0

به مناسبت سالروز ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

 
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

به مناسبت سالروز ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

Image result for ‫ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام‬‎

 

شخصيت بزرگ آن حضرت را نمي‌توان در چند صفحه خلاصه كرد بلكه دربارة شخصيت او كتاب هاي زيادي نوشته شده كه مي‌توانيد مراجعه كنيد در اينجا مختصراً شمه‌اي از فضايل را براي شما ذكر مي‌كنيم:

تولد حضرت عباس ـ عليه السّلام ـ و برخي از صفات [1]
عباس بن علي متولد بين سالهاي 24 ـ 26، شهادت سال 61 هـ . به هنگام شهادت 34 سال داشتند.
ـ القاب آن حضرت : ابالفضل و ابوالقربة[2] و به خاطر زيبايي و جمالي كه داشت به «قمر بني‌هاشم» و ماه فرزندان هاشم مشهور و ملقب گرديد.
ـ شمايل: ابوالفرج اصفهاني در مقاتل الطالبين گفته: عباس بن علي مردي خوش صورت و زيباروي بود، و چون سوار بر اسب مي‌شد پاهاي مباركش به زمين كشيده مي‌شد. و به او «قمر بني هاشم» مي‌گفتند، و پرچمدار لشكر حسين ـ عليه السّلام ـ در روز عاشورا بود.
ـ وجه تسميه عباس ـ صاحب منتهي الارب مي‌گويد،[3] عباس را بصيغه مبالغه گفتند براي شجاعت بي‌نظير و صولت آن حضرت و عباس به معناي شير بيشه هم هست از اين رو اكثر در ميدان او را به شير غضبناك تعبير كرده‌اند.

ـ شمه‌اي از فضايل حضرت ابالفضل ـ عليه السّلام ـ :
كسي كه واقعه جانگداز كربلاي سال 61 هجري را مطالعه و يا داستان غم انگيز طفّ را خوانده يا شنيده باشد عظمت مقام و ايثار و شهامت و مردانگي و شجاعت و فضايل حضرت ابالفضل ـ عليه السّلام ـ را بخوبي در مي‌‌يابد.

ادب و وفاداري او نسبت به برادرش امام حسين ـ عليه السّلام ـ
آنجا كه چون امام حسين ـ عليه السّلام ـ ياران خود را بهترين و با فضيلت‌ترين و وفادارترين ياران مي‌خواند اين وصف در حقيقت زيبنده عباس ـ عليه السّلام ـ است. علاوه بر اين وقتي امام حسين ـ عليه السّلام ـ به ياران خود فرمود، به همة شما رخصت مي‌دهم كه برويد و همة شما آزاديد و بيعتي از من بر گردن شما نيست!
حضرت عباس قبل از همه به اظهار وفاداري خود گفت: «لم نفعل ذلك لنبقي؟ لا أرانا الله ذلك أبداً» يعني، هرگز خدا آن روز را نياورد كه ما تو را به خاطر حيات دنيا رها كنيم اين چيزي نيست جزء بصيرت و آگاهي و شناخت امام زمان خود به معناي اتمّ كلمه.

ايمان و جهاد آن حضرت از ديدگاه امام سجاد و امام صادق ـ عليهما السلام ـ:
قال الصادق ـ عليه السّلام ـ : [4] كان عمّنا العباس بن علي ـ عليه السّلام ـ نافذ البصيرة صلب الايمان جاهد مع ابيعبد الله و ابلا بلاء حسنا و مضي شهيداً.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: عموي ما عباس بن علي ـ عليه السّلام ـ بصيرتي نافذ  و بينشي عظيم و ايماني استوار داشت، در محضر امام حسين ـ عليه السّلام ـ جهاد نمود و (در راه حضرتش) جانبازي و ايثاري تمام نمود و به شهادت رسيد.
قال علي بن الحسين ـ عليه السّلام ـ : رحم الله العباس فلقد آثروا بلي و فدي أخاه بنفسه حتي قطعت يداه فأبدل الله عزوجل بهما جناحين يطير بهما مع الملائكة في الجنة كما جعل لجعفر بن أبي طالب ـ عليه السّلام ـ و إنّ  للعباس عندالله عزوجل منزلة يغبطه بها جميع الشهداء يوم القيامة.[5] امام سجاد ـ عليه السّلام ـ فرمودند: خداوند عباس را  رحمت كند به تحقيق ايثار كرد و به بلا آزمايش شد و خودش را فداي برادرش (حسين ـ عليه السّلام ـ ) نمود تا اين‌كه دو دستش قطع شد. پس خداوند عزوجل دو بال بجاي دو دست به او داد كه با ملائكه پرواز مي‌كند در بهشت همانطور كه براي جعفر بن ابي طالب دو بال داده و به درستي براي عباس ـ عليه السّلام ـ نزد خداوند عزوجل منزلت و مقامي مي‌باشد كه تمام شهداء تا روز قيامت به آن غبطه مي‌خورند.

اطاعت از ولي و امام خود
آن حضرت به حدي مطيع امام خويش بود كه بدون اذن او در شب عاشورا جواب دشمن را نمي‌داد عصر تاسوعا دستور جنگ از سوي عبيدالله به پسر سعد رسيد لشكر كوفه را به سوي حرم امام (ره) حركت داد تا با آنها بجنگد، در اينجا بود كه امام ـ عليه السّلام ـ به برادرش عباس فرمود[6] اي برادر سوار شو و به نزد اينان برو و به آنها بگو شما را چه شده و چه مي‌خواهيد؟ و از سبب آمدن آنها بدين سو پرسش كن. وقتي شمر صدا زد و گفت پسران ام البنين كجايند براي آنها امان نامه آورده‌ام. حضرت پاسخ نداد تا اين‌كه امام فرمود برادر جوابش را بده. پس از اذن امام عباس به او خطاب كرد خدا بر امان تو و خودت لعنت كند...
در منتخب التواريخ آمده است كه حاج محمد رضاي ارزي از مرثيه سرايان عرب و مداحان اهل‌بيت ـ عليهم السّلام ـ هنگامي كه خواست در شهادت قمر بني هاشم ـ عليه السّلام ـ از زبان امام حسين مرثيه‌اي بسرايد و اين مصرع را گفت: يوم ابوالفضل استجار به الهدي يعني روز عاشورا آن روزي بود كه امام هدايت، حضرت سيدالشهداء ـ عليه السّلام ـ به اباالفضل پناه برد. به فكر افتاد كه شايد اين قصيده درست نباشد و از آن صرف نظر كرد، چون شب شد، امام حسين ـ عليه السّلام ـ را بخواب ديد، امام ـ عليه السّلام ـ فرمود آنچه گفتي صحيح است و مصرع دوم را نيز خود حضرت فرمودند: والشمس من كدر العجاج لثامها يعني در آن روز خورشيد از تيرگي غبارش نقابي پيدا كرده بود.

منزلت آن حضرت در پيشگاه امام زمان
اين مقام مواسات ابوالفضل ـ عليه السّلام ـ با برادر بزرگوار خود در زيارت ناحية مقدسه هم آمده كه مي‌فرمايد: «السلام علي أبي الفضل العباس بن اميرالمؤمنين : المواسي أخاه بنفسه الآخذ لغده من أمسه، الفادي له، الواقي الساعي إليه...» يعني:‌« سلام بر ابي الفضل العباس فرزند امير مؤمنان، آنكه با جان خود نسبت به برادرش مواسات كرد، و از گذشته‌اش براي آينده توشه برگرفت، آنكه خود را فداي برادر كرد و جان خويش را سپر او قرار داده و به سوي او سعي و تلاش كافي نمود...»
شهادت [7]
وقتي به سپاه دشمن حمله ور شد اشعاري حماسي مي‌خواند كه مضمونش اين بود:
«از مرگ نمي‌ترسم آن گاه كه بانگ زد، تا هنگامي كه ميان مردان كارآزموده، افتاده و به خاك پوشيده شوم، جان من وقايه (محافظ) ‌جان پاك مصطفي است. من عباس هستم با مشك مي‌آيم و روز نبرد از شرّ نمي‌ترسم.
پس آنها را پراكنده ساخت، در اين وقت «زيد بن ورقاء» در پشت درخت خرمايي كمين كرد و حكيم بن طفيل او را كمك نمود و ضربة شمشيري بر دست راست حضرت عباس ـ عليه السّلام ـ فرود آورد. عباس شمشير به دست چپ گرفت و حمله كرد و اين رجز را مي‌خواند:

               والله إن قطعتم يميني               إني احامي ابداً عن ديني

               و عن امام صادق اليقين           نجل النبي الطاهر الأميني

و پيوسته مي‌جنگيد تا اين‌كه بدنش سست شد، پس «حكيم بن طفيل» از پشت نخلي بر او درآمد و تيغ بر دست چپ آن حضرت ـ عليه السّلام ـ زد، در اين موقع عباس گفت:

               يا نفس لا تخشي من الكفار               وابشري برحمة الجبار

               مع النبي السيد المختار            قد قطعوا ببغيهم يساري

                                      فأصلهم يا ربّ حرّ النار

«اي نفس! از كفار نترس، مژده باد تو را به رحمت و بهشت خداوند جبار، همراه با رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ آن سيد برگزيده، همانا اين قوم از روي ستم دست چپ مرا جدا ساختند، اي پروردگار! آنان را به گرمي آتش بسوزان.
(زندگاني ابالفضل العباس ـ عليه السّلام ـ سراسر درس سعادت و خوشبختي مي‌باشد و بر ماست كه پند بگيريم از تمامي شئونات اين بزرگوار، از علم و حلم، از ادب و وقار و از همه مهمتر تسليم در برابر امام زمان خود، كه وفاداري را تا ابد معنا مي‌كند.)

عشق حضرت عباس به مولای خود
وجود حضرت عباس سرشار از عشق به مولا ورهبر خود بود وبه همین خاطر روزعاشورا وقتی به آب دست یافت ودستان خود را پرازآب کرد وتا لبها نزدیک نمود اما تشنگی برادر ومولای خود را یاد کرد وازخوردن آب خود داری فرمود برخی ایراد گرفته اند اما اين كار حضرت عباس و آب نخوردن آن حضرت سلام الله عليه از دو جهت قابل بررسي و توجه است:

1. از نظر سنت پيامبر(ص):
آيا از ديدگاه سنت پيامبر اكرم(ص) رفتار عباس درست بوده يا مغاير با سيره پيامبر اسلام است؟ اگر مغاير با سيره‎ي نبوي است عمل او با شرع مقدس مخالف و هيچ توجيه شرعي نداشته و حرام است، اما اگر عمل او با سيره نبوي و گفتار معصومين سازگاري دارد. كاملاً مشروع است و اين اطاعت از سيره و گفتار پيامبر(ص) براي او ارتقاء مقام معنوي دارد چون هر يك از انسانها از نظر معنوي داراي رشد و تعالي هستند. معيار رسيدن به تعالي عمل كردن مو به مو به سفارشات و سيره‎ي نبوي و معصومان است خصوصاً در برخي از موقعيت‎ها اگر انسان به سيره و گفتار آنها عمل كند از نظر درجات معنوي رشد فوق العاده‎اي خواهد داشت مثلاً نماز خواندن در شرايط سخت اجر و پاداش بيشتري دارد.
اين رفتار عباس(ع) نيز در اين موقعيت اگر مطابق با سيره‎ي پيامبر و معصومان باشد مقامي فوق‎العاده براي آن در نظر خداوند وجود دارد.
بر اساس روش پيامبر و گفتار موكد آن حضرت و جانشينان او كسي كه ساقي يا سقّا است بايد پس از همه دوستان يا قومش كه براي آنها آب آورده است آب بخورد.
نقل شده كه پيامبر اكرم(ص) در يكي از سفرها يا جنگها آبي آورد و با دست مبارك خود همه را سيراب كرد يكي از اصحاب گفت يا رسول ا... من قبل از شما هرگز آب نخواهم خورد حضرت فرود: ساقي القوم آخرهم...» آب دهنده هر گروه بايد خودش بعد از همه بخورد ـ پس از پيامبر اكرم اين روش در بين مسلمانان، يك روش مستمر شد[8].
روايات در اين باب از حد تواتر افزون است و تمام امت اسلام اين روش را از پيامبر نقل كرده‎اند.
امامان معصوم(ع) همه به اين روايت تاكيد كرده‎اند و از اين شيوه تبعيت نموده‎اند.
بنابراين از نظر شرع اين عمل به هيچ وجه مغاير با شرع مقدس نيست و آنچه شرع حكم مي‎كند عقل با آن مغايرت ندارد. (مَاحَكم به الشرع حكم به العقل).

2. از نظر عقل:
عقل علاوه بر اين كه اين رفتار شرعي و اخلاقي را تاييد مي‎كند بلكه تحسين مي‎نمايد چون وقتي رضاي خداوند در رضايت پيامبر و امام قابل دسترسي است و غايت وصال عقل به كمال كه در اين راه قابل تامين است براي عقل بسيار نيكوست چون كمال طلبي و كمال جويي و ترقي از غايات عقل است و عقل براي رسيدن به كمال آن راه را كه پسنديده است براي انسان لازم و ضروري مي‎داند.
از طرفي وقتي انسان محبوب و معشوقي دارد و معشوق او را در پي انجام كاري فرستاده و چيزي از او طلب كرده است، وقتي عاشق، خود را اغنا مي‎كند كه طلب معشوق را براي او فراهم كند و پس از فراهم كردن به او برساند آنگاه معشوق در اين مقام او را مورد مدح و ستايش قرار مي‎دهد.
لذا رفتار عباس عليه السلام هيچ مغايرت عقلي نيز ندارد چون رأفت و دلسوزي به اهل بيت حسين او را بر آن وا داشت تا پس از نوشيدن آنها آب بنوشد و گرنه دلش آرام نمي‎گرفت لذا او از اين آزمايش آخرين لحظه‎ها پيروز و موفق درآمد و خداوند به همين خاطر در بهشت مقامي به او مي‎دهد كه تمام شهيدان به آن غبطه مي‎خورند.

نسل عباس:
حضرت عباس بن علي بن ابيطالب(ع) كه در جريان واقعه عاشورا (سال 61 هـ) 34 سال از عمر با عزتش مي‎گذشت[9] داراي همسر و فرزنداني بود. اگرچه منابع در تعداد همسر و فرزندان حضرت اختلاف نظر دارند ولي همه منابع بر ازدواج حضرت با لبابه دختر عبيدالله بن عباس بن عبدالمطلب اتفاق نظر دارند[10] برخي نيز از كنيزي ياد كرده‎اند كه از كنيزان حضرت بود. و از آن جناب صاحب فرزندي بنام حسن گرديد. هم چنين برخي منابع از فرزندي بنام «محمد» سخن به ميان آورده‎اند كه در سن 15 سالگي در جريان عاشورا در كنار پدر به شهادت رسيد[11]. نسل حضرت عباس از فرزندش عبيدالله كه از علماء و برجستگان عصر خود محسوب مي‎شد ادامه يافت[12]. عبيدالله كه مورد محبت حضرت زين العابدين بود[13] با دختري از امام حسن(ع) بنام رقيه ازدواج نمود و فرزندان شايسته و فاضلي را به جامعه اسلامي تحويل داد [14].


پی نوشت ها:
[1] . رسولي محلاتي، سيد هاشم، زندگاني امام حسين ـ عليه السّلام ـ ، چاپ دوم، 74، تهران ناشر دفتر فرهنگ اسلامي.
[2] . ابالقربه به اين جهت كه از كودكي سقائي مي‌كرده و در ميان بني هاشم مكني به ابالقربه شد.
[3] . اصفهاني، عماد الدين حسين، مشهور به عمادزاده، زندگاني قمر بني‌هاشم، چاپ افست اسلاميه، محل نشر تهران، سال 41،‌ص 53.
[4] . امين، سيد محسن، اعيان الشيعه، چاپ اول، بيروت، نشر دار التعارف، 1403 ق، ج 7، ص430.
[5] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، چاپ بيروت، ناشر مؤسسة المعارف، ج 44، ص 298.
[6] . رسولي محلاتي، سيد هاشم، زندگاني امام حسين ـ عليه السّلام ـ ، نشر دفتر فرهنگ اسلامي، تهران چاپ دوم، 1374، ص 495.
[7] . ابومخنف، مقتل الحسين ـ عليه السّلام ـ ، نگارش، سيد علي محمد موسوي جزايري، نشر بني الزهراء قم، چاپ اول 1380، ص 314 ، 315.
[8] . شيخ حر عاملي وسائل الشيعه، ج 25، ص 264 و مستدرك الوسائل ج 1، ص 215 و ج 17، ص 20.
[9] . عمده الطالب، ص 356.
[10] . المعارف ابن قتيبه، ص 96.
[11] . بطل العلقمي، ج 3، ص 433.
[12] . عمده الطالب، ص 356.
[13] . بحارالانوار، ج 22، ص 274، مقتل الحسين، ابو مخنّف ص 176.
[14] . معجم البهران ج 4، ص 19.

مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات ـ حوزه علمیه قم
 
 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  10:33 AM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh ravabet_rasekhoon mohammad_43 majid68 ali_81 amayen alii10 mamadbayat 1377gh mansoor67 shirdel2 haj114
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:به مناسبت سالروز ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

خلاصه اي از زندگاني حضرت ابوالفضل العباس ـ عليه السلام ـ
 
خلاصه اي از زندگاني حضرت ابوالفضل العباس ـ عليه السلام ـ
در اذن ورود به حرم آن حضرت نيز از امام صادق ـ عليه السلام ـ بر شيفتگان علمدار كربلا چنين دستور آمده كه بايد عرضه بدارند، سلام خدا و سلام فرشتگان مقربش و سلام پيامبران مرسل و بندگان شايسته اش و سلام تمامي شهدا و صديقان و سلام هاي پاكان در صبح گاهان و شام بر تو باد اي فرزند امير المومنين ـ عليه السلام ـ
 
منبع : مرکز مطالعات و پاسخ‌گويي به شبهات ـ حوزه علميه قم ,

حضرت عباس ـ عليه السلام ـ در سال 24 هجري در شهر مدينه به دنيا آمد،(1) او اولين فرزند حضرت علي ـ عليه السلام ـ از ام البنين ـ عليها السلام ـ بود.(2) ام البنين بانوي بزرگوار و پرهيزكار، از قبيله كلابيه بود. قبيله اي كه به شجاعت و دلاوري مشهور بودند.
شهيد مطهري مي نويسد: آرزوي علي ـ عليه السلام ـ در ازدواج با ام البنين ـ عليها السلام ـ ، در وجود مقدسِ حضرت ابوالفضل العباس ـ عليه السلام ـ تحقق يافت.(3)
از القاب حضرت ابوالفضل مي توان قمر بني هاشم، عبد صالح، باب الحوائج، سقا، علمدار و الحامي اشاره كرد. حضرت عباس ـ عليه السلام ـ نه تنها در شجاعت بلكه در تمام صفات برجسته انساني و فضايل اخلاقي سرآمد و نمونه بود. پس از شهادت حضرت علي ـ عليه السلام ـ حضرت عباس از دل و جان، فرمانبردار برادرش امام حسن ـ عليه السلام ـ بود. بعد از شهادت امام حسن ـ عليه السلام ـ حضرت عباس ـ عليه السلام ـ پيوسته همراه و هماهنگ با سيد الشهداء بود. و تمام اعمالش را با پيروي از آن حضرت انجام مي داد.
در سفر امام حسين ـ عليه السلام ـ به سمت كربلا حضرت ابوالفضل ـ عليه السلام ـ همراه برادر بود و به عنوان علمدار كربلا، مهمترين ياور و پشتيبان امام حسين ـ عليه السلام ـ محسوب مي شد. امام حسين ـ عليه السلام ـ نيز علاقه خاصي به برادرش، حضرت عباس داشت. روز عاشورا حضرت ابوالفضل ـ عليه السلام ـ بارها نزد امام حسين ـ عليه السلام ـ آمد و اجازه مي خواست تا به ميدان شهادت برود. سرانجام امام حسين ـ عليه السلام ـ به او فرمود: حال كه تصميم رفتن به ميدان جنگ را گرفته اي مقداري آب براي كودكان تهيه كن.(4)
آن حضرت به طرف شريعه فرات حركت كرد. دشمنان را كنار زد و وارد آب شد، مشك خويش را پر از آب كرد. اما در راه بازگشت با حملات ناجوانمردانه دشمن مواجه شد. تلاش حضرت ابوالفضل ـ عليه السلام ـ در رساندن مشك آب به خيام حرم بي نتيجه ماند. دست هاي حضرت در راه عشق به حسين از بدن جدا شد. شمشيري به فرقش اصابت كرد و به شهادت رسيد. حضرت مهدي(عج) در زيارتنامه اي كه به نام «زيارت ناحيه مقدسه» مشهور است خطاب به عباس مي فرمايد: سلام بر ابوالفضل كه جان خود را در راه برادرش فدا نمود.(5)
شهادت حضرت ابوالفضل العباس ـ عليه السلام ـ بر امام حسين ـ عليه السلام ـ بسيار سخت و ناگوار بود. حضرت بعد از اين كه با بدن غرق به خون عباس مواجه شد فرمود: هم اكنون كمرم شكست.(6)
يكي از راه هاي شناخت منزلت والاي حضرت ابوالفضل العباس ـ عليه السلام ـ و صفات گرانقدر او، مراجعه به روايات پيشوايان دين ـ عليهم السلام ـ است كه آگاه به شخصيت وجودي افراد مي باشند. امام صادق ـ عليه السلام ـ شخصيت برجسته حضرت عباس ـ عليه السلام ـ را چنين ترسيم مي نمايد:
عموي ما عباس بن علي ـ عليه السلام ـ بصيرتي نافذ و بينشي عظيم و ايماني شديد داشت، درمحضر امام حسين ـ عليه السلام ـ جهاد نمود و جانبازي و ايثاري تمام نمود و شهيد درگذشت.(7)
در اذن ورود به حرم آن حضرت نيز از امام صادق ـ عليه السلام ـ بر شيفتگان علمدار كربلا چنين دستور آمده كه بايد عرضه بدارند، سلام خدا و سلام فرشتگان مقربش و سلام پيامبران مرسل و بندگان شايسته اش و سلام تمامي شهدا و صديقان و سلام هاي پاكان در صبح گاهان و شام بر تو باد اي فرزند امير المومنين ـ عليه السلام ـ(8)
سپس امام در زيارت قمر منير بني هاشم ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: شهادت مي دهم كه تو نسبت به جانشين رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در مقام تسليم بودي و حضرتش را تصديق نمودي و در شأن وي وفا نموده و خير خواهي كردي.(9)
امام سجاد زين العابدين ـ عليه السلام ـ درباره عمويش فرمود:
«رحم الله (عمي) عباس فلقد آثر و أبلي و فدّي اخاه بنفسه حتي قطعت يداه. فأبدل الله عزّوجلّ بهما جناحين يطير بهما مع الملائكة في الجنه كما جعل لجعفر بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ و ان للعباس عند الله عزوجل منزلة يغبطه بها جميع الشهدا يوم القيامة. خدا رحمت كند عمويم عباس را، ايثار كرد و جانش را فداي برادر نمود، تا اين كه دست هايش قطع شد، سپس خداوند عوض دو دستش، دو بالي به او عنايت كرد تا با آنها با ملائكه در بهشت پرواز كند. همان طور كه براي جعفر بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ دو بال عنايت فرمود. همانا براي او نزد خدا مقامي است كه در روز قيامت همه شهدا به آن مقام غبطه مي‌خورند.».(10)
قمر بني هاشم ـ عليه السلام ـ پيوسته در صدد بپا داشتن حق بوده او از آن هنگام كه از كانون شجاعت شير نوشيد و در خاندان امامت تربيت يافت، اسوه دلاوري و مشتاق شهادت در راه حفظ نواميس الهي بود. او براي زنده ماندن ارزشي قائل نبود و آماده فداكاري در ركاب حجت خدا بود.

پي نوشت ها:
1. مامقاني، تنقيح المقال، ج2، ص128.
2. ابوالفرج اصفهاني، مقاتل الطالبين، بيروت، دارالمعرفه، بي تا، ص89.
3. مطهري، مرتضي، پيشين، ج1، ص59.
4. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، دارالاضواء، ج45، ص41.
5. زيارت ناحيه مقدسه.
6. موگهي، عبدالرحيم، سرشک خون، قم، نشر دفتر تبليغات، 1373ش، ص97 به نقل از منتهي الآمال، ص453.
7. تميمي مغربي، نعمان، شرح الاخبار في فضائل الائمه الاطهار، قم، موسسه نشر اسلام، بي تا، ج3، ص184، ح3.
8. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1404ق،ج98، ص277، باب 20، ح1.
9. همان.
10. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، بيروت، انتشارات موسسه الوفاء، ج44، ص298، باب 35، ح4. امالي صدوق، مجلس 70، ص10. شيخ صدوق، خصال، ج1، ص68، باب اثنين

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

شنبه 1 اردیبهشت 1397  9:36 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43 majid68 ali_81 amayen nazaninfatemeh
mansoor67
mansoor67
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 3583
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:به مناسبت سالروز ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

یل ام البنین  آقا ابوالفضل  علمدار

خوش آمد گویت  مهــــرت گهربار

امیر لشگــری  و تشنــه  ســــردار

قدم های مبـــارک   عشق و  دلدار

فی البداهه  : منصور مقدم  1/2/1397

 

 

یک شنبه 2 اردیبهشت 1397  12:16 AM
تشکرات از این پست
zahra_53 nazaninfatemeh
mhasanpour
mhasanpour
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اسفند 1395 
تعداد پست ها : 213
محل سکونت : آذربایجان شرقی

پاسخ به:به مناسبت سالروز ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

والله إن قطعتم يميني إني احامي ابداً عن ديني و عن امام صادق اليقين نجل النبي الطاهر الأميني
یک شنبه 2 اردیبهشت 1397  8:19 AM
تشکرات از این پست
zahra_53 nazaninfatemeh
mhasanpour
mhasanpour
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اسفند 1395 
تعداد پست ها : 213
محل سکونت : آذربایجان شرقی

پاسخ به:به مناسبت سالروز ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

والله إن قطعتم يميني

إني احامي ابداً عن ديني

و عن امام صادق اليقين نجل النبي الطاهر الأميني

یک شنبه 2 اردیبهشت 1397  8:47 AM
تشکرات از این پست
zahra_53 mansoor67 nazaninfatemeh
asdfg_zxcvb11
asdfg_zxcvb11
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1394 
تعداد پست ها : 2460
محل سکونت : کرمان

پاسخ به:به مناسبت سالروز ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

باسلام،

بنده هم به نوبه خودم این میلاد با سر سعادت را تبریک و تهنیت عرض می کنم.

دوشنبه 3 اردیبهشت 1397  9:40 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
دسترسی سریع به انجمن ها