان آورده‌اید اگر یارى کنید دین خدا را خدا یارى مى‌کند شمارا ومحکم گرداند قدمهایتان را .

پس اگر مى‌خواهیم اسلام به تمام معنا درکشور اسلامى ایران پیاده شود بایدتلاش کرد وجانفشانى‌نمود ومن خدا را شکرمى‌گزارم که قدرى بیشتر مهلتم داد تا توانستم به اندازه درکم اسلام را؟؟؟ و بانثارخون‌خوددرخت تنومند اسلام را آبیارى نمایم من‌اکنون بظاهر از بین شما رفته‌ام بدستور اسلام چندکلمه‌اى را بعنوان وصیت مى‌گویم :

اکنون‌که وصیت نامه مرا بازکرده‌اید ومى‌خوانید نمى‌دانم چه حالتى به شما دست‌داده‌است آیاخداى ناکرده ناراحت هستید یا اینکه خوشحال هستید و بوسیله خوشحالى خود مرا نیز خوشحال مى‌کنید .من دوست دارم که براى من ناراحت نباشید همانطور که مى‌دانم ناراحت نیستید و حتى من‌مى‌خواهم؟؟؟ واگر مایل بودید حتى لباس سیاه که نشانه عزادارى است؟؟؟ اینک چند کلمه‌اى با خانواده محترم خود صحبت مى‌کنم

پدرعزیزم صدها درود وآفرین برشما باد که همچون ابراهیم فرزندخویش‌را به قربانگاه فرستادى و خوشحال بودید که فرزندتان در صف جندا… قرارگرفته است و درهر نامه‌اى که برایم مى‌فرستادید درآن آرزو داشتید که من به جندا… بپیوندم و حالا که من به هدف خود رسیده‌ام و شما به آرزوى خود مى‌دانم که اصلاِ ناراحت نیستید بلکه خوشحال هم هستید. من بوجود چنین پدرى افتخار مى‌کنم و ازشما اى‌پدرجان‌تقاضا دارم که اگر احیانا از فامیل و آشنایان کسى است که ناراحت باشد او را ارشاد کنید تا بخود آید و ناراحتى خود را برطرف سازد .

اى‌مادرعزیز که بعدازخدا مهربانترین افراد نزد من هستید من بوجود شما افتخارمى‌کنم که چنین فرزندى را تربیت نمودید و وقتى او را به قربانگاه فرستادید خوشحال بودیدوقبل از آن وقتى به شما مى گفتم آیا به من اجازه مى‌دهید شما گفتید برو و تو با جوانان دیگر هیچ فرقى ندارى .

مادر جان! مادرجان حالا موقع آن رسیده که رسالت زینبى خود را پیاده نمائید .

خواهر عزیزم! تو نیز زینب زمان باش و از هر چه هوس کردى بپرهیز و درراه خدا مبارزه کن و با ناملایمات دست و پنجه نرم کن .

خواهر عزیزم :مبادا براى شهادت‌من‌خداى ناکرده ناراحت باشى وگریه کنى‌توخودمى‌دانى‌که‌من برای چه چیز شربت شهادت نوشیدم تو باید پیرو شهدا باشى .

اى برادران عزیز: پیوسته‌درراه اعتلاى اسلام عزیز کوشا باشیدو تمام فرامین اسلام را به دل پذیرا باشید و پیوسته پیام شهداى در راه اسلام را بگوش جهانیان برسانید مبادا براى شهادت من ناراحت باشید چون من در راه هدف و مقصود خود که جز اسلام چیز دیگر نبود شربت شهادت ؟؟؟ من فقط شما را سفارش مى‌کنم با درسهایتان انشاا… که درسهایتان را خوب مى‌خوانید و درآینده فرد مفید براى این مملکت اسلامى هستید و بوسیله این عمل نمى‌گذارید خون شهیدان پایمال شود .

اى‌فامیل‌محترم من از شما تقاضادارم که اصلاِ براى شهادت من ناراحت نباشید و تنها دعاى شما نزدخدا این‌باشد که انشاا… خداوند این جان ناقابل مرا که براى او فدانمودم قبول بفرماید ومرا جزئى از شهداى اسلام قراردهد .

من‌ازشمامى‌خواهم‌که وقتى برسرقبر یا یادبود من‌آمدیدخوشحال شویدوبراى کورى چشم‌منافقین اگر مایل بودید حتى لباس سیاه که نشانه عزادارى است نپوشید و حوشحال باشید که من توانستم جانم را نثار مکتب محمد(ص) و على(ع) بنمایم . اینک اى مسلمانان و اى حزب ا…هى‌ها من بعنوان برادر کوچک به شما مى‌گویم هرچه شماکردید با علماى‌اسلام مخصوصا مجاهددیارمان حضرت آیت‌ا… صدوقى این‌مرد با تقوى راستى مى‌خواهید ایشان را بشناسید از یزد خارج شوید و ببینید که درمورد ایشان چه نظریه‌هایى مى‌دهند همچنین سلام مرا به ایشان برسانید .

اینک یک پیام به همدرسهایم شما هرچه کردید با درسهایتان امروز اسلام به مبلغ نیاز دارد شما باید با هرچه بیشتر درس‌خواندن بهتر اسلام را یارى‌کنید . محصلین درمدارس شما باید مسئولیت را حس کنید که چقدر اسلام در این زمان به متخصصین با ایمان‌نیازدارد انشاا… که هم شما بیشتر همت مى‌کنید و هم معلمانتان و در آینده فردى مفید براى اسلام خواهید بود . به امید پیروزى نهایى انقلاب اسلامى ایران اى پدر عزیز من از شما مى‌خواهم که اگر از لحاظ انشائى جائى را بد نوشته‌ام یا کلمه‌اى را اشتباه نوشته‌ام تصحیح بفرما متشکرم .

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 4 اسفند 1396  8:29 AM
تشکرات از این پست
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا

متن وصيت نامه شهيد احمد آخوندی

 

شكر خداى را كه سعادت يارى مكتب برحقش را در جبهه نبرد اسلام عليه كفر جهانى را نصيبم فرمود تا در كنار ديگر برادران درسى هميشگى بر شرق و غرب و متجاوزين و خيانتكاران و آدمخواران داده باشيم .

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

متن وصیت نامه

بنام الله درهم كوبنده ظالمين و ستمگران و بنام الله ياور مستضعفان و پناه بى‌پناهان و پروردگار پا برهنگان و گرسنگان . و سلام بر يگانه رهبر جهان تشيع اسلام امام خمينى و سلام بر ارواح پاك شهداى اسلام از هابيل تا كربلاى خونين حسين (ع) و كربلاى خون رنگ اسلام خصوصا شهداى گمنام . و سلام و هزاران سلام بر امت اسلام كه در همه حال اسلام عزيز را يارى نموده‌اند و درود خدا بر پدران و مادران و همسران شهيد از دست داده . اسلام مكتبى است برپا و شكت ناپذير و از آن مستضعفين جهان است و تنها كسانى خوشبخت هستند كه در زير لواى احكام آن به زندگى ادامه ميدهند ما بايد اسلام را يارى نمائيم همچنان كه قرآن فرموده است : « ان تنصر الله ينصركم و يثبت اقدامكم » . و شكر خداى را كه سعادت يارى مكتب برحقش را در جبهه نبرد اسلام عليه كفر جهانى را نصيبم فرمود تا در كنار ديگر برادران درسى هميشگى بر شرق و غرب و متجاوزين و خيانتكاران و آدمخواران داده باشيم . به هوش باشيد كه تنها مسير حركت « اطيعوالله و طيعوالرسول و اولى الامر منكم » نجات دهنده انسانها از زير يوغ استبداد و استكبار و مانع انحراف آنان از صراط مستقيم بوده است و امروز اين رسالت بر دوش پرتوان و استوار و مقاوم امام عزيزمان تحقق مى‌يابد و نشان داده كه راه گذشته انسانها چه بوده است و در كدامين خط در حركت بوده‌اند كه نابودى را به ارمغان مى‌آورد و آينده‌اى را ترسيم مينمايد كه خوشبختى و سعادت را رهنمون مى‌شود . قرآن را فرا گيريد كه منشاء هر آسودگى است و آرام بخش دلهاست و راهنماى هر مسلمان و در راه استقرار حكومتش كه همانا جمهورى اسلامى ما متجلى از آن است كه بايد تلاش شود اين جمهورى حفظ شود بايد از دستاوردهاى انقلاب خدايى خود پاسدارى كنيم . همچنان كه شهيدان با خون خود بقا و دوام آن را تنظيم نموده‌اند و شما با جهاد خود اين مسير را ادامه دهيد حفظ اسلام و رسالت سنگين آن به همراه دستاوردهاى انقلاب مقدسمان بر دوش شما و نسل آينده است . فريب دنيا و دو روز عمر آن را نخوريد كه خداوند دنيا را وسيله‌اى براى آخرت قرار داده است و بدانيد كه بنا به فرموده رسول اكرم (ص) : « تلخى دنيا شيرينى آخرت است » و در مقابل مصائب و سختى‌ها صبر و تامل داشته باشيد و بايد كه براى استقرار حكومت الله رنج و سختى كشيد زيرا در كنار هر سختى آسانى است . و اما هدف نهايى انسان رسيدن به معبود خود يعنى خداست و شهادت نزديكترين راه است كه انتخاب نمودم شايد كه مورد پذيرش خداوند قرار گرفته باشيم و سعادتمندترين كسان در دنيا شهيدان راه ثارالله هستند كه درود خدا بر روان پاكشان باد . ما به يارى حق تعالى به همراه كاروان اسلام بر سر لاشه كفر ايستاده‌ايم و نداى الله اكبر و لا اله الا الله را سر ميدهيم و به دنيا اعلام ميداريم كه اسلام تنها مكتب پيروز بر مكاتب باطل است و غير از آن نيز مورد پذيرش خداوند قرار نخواهد گرفت ، انقلاب مقدس اسلاميمان جهش سريع و الهى در حركت اين ؟؟؟ دو سوى قرآن و الله رهنمون ميشود . به هوش باشيد كه از كاروان به حق انقلاب اسلامى فاصله نگيريد و بر رهبرش امام عصر (عج) و نائب برحقش دعا كنيد . ميترسم در بستر بميرم و از غافله عقب بمانم . خدايا ! حسين گونه زندگى نكردم كه مرا حسين گونه به شهادت برسانى پس مرا ( حر ) گونه بپذير . برادران همكارم من خود را در اين كشور قبل از اينكه يك ادارى بدانم يك نظامى مى‌دانستم و در اداره قبل از اينكه خود را يك رانند بدانم يك بسيجى ميدانم و اميدوارم كه همه امت ما نظامى باشند . والسلام عليكم و رحمة الله

 

احمد آخوندى

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

جمعه 4 اسفند 1396  8:29 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها