گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز؛با تمام تلاشهای که برای شناخت ابعاد مختلف از حیات ائمه معصومین(ع)صورت گرفته، ولی هنوز ابعاد مختلفی از حیات اجتماعی، سیاسی،فرهنگی و فکری این بزرگواران موردتوجه قرار نگرفته است. بهعنوان نمونه، اساساً گفتمان امام سجاد (ع) در صحیفه مغفول مانده است، صحیفه باید در بازخوانی سیره و تاریخ معصومان (ع) و تاریخ تشیع، موردتوجه قرار گیرد. چراکه در صحیفه با گفتمانهای مختلفی ازجمله، گفتمان سیاسی، اجتماعی، تربیتی ، روانشناسی ، حقوقی و فلسفی و...مواجه هستیم که کمتر به برخی از آنها پرداخته میشود.
در این خصوص به نظر میرسد که برای فهم بیشتر از صحیفه، باید از بازخوانی با رویکردهای سنتی فاصله گرفت و در عوض از روشهای مدرن برای واکاوی محتوای درونی این اثر گرانقدر بهره جست.امروزه برای شناخت و تجزیهوتحلیل متون از روشهای نظیر،هرمنوتیک، روش تحلیل گفتمان و...در متون استفاده میشود؛ بنابراین باید از این ابزارهای نوین نیز برای شناخت هر چه بیشتر صحیفه سجادیه سود جست.
نگاهی به صحیفه سجادیه، بیانگر این نکته است که گفتمان غالب در صحیفه بازسازی اجتماعی فرهنگی و اعتقادی است. تصویری که امام در گفتمان غالب خودش ارائه میدهد، رفتار دینی جدید و رفتار اجتماعی جدید است. تمام آن نگاه های که بعد از پیامبر (ص) مسخشده است و مخصوصاً بعد از روی کار آمدن خاندان اموی، تمام اینها را در قالب گفتمان جدید اصلاح و پالایش میکند.
اگر به فحوای بیان امام در صحیفه دقت کنیم، میبینیم که بیان کاملاً شفاف نیست و منجر به برداشتهای مختلف از آن میشود؛ این مسئله ناشی از ساختار دعایی و زبان غیر شفاف صحیفه است که زبان استعاره دارد.
البته لازم است به این نکته هم توجه کنیم که در کنار مباحث فوق،ویژگیهای زبانی و ادبی صحیفه نیز مغفول مانده است. یکی از ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی در گفتمان امام سجاد(ع) در صحیفه همان صلواتی است که در ادعیه تکرار میشود. ۲۰۷ مورد در ۵۴ دعا، امام صلوات بر پیامبر و آل پیامبر را تکرار میکند. یعنی صلوات گرانیگاه بحث امامت، رهبری و ولایت جامعه است.این مسئله گویای نکتهای بسیار قابلتوجه و مهم است و آن اینکه، امام سجاد علیهالسلام در صحیفه علاوه بر گفتمان محوری ولایت، بر پارادایم بازگشت دین بهجای سنت تأکید میکند.
تقابل دین و سنت بعد از رحلت پیامبر صلیالله علیه و آله شکل گرفت و پس از حادثه عاشورا به اوج خود رسید؛ همان منازعات سه گانه عقیده و قبیله و غنیمه. امام در صحیفه دارد پارادایم جدیدی را بازخوانی میکند که بهقولمعروف امر قدسی جایگزین امر غیر قدسی شود.
آن چیزی که جامعه امام سجاد(ع) را آزار میداد، تفکرات خرافی، تفکرات مرده و تفکرات جبرگرائی بود که سلطنت اموی آنها را تغذیه میکرد. تلاش امام علیهالسلام در صحیفه این است که عقل گرایی را جایگزین تفکرات چون جبرگرائی کند، ازنظر امام تفکر و اندیشیدن اصل مهمی است که باید نهادینه شود.
بدون شک یکی از اصول مهم در گفتمان فکری امام(ع) که در این مقطع در قالب دعاهای حضرت متجلی شده، بحث تقیه است. امام تقیه را فراتر از یک تاکتیک شبه راهبرد بر جامعه گوشزد میکند و علتش این است که در این عصر چونان سنن جاهلی جامعه عرب بر مؤلفه دین تسلط پیداکرده که امام چارهای جز آن نمیبیند. در چنین شرایطی ضمن آنکه بر مسئولیت اجتماعی تأکید میکند، سخن از زهد و تقوا و دنیاگریزی نیز هست.
گفتمانی که از آن در این بحث سخن گفتیم، خود را در چند محور ذیل نشان میدهد:
۱- مبانی و اصول دین؛
۲- تصویرسازی از سلطه حاکم
۳- نفی ظلم و ظلمپذیری و یاری مظلوم؛
۴- نفی سرمایهداری؛ با حمایت از فقیر و مستمند
۵- دشمنشناسی و نوع تعامل با دشمن؛
۶- اخلاق سیاسی اجتماعی
۷- اقتصاد، زندگی و معیشت مردم.
ازآنچه بهعنوان شاخصه در گفتمان امام سجاد(ع) خود را در صحیفه نشان داده و در عناوین فوق بیان گردید، در ادامه به نمونههای از آن اشاره میکنیم.
-نفی سرمایهداری و حمایت فقرا و مستمندان جامعه اسلامی و در عوض، مقابله و مواجهه با اندیشههای سرمایهداری یکی از شاخص امام در دوره امویان است. سیاستهای که امویان از دوره معاویه در پیش گرفتند و حکام و امرای اموی نیز در بلاد اسلامی به ترویج آن پرداختند درنهایت منجر به غلبه سنت بر دین و فرهنگ شد و سنتهای دیرین احیا شد.این همان چیزی بود وقتی در سال هشتم هجرت بزرگ امویان یعنی ابوسفیان در برابر عظمت سپاه اسلام ایمان آورد، موردتوجه این طایفه قرار گرفت.
اصلی که تأکید می کرد، باید سنت را جایگزین دین و فرهنگ اسلام محمدی کرد. حال اگر به عصر اول حکومت امویان نگاه کنیم، خواهیم دید که عمده فتوحات امویان در دو دهه اول قرن اول هجری رخ داد، سرزمینهای حاصلخیز و پررونقی که گنجینههای عظیم اقتصادی را در برابر خاندان اموی قرار داد و جامعه را به جامعهای سرمایهدار، بیدرد و مرفه تبدیل کرد. همین امر یکی از شاخصها یا مرواریدهای تسبیح گفتمان امام علیهالسلام است.
امام باید با این رویکرد، با این گفتمانی که میرفت مبانی و ارزشهای متعالی دین را از بین ببرد و در عوض گفتمان سرمایهداری را بهعنوان ایدئولوژی غالب در جامعه پیدا کند، به مبارزه برخیزد. این مبارزه هم نه در قالب مبارزات سیاسی، بلکه باید در قالب گفتمان جدیدی صورت میپذیرفت که قالب دعا و مبانی آن رویکردهای اجتماعی و فرهنگی بود.
اگر به قصیده فرزدق که در توصیف امام سجاد علیهالسلام در جوار خانه کعبه، دقت کنیم، خواهیم دید که چگونه در این اشعار روح حاکم بر وضعیت اقتصادی جامعه توصیف میشود و چگونه امام با حمایت از فقرا و مستمندان با تفکرات سرمایهداری به مبارزه برمیخیزد.
امام با فقر و فقرا در جامعه اسلامی همنوایی میکند چراکه میداند فقر چه آسیبهای اجتماعی میتواند بر جامعه داشته باشد. بدون شک امام به این اصل مهم توجه میکند که رمز «کادالفقر آن یکون کفرا». اما واقعیت امر بسی سخت و پیچیدهتر از این مباحث است. در این دوره، بهقدری هویت اقتصادی جامعه بر همه حیثیات غلبه پیداکرده و آنقدر جامعه رفاهزده است که امام در فرازهای متعدد، از فقیر علاوه بر اینکه دستگیری میکند، او را تحسین میکند: «اللهم حبّب الىّ صحبه الفقراء.
از فرازیهای دیگری که مورد تأکید امام قرارگرفته و در گفتمان فکری امام در صحیفه خود را نشان داده است، اخلاق سیاسی- اجتماعی و دغدغهای است که نسبت به زندگی مردمدارند. نگاهی به آیات و روایات و سیره معصومین(ع) نشان میدهد که اخلاق یکی از اصول اساسی و کاربستهای فکری جامعه اسلامی را نشان میدهد که جامعه متعالی است که اخلاق و سیاسی و اجتماعی آن جامعه رشد و مترقی شده باشد و جامعه زبون و در حال انقراض و اضمحلال فکری و ارزش خواهد شد که مبانی اخلاق سیاسی و اجتماعی در آن دچار نزول و اضمحلال شده باشد.
شاید روشنترین فراز در همان دعای استسقا است که برای مردم قحطیزده و گرفتار خشکسالی، دعا میکنند که گشایشی در زندگی مردم حاصل شود. یکی از فرازهای بسیار زیبا در این حوزه، گذشت و شفقتی است که امام دارند؛ نفی کینهتوزی، پوشش عیوب و عدم مقابلهبهمثل. حسن رفتار با همسایگان و مردم. در همین دعا، بحث تقیه و حفظ اسرار را مطرح میکند و از خدا میخواهد که اسرار جامعه اسلامی برملا نشود.
آنچه گفته شد، بیانگر این نکته است که هنوز بعد از گذشت 1400 سال هنوز تأمل و تفکر جدی در شناخت صحیفه سجادیه، چه به لحاظ فحوای متن و چه به لحاظ مبانی و گفتمان فکری رایج در این اثر ارزشمند صورت نگرفته است که لازم است محققان و اسلام شناسان بار دیگر به این اثر رجوع کرده و گفتمانهای متعالی آن را برای حل مشکلات فعلی جامعه اسلامی بازشناسی کنند.