حضرت امام محمد باقر(ع)، در سال57 هـ.ق، در شهر مدینه به دنیا آمد. او هنگام وفات پدر بزرگوارش، امام زین العابدین(ع)، 37 یا 38 سال داشت. نام آن حضرت «محمد» و کنیهاش «ابوجعفر» و «باقر» و «باقرالعلوم»، لقب او است. مادر ایشان، «ام عبدا...»، دختر امام حسن مجتبی(ع) بود و امام باقر(ع) نخستین کسی است که هم از سوی پدر و هم از سوی مادر، فاطمی و علوی بوده است. امام باقر(ع) در سال 114هـ.ق، در شهر مدینه به شهادت رسید و در قبرستان معروف بقیع، کنار مرقد مطهر پدر و جدش به خاک سپرده شد. دوران امامت آن حضرت،19 یا 20 سال بود. پیشوای پنجم شیعیان، در دوران امامت خود با خلفای متعددی هم عصر بود. این خلفا عبارت بودند از : ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک. تمام این خلفا، به استثنای «عمر بن عبدالعزیز» که شخصی نسبتاً دادگر بود، در ستمگری، استبداد و خودکامگی، دست کمی از نیاکان خود نداشتند و مخصوصاً، درباره امام باقر(ع)، همواره سختگیری میکردند.امام محمدباقر(ع)، طی دوران امامت خود، در همان شرایط نامساعد، به نشر و اشاعه حقایق و معارف الهی پرداخت و جنبش علمی دامنهداری به وجود آورد که مقدمات تأسیس یک «دانشگاه بزرگ اسلامی» باعظمت را در دوران امامت فرزند گرامی اش، امام جعفر صادق(ع) فراهم کرد. امام باقر(ع)، در علم، زهد، عظمت و فضیلت، سرآمد همه بزرگان بنی هاشم و مقام بزرگ علمی و اخلاقی او، مورد تصدیق دوست و دشمن بود. روایات و احادیث فراوانی در زمینه مسائل و احکام اسلامی، تفسیر، تاریخ اسلام و انواع علوم، از آن حضرت به یادگار مانده است. رجال و شخصیتهای بزرگ علمی آن دوران و نیز، عدهای از اصحاب پیامبر(ص) که هنوز در قید حیات بودند، از محضر آن حضرت استفاده می کردند. «جابر بن یزید جُعفی» و «کیسان سجستانی» از تابعین و فقهایی مانند «ابن مبارک»، «زُهْری»، «اوزاعی»، «ابوحنیفه»، «مالک»، «شافعی» و «زیاد بن منذر نهدی»، بیواسطه یا با واسطه از دانش بیکران امام باقر(ع) بهره بردهاند. کتابها و تألیفات دانشمندان و مورخان بزرگ اهل سنت، مانند طبری، بلاذری، سلامی، خطیب بغدادی، و ابونعیم اصفهانی، مشحون از سخنان و روایاتی از امام باقر(ع) است و در جای جای آثار این اندیشمندان، عبارات «قال محمد بن علی» و «قال محمد الباقر»، به چشم میخورد.
امام باقر(ع) از نظر دانشمندان
آوازه دانش امام باقر(ع) چنان در سراسر جهان اسلام پیچیده بود که به آن حضرت، لقب «باقرالعلوم»(شکافنده علمها) داده بودند. «ابن حجر هیتمی»، یکی از دانشمندان برجسته اهل سنت، در این باره می نویسد:«محمد باقر[(ع)] به اندازهای گنجهای پنهان معارف و دانشها را آشکار و حقایق احکام و حکمتها و لطایف علوم را بیان کرد که جز بر افراد بیبصیرت یا بدسیرت پوشیده نیست و از همین جاست که وی را شکافنده و جامع علم و برافرازنده پرچم دانش خواندهاند.» «عبدا... بن عطا» که یکی از شخصیت های برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام باقر(ع) بود، می گوید:«من هرگز دانشمندان اسلام را، در هیچ محفل و مجمعی به اندازه محفل محمد بن علی(ع)، از نظر علمی، حقیر و کوچک ندیدم. من حکم بن عتیبه را که در علم و فقه شهره آفاق بود، دیدم که در خدمت محمد باقر(ع)، مانند کودکی در برابر استادی عالی مقام، زانوی ادب بر زمین زده، شیفته و مجذوب کلام و شخصیت او شده بود.» امام باقر(ع) در سخنان خود، اغلب به آیات قرآن مجید استناد میکرد و از کلام خدا شاهد میآورد و میفرمود: «هر مطلبی گفتم، از من بپرسید که در کجای قرآن است تا آیه مربوط به آن موضوع را معرفی کنم.»
شاگردان مکتب باقرالعلوم(ع)
امام محمد باقر(ع)، شاگردان برجستهای در زمینههای فقه، حدیث، تفسیر و دیگر علوم اسلامی تربیت کرد که هرکدام، شخصیت علمی بزرگی به شمار میرفتند. شخصیتهای بزرگی همچون محمدبنمسلم، زرارهبناعین، ابوبصیر، بُرید بن معاویه عجلی، جابر بن یزید، حمران بن اعین و هشام بن سالم، از تربیت یافتگان مکتب آن حضرت اند. امام صادق(ع) درباره تعدادی از شاگردان برجسته خود و پدر بزرگوارشان فرمودند:«مکتب ما و احادیث پدرم را چهار نفر زنده کردند، این چهار نفر عبارتند از:زراره، ابوبصیر (لیث مرادی)، محمد بن مسلم و بُرید بن معاویه عجلی. اگر این ها نبودند، کسی از تعالیم دین و مکتب پیامبر(ص) بهرهای نمیبرد. این چند نفر، حافظان دین بودند. آنان، از میان شیعیان زمان ما، نخستین کسانی بودند که با مکتب ما آشنا شدند و در روز رستاخیز نیز، پیش از دیگران به ما خواهند پیوست.» شاگردان مکتب امام باقر(ع)، سرآمد فقها و محدثان زمان بودند و در میدان رقابت علمی، بر فقیهان و قضات دیگر مذاهب اسلامی برتری داشتند.