0

کارهای حرام (رقص، قمار، ربا، ریش تراشی و...)

 
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

کارهای حرام (رقص، قمار، ربا، ریش تراشی و...)

 

رقصیدن

آیةالله العظمی بهجت: رقص زن براى زن، مرد براى مرد، محرم برای محرم و زن براى شوهر خود، اشكال دارد. رقصيدن زن در مجالس زنان و يا مرد در مجالس مردان اشكال دارد و احتياط واجب در ترك است.
آیةالله العظمی خامنه ای: رقص به‌طور کلى اگر به‌گونه‏اى باشد که شهوت را تحريک کند و يا مستلزم کار حرام و يا ترتّب مفسده‏اى باشد، حرام است و تَرک مجلس {که در آن رقص است} به عنوان اعتراض بر کار حرام، چنانچه مصداق نهى از منکر محسوب شود، واجب است.
اگر رقص زن براى شوهرش يا برعکس، همراه ارتکاب حرامى نباشد، اشکال ندارد.
آیةالله العظمی سيستاني: رقص زن براى زنان و مرد براى مردان بنابر احتياط واجب جايز نيست و تنها رقص زن و شوهر اگر دور از ديد ديگران باشد جايز است.
رقص زن براى زن در مجالس عروسى بنابر احتياط لازم جايز نيست.
رقص زن دربرابر شوهرش بدون موزيك، جايز می باشد.
آیةالله العظمی وحید: احتیاط واجب در ترک رقصیدن مرد جلوی مرد، و زن جلوی زن، و مرد اجنبی جلوی محارمش، یا رقصیدن محارم جلوی یکدیگر است ، و فقط رقصیدن زن جلوی شوهرش در صورتی که زن یا مرد دیگری چه محرم و چه نا محرم نبیند، جایز است.
آیةالله العظمی مكارم: رقص یک امر عرفى است، و آن حرکات موزونى است که افراد مطّلِع تصدیق کنند مصداق رقص است، و اگر مصادیق مشکوکى پیدا کرد حرام نیست. تنها رقص زن براى شوهرش جایز است، و بقیّه اشکال دارد.

 

 

سه شنبه 26 دی 1396  10:43 AM
تشکرات از این پست
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:کارهای حرام (رقص، قمار، ربا، ریش تراشی و...)

 

حکم شرعی ربا

آیات عظام: امام خمینی، اراکی: ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است و كسي كه قرض ربايي گرفته اگر چه كار حرامي كرده ولي اصل قرض صحيح است و مي تواند در آن تصرّف نمايد.
(توضیح المسائل مراجع مسأله 2284 )
آیةالله العظمی خوئي: ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است ولي كسي كه قرض ربايي گرفته ظاهر اين است كه مالك مي شود اگر چه اولي اين است كه در آن تصرّف نكند و چنانچه طوري باشد كه اگر قرار ربا را هم نداده بودند، صاحب پول راضي بوده كه گيرنده قرض در آن پول تصرّف كند، قرض گيرنده مي تواند در آن بدون اشكال تصرّف نمايد.
آیةالله العظمی گلپايگاني: ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است و كسي كه قرض ربايي گرفته مالك آن نمي شود و نمي تواند در آن تصرّف كند ولي چنانچه قرض دهنده با علم به بطلان قرض و مالك نشدن سود راضي به تصرّف قرض گيرنده باشد – به طوري كه رضايت او مبني بر اين معامله باطل نباشد - تصرّف قرض گيرنده در آن مال جايز است.
آیةالله العظمی تبريزي: ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است و كسي كه قرض ربايي گرفته مالك آن مي شود و مي تواند در آن تصرّف كند، ولي طلبكار حقّ مطالبه مقدار زيادي كه ربا است ندارد.
آیةالله العظمی فاضل لنکرانی: ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است و كسي كه قرض ربايي گرفته چنانچه شرط پرداخت سود را قبول كرده، كار حرامي مرتكب شده است ولي به هر حال، اصل قرض صحيح است و شرط باطل است.
آیةالله العظمی خامنه ای: قرض ربوی از نظر تکلیفی، مطلقاً حرام است هر چند از غیر مسلمان باشد، ولی اگر فردی چنین قرضی را گرفت، اصل قرض صحیح است.
(اجوبة الاستفتائات س 1778)
آیةالله العظمی سيستاني: ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است، ولي خود قرض صحيح است و كسي كه قرض ربايي گرفته است مالك مي شود، ولي قرض دهنده مالك زيادتي كه مي گيرد نمي شود، و تصرّف او در آن حرام است، و اگر با عين آن چيزي را بخرد مالك آن چيز نمي شود، و چنانچه طوري باشد كه اگر قرار ربا را هم نگذاشته بودند، قرض گيرنده راضي بود كه قرض دهنده در آن پول تصرف كند، تصرف او جايز است؛ و همچنين اگر از روي ندانستن مسأله ربا بگيرد و پس از اطلاع توبه كند كه در اين صورت آنچه را در زمان جهل گرفته براي او حلال است.
آیةالله العظمی وحید خراسانی: ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است ، و اقوى این است كه كسى كه قرض ربوى گرفته مالك مى شود هر چند احوط عدم تصرّف در آن است.
آیةالله العظمی صافي: ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است و مالك شدن گيرنده قرض ربايي و جواز تصرّف او در آن محلّ تأمّل است ولي چنانچه قرض دهنده با علم به بطلان قرض و مالك نشدن سود راضي به تصرّف قرض گيرنده باشد – به طوري كه رضايت او مبني بر اين معامله باطل نباشد- تصرّف قرض گيرنده در آن مال جايز است.
آیات عظام: مكارم،زنجانی، نوري، سبحانی: ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است و كسي كه قرض ربايي گرفته مالك آن نمي شود و نمي تواند در آن تصرّف كند ولي چنانچه طوري باشد كه اگر قرار ربا را هم نداده بودند، صاحب پول راضي بود كه گيرنده قرض در آن پول تصرّف كند، قرض گيرنده مي تواند در آن تصرّف نمايد.
آیةالله العظمی مظاهری: قرضى كه در آن قرار ربا باشد باطل و حرام است، و ربا از گناهان بسيار بزرگ است و قرآن شريف آن را اعلام جنگ با خدا و موجب نابودى مال مى‏ داند و در روايات، ربا را از زناى با محارم بالاتر دانسته‏ اند، و ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است و كسى كه قرض ربايى گرفته مالك آن نمى‏شود و نمى‏تواند در آن تصرّف كند، ولى اگر صاحب پول راضى باشد كه گيرنده قرض در آن تصرّف كند مانعى ندارد.
*****
ربا دادن زن و شوهر به یکدیگر و پدر و فرزند به یکدیگر و ربا گرفتن از کافر
آیات عظام: امام خمینی، گلپایگانی، اراکی، فاضل لنکرانی، بهجت،  صافی گلپایگانی، نوری همدانی: اگر مسلمان از كافري كه در پناه اسلام نيست ربا بگيرد اشكال ندارد (بهجت: ولی مسلمان نمی تواند به کافر ربا و زیادتی در معامله بدهد) و نيز پدر و فرزند و زن و شوهر مي توانند از يكديگر ربا بگيرند.
(توضیح المسائل مراجع م 2080)
آیةالله العظمی خوئي: معامله ربا چه با مسلمان چه با كافر حرام است، بلي اگر مسلمان از كافري كه در پناه اسلام نيست يا از كافري كه در پناه اسلام است و ربا گرفتن در شريعتش جايز باشد ربا بگيرد اشكال ندارد. و بنابر احتياط واجب پدر و فرزند و زن و شوهر نيز نمي توانند از يكديگر ربا بگيرند.
آیةالله العظمی تبريزي: معامله ربا چه با مسلمان چه با کافر حرام است بلی اگر مسلمان از کافری که در پناه اسلام نیست چيزي را به صورت ربا به قصد استنقاذ بگيرد اشكال ندارد. و بنابراحتیاط مستحب پدر و فرزند و زن و شوهر نیز نمی توانند از یکدیگر ربا بگیرند.
آیةالله العظمی خامنه ای: ربا به صورت کلی حرام است غیر از ربای بین پدر و فرزند و زن و شوهر و همچنین ربایی که مسلمان از کافر ذمّی می گیرد.
(اجوبة الاستفتائات س 1624)
آیات عظام: مكارم، سبحانی: در چند مورد ربا گرفتن حرام نيست: 1- ربا گرفتن مسلمانان از كفاري كه در پناه اسلام نيستند. 2- ربا گرفتن پدر و فرزند از يكديگر. 3- ربا گرفتن زن و شوهر از يكديگر.
آیةالله العظمی زنجاني: مسلمان مي تواند از كافري كه در پناه اسلام نيست و يا از كافري كه در پناه اسلام است و ربا گرفتن در شريعتش جايز است ربا بگيرد، و نيز پدر مي تواند از فرزند خود و شوهر از زن خود ربا بگيرد، و بنابر احتياط واجب پسر از پدر و زن از شوهر خود ربا نگيرد.
آیةالله العظمی سیستانی: پدر و فرزند و زن و شوهر مي توانند از يكديگر ربا بگيرند و همچنين مسلمان مي تواند از كافري كه در پناه اسلام نيست ربا بگيرد؛ ولي معامله ربا با كافري كه در پناه اسلام هست حرام است، البتّه پس از انجام معامله اگر ربا دادن در شريعت او جايز باشد، مي تواند از او زيادتي را بگيرد.
آیة الله العظمی وحید خراسانی: مسلمان از کافر حربی  می تواند ربا بگیرد، و کافری که در پناه اسلام است معامله ربا با او جایز نیست، ولی بعد از معامله اگر ربا گرفتن در شریعتش جایز باشد، می تواند ربا بگیرد، و پدر و فرزند و شوهر و زن دائمی می توانند از یکدیگر ربا بگیرند.
آیةالله العظمی مظاهری: هيچ كس نمى ‏تواند از ديگرى ربا بگيرد، خويش باشد يا بيگانه، ولى ربا گرفتن مسلمان از كافر مانعى ندارد.
*****
احـــــادیـــــث ربـــــا
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ لَعَنَ آكِلَ الرِّبا وَمُؤكِلَهُ وَكاتِبَهُ وَشاهِدَيْهِ.
خداى عزوجل رباخوار و ربا دهنده و نويسنده و شاهد بر آن را لعنت كرده است.
قال الصادق (عليه السلام): دِرْهَمُ رِبا أَعْظَمُ عِنْدَ اللّه مِنْ سَبْعينَ زِنْيَةً بِذاتِ مَحْرَمٍ فى بَيْتِ اللّه الْحَرامِ.
يك درهم ربا نزد خداوند سنگين تر است از هفتاد بار زنا كردن با محارم در خانه خدا.
قال الباقر (عليه السلام): إِنَّما حَرَّمَ اللّه عَزَّوَجَلَّ الرِّبا لِئَلاّ يَذْهَبَ الْمَعْروفُ.
خداى عزوجل ربا را حرام فرمود تا احسان كردن از بين نرود.
قال الصادق (عليه السلام): آكِلُ الرِّبا لايَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيا حَتّى يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ.
ربا خوار از دنيا نرود، تا آن كه شيطان ديوانه اش كند.
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): يا عَلىُّ... لاتُصادِقْ آكِلَ الرِّبا فَإِنَّهُ يُبارِزُ اللّه لأَِنَّ اللّه تَعالى قالَ: (فَإِنْ لَمْ تَفْعَلوا فَأْذَنوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّه وَرَسولِهِ).
اى على: با رباخوار رفاقت نكن، زيرا او با خداوند به مبارزه برخواسته، چون خداوند متعال مى فرمايد: «اگر دست از رباخوارى برنداشتيد پس به خدا و رسولش اعلان جنگ دهيد».
قال علی (عليه السلام): مَعاشِرَ النّاسِ، اَلفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ ، وَاللّه لِلرِّبا فى هذِهِ الاُْمَّةِ أخْفى مِنْ دَبيبِ النَّمْلِ عَلَى الصَّفا.
اى مردم! ابتدا احكام را ياد بگيريد، سپس تجارت كنيد! به خدا قسم كه ربا در ميان اين امت ناپيداتر از حركت مورچه بر روى تخته سنگ است.
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): أتَيْتُ لَيْلَةً اُسْرِىَ بى عَلى قَوْمٍ بُطونُهُم كَالْبُيوتِ فيهَا الْحَيّاتُ تُرى مِنْ خارِجِ بُطونِهِمْ فَقُلْتُ: مَنْ هؤُلاءِ يا جَبْرَئيلُ؟ قالَ: هؤُلاءِ أَكَلَةُ الرِّبا.
شبى كه به معراج رفتم برمردمى گذشتم كه شكم هايشان چون خانه اى بود و در آنها مارهايى وجود داشت كه از بيرون شكمهايشان ديده مى شد. پرسيدم: اى جبرئيل اينها كيستند؟ گفت: اينان رباخوارانند.
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): مَنْ أَكَلَ الرِّبا مَلأََ اللّه عَزَّوَجَلَّ بَطْنَهُ مِنْ نارِ جَهَنَّمَ بِقَدْرِ ما أَكَلَ ، وَإِنِ اكْتَسَـبَ مِنْهُ مالاً لايَقْبَلُ اللّه تَعالى مِنْهُ شَيْـئا مِنْ عَمَلِهِ ، وَلَمْ يَزَلْ فى لَعْنَةِ اللّه وَالْمَلائِكَةِ ما كانَ عِنْدَهُ مِنْهُ قيراطٌ (واحِدٌ).
هر كس ربا بخورد خداوند عزوجل به اندازه ربايى كه خورده شكمش را از آتش دوزخ پر كند و اگر از طريق ربا مالى به دست آورد، خداى تعالى هيچ عمل او را نپذيرد و تا زمانى كه قيراطى (كمترين مقدار) از مال ربا نزدش باشد، پيوسته خداوند و فرشتگانش او را نفرين كنند. پ
قال الصادق (عليه السلام): إِنَّهُ لَو كانَ الرِّبا حَلالاً لَتَرَكَ النّاسُ التِّجاراتِ وَما يَحْتاجونَ إِلَيْهِ فَحَرَّمَ اللّه  الرِّبا لِيَفِرَّ النّاسُ مِنَ الْحَرامِ إلَى الْحَلالِ وَ إِلَى التِّجاراتِ وَ إِلَى الْبَيْعِ وَالشِّراءِ فَيَبْقى ذلِكَ بَيْنَهُمْ فِى الْقَرْضِ.
براستى، اگر ربا حلال بود، مردم تجارت و تلاش براى معاش را رها مى كردند. به همين دليل خداوند ربا را حرام كرد تا مردم از حرام به حلال و تجارت و خريد و فروش رو بياورند و به يكديگر قرض بدهند.
لَمّا سُئِلَ الصادق (عليه السلام): عَنْ قَوْلِ اللّه عَزَّوَجَلَّ : (يَمْحَقُ اللّه الرِّبا وَيُرْبِى الصَّدَقاتِ) وَقَد أَرى مَنْ يَأْكُلُ الرِّبا يَرْبُو مالُهُ؟ ـ : فَأَىُّ مَحْقٍ أَمْحَقُ مِنْ دِرْهَمِ رِبا يَمْحَقُ الدّينَ فَإِنْ تابَ مِنْهُ ذَهَبَ مالُهُ وَافْتَقَرَ.
 مردى از امام صادق عليه السلام درباره آيه «خداوند ربا را نابود مى كند و صدقات را افزايش مى دهد» سئوال كرد و گفت: گاه كسى را مى بينم كه ربا مى خورد و با اين حال ثروتش زياد مى شود؟ حضرت فرمودند: كدام نابودى، نابود كننده تر از يك درهم ربا كه دين را نابود مى كند. كه اگر توبه هم كند ثروتش از دست مى رود و فقير مى شود.
قال الرضا (عليه السلام): اِعْلَمْ ـيَرْحَمُكَ اللّه ـ اَنَ الرِّباحَرامٌ سُحتٌ،مِنَ الكَبائِرِ وَ مِمّا قَدْ وَعَدَ اللّه عَلَيْهِ النّارَ فَنَعوذُ بِاللّه مِنْها، وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلى لِسانِ كُلِّ نَبىٍّ وَفى كُلِّ كِتابٍ.
خدايت رحمت كند! بدان كه ربا حرام و از گناهان كبيره است و خداوند بر آن وعده آتش داده است پس پناه مى بريم به خدا از آتش. ربا را همه پيامبران و همه كتاب هاى آسمانى حرام كرده اند.
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): اِذا ظَهَرَ الزِّنا وَ الرِّبا فى قَرْيَةٍ فَقَدْ اَحَلّوا بِاَنْفُسِهِمْ عَذابَ اللّه.
هرگاه زنا و ربا در جايى آشكار شود، مردم آنجا خود را در عذاب خدا افكنده اند.
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): اِنَّ اَخْوَفَ ما اَخافُ عَلى اُمَّتى مِنْ بَعْدى هذِهِ الْمَكاسِبُ المُحَرَّمَةُ وَ الشَّهْوَةُ الخَفيَّةُ وَ الرِّبا.
آنچه بيش از هر چيز بر امتم بعد از خود مى ترسم، درآمدهاى حرام، هواپرستى پنهان و رباست.
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): يَاْتى آكِلُ الرِّبا يَوْمَ القيامَةِ مُخْتَبِلاً يَجُرُّ شَقَّيْهِ، ثُمَّ قَرَاَ: لا يَقومونَ اِلاّ كَما يَقومُ الَّذى يَتَخَبَّطُهُ الشَّيطانُ مِنَ الْمَسِّ.
رباخوار روز قيامت ديوانه محشور مى شود و بر سر خود مى زند. سپس اين آيه را قرائت فرمودند: (ربا خواران) بپاى نمى خيزند جز مانند آن كس كه شيطان، بواسطه تماس او را آشفته حال مى سازد.
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): اَلرِّبا وَ اِنْ كَثُرَ فَاِنَّ عاقِبَتَهُ تَصيرُ اِلى قُلٍّ.
سود ربا گرچه بسيار باشد ولى سرانجام به كمى (و بى بركتى) مى گرايد.
عَنْ عَلىِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ اَخيهِ موسَى بْنِ جَعْفَرٍ عليهما السلام: قال: وَ سَاَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ اَعْطى رَجُلاً مِاَةَ دِرْهَمٍ عَلى اَنْ يُعْطيَهُ خَمْسَةَ دَراهِمَ اَوْ اَقَلَّ اَوْ اَكْثَرَ قالَ: هذَا الرِّبَا الْمَحْضُ.
على بن جعفر مى گويد: از برادرم امام كاظم عليه السلام در مورد مردى كه صد درهم قرض به ديگرى داد به اين شرط كه پنج درهم يا كمتر يا بيشتر به او بدهد پرسيدم؟ فرمودند: اين عمل رباى محض است.
قال الرضا (عليه السلام): لَيْسَ بَيْنَ الْوالِدِ وَ وَلَدِهِ رِبا وَ لا بَيْنَ الزَّوْجِ وَ الْمَرأَةِ رِبا.
بين پدر و فرزند و بين شوهر و همسرش ربا (حرام) نيست.
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): لَيْسَ بَيْنَنا وَ بَيْنَ اَهْلِ حَرْبِنا رِبا، نَأْخُذُ مِنْهُمْ اَلْفَ اَلْفِ دِرْهَمٍ بِدِرْهَمٍ وَ نَاْخُذُ مِنْهُمْ وَ لا نُعْطيهِمْ.
بين ما و دشمنانمان، ربا (حرام) نيست، از آنان هزاران درهم در مقابل يك درهم مى گيريم ـآرى، از آنان ربا مى گيريم و به آنان ربا نمى دهيم.
قال الصادق (عليه السلام): عن اَبى بصيرٍ قال: قُلْتُ: آكِلُ الرِّبا بَعْدَ البَيِّنَةِ؟ قالَ: يُؤَدَّبُ فَاِنْ عادَ اُدِّبَ فَاِنْ عادَ قُتِلَ.
ابو بصير از امام صادق عليه السلام پرسيد: حكم رباخوار بعد از روشن بودن حكم ربا براى وى چيست؟ حضرت فرمودند: تأديب مى شود و اگر (براى بار دوم) ربا گرفت باز تأديب مى شود و (براى بار سوّم) اگر ربا گرفت، كشته مى شود.
قال الصادق (عليه السلام): لَوْ اَنَّ رَجُلاً وَرِثَ مِنْ اَبيهِ مالاً وَ قَدْ عَرَفَ اَنَّ فى ذلِكَ الْمالِ رِبا وَلكِنْ قَدِ اخْتَلَطَ فِى التِّجارَةِ بِغَيْرِهِ حَلالٍ كانَ حَلالاً طَيِّبا فَلْيَأْكُلْهُ وَ اِنْ عَرَفَ مِنْهُ شَيْئا إنَّهُ رِبا فَلْيَأْخُذْ رَأْسَ مالِهِ وَلْيَرُدَّ الرِّبا.
اگر كسى از پدرش مالى به ارث ببرد و بداند كه در آن مال ربا وجود دارد، ولى مال ربوى با مال هاى ديگر مخلوط شده، آن مال براى او حلال و پاكيزه است و مى تواند از آن استفاده كند، و اگر به ربوى بودن مقدار مشخصى از آن يقين دارد بايد اصل مال را براى خود بردارد و مال ربوى را به صاحبش رد نمايد.
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): مَن باعَ وَ اشتَرَی فَلیَحفَظ خَمسَ خِصال وَ إلّا فَلا یَشتَرینَّ وَ لَا یَبیعَنَّ: ألرِّبا وَ الحَلفَ وَ کِتمانَ العَیبِ وَ الحَمدَ إذا باع وَ الذَّمَّ إذا اشتَرَی.
هر که تجارت می کند باید از پنج چیز دوری گزیند و گرنه اصلا خرید و فروش نکند: ربا، قسم خوردن، کتمان عیب، تعریف از کالایی که می فروشد و بدگویی از کالایی که می خرد.

 

 

سه شنبه 26 دی 1396  10:43 AM
تشکرات از این پست
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:کارهای حرام (رقص، قمار، ربا، ریش تراشی و...)

 

حکم استفاده از دف و موسیقی در مجالس جشن و عروسیها

بسم الله الرحمن الرحیم
بدون شک موسیقی اگر مناسب مجالس لهو و لعب باشد، از نظر اسلام حرام است، اما آیا این عمل در مورد عروسی استثنا شده یا نه؟
در برخی کتب تاریخی از برگزاری مراسم عروسی و شادی های دیگر در زمان پیامبر، مثل ازدواج حضرت فاطمه (سلام الله علیها) یا دیگر مسلمانان یا شادی مردم مدینه در زمان ورود آن حضرت به مدینه، مطالبی نقل شده.
اما شادی مردم آن زمان و صدر اسلام نوع ساده ای از شادی بوده است. بیشترین موردی که در میان مردم صدر اسلام برای شادی مرسوم بوده آواز خوانی و دف زنی بوده است و به رقص و نواختن آلات موسیقی دیگر در شادی ها کمتر اشاره شده است.[1]
اشاره به چند نمونه در این زمینه:
1- دعائم الاسلام: حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله  سلّم) از عروسی شخصی خبر دار شدند فرمودند که عروسی نباید در خفا برگزار شود و باید دود به پا شود و صدای دف شنیده شود و فرق بین عروسی و زنا همین سر و صدای دف است.[2]
2- دعائم الاسلام از امام صادق (علیه السلام): در شب عروسی حضرت زهرا (سلام الله علیها)، رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم) صدای دف شنیدند پرسیدند این چیست؟ گفتند اسماء برای این که حضرت زهرا را شاد نگه دارد تا بی مادری را احساس نکند، دف می زند. پس رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم) دعا کردند همان طور که اسماء دختر مرا شاد کرد خدایا او را شاد نما و به اسماء فرمودند که در شادیتان حرف های نا مناسب نزنید.[3]
نـــــکـــــتـــــــه:
کتاب دعائم الاسلام را می توان در زمره کتابهای روایی شیعه دانست. البته جنبه نقلی آن بر جنبه استدلالی اش، چیرگی دارد.
فقیهان شیعه، در بابهای گوناگون فقه، روایات این کتاب را مورد توجه قرار داده اند و در فروع فراوانی، از آنها بهره جسته اند، ولی آنچه در متنهای فقهی به چشم می خورد، فقیهان به روایات این کتاب، فقط به عنوان تایید کننده نگریسته اند، نه به عنوان دلیل.
برخی از بزرگان مانند: محدث والامقام میرزا حسین نوری در اثبات اعتبار این کتاب و نویسنده آن، بسیار تلاش ورزیده است.
برخی از بزرگان مانند: صاحب جواهر و امام خمینی (رحمةالله علیهما) به مؤلف این کتاب به چشم اعتبار ننگریسته اند.
برخی از بزرگان مانند: آیةالله خوئی (رحمةالله علیه) با این که گردآورنده کتاب یاد شده را، شخصیتی بزرگ و درخور اعتماد دانسته اند، ولی به روایات آن، به سبب مرسله بودن آنها، اعتنا نکرده اند.
این نکته ها و مطالب موجب میشود به احادیث این کتاب خیلی اعتماد نشود.
3- کشف الغمه: وقتی مسلمانان از ازدواج حضرت علی (علیه السلام) با حضرت فاطمه (سلام الله علیها) مطلع شدند و به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) تبریک گفتند حضرت رو به همسران خود کرد و به آنها دستور داد برای فاطمه (سلام الله علیها) دف بزنند و آنها مشغول دف زدن شدند.[4]
4- ابن ابی الحدید: پیامبر بر قومی گذر کرد که مشغول بازی و رقص بودند حضرت به آنها فرمودند به این کار خود جدی ادامه دهید تا یهود و نصاری بدانند در دین ما آزادی هست.[5]
ولی از این نقل ها نمی توان حکم فقهی استخراج کرد. فقها برای دست یابی به احکام شرعی دقت موشکافانه ای در مجموع دلیل هایی که به دست ما رسیده می نمایند و به ظاهر چند نقل تاریخی اکتفا نمی کنند.
چند نکته:

1. سند اکثر قریب به اتفاق این روایات تاریخی محکم نیست و یا اصلا زنجیره سند در این روایات، اتصال ندارد. پس این روایات به خودی خود نمی توانند دلیلی برای حکم شرعی باشند.

2. بعضی از این نقل ها، با روایات معتبر و محکمی که به دست ما رسیده منافات دارند و به همین دلیل کنار گذاشته می شوند.
شیخ انصاری روایاتی که درباره حرمت غنا وارد شده را شامل هر عمل لهوی می داند و بنا بر این تمام روایات حـرمت غـنا در مـقابـل نقل های تاریخی ضعیفی که در بالا اشاره کردیم قرار می گیرد.
ایشان می فرماید: از مجموع روایات زیادی که درباره حرمت غنا است چنین برداشت می شود که ملاک حرمت غنا لهوی بودن آن است و هر صوتی که به صورت لهو باشد چه با آلات موسیقی و چه بدون آن، حرام است.[6]
از جمله این روایات، روایتی است که محمد بن ابی عباد نقل می کند: از امام رضا درباره غنا پرسیدم، ایشان فرمودند ... آن در زمره باطل و لهو است ...[7] و روایت اعمش که در آن امام صادق (علیه السلام) در بیان موارد گناهان کبیره این را می فرمایند: کار های لهوی که انسان را از ذکر خدا باز می دارند مانند غناء و نواختن اوتار (نوعی آلت موسیقی) ...[8]
روایت اعمش علاوه بر اینکه حرام بودن هر لهوی را بیان می دارد از موسیقی به طور مخصوص اسم می برد در روایات دیگری نیز از موسیقی نام برده شده مثل روایتی از امام صادق (علیه السلام) که می فرمایند: «آلات ساز و آواز، از عمل شیطان است پس هر چه در زمین از این نوع وجود دارد از ناحیه ی شیطان است.»[9]
از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) نیز روایت شده که فرموده اند: «شما را از مزمار و کوبات (آلات موسیقی) نهی می کنم.»[10]

نظر فقها درباره موسیقی

اکثر مراجع معیار در حرمت موسیقی را مطرب و لهوی بودن آن می دانند یعنی اگر موسیقیی لهوی و مطرب نباشد حرام نیست.
بعضی مراجع مانند آیات عظام: تبریزی، سیستانی و مکارم شیرازی تنها لهوی بودن را معیار حرمت موسیقی دانسته اند.
در بحث موسیقی نیز مراجع فرقی بین مجالس عروسی و غیر آن و استفاده از دف و غیر آن نگذاشته اند و تشخیص مصداق انواع موسیقی به عهده خود مکلّف می باشد که با توجه به معیارهای موجود از طرف شرع مقدس، تشخیص بدهد موسیقیی حرام است یا حرام نیست و طبق آن عمل کند.
با توجه به آن چه گفته شد نتایج زیر را به این ترتیب بیان می کنیم:
1. خوب است که مجلس عروسی به صورت شاد و پر شور برگزار شود. و البته شادی و نشاط عروسی می تواند به صورت های زیر اجرا شود:
الف. استفاده از افراد خوش صوت برای خواندن اشعار در مدح اهل بیت (علیهم السلام) و اشعار فکاهی و طنز.
ب. استفاده از گروه های تئاتر و نمایش های کمدی.
ج. استفاده از موسیقی های غیر حرام.
2. شور عروسی نباید حرامی در پی داشته باشد چرا که توجه به حرمت، بسیار مهمتر از توجه به شادی و نشاط عروسی است. حرام هایی که باید هر کس با توجه به نظر مرجع تقلید خود آنها را رعایت کند عبارتند از:
الف. مزاحمت و آزار مردم و همسایه ها.
ب. گوش دادن به موسیقی حرام.
ج. رقص های حرام و تماشای آن و حضور در مجلسی که تایید آن به حساب می آید.
د. اختلاط های حرام زن و مرد و نگاه های حرام.
حضور در مراسمی که گناه میشود چه حکمی دارد؟
نظر همه مراجع در این مورد اینست که اگر شخص احتمال تاثیر می دهد، با فراهم بودن شرایط، نهی از منکر کند و اگر نمی پذیرند – چنانچه حضور شخص باعث استماع موسیقی حرام یا تایید گناه می گردد- باید مجلس را ترک کند مگر آنکه عسر و حرج پیش آید.[11]
بدیهی است که صرف بوجود آمدن کدورت بین فامیل ها توجیهی برای گناه و شرکت در مجالس گناه نمی شود مگر آنکه عسر و حرج پیش آید.
سؤال از مراجع عظام:
سؤال: حکم استفاده از دایره در مجلس جشن زنانه چیست؟ لطفا در مورد دایره زنگوله دار و بدون زنگوله توضیح دهید. همچنین در مورد دایره هایی که از جنس تلق یا پوست آهو هستند پاسخ دهید
پاسخ آیةالله سیستانی (مدّظلّه): اگر نواختن دایره به صورت عادی باشد اشکال ندارد، ولی اگر به سبک مجالس لهو و لعب باشد جایز نیست و فرقی بین زنگوله دار و بدون زنگوله و تلق و پوست آهو نمی باشد.[12]
سؤال: آوازه خوانی زنان در مجالس مولودی ،جشن و شادی و عقد و عروسی ، در صورتی که نا محرم صدای زن را نشنود و آلات لهو هم استعمال نشود ، در موارد ذیل چه حکمی دارد؟
الف) به صورت تک خوانی و جمع خوانی؛      ب) خواندن متن برخی ترانه ها بدون موسیقی
پاسخ آیةالله امام خمینی (قدّس سرّه):  الف و ب ) آوازه خوانی اگر به نحو غنایی باشد اشکال دارد مگر غنای در عروسی ها که استثنا ء شده است و این  بعید نیست و احتیاط  واجب آن است که به هنگام شب زفاف ومجلسی که قبل از آن تدارک شده اکتفا شود ، نه هر مجلسی بلکه احتیاط این است که مطلقاً و به طور کلی اجتناب شود.[13]
پاسخ آیةالله اراکی (قدّس سرّه):ُسؤال: غنا در مجالس عروسی از حرمت استثناء شده و جایز است یا خیر؟
ج ـ احوط ترک است .[14]
پاسخ آیةالله بهجت (قدّس سرّه): الف و ب) اگر به حد غنا باشد حرام است مگر غنا مغنّیات ( زنان خواننده ) در عروسی ها اشکال ندارد به شرط آن که به کلام باطل تعلق نگیرد .[15]
پاسخ آیةالله تبریزی (قدّس سرّه):
الف) آوازه خوانی مناسب با مجالس خوشگذرانی که در مضمون باطل باشد حرام است و بنابر احتیاط واجب باید از مطلق خواندنی که با ترجیع صوت (چهچهه) و کیفیت لهوی است ـ هر چند باطل نباشد ـ اجتناب نمود . البته غناء در خصوص عروسی در صورتی که مشتمل بر موسیقی لهوی نباشد استثنا شده است.
ب) سؤال : خواندن بعضی اشعار بدون موسیقی (متن بعضی ترانه ها ) در مجالس عقد و عروسی چه حکمی دارد ؟
اگر مشتمل بر کذب و افتراء و امثال آن نباشد مانعی ندارد. والله العالم.[16]
سؤال از آیةالله خامنه ای (مدّظلّه):
سؤال: آيا زدن بر ظرفها و ساير وسايلى که جزء آلات موسيقى نيستند، در عروسى‏ها توسط زنان جايز است؟ اگر صدا به بيرون از مجلس برسد و مردان آن را بشنوند چه حکمى دارد؟
پاسخ: جواز اين عمل بستگى به کيفيت نواختن دارد. اگر به شيوه متداول در عروسى‏هاى سنّتى باشد و لهو محسوب نشود و فسادى هم بر آن مترتّب نگردد، اشکال ندارد.[17]
سؤال: دف زدن توسط زنان درعروسى‌ها چه حکمى دارد؟
پاسخ: استفاده از آلات موسيقى براى نواختن موسيقى لهوى و مطرب جايز نيست.[18]
 

[1] نک: اصفهانی، ابو الفرج، اغانی، ج 2، ص 175، استفاده شده از مقاله: قاضی زاده، کاظم، غناء از دیدگاه اسلام، مجله فقه، شماره 4-5، تابستان و پاییز 1374.
[2] تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج 2، ص 207، دار المعارف، مصر، 1385 ق. شبیه به این روایت را ببینید در: شیخ وسی، امالی، ص 518، انتشارات دار الثقافه، قم، 1414 ق.
[3] تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج 2، ص 206.
[4] اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج1، ص 359، مکتبه بنی هاشم، تبریز، 1381، ق.
[5] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 6، ص331، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم، 1404 ق.
[6] شیخ انصاری، المکاسب، ج 1، ص 296، مجمع الفکر الاسلامی، قم، 1428 ق.
[7] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 17، ص 308، موسسه آل البیت، قم، 1409 ق.
[8] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 15، ص331.
[9] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 17، ص313.
[10] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 17، ص313.
[11] حسینی، سید مجتبی، رساله دانشجویی، ص 177.
[12] جزوه موسیقی، تدوین جامعة الزهراء(س)، ص13. سوال از دفتر آیت الله سیستانی(شماره تلفن: 37741415 - 025).
[13] ( تحریر الوسیلة ،دارالعلم ،ج1، ص497، م13).
[14] ( استفتائات ،ص256، س13)
[15] ( استفتائات ج4، ص530، س6351،و وسیلة النجاة ج1، ص416، م16 (1449)
[16] ( استفتائات جدید ،ج2،ص208، س944،(قسمت ب ) وص212، س916، و ص216س984)
[17] اجوبةالإستفتائات س 1134
[18] اجوبةالإستفتائات س 1135

 

 

سه شنبه 26 دی 1396  10:44 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها