0

نوشتار های مربوط به بهائیت

 
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

نوشتار های مربوط به بهائیت

با سلام و احترام

خدمت دوستان انجمن در این تایپک نوشتار های مربوط به بهائیت جمع آوری و منتشر می کنیم دوستان نیز می توان در این کار ما را همراهی کنند.

التماس دعا

دوشنبه 27 آذر 1396  4:00 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

کانال بهائی: میرزای شیرازی، بهائی شد !

یکی از کانال‌های وابسته به تشکیلات بهائیت با انتشار عکس‌نوشته‌ای مدعی شد که جناب میرزای شیرازی (مرجع عام شیعیان)، بهائی شده است. این در حالیست که بعلاوه‌ی آن‌که مبلّغان بهائی برای این ادعای بزرگ و گزاف خود سندی ارائه نداده‌اند، این سؤال را نیز بی‌جواب نهاده‌اند که چرا مؤمن به بهائیت توسط پیشوای بهائیان، «دجال» خطاب شده است؟!
کانال بهائی: میرزای شیرازی، بهائی شد !
دوشنبه 27 آذر 1396  4:07 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

زمزمه‌ی بهائی بودن شاه ایران !

زمزمه‌ی بهائی بودن شاه ایران !

در بهبوهه‌ی شکل‌گیری انقلاب اسلامی، بهائیت تلاش نمود تا سفره‌ی خود را از جنایات رژیم پهلوی جدا کرده و تمام جنایات و غارت‌های خود را در زمان این رژیم لاپوشانی کند. از این‌رو پس از شکل‌گیری انقلاب اسلامی شاهد آنیم که تشکیلات بهائیت، نه تنها منکر تاخت و تازهای خود در زمان پهلوی شد [ر.ک: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، ص 376]، بلکه مدعی ستم دیدن در زمان پهلوی نیز می‌شود.
اما این‌ها در حالیست که آمیختگی زیاد محمدرضا پهلوی با بهائیان و حمایت‌های همه‌جانبه از آنان به حدی بود که موجب شد، زمزمه‌ی بهائی بودن شاه ایران بر سر زبان‌ها بیفتد؛ تا جایی که یکی از مبلّغان بهائی می‌گوید: «کارهایی که اکنون به دست اعلی‌حضرت همایون شاهنشاه آریامهر صورت می‌گیرد، هیچ کدامش روی اصول دین اسلام نیست. زیرا خود شاه به تمام دستورات بهائی آشنایی دارد و حتی ایشان با اشرف پهلوی در دوران کودکی در مدرسه بهائیان در خیابان امیریه که آن زمان از مدارس عالی تهران بود، درس خوانده‌اند و دلیلش آن است که عکس آن زمان شاه و اشرف هم‌اکنون موجود است... حالا مردم احمق می‌گویند شاه بهائی است؛ چه کار می‌توانند بکنند، فلسفی بالای منبر می‌گوید شاها مواظب باش ببین دکتر شما چه شخصی است کارها را به دست بهائی‌ها ندهید... هم‌اکنون تیمسار صنیعی وزیر جنگ و تیمسار شیرین سخن بهائی هستند».[تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، سند شماره: 2/85]

پی‌نوشت:
عبدالله شهبازی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران: مؤسسه‌ی مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، انتشارات اطلاعات تهران، 1385، ج 1، ص 376.
جواد منصوری، تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1378 ش، سند شماره: 2/85.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:10 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

قبضه‌ی اقتصاد ایران توسط بهائیان در عصر پهلوی

قبضه‌ی اقتصاد ایران توسط بهائیان در عصر پهلوی

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کانال‌های منتسب به تشکیلات بهائیت تلاش دارند تا با استفاده از گذر تاریخ، پوششی بر جنایت‌ها و غارت‌هایشان در عصر پهلوی نهاده و در عوض خود را زخم‌خورده‌ی رژیم پهلوی معرفی کنند.[به نقل کانال‌های تلگرامی بهائیت]
اما همان‌گونه که می‌دانیم، به علّت روابط گرم شاهان پهلوی با بهائیان، این دوره به عصر تاخت و تاز بهائیان بر منابع و اقتصاد ایران بدل شده بود. همچنان که ارتشبد حسین فردوست (از برجسته‌ترین مقامات سیاسی اطلاعاتی رژیم پهلوی) در ذکر گوشه‌ای از غارت‌ها و قبضه‌ی اقتصاد ایران توسط بهائیان می‌گوید: «بهائیان با رسوخ در دربار شاه ایران برای ثروتمند شدن جامعه‌ی بهائی استفاده کرده تا از این طریق اقتصاد مملکت را به دست گیرند، چنان که نعیمی (پدرزن خسروانی: از مقامات مهمّ بهائیت) و تژه که زمین 5000 متری بَرِ خیابان آیزنهاور (نرسیده به پپسی کولا) را به جامعه‌ی بهائیت اهداء کرده بود... آبادی حدیقه (شرق اقدسیه) نیز متعلق به بهائی‌ها بود... بهائی‌ها اَراضی شمالی حدیقه را تا قلّه کوه دیوارکشی و تصرف کرده بودند. آن‌ها در اتوبان تهران کرج نیز اراضی وسیعی را تصرف کرده و گنبد آبی رنگی به پا کرده بودند. از این نمونه‌ها زیاد بود».[ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 2، ص 375]
جالب است بدانیم این غارت‌ها در حالی صورت می‌گرفت که بسیاری از مردم ایران، در فقر و فلاکت به سر می‌بردند. حال چگونه مبلّغان بهائی، مردم شریف ایران را کم‌حافظه می‌پندارند و از مظلومیت خود در عصر پهلوی سخن می‌رانند!

پی‌نوشت:

عبدالله شهبازی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، بی‌جا: انتشارات اطلاعات، چاپ نوزدهم، 1385 ش، ج 2، ص 375.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:13 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

حکایت تولد بهاءالله از زبان وی

حکایت تولد بهاءالله از زبان وی
چندی است شبکه‌های مجازی وابسته به تشکیلات بهائیت، تبلیغات گسترده‌ای پیرامون تولد پیامبرخوانده‌ی بهائیان (حسینعلی نوری)، به اجراء در می‌آورند. از این‌رو مناسب دیدیم تا شرح تولد حسینعلی نوری را از زبان خودش بشنویم.

جناب حسینعلی نوری در لوحی که به مناسبت تولد خویش صادر کرده (و متن آن نیز در کانال‌های بهائی به انتشار درآمده)، می‌گوید: «فَیا حَبَّذا مِن فَجرِ الَّذی فِیه استوی القدم علی عَرش اسمه الأعظَم العَظیم و فِیه وُلِدَ مَن لَم یَلِد و لَم یُولَد [رساله ایام تسعه، ص 50]؛ (ترجمه:) آفرین بر سپیده دمی که جمال قدیم که نام او أعظم عظیم است، بر عرش مستقر شد و در آن سپیده دم، کسی زاده شد که نمی‌زاید و زاییده نمی‌شود».
اما در بررسی حکایت تولد پیامبرخوانده‌ی بهائیان، به دو اشکال اساسی برمی‌خوریم:
اولاً: خداوند متعال در قرآن کریم، صفت زاییده نشدن و نزاییدن را تنها به خود انتساب می‌دهد. همچنان که در سوره‌ی اخلاص می‌خوانیم: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (1) اللَّهُ الصَّمَدُ (2) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (3) [اخلاص/3-1]؛ بگو: خداوند، یکتا و یگانه است؛ خداوندی است که همه‌ی نیازمندان، قصد او می‌کنند؛ نه کسی را زاده و نه از کسی زاده شده است». این در حالیست که پیامبرخوانده‌ی بهائیان، این صفتِ مختص ذات خدای تعالی را به خود نسبت می‌دهد! با این حال دیگر چه جای توجیه یکتاپرستی بهائیان باقی می‌ماند، حال آن‌که پیشوایشان زبان به کُفر می‌گشاید!
ثانیاً: حتی اگر کُفرآمیز بودن این گفته‌ی پیامبرخوانده‌ی بهائیان را نادیده بگیریم، چنین ادعایی با عقل نیز سازگاری ندارد. چرا که جناب حسینعلی نوری در شرح تولد خود مدعی می‌شود در آن سپیده‌دم، کسی «زاییده شده» که «نه زاییده می‌شود» و «نه می‌زاید». حال آن‌که اگر زاییده شده پس چگونه زاده نمی‌شود؟! و اگر زاده نشده پس چگونه زاییده شده؟! و اگر زاده نشده پس پدر و مادر او (میرزاعباس و خدیجه) چه نقشی در تولدش داشته‌اند؟! و اگر نمی‌زاید، پس فرزندانش چگونه به وجود آمده‌اند؟!

پی‌نوشت:
عبدالحمید اشراق خاوری، رساله ایام تسعه، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 50.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:15 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

آیا اِعراض منکرین، دلیل حقانیت بهاءالله است؟!

آیا اِعراض منکرین، دلیل حقانیت بهاءالله است؟!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از کانال‌های تبلیغی تشکیلات بهائیت با انتشار مقاله‌ای، به ذکر دلایل حقانیت پیامبرخوانده‌ی بهائیان پرداخت. در یکی از این دلایل، روی‌گردانی و مخالفت تمام انسان‌ها، اعم از شریف و پست، دلیل حقانیت مدعیان پیامبری معرفی شد. همچنان که این نویسنده‌ی بهائی، با مستند نمودن استدلال خود به گفته‌ی حسینعلی‌بهاء، مدعی شد: «هَلْ يَقْدِرُ أَحَدٌ أَنْ يَتَكَلَّمَ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِهِ بِما يَعْتَرِضُ بِهِ عَلَيْهِ العِبَادُ مِنْ كُلِّ وَضِيعٍ وَشَرِيفٍ؟... آيا اَحدی قادر است که از جانب خود سخنی بگويد که تمام بندگان از شريف و پست بر ضدش اعتراض کنند؟ نه قسم به کسی که به اسرار قُدم آگاه است، تنها کسی که از جانب خداوند مقتدر قدير است (می‌تواند)».[به نقل از کانال‌های تبلیغی بهائی]
اما در نقض این پرسش پیامبرخوانده‌ی بهائیان می‌بایست گفت: آری؛ مدعیان پیامبری بسیاری در طول تاریخ وجود داشته‌اند که مخالفین بسیاری نیز پیدا کرده‌اند.
همچنان که تنها پس از رحلت حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله)، مدعیان دروغین پیامبری بسیاری (نظیر: مسیلمه، اسود العننسی، سجاح، طلحه بن خویلد اسدی، حارث و...)، پدید آمدند [ر.ک: انوار العرفان فی التفسیر القرآن، ج13، ص50] که حتی بهائیان نیز به کذب ادعای آنان اعتراف دارند. بنابراین به هیچ‌وجه مخالفت انسان‌ها با شخص مدعی پیامبری، دلیل بر صدق یا کذب ادعایش نمی‌گردد. چرا که اگر چنین می‌بود، می‌بایست تمام مدعیان دروغین پیامبری، که همگی دارای مخالفین بسیاری بودند، حق باشند! اما بی‌شک ارائه‌ی چنین دلایل سبکی بر حقانیت طریق، تنها از مدعیان دروغینی چون پیامبرخوانده‌ی بهائیان برمی‌آید.

پی‌نوشت:
ابوالفضل داورپناه، انوار العرفان فی التفسیر القرآن، به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه‌نت، ج 13، ص 50.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:16 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

روایت رئیس جمهور مصر از اعتقاد محمدرضا پهلوی !

روایت رئیس جمهور مصر از اعتقاد محمدرضا پهلوی !

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بهائیان در زمان حکومت پهلوی، نفوذ بسیاری در دربار شاه ایران پیدا کردند و از حمایت این رژیم برخوردار شدند. حمایت‌های بی‌دریغ رژیم پهلوی از بهائیان موجب شد که تعدادشان در کشور، به سه برابر افزایش یابد. این حمایت‌ها همچنین موجب گشت تا بهائیان، در پست‌های حساس و مهم قرار گرفته و به تعبیری، بهائی بیکار در ایران وجود نداشته باشد.[ر.ک: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، ص 203]
حمایت‌های محمدرضا پهلوی از بهائیت، تا جایی پیش رفت که وی تصمیم داشت فرقه‌ی ضالّه‌ی بهائیت در ایران را رسمی اعلام کند. از این‌رو «جمال عبدالناصر» رئیس جمهوری مصر، از تعلّق خاطر شاه ایران پرده برداشت: «جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر بهانه‌ای به دست آورد و گفت شاه ایران بهائی شده و دستورات اسلام را زیر پا گذاشته است وی اضافه کرد شاهنشاه ایران راهی را دنبال می‌فرمایند که حضرت بهاءالله گفته است».[تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، ج 1، سند 2/82]
با این حال بهائیان سعی دارند واقعیت‌های مسلّم تاریخی را منکر شده و این دروغ را به خورد جامعه دهند که بهائیان در عصر پهلوی، در محرومیت قرار داشته و مورد ستم واقع می‌شدند!

پی‌نوشت:
حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، بی‌جا: انتشارات اطلاعات، مؤسسه‌ی مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، چاپ نوزدهم، 1385 ش، ج 1، ص 203.
جواد منصوری، تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1378 ش، ج 1، سند 2/82.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:19 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

رواج بهائی‌گری توسط پهلوی !

رواج بهائی‌گری توسط پهلوی !

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ هرچند که تشکیلات بهائیت درصدد است تا با مظلوم جلوه دادن خود در عصر پهلوی، جنایت‌هایش را علیه ملّت ایران کم‌رنگ جلوه دهد؛ اما حقیقتاً عصر پهلوی را می‌توان دوران رواج و پیشرفت بهائی‌گری نامید. چرا که با روی‌کار آمدن خاندان پهلوی (که تنها نام اسلام را یدک می‌کشیدند)، بیشترین خصومت‌ها نسبت به اسلام روا شد و بهائی‌گری به اوج پیشرفت خود رسید.
بهائیان با استفاده از تعلّق خاطر محمدرضای پهلوی و پدرش به عدّه‌ای از بهائیان، در بسیاری از پست‌های کلیدی و حساس مملکتی جای گرفتند.[رک: تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، ج 1، سند شماره: 2/82] ارتشبد فردوست (یکی از برجسته‌ترین چهره‌های سیاسی اطلاعاتی رژیم پهلوی) در این خصوص می‌نویسد: «محمدرضا از تشکیلات بهائیت و به خصوص افراد بهائی در مقامات مهم و حساس مملکتی اطلاع کامل داشت و نسبت به آن‌ها حسن ظن نشان می‌داد. اصولاً رضاخان نیز با بهائیت روابط حَسنه داشت تا حدی که اسدالله صنیعی را که یک بهائی طراز اول بود آجودان مخصوص محمدرضا کرد. صنیعی بعدها بسیار متنفذ شد و در زمان عَلَم و حسن‌علی منصور و به خصوص هویدا به وزارت جنگ و وزارت دربار رسید».[ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، ص 374]
آری؛ از همین‌روست که پس از شکل‌گیری انقلاب اسلامی و کوتاه شدن دست بهائیت از چپاول مملکت، شاهد مخالفت بی‌امان آنان با نظام اسلامی و در مقابل دست شستن از جنایاتشان در دوره‌ی پهلوی هستیم.

پی‌نوشت:
جواد منصوری، تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، ج 1، سند شماره: 2/82.
حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، ص 374.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:20 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

هدف از تأسیس مشرق الاذکار عشق‌آباد !

هدف از تأسیس مشرق الاذکار عشق‌آباد !

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در سال 1908 م، اولین مشرق الاذکار یا عبادتگاه بهائی در عشق آباد روسیه‌ی آن زمان ساخته شد. تشکیلات بهائیت اخیراً مستندی پیرامون ساخت اولین مشرق الاذکار بهائی در شهر عشق‌آباد، به نمایش درآورد. از این‌رو مناسب دیدیم تا اهداف ساخت این مشرق الاذکار را مورد بررسی قرار دهیم.
اول: همان‌گونه که منابع تاریخی بدان اذعان دارند، اولین حامی قدرتمند بهائیت، دولت روس بوده است. دولت روس با هدف ایجاد چنددستگی میان شیعیان ایران، به ایجاد و پرورش فرقه‌ی ضالّه‌ی بهائیت متوسل شد و برای تسلط بیشتر بر آن، اولین مرکز و اتاق فکر این فرقه را در مستعمرات خود تأسیس نمود: «مأمورین روسیه با تأسیس این مشرق الاذکار قانون بهائیان را خارج از ایران و تحت حمایت اهداف روس به وجود آورده و از آن‌جا به عنوان تهدید و تحریکی برای نفوذ فکر اسلامی و عقیده شیعی در ایران بهره گیرند و به همین جهت، ابوالفضل گلپایگانی (از مبلّغان بهائی) دستور می‌دهد که برای عظمت امپراتور روسیه دست به دعا بردارند».[تاریخ جامع بهائیت، صص 301-300]
دوم: از طرف دیگر با توجه به این‌که دولت وقت روس (به عنوان یکی از دشمنان درجه‌ی یک اسلام)، بسیاری از شهرهای ایران را به تصرف خود درآورده بود؛ در پی آن بود تا ترکیب جمعیتی این شهرها را بر هم زده و شیعیان را در اقلیّت قرار دهد.[ر.ک: بهائی‌گری، صص 48-46] از این رو شهرهایی چون بخارا، سمرقند، عشق‌آباد، تاشکند و مَرو جولانگاه و مأمنی برای بهائیان قرار گرفت.

پی‌نوشت:
بهرام افراسیابی، تاریخ جامع بهائیت، صص 301-300.
احمد کسروی، بهائی‌گری، تهران: بنگاه مطبوعاتی فرخی، 1344، صص 48-46.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:21 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

پیام تبریک معصومی تهرانی به مناسبت تولد بهاءالله !

پیام تبریک معصومی تهرانی به مناسبت تولد بهاءالله !

عبدالحمید معصومی تهرانی (روحانی‌نمای شیعه) که به خاطر حمایتش از فرقه‌ی ضالّه‌ی بهائیت توسط آنان آیت‌الله خطاب می‌شود؛ اخیراً با ارسال پیامی (مورخ: 1396/7/20)، سالگرد تولد پیامبرخوانده‌ی بهائیان را تبریک گفت. تهرانی در پیام خود مدعی شد، بهائیان در کشور ایران همواره دچار تبعیض و سختی شده‌اند و از همین رو، خواستار آزادی عمل بهائیان در کشورمان شد.[خبرگزاری وابسته به تشکیلات بهائی]
اما بد نیست بدانیم جناب تهرانی در حالی سنگ آزادی عمل بهائیت در ایران را به سینه می‌زند که تمامی اسناد، بر قانون‌شکنی و ضدیّت تاریخی این فرقه با اسلام گواهی می‌دهد.
تا جایی که در گزارش سازمان اطلاعات و امنیت کشور پهلوی (به عنوان حامی فرقه‌ی بهائیت) صراحتاً آمده است: «با توجه به این‌که بهائیت فرقه‌ای است که روش آن ضدیت با دین مبین اسلام و قوانین جاریه‌ی مملکت است... جزء اصول عقاید آنان است که حدود و ثغور مملکت مفهومی ندارد. مراجع انتظامی و قضایی مملکتی برای آنان فاقد ارزش و معتقدند هر موضوعی باید در بیت‌العدل بررسی شود».[تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، سند شماره: 2/80]
حال می‌بایست از این روحانی‌نمای شیعه پرسید که با چه منطقی از دشمنان اسلام و این قانون‌شکنان پیشانی سفید، دفاع کرده و خواستار آزادی عمل آنان در جامعه‌ی اسلامی می‌گردد! به راستی که چرا این روحانی‌نما، در مقابل جنایات فجیع و بی‌شمار علیه مسلمانان میانمار سکوت اختیار می‌کند، اما برای دفاع از دشمنان اسلام، در مقابل نظام اسلامی سینه چاک می‌کند![خبرگزاری مهر] آری؛ بدون شک حیات بهائیت در ایران، به نفع نظام‌هایی است که امثال تهرانی‌ها، از آن‌ها خط می‌گیرند.

پی‌نوشت:
جواد منصوری، تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، سند شماره: 2/80.
خبرگزاری مهر، تیتر خبر: سازمان ملل: تعداد آوارگان روهینگیایی به ۵۸۲ هزار نفر افزایش یافت، شناسهٔ خبر: 4116996، 1396/7/25.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:23 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

چاپلوسی عبدالبهاء برای آمریکایی‌ها !

چاپلوسی عبدالبهاء برای آمریکایی‌ها !

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با اوج گیری قدرت آمریکا در مناطق مختلف جهان، سران بهائی برای بقاء و گسترش آیین خود متوسل به این قدرت شدند. از این‌رو دومین پیشوای بهائیت در سفر خود به آمریکا، تلاش می‌کند تا حمایت‌های این نظام را به سوی خود جلب کند. همچنان که این‌گونه به چاپلوسی آمریکایی‌ها می‌پردازد: «مردمانش خیلی محترم، حکومت عادل و ملّت در نهایت نجابت است».[خطابات، ج 2، ص 231]
رهبران پس از عباس افندی نیز در آثار خود، به تجمید از نظام آمریکا پرداخته‌اند؛ همچنان که شوقی افندی می‌گوید: «قطعه‌ی آمریکا در نزد حق میدان اشراق انوار است و کشور ظهور اسرار و منشأ اَبرار (نیکوکاران) و مجمع احرار (آزادی‌خواهان)».[حصن حصین شریعت الله، ص 43]
آری؛ پیشوایان بهائی با عادل خطاب کردن حکومت آمریکا، در حقیقت الهی بودن اساس فرقه‌ی خود را رد کرده‌اند. چرا که حکومتی که با قتل‌عام و به بردگی گرفتن مردم بومی آن پدید آمده و افتخاراتی نظیر کشتار بیگناهان، توسل به زور و تهدید علیه کشورهای مستقل و تولید، فروش و استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی را در پرونده دارد؛ به هیچ‌وجه نمی‌تواند توسط پیشوایی الهی، مظهر عدل و خاستگاه نیکوکاران خطاب شود.[خبرگزاری مشرق؛ خبرگزاری تسنیم]
اما به راستی کدامیک از پیشوایان الهی، به جای مبارزه با ظلم و پرورش منش استکبارستیزی و عدالت‌طلبی، دعاگوی ظالمین و مستکبرین شده‌اند؟! به عبارتی دیگر، چگونه آیینی خود را منسوب از جانب خدای تعالی معرفی می‌کند اما تکیه‌گاه و حامی خود را از ظالمین، غاصبین و متجاوزین قرار می‌دهد!

پی‌نوشت:
عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به زبان‌های فارسی و عربی، 127 بدیع، ج 2، ص 231.
شوقی افندی، حصن حصین شریعت الله، آلمان: بی‌نا، 1997 م، ص 43.
خبرگزاری مشرق، تیتر خبر: قاره آمریکا چگونه اشغال شد و چه سرنوشتی برای بومیان رقم خورد؟، کد خبر 216995، 1392/4/14.
خبرگزاری تسنیم، تیتر خبر: فهرست بیش از ۱۰۰ جنایت و دخالت آمریکا در کمتر از یک قرن، شناسه خبر: 180095، 1392/8/10.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:25 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

تبلیغ بهائیت، غیرقانونی است

تبلیغ بهائیت، غیرقانونی است

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کانال‌های منتسب به تشکیلات بهائیت در خبرهای خود، مکرراً خبر از دستگیری برخی عناصر بهائی می‌دهند. جالب است بدانیم نقطه مشترکی که خبرگزاری‌های بهائی درعلّت اکثر این بازداشتی‌ها بدان اشاره می‌کنند، به همراه داشتن ابزارهای تبلیغی این فرقه (نظیر کتُب ضالّه، جزوات و...)، همراه مُتهمان است.[خبرگزاری‌های بهائی]
اما همان‌گونه که می‌دانیم، با در نظر داشتن اصل سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، که تنها ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی را جزء اقلّیت‌های دینی معرفی می‌کند؛ بهائیان جزء اقلّیت‌های دینی به شمار نیامده و در فعالیت‌های فرقه‌ای خود آزادی عمل ندارند.[ر.ک: قانون اساسی، ص 34] بنابراین تبلیغ بهائیت در ایران، خلاف قانون و جرم محسوب می‌شود.
از سویی دیگر، پیشوایان بهائی در آثار خود، مدام پیروانشان را به اطاعت بی‌قید و شرط از حکومت‌ها فرا خوانده‌اند؛ همچنان که عباس افندی، حکم هر دولت و حکومتی، حتی اگر مستبد باشد را بر بهائیان، واجب الإطاعه می‌داند.[ر.ک: مکاتیب، ج 8، صص 246-247] پیروی از حکومت در آموزه‌های بهائی تا جایی پیش می‌رود که ملاک بهائی بودن، معرفی می‌گردد.[ر.ک: گنجینه حدود و احکام، صص 464-463]
با این حال سرکردگان بهائی، با چه رویی به خود اجازه می‌دهند که نسبت به پیگرد مبلّغین‌شان (که علاوه بر تبلیغ بهائیت، فعالیت‌های ضد نظام نیز مرتکب می‌شوند) لب به اعتراض گشایند؟! به راستی که یا مبلّغان بهائی در ایران، پیرو پیشوایان خود نیستند و یا خود به دو رویی و فریب‌کاری سرکردگانشان پی برده‌اند!

پی‌نوشت:
جهانگیر منصور، قانون اساسی، تهران: نشر دوران، 1393 ه‍.ش، ص 34.
عباس افندی، مکاتیب، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ج 8، صص 246-247.
اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، صص 464-463.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:35 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

انتقاد وزیر علوم انتاریو از نقض حقوق بهائیان ایران !

انتقاد وزیر علوم انتاریو از نقض حقوق بهائیان ایران !
جناب رضا مریدی، وزیر علوم انتاریو (کانادا)، با انتشار پیامی ویدیوئی، دویستمین سالگرد تولد پیامبرخوانده‌ی بهائیان را تبریک گفت. وی در پایان پیام خود مدعی شد که بهائیان در ایران، بدون هیچ دلیلی مورد پیگرد و حبس قرار می‌گیرند و از حقوق و آزادی‌های اساسی و اولیه محروم می‌گردند.[به نقل خبرگزاری بهائی]

اما جالب است بدانیم این مقام کانادایی، در حالی از وضعیت حقوق بهائیان ایران ابراز نگرانی می‌کند که اساساً پایه‌های حکومت کانادا، بر روی خون بومیان این کشور بنا شده است. بد نیست بدانیم کانادی قرن 21 نیز (با آن ظاهر حقوق بشری)، به دلیل نقض حقوق بومی‌های این کشور؛ در مجامع بین المللی به شدت، تحت انتقاد قرار دارد.[خبرگزاری تسنیم] تا جایی که حتی دادگاه حقوق بشری کانادا نیز در مقابل دیدگان جهانیان، مجبور به محکومیت دولت این کشور در نقض حقوق بومیان این کشور شده است.[خبرگزاری ایرنا]
در پایان این پرسش مطرح می‌شود: اگر به راستی دولت‌مردان کانادا نگران نقض حقوق بهائیان در ایران هستند (و بر فرض محال خود پرونده‌ی پاکی دارند)، چگونه به رژیم سعودی (که قاتل شهروندان شیعه‌ی خود است)، جنگ‌ابزار می‌فروشند و حکومت ایران را برای پیگرد جاسوسان بهائی مؤاخذه می‌کند؟![خبرگزاری تسنیم] آری؛ به راستی که دشمنان این نظام و انقلاب، از جاسوسان بهائی خود، پُلی برای فشار بر این نظام و انقلاب ساخته‌اند.

پی‌نوشت:
خبرگزاری تسنیم، تیتر خبر: سازمان ملل وضعیت حقوق بشر در کانادا را بررسی می‌کند، شناسه خبر: 47580، 1392/2/7.
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، تیتر خبر: دولت کانادا درباره نقض حقوق بومیان این کشور مجرم شناخته شد، کد خبر: 81937206 (5130735)، مورخ: 1394/11/7.
خبرگزاری تسنیم، تیتر خبر: روزنامه کانادایی: دولت کانادا باید بین حقوق بشر و منافع اقتصادی یکی را انتخاب کند، شناسه خبر: 1481584، 1396/5/11.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:37 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

تفسیر خود رأی بهائیت از حجاب اسلامی

تفسیر خود رأی بهائیت از حجاب اسلامی
یکی از مبلّغان بهائی در کانال تبلیغی خود، ضمن انکار حجاب در منابع اسلامی، مدعی شد: «هیچ آیه‌ای در قرآن وجود ندارد که به زنان بگوید موی سرتان را بپوشانید یا بگوید سرهایتان را بپوشانید... بلکه تفکرات حزبی و گروهی و فرقه‌ای است که برگرفته از احادیثی است که بر خلاف احکام خدا در قرآن، از پیامبر به دروغ روایت می‌شود».[به نقل کانال تبلیغی تشکیلات بهائیت]

در پاسخ به این مبلّغ بهائی می‌بایست گفت: حجابِ اصطلاحیِ دینی (به معنای پوشاندن برخی از نقاط بدن)، پیش از شریعت اسلام نیز در ادیان و اقوام پیشین وجود داشته است.[ر.ک: تاریخ تمدن، ج 12، ص 62] بعلاوه آن‌که آیاتی از قرآن کریم (نظیر: احزاب/59 و 53، نور 31) سخن از لزوم حفظ آن به میان آورده‌اند. همچنین روایات بسیاری در لزوم حفظ حجاب، از طریق معصومین (علیهم السلام) به ما رسیده است.[ر.ک: فروع کافی، ج 5، ص 520] لذاست که علمای اسلام که وظیفه‌ی بیان احکام را به عهده دارند، همگی بر لزوم حفظ آن تأکید می‌کنند.[ر.ک: المسائل الشرعیة: استفتاءات، ج۲، صص ۱۹۷، ۱۹۹]
اینک این سؤال مطرح می‌شود که چگونه واجبی به محکمی حجاب را می‌توان با صرف ادعای یک مبلّغ بهائی زیر پای نهاد و اساساً چگونه می‌توان تأویل و تفسیر آیات و روایات حجاب را به زبان مبلّغان بهائی سپرد؛ در حالی که پیشوای بهائیان از تأویل نصوص الهی نهی کرده است: «إنَّ الَّذی یأَوّلُ مَا نُزِّلُ مِن سَماءِ الوَحی و یخرُجُه عَن الظاهِر إنَّهُ مِمَّن حَرَّف کلمةالله و کانَ مِن الأخسَرین فِی کِتابٍ مُبین [ اقدس، ص102]؛ هرکس که آنچه از آسمان وحی نازل شده را تأویل کند و از معنای ظاهری آن‌ها بیرون برد، کلام خدا را تحریف کرده و در کتاب مبین، از زیانکارترین افراد خواهد بود».

پی‌نوشت:
ویل دورانت، تاریخ تمدن، بی‌جا: بی‌نا، بی‌تا، ج 12، ص 62.
ثقة الاسلام الكليني، فروع کافی، تهران: دار الكتب الاسلامية، 1367، ج 5، ص 520.
ر.ک: ابوالقاسم خوئی، المسائل الشرعیة: استفتاءات، قم: المعاملات، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۱۹۷، ۱۹۹.
حسینعلی نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، ص 102.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:39 PM
تشکرات از این پست
baseirat
baseirat
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1396 
تعداد پست ها : 530

چرا بابیت و بهائیت به مذاق استعمار خوش نشست؟!

چرا بابیت و بهائیت به مذاق استعمار خوش نشست؟!
از ابتدای شکل‌گیری بابیت و بهائیت تا زمان کنونی، همواره شاهد حمایت‌های بی‌دریغ کشورهای استکباری و استعماری از این دو جریان انحرافی بوده‌ایم؛ از نجات جان پیامبرخوانده‌ی بهائیان توسط استعمار روس گرفته، تا آخرین بیانیه‌ی مقامات آمریکایی در دفاع از بهائیان را می‌توان سیری از وابستگی سیاسی بابیت و بهائیت برشمرد![1] لذا این پرسش مطرح می‌شود که به راستی علّت حمایت استعمار، از جریان بابیت و بهائیت چیست؟! پاسخ این پرسش را می‌توان در خصیصه‌های اعتقادی این دو جریان دانست که در ادامه، به چند مورد آن اشاره خواهیم نمود.

اول: «رکن رابع و مهدویت»: جریان بابیت به پیروی از شیخیه، مسائلی مانند رکن رابع و مهدویت نوعی را مطرح کرد تا به وسیله‌ی آن، زمام امور را از دست مراجع شیعه (که نایبان امام زمان (علیه السلام) و مظهر اتحاد و استکبارستیزیِ عصر غیبت در جامعه‌ی اسلامی به شمار می‌آیند) خارج سازد.[2]
دوم: «انکار خاتمیت اسلام»: پیشوایان بهائی با ترویج اعتقاد به پایان نیافتن رسالت به وسیله‌ی حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله)، در تلاش برای مشغول‌سازی مردم به مدعی پیامبری چون حسینعلی نوری برآمدند تا مسلمانان را از حقیقت به دور نگاه داشته و آنان را به اطاعت بی‌قید و شرط از حسینعلی نوری فراخوانند. همچنان که آثار وی، سرشار از حس خودپرستی می‌باشد: «قُل رُوح الأعمال هو رِضایی و علَّقَ کلَّ شَیء بِقَبولی [3]؛ بگو روح و باطن اعمال رضایت من است و همه چیز به قبول من وابسته است».
سوم: «انکار معاد»: هدف رهبران بهائی از انکار معاد موعود اسلامی و تأویل آن به ظهور حسینعلی نوری [4]، معطوف کردن تمام همّت‌های پیروان به مسائل دنیایی و کم‌ارزش جلوه دادن ارزش‌های دینی و هویتی بوده است. بی‌شک با رواج این تفکر، ارزش‌های والای انسانی، جای خود را به ذلّت‌های حیوانی خواهد داد.
چهارم: «ممنوعیت دخالت در سیاست»: حکم پیشوایان بهائی به نهی از دخالت در امور سیاسی، موجب بی‌خبری مردم از وضعیت جامعه و اَعمال حاکمان شده و در نتیجه، زمینه‌ی تسلط زورگویان و استعمارگران را فراهم می‌سازد. لذاست که پیشوایان بهائی، ملاک بهائی بودن را عدم مداخله در امور سیاسی معرفی کرده‌اند.[5]
پنجم: «تحریم جهاد»: پیشوایان بهائی با اقدام به ترویج نسخ و تحریم جهاد اسلامی، در تلاش برای مبارزه با مهم‌ترین رکن دفاعی جامعه‌ی اسلامی برآمده و راه را برای تسط سلطه‌طلبان فراهم ساختند.[6]
ششم: «رفع محدودیت‌های ارتباطی میان جنس مخالف»: پیشوایان بهائی با برداشتن حکم حجاب اسلامی، رفع محدودیت در ارتباط جوانان با یکدیگر، برپا کردن مجالس مختلط با عنوان ضیافت، شرکت دادن جوانان در اردوهای تفریحی و...، در تلاش برای از بین بردن غیرت مذهبی و سرگرم‌سازی جوانان به لهو لعب نمودند؛ تا از این طریق، افکار انحرافی بهائیت را به راحتی در ذهن آنان بگنجانند.[7]
هفتم: «ترک تعصبات پسندیده»: پیشوایان بهائی، با اقدام به زدودن تمامی تعصبات پسندیده، به مبارزه‌ی جدی با مفاهیمی نظیر وطن دوستی و غیرت به پا خواستند.[8]
لذا دلایلی از این قبیل موجب شد تا بابیت و بهائیت و پیروان آن‌دو، نزد کشورهای استکباری و استعماری و دشمنان قسم‌خورده‌ی اسلام، جایگاه ویژه‌ای یابند و از حمایت‌های بی‌دریغ آنان بهرمند گردند.

پی‌نوشت:
[1]. ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، بی‌جا: مؤسسه‌ی مرآت، 124 بدیع، صص 562-561؛ به نقل کانال تلگرامی تشکیلات بهائیت: (اعلام حمایت سناتور جان مک‌کین از بهائیان ایران)
[2]. ر.ک: عزیزالله سلیمانی، مصابیح هدایت، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، چاپ دوم، 121، 118، 125 بدیع، ص 262.
[3]. حسینعلی نوری، اقدس، بمبئی: مطبعه‌ی ناصری، 1314، ص 11.
[4]. ر.ک: حسینعلی نوری، لوح خطاب به شیخ محمدتقی مجتهدی اصفهانی (معروف به نجفی)، بی‌جا: بی‌نا، بی‌تا، ص 86.
[5]. ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 335.
[6]. ر.ک: همان، ص 271.
[7]. ر.ک: برای آگاهی بیشتر از این‌گونه مراسمات، رجوع کنید به کتاب: سایه شوم، نوشته‌ی: مهناز رئوفی (ایشان خود یک نجات یافته از بهائیت است).
[8]. ر.ک: عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به لسان‌های فارسی و عربی، بی‌تا، ج 3، ص 147.

دوشنبه 27 آذر 1396  4:41 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها