آيت اللّه خرازي يكي از بنيان گذاران موسسه «در راه حق» است كه بنا نهادن آن، كمك شاياني به نشر فرهنگ و معارف ديني در ايران و خارج از كشور نمود. هدف از بناي اين مؤسسه، به دست ايشان و برخي ديگر از بزرگان حوزه، پيش گيري از تبليغ ضد ديني مبشران مسيحي بود.
زندگی نامه:
آيت اللّه سيد محسن مير محمد علي، مشهور به خرازي در سال 1316 ه. ش برابر با 1357 ه.ق در تهران، ديده به جهان گشود. پدرش، سيد مهدي خرازي; جدش، آقا مير محمد علي از اهالي سده (خميني شهر) اصفهان بودند كه به تهران مهاجرت كرده و به تجارت مشغول بود. سيد محسن تحصيلات ابتدايي را در مجتمع فرهنگي برهان تهران گذراند. سپس علوم ديني را از محضر عارف عالم، حاج شيخ حسين زاهد فرا گرفت. وي پس از درگذشت آن عالم جليل القدر، مدّتي در بازار تهران نزد عمو و پدرش به كار پرداخت، ولي علاقه فراوان به فراگيري علوم اسلامي سبب شد كار در بازار را رها كند و در مجلس درس آيت اللّه شيخ احمد مجتهدي حاضر شود. او بخش زيادي از ادبيات را در محضر ايشان فراگرفت. آن گاه در سال 1336 ه.ش، براي تكميل دروس حوزوي و به سفارش آيت اللّه سيد ابوالحسن رفيعي قزويني، رهسپار قم شد. در آنجا، ادبيات را از محضر رحمت اللّه فشاركي و شيخ مصطفي اعتمادي آموخت. آيت الله خرازي دوره سطح را نيز از حضرات آيات: محمدتقي ستوده، ميرزا علي مشكيني، شيخ محمد شاه آبادي و سيد محمدباقر سلطاني طباطبايي فراگرفت و در فلسفه و كلام از محضر آيت اللّه شيخ محمد شاه آبادي بهره برد. وي خارج فقه و اصول را نزد آيات عظام: سيد محمد محقق داماد، سيد حسن فريد اراكي، سيد محمد رضا گلپايگاني و شيخ محمد علي اراكي آموخت و پس از تلاش و كوشش فراوان، به مرتبه اجتهاد دست يافت. وي از دوران ابتدايي تحصيل، به نگارش علاقه فراوان داشت. ازاين رو، نگارش، پژوهش و تدريس را به طور رسمي، هم زمان با تحصيل دوره سطح در قم آغاز كرد. آيت الله خرازي افزون بر پرورش شاگردان بي شمار، آثار برجسته اي نيز پديد آورده است. وي از سال 1405 ه.ق به در خواست برخي طلاب و به سفارش بعضي استادان حوزه، به تدريس خارج فقه و اصول پرداخت كه تا كنون ادامه دارد.(1)
فعاليتهاي علمي و فرهنگي:
آيت اللّه خرازي يكي از بنيان گذاران موسسه «در راه حق» است كه بنا نهادن آن، كمك شاياني به نشر فرهنگ و معارف ديني در ايران و خارج از كشور نمود. هدف از بناي اين مؤسسه، به دست ايشان و برخي ديگر از بزرگان حوزه، پيش گيري از تبليغ ضد ديني مبشران مسيحي بود كه با پشتيباني رژيم شاه، براي گمراه ساختن جوانان و دانش آموزان دبيرستاني، به ايران آمده بودند. بانيان اين مركز فرهنگي هم زمان با برقراري ارتباط مستقيم با دانش آموزان و ديگر قشرهاي مردم، به چاپ و تكثير جزوه هاي اعتقادي و اخلاقي و پاسخ به شبهه ها دست يازيدند و توانستند با ارايه خدمات علمي و فرهنگي، افزون بر پيش گيري از تهاجم فرهنگي گسترده مسيحيان، در جذب جوانان و آموزش مسايل ديني، نقش بسزايي ايفا كنند. آيت اللّه خرازي نيز به عنوان بنيان گذار و سرپرست اين مؤسسه در نشر معارف اسلامي، نقش ويژه اي داشته است.ايشان پيش از انقلاب با شركت در راه پيمايي ها و تماس با بعضي مراجع بزرگ براي نجات گروهي از زندانيان كه جانشان در معرض خطر بود، تلاش چشم گيري داشت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز با عضويت در جامعه مدرسين حوزه علميه قم و دو بار حضور در مجلس خبرگان، خدمات شاياني به مردم، انقلاب و جامعه اسلامي ارايه كرده است.آيت اللّه خرازي هم اكنون با حضور در صحنه هاي علمي و پي گيري كار پژوهش و نگارش، در حوزه علميه به تدريس مشغول است.از ديگر فعاليتهاي آيتالله خرازي در اين عرصه، همكاري با مجمع فقهي اهل بيت، دربارة مسائل جديد فقهي است كه اين همكاري تا هم اكنون نيز ادامه دارد. ایشان از سالهاي تحصيل دورة سطح به تدريس نيز ميپرداخته و از حدود 20 سال پيش تاكنون به تدريس خارج فقه و اصول براي طلاب نيز اشتغال داشته است.(2)
فعاليتهاي سياسي:
آيتالله سيد محسن خرازي قبل و بعد از انقلاب اسلامي حامي انقلاب بوده و همواره بر رهبري امام خميني(ره) و پس از آن مقام معظم رهبري، حضرت آيتالله خامنهاي تأكيد دارد. شركت در پارهاي از تظاهرات و تماس با برخي از مراجع تقليد آن زمان براي آزادي گروهي از زندانيان كه جانشان در خطر بود از فعاليتهاي مهم ايشان در سالهاي پيش از انقلاب است. وی در سال 1359 به دعوت اعضاء جامعة مدرسين حوزه علميه قم به عضويت آن نهاد درآمد و تاكنون در پيشرفت حوزه علميه، نقش بسزايي را ايفا كرده است. همچنين با پيشنهاد جامعه مدرسين به نمايندگي مجلس خبرگان رهبري در دورة دوم و سوم از استان تهران درآمد.(3)
آثار:
آيتالله خرازي تاكنون كتابها و رسالههاي گوناگوني نگاشته اند.(4) كه برخي از آنها به شرح زير است: (5)
1 ـ احياء الموات؛
2 ـ الامر بالمعروف و النهي عن المنكر؛
3 ـ بداية المعارف الالهية؛
4 ـ عمدة الاصول؛
5 ـ قيامت؛
6 ـ كلمة حول حديث ثقلين؛
7 ـ في رحاب التقوي؛
8 ـ كلمة حول توسل؛
9 ـ معالم ليلة القدر؛
10 ـ ارث الزوجة؛
11 ـ تحديد الكر؛
12 ـ بحوث هامة ؛
13 ـ اشكال و انواع دفاع مقدس ؛
14 ـ تعليقه بر مكاسب ؛
15 ـ روزنههايي از عالمغيب؛
16 ـ كتاب الجهاد ؛
17 ـ طهارت در قرآن؛
18 ـ من لايحضره التفصيل.
طی الارض پیرمرد پینه دوز
به عنوان حسن ختام در ادامه به ذکر حکایتی از آیت الله خرازی می پردازیم. ایشان در کتاب «روزنه هایی از عالم غیب» می نویسند:
«خویش مرحوم آیت اللَّه العظمی حاج شیخ محمّدعلی اراکی همه شب ها پس از ادای نماز مغرب و عشا در مدرسه فیضیه به صحن مطهّر حضرت معصومه علیها السلام می رفتند و در کنار مرقدی فاتحه می خواندند. بنده از ایشان سؤال کردم: این قبر از کیست؟ فرمودند: مرقد حاج سید عبدالمطلب رشتی است، که نه با من خویش بوده نه رفیق، فقط یک منقبت برای من نقل کرده است، لذا من حقّ او را محترم می شمارم.
سید عبدالمطلب که شخصی موثّق و مورد اعتماد من بود، روزی به منزل مرحوم آیت اللَّه العظمی آقای سید محمّدتقی خوانساری آمد و چنین گفت: وقتی من برای تحصیل به نجف اشرف مشرّف شدم، در آن جا شنیدم پیرمردی پینه دوز هر شب جمعه نزدیک غروب از نجف به کربلا طی الارض می کند و در حرم مطهّر امام حسین علیه السلام مشغول عبادت می شود و صبح شنبه دوباره با طی الارض به نجف بازمی گردد.
به فکر افتادم صحّت این مطلب برایم اثبات گردد، لذا از خود او هرچه پرسیدم چیزی دستگیرم نشد، سرانجام یکی از دوستانرا به کربلا فرستادم تا غروب پنچ شنبه نزدیک کفش داری حرم منتظر رسیدن نامه ای از من باشد و خودم هم در موقع غروب پنج شنبه به دکان و مغازه آن پیرمرد در نجف اشرف رفتم، نامه ای به او دادم و گفتم: من کاری فوری دارم، خواهش می کنم وقتی به کربلا رسیدید نامه را در اسرع وقت به فلانی که نزدیک کفش داری ایستاده، برسانید. پیرمرد پذیرفت و نامه را از من گرفت، پس از خداحافظی، او درب مغازه اش را بست و رفت. دوست ما در کربلا در همان محل موعود، نامه را در زمان غروب پنج شنبه دریافت کرد، بدین ترتیب برما روشن شد که پیرمرد مذکور با طی الارض به کربلا می رود.
در یکی از روزها به نزد پیرمرد رفتم و صحبت از طی الارض کردم، ولی باز هم پیرمرد اظهار بی اطّلاعی کرد و زیر بار نرفت، سرانجام کاری که با او کرده بودیم را برایش بازگفتم، آن پیرمرد سخت ناراحت شد، من به او گفتم: آیا ممکن است این مقام را به من هم تعلیم کنی؟ پیرمرد به قبر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام اشاره کرد و گفت: این آقا جدّ تو است یا جدّ من؟ گفتم: جدّ من است. گفت: هر چه من دارم از این بزرگوار است، از من چه می خواهی؟
آیت اللَّه العظمی بهجت می فرمودند: آقای حاج سید عبدالمطلب، ناقل این داستان عالمی خوب و اهل ریاضت بود، من با او رفت و آمد داشتم. آن پیرمرد پینه دوز را هم دیده بودم و کفش های خود را برای تعمیر به او می دادم، او عادت داشت در مقابل کار خود قیمتی را معین نکند، بلکه هرچه به او می دادند قبول می کرد و سخنی هم نمی گفت. و عادت دیگر او این بود که: هر شب دوشنبه جمعی از مؤمنین را به منزلش دعوت می کرد و آنان را اطعام می نمود«. (6)
نویسنده : علی محمد سرلک – گروه حوزه علمیه تبیان
منابع:
1 - سایت اندیشمندان اسلامی. مدخل: سيد محسن خرازي
http://thinker.irc.ir/thinker/index/show/+62
2 - سایت اندیشمندان اسلامی. مدخل: سيد محسن خرازي
http://thinker.irc.ir/thinker/index/show/+62
و پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سید محسن خرازی.
http://www.mkharrazi.ir/index.php/zendeginameh/113-zendeginameh
3 - پایگاه اطلاع رسانی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
http://www.jameehmodarresin.org/azae-jameeh/azae-kononi/92-kharraze-seiyed-mohsen/37-15.html و
ویکی نور؛ دانشنامه تخصصی کتاب شناسی و زندگی نامه. مدخل: خرازی، محسن
http://wikinoor.ir
4 - برای اطلاع تفصیلی در این مورد رجوع شود به: استادی. رضا. یادنامه آیت الله العظمی اراکی (ره). ناشر : انجمن علمی ، فرهنگی و هنری استان مرکزی. 1375ش. ص 189 و 191.
5 - ویکی نور؛ دانشنامه تخصصی کتاب شناسی و زندگی نامه. مدخل: خرازی، محسن
http://wikinoor.ir
6 - خرازی. سید محسن. روزنه هایی از عالم غیب. انتشارات مسجد مقدس جمکران. قم. دوم. 1387ش. ص 183 تا 185.