0

اشعار ولادت امام حسن (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

اشعار ولادت امام حسن (ع)

پناهگاه
به روی قله ی ماه خدا پناه گهیست
که روزه دار در آن خنده رو ودلشاد است
دلی خرابه اگر در مه خدا بودست
در این پناه سرا برقرار وآباد است
بود پناه همه آن یگانه مولودی
که نیمه ی رمضانش وقوع میلاد است
به خیمه گاه کرم دلبری کند به همه
قلوب شیعه بود صید واو چوصیاد است
کلید خیمه ی او دست مادرش زهراست
هرآنکه شد حسنی در ورود آزاد است
کسی که کرد در این روز نوکری ثابت
دل حبیبه ی عالم زدست او شاداست
به زادروز حسن(ع) پور حیدر کرار
دری زرحمت خود را خدای بگشادست
بساط جشن بپا باید و کف وصلوات
کرم نما به ضعیفان که روز امداد است

شاعر : اسماعیل تقوایی

یک شنبه 17 بهمن 1395  5:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

نیمه ی ماه صیام است وچه زیبا شده است
جشن میلاد حسن یوسف زهرا(س)شده است
شادمان است پیمبر که ز زهرا(س)وعلی(ع)
میزبان نوه ای دلبر وزیبا شده است
درسرور است مدینه چو پیمبر شاد است
هر طرف می نگری هلهله بر پا شده است
نور خورشید وقمر جلوه ندارد دیگر
چونکه نور حسنی پخش به دنیا شده است
گفته تبریک خدا را به نبی جبراییل
نام مولود زحق بر همه انشا شده است
گفت جدش که حسن(ع) نوگل خوشبوی من است
بر جوان دوجهان سید وآقا شده است
اشبه الناس خلایق به پیمبر باشد
خلق وخلقش به همانندی طاها شده است
ره کند باز کرامت که کریم آمده است
به همه اهل کرم سید و مولا شده است
آمده بعد پدر حکم ولایت گیرد
دومین ماه ولا نیک هویدا شده است
شیعه در نیمه ماه رمضان دلشاداست
چون گل فاطمه اینروز شکوفا شده است
جشن برپاکندو خانه ی خود نورانی
بهر ابراز ادب خوب مهیا شده است
ازهمه خصم علی سخت تبرا جوید
یا حسن گو شده وغرق تولا شده است

شاعر : اسماعیل تقوایی

 
 
یک شنبه 17 بهمن 1395  5:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

در نیمه ی ماه ، ماهِ تمام آمده است
 عطرِ نفسِ گل به مشام آمده است
در خانه ی زهرا و امیر مومنان
اوّل پسر و دوّم امام آمده است

شاعر : حمیدرضا گلرخی

 
 
یک شنبه 17 بهمن 1395  5:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

در نیمه ی ماهِ با صفای رمضان
 ماهِ علی و فاطمه گردیده عیان
با یک نظرِ « لُولُوء مرجان » تو بخوان
آیاتِ « مَرَجَ البحرینِ یلتقیان »

شاعر : حمیدرضا گلرخی

 
 
یک شنبه 17 بهمن 1395  5:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

میلاد همایونی دلبر شده است
 هنگامه ی شادی مُکرّر شده است
آمد حسن و چشمِ محمّد روشن
 حیدر پدر و فاطمه مادر شده است

شاعر : حمیدرضا گلرخی

 
 
یک شنبه 17 بهمن 1395  5:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

در ماهِ خدا نور ولا آمده است
 خنده به لب آل عبا آمده است
بر حیدر و زهرا و محمّد صلوات
میلادِ امام مجتبی آمده است

شاعر : حمیدرضا گلرخی

 
 
یک شنبه 17 بهمن 1395  5:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

تا نقاب از چهره ی زهراییش رد می شود
لاجرم خورشید در کارش مردد می شود

هر کجا ساکن شود او خشت خشتش قبله است
گر حسن مقصود باشد خانه مقصد می شود


در شجاعت،در نجابت،در کرامت ذات او
اجتماع حیدر و زهرا و احمد می شود

کوری چشمان کفار حسود یثربی
بعد از او دنیا پر از نسل محمد می شود

چون یداللهی که شد آیینه حق در زمین
روی او ایزد نمای "دست ایزد" می شود

حُسن همراه حسن شد عزتش شدت گرفت
ضرب شد حرفی اگر در خود مشدّد می شود

هر که آمد دست پر برگشت بی چون و چرا
شایدِ سائل درِ این خانه باید می شود

"گر گدا کاهل بود" آقا پی او می رود
احتمال نا امیدی گدا رد می شود

در توازن نیست باهم کوه و کاه، اینجا ولی
بارها ثابت شده آقا بخواهد می شود

می رسد روزی که پیمانکار صحن مجتبی
آستان قدس شاهنشاه مشهد می شود

شاعر : علی اکبر نازک کار

 
 
یک شنبه 17 بهمن 1395  5:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

باحسن مجتبی
نیمه ماه خدا دل شده غرق صفا با حسن مجتبی
شهر مدینه بود در طرب ودر نوا باحسن مجتبی
از قدم ناز او دامن زهرا شده غرق شمیم بهشت
شاد کند مرتضی حمد وسپاس خدا با حسن مجتبی
بوسه زنان بررخش حضرت پیغمبرست خنده ی شادی کند
گسته نمایان براو چارم آل عبا با حسن مجتبی
عرش چراغان شده هلهله وشادی است در شب میلاد او
ذکر همه عرشیان تهنیت ومرحبا با حسن مجتبی
اوحسن اندر حسن،ثانی پیغمبر ویوسف زهرابود
جاوه شده بر همه،بار دگر مصطفا با حسن مجتبی
بر همه آل علی شخص کریم آمده تا که کرامت کند
اهل کرم شادمان آمده یک مقتدا با حسن مجتبی
گفته پیمبر حسن،سید وآقا بود، برهمه اهل جنان
درد خودت را بده شیعه به مهرش شفا با حسن مجتبی
درشب میلاد او کف بزن وشاد باش،تاکه دهد عیدیت
مادر او فاطمه.تذکره کربلا،با حسن مجتبی

شاعر : اسماعیل تقوایی

 
 
یک شنبه 17 بهمن 1395  5:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

اومده دنیا حضرت دریا
پسر خورشید پسر زهرا
پسر حیدر ، گل پیغمبر ، ماه بی همتا
می زنه بارون ، رو دو تا گونه ش
بابا شد حیدر ، محشره خونه ش
می خونه قرآن ، دور دوردونه ش
غوغا شد حرم ، با اسم حسن
زنده شد کرم ، با اسم حسن
کریم مدینه حسن جان
******
جلوه یزدان توی سیماشه
آیه قرآن توی چشماشه
فصل هم عهدی ، کرم مهدی ، مثل باباشه
شیرمیدونه ، بی هم آورده
سر سجاده ، صورتش زرده
ماه رخسارش ، بیچارم کرده
عشق تو بی بدل ، شیرین تر ازعسل
کی میشه بگیرم ، ضریتو در بغل
کریم مدینه حسن جان

شاعر : منصور عرب

 
 
یک شنبه 17 بهمن 1395  5:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

ازمیان ماه ماهی سرزده
طعنه بر یک کهکشان اختر زده

ماه ما در نیمه ی ماه صیام
بیت زهرا(س) وعلی(ع)را درزده

 میهمانی خدا را این پسر
رنگ زیبایی خدایی تر زده

 سبط اکبر بر پیمبر(ص)است او
بردلش نقشی زیک دلبر زده

 نام زیبایش زسوی حق حسن(ع)
بوسه ها برروی اوحیدر زده

 یوسف یعقوبیان بی جلوه شد
یوسف زهرا(س) به عالم سرزده

 حسن وزبیائیش در حد کمال
از جمال الله ،او ساغر زده

 حاتم طائی رهین منتش
بر کرامت صفحه آخر زده

 حضرت ایوب شد میزان صبر
لیک در بحر حسن(ع)لنگر زده

 راس برنایان اهل جنت است
این سخن در اصل پیغمبر زده

 او امام دومین شیعه است
تکیه بر جای علی(ع)صفدر زده

 مرغ دل شاد است در میلاداو
در هوای دوست بال وپر زده

 هرکه مسروراست در این زاد روز
بر سر او فاطمه(س)افسر زده

شاعر : اسماعیل تقوایی

 
 
یک شنبه 17 بهمن 1395  5:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

محفل ما ساقیا امشب به عشقت منجلی است
هم به لب ذکر حسن هم ذکر مولایم علیست

هر که آمد امشبی در جمع ما مستی کند
فخر بر دنیا و عقبی فخر بر هستی کند

هر که آمد شک نکن با لطف مولا آمده
شاد باش امشب دلا نوزادِ زهرا آمده

شاد باش امشب بزن بر طبل مستی تا ابد
لعن کن بر دشمنانش لعنِ بی حدُّ و عدد

شاد باش امشب نگاهت میکند دلبر یقین
چشم خود را باز کن نوزاد زهرا را ببین

چشم خود را باز کن آقای محشر آمده
حضرت شور افرین آن سبط اکبر آمده

چشم خود را باز کن نورُ اللهِ العظمی ببین
بوسه ای از صورتش امشب بیا ای دل بچین

چشم خود را باز کن فرزند کوثر آمده
صاحب و مولای ما در روزِ محشر آمده

چشم خود را باز کن الطافِ عرفانی ببین
در کنارِ مجتبی ای دل بیا یک دم بشین

چشم خود را باز کن دارد نگاهت میکند
با زبان بی زبانی هی صدایت میکند

آمدی در محفلم خوش آمدی ای یار من
دلبری کردن برایت گشته هر دم کار من

آمدی با کوله باری از گناه در محضرم
آمدی تا در زنی یک بار دیگر بر درم

آمدی قطعا شفیعت میشوم در نزد هو
بر من ای یار نکو همواره دردت را بگو

من حسن ان زاده ی ازاده ی پیغمبرم
دردهای شیعیانم را دمادم میخرم

من نظر می افکنم بر دردهای بیکران
رفع حاجت میکنم از شیعیان در هرزمان

شیعه ام دیگر گناه بس کن گناه مال تو نیست
دور شو از معصیت وقتی که مولایت علیست

پر بزن در آسمان فارغ ز طوفانِ بلا
غم مخور من میکنم امضا برایت کربلا

نیمه ی ماه خدا کن توبه تا دریا شوی
مورد لطف علی دلداده بر زهرا شوی

نیمه ی ماه خدا خود را بیا پیدا نما
تا شوی محبوب حق تا از گناه گردی جدا

اخر ای محبوب من باشد گناه همچون سراب
دل اگر الوده گردد میشود از دم خراب

پشت پا زن بر گناه قدرت فراتر از گناست
شیعه ی ما دم به دم دور از گناه دور از خطاست

شیعه ی ما گر شود آلوده تائب میشود
شیعه ی ما منتظر بر یار غائب میشود

شیعه ی ما دوست دارد پر بگیرد تا خدا
شیعه دنیا را نمیخواهد بدونِ مرتضی

 
 
یک شنبه 17 بهمن 1395  5:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

حس این جمله چه زیباست: حسن را عشق است
نقش بر عرش معلاست حسن را عشق است
مادرش فاطمه بی تاب حسین است ولی
ذکر روی لب زهراست حسن را عشق است
نه فقط عالم شیعه به حسن می‌نازد
شور در عالم بالاست حسن را عشق است
یل صفین و جمل یکه سوار عرب است
رجز حضرت سقاست حسن را عشق است
به خداوند قسم عشق جگر میخواهد
جگرسوخته زیباست حسن را عشق است
مانده در خانه غریب و بین یک شهر غریب
چقدر بی کس و تنهاست حسن را عشق است

شاعر : حامد الواری

 
 
یک شنبه 17 بهمن 1395  5:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
آن قدر فرشته به زمین آمده انگار
در کل سماوات نمانده است مقیمی
گل های بهشتی است به دستان ملایک
در شهر از این واقعه پیچیده شمیمی
از طایفه ی نور خودش نور علی نور
با نور رسیده است کریمی به کریمی
او آمده تا دل ببرد با دو سه لبخند
در بین زمین باب کند لحن صمیمی
او آمده دستی بکشد از سر لطفش
تا پاک کند از سرمان گرد یتیمی
چه خوب و چه بد پیش حسن فرق نداری
در لقمه ای از سفره ی او نیز سهیمی
شرمنده ی آقای کریمان که ندارد
جز سنگ نشان و دو وجب خاک حریمی

شاعر : امیر علی سلیمانی

 
 
یک شنبه 17 بهمن 1395  5:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

باز هم اهل ولا باده ی مستانه زدند
لب خود را به لب ساغر و پیمانه زدند
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
آسمان بار دگر نیّر بدر آورده
لیله ی قدر علی سوره ی قدر آورده

ای که از جانب معشوق نظر می طلبی
تو که از عشق علی، شاه نجف، جان به لبی
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
با «حسن» گفتنم از نار نجاتم دادند

با حسن، ماه خدا عطر کرامات گرفت
رمضانم به خودش رنگ مناجات گرفت
مادرش هم لقب مادر سادات گرفت
پسر فاطمه و باب نجات است حسن
هم دعا هست حسن، هم صلوات است حسن

اولین ماحصل وصل دو دریا حسن است
نوه ی ارشد پیغمبر طاها حسن است
پسر شیر خدا، زاده ی زهرا حسن
نسب اندر نسبش وصل به نور ثقلین
عشق زهرا و علی، زینب کبری و حسین

این حسن کیست که کرسی فلک منبر اوست
روزی خلق خداوند به زیر پر اوست
دست رزاق، همان دست کرم پرور اوست
او برای کرم عبدالله و قاسم دارد
ابر جود است و سر شیعه ی خود می بارد

او که از لقمه ی خود بر فقرا بخشیده
بارها ثروت خود را به گدا بخشیده
ناسزا گفت به او خصم خدا، بخشیده
پس خدایش چقدر جرم و خطا می بخشد
شیعیان را - به حسن – روز جزا می بخشد

ما گداییم، دخیلان درِ خانه ی شاه
صاحب خانه – حسن- یوسف و ما چشم براه
کوچه بند آمده از حُسن جمالش والله
کور بادا ز رخش چشم همه شیطان ها
لَعَنَ اللهُ علی آل أبی سفیان ها

اسم مولام همانند عسل شیرین است
ذکر او حیّ علی خیرالعمل، شیرین است
یاد جنگ آوری اش روز جمل، شیرین است
در جمل تا پسر شیر خدا «یاهو» زد
فتنه تسلیم شد و روبروی اش زانو زد

کوثر جان من اینست "حسن هرچه که گفت"
حرف قران من اینست"حسن هرچه که گفت"
دین و ایمان من اینست"حسن هرچه که گفت"
بنویسید حسن مکتب و آیین من است
حسنی مذهبم و حبّ حسن دین من است

او نیازی نه به یار و نه به لشگر دارد
تا که سردار چو عباس دلاور دارد
یک حسین بن علی، ماه برادر دارد
غربت او، به خدا اندکیِ یاور نیست
نه؛ غریبی حسن از طرف همسر نیست

غربت اینست: که با ضرب لگد در افتاد
کوچه ای ... نقشه ی صیاد... کبوتر افتاد
مادری بود حسن، دید که مادر افتاد
آه ... ای مرد ستگر برو از کوچه ی ما
مادرم را نزن آخر... برو از کوچه ی ما

شاعر : امیر عظیمی

 
 
یک شنبه 17 بهمن 1395  5:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

رها کردم از سینه ام آه را
صدا کردم آن یار دلخواه را
میان بساط دل خسته ام
فقط دارم این آه کوتاه را
به دادم برس ای امید دلم
نشانم بده جاده و راه را
من این راه ها را بلد نیستم
هدایت کن این عبد گمراه را
برای اجابت خدا داده است
به من وعده نیمه ماه را
خدا گفته در نیمه ماه من
بیا تا درِ بارگاه حسن
بیا در مدینه صفا را ببین
در خانه مرتضی را ببین
در آغوش پر مهر خیر النسا
تجلی نور خدا را ببین
در این کوچه عشق چشمی گشا
غریبه ببین آشنا را ببین
در این کوچه تقوا ملاک است و بس
پس ادغام شاه و گدا را ببین
به عشق نگاهی به روی حسن
بیا و صف انبیا را ببین
همه بر در مجتبی رو زدند
بزرگان در این خانه زانو زدند
به لبخند تو می دمد آفتاب
بتاب از مدینه به عالم بتاب
مدینه پر است از حسود و بخیل
مبادا که برداری از رخ نقاب
صدایت قرار دل فاطمه
نگاهت صفای دل بوتراب
دعا کن برایم عزیز علی
دعا بر زمین خورده دارد ثواب
دعا کن امام زمانم مرا
برای سپاهش کند انتخاب
برای ظهورش امام زمان
به روی دعای تو کرده حساب
تو را هر زمانی صدا کرده ام
جواب مرا داده ای با شتاب
به روز قیامت محبان تو
ندارند با تو کمی اضطراب
خدا گر سوالی از آنها کند
خودت می دهی جای آنها جواب
در آن روز چشم من و یاری ات
فدای تو و آن هواداری ات
دلم پر زده روی بام حسن
به من خورده بویی ز جام حسن
سلامی به او دادم و مانده ام
به عشق جواب سلام حسن
پیمبر علی فاطمه گفته اند
به ما واجب است احترام حسن
از آن دم که از مادرش شیر خورد
پر از حلم گردیده کام حسن
میان اسامی اهل کرم
فقط می شناسیم نام حسن
من و یک نگاه کریمانه ات
پناهم بده گوشه خانه ات
تو هستی امید گنهکارها
تویی راه حل گرفتار ها
تویی محرم رازهای علی
علی با تو می گفت اسرارها
تو هستی صفای سحرهای ما
تویی طعم هنگام افطارها
به جز خوبی از تو ندیدند هیچ
تو را گر چه دادند آزارها
به یاد غریبی تو روز و شب
به خود گفته ام جمله ای بارها
"اگر در غم مجتبی بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی"
به هر جا که نامت علم می شود
حسینیه ای محترم می شود
کسی که نرفته است راه تو را
دو پایش قیامت قلم می شود
به راه خدا گر تویی دستگیر
وصال خدا یک قدم می شود
من از قبر تو  کرده ام این سوال
مگر کعبه هم بی حرم می شود
به ماها رسیده است احسان تو
حسن جان محبت سرم می شود
من از کودکی نه، که روز ازل
ز دست کریم تو خوردم عسل
علی داشت دائم هوای تو را
نبی خوانده صد جا ثنای تو را
به دست تو گلبوسه داده حسین
و عباس بوسیده پای تو را
اگر تو نبودی کنار علی
کسی پر نمی کرد جای تو را
خودت دعوتم کرده ای آمدم
که امشب بگیرم عبای تو را
ولی من کجا و نگاه کریم؟
لیاقت ندارم عطای تو را
همین بس مرا ای شه خونجگر
معطل نکردی مرا پشت در

 
 
یک شنبه 17 بهمن 1395  5:49 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها