تا به حال در مورد عادات روزانه افراد موفق مطالب زیادی را منتشر کرده ایم و شاید بهتر باشد نگاهی به عادات افراد ناموفق داشته باشیم. البته ذکر این نکته ضروری است اگر می خواهید به موفقیت های بزرگ دست پیدا کنید، هیچگاه نباید این عادت ها را به زندگی تان راه دهید.
۱- نادیده گرفتن:
افراد ناموفق همواره سر خود را مانند کبک، به زیر برف می برند؛ آنها از مواجه شدن با مشکلات و حقایقی که ناراحتشان می کنند، فراری اند. متاسفانه اغلب افراد ناموفق نمی توانند در برابر دغدغه ها و مشکلات زندگی مدرن، رویکردی مناسب از خود نشان دهند و همواره از این مشکلات گریزانند؛ آنها همیشه سعی می کنند مسائل و مشکلات را نادیده گرفته و دلشان را به این خوش کنند که شاید روزی این موضوعات حل شوند.
۲- حسادت:
افراد ناموفق مسئولیت پذیر نبوده و مسئولیت کاستی های خود در تلاش کردن برای رسیدن به موفقیت را بر عهده نمی گیرند. آنها خود را به آب و آتش می زنند تا دستاوردهای دیگران را بی ارزش جلوه دهند.
اینکه شخصی نتواند موفقیت دیگران را در کسب و کار یا هر حوزه دیگری ببیند، مطمئناً از حسادتش ناشی می شود. زندگی با حسادت، بسیار خسته کننده خواهد بود و معمولاً نیز به عاقبت خوبی ختم نمی شود.
۳- نفرت:
خشم و نفرت میوه حسادتند. بسیاری از افراد ناموفق در میان کسانی کار و زندگی می کنند که از آنها وضع بهتری داشته و دستاوردشان نیز بیشتر است. معمولاً خشم این دسته از افراد، خود را به شکل های مختلفی آشکار می سازد، اما یکی از بدترین حالت های آن، پرخاشگری منفعلانه است.
این افراد با بیانی غیر مستقیم، خصومت خود را به طرق مختلفی مانند ترش رویی، متلک پراکنی، یکدندگی و انجام ندادن وظایفی که به آنها محوّل شده، بیان می کنند ( آیا کسی را می شناسید که اینگونه باشد؟ احتمالاً حالا او را بهتر درک می کنید! ).
۴- عدم مسئولیت پذیری:
از آنجا که خصوصیت و پرخاشگری منفعلانه، یک نوع اختلال شخصیتی به حساب می آید، اغلب افراد ناموفق و حسود، در کارهای تیمی و برای رسیدن به هدفی مشترک، نقشی مخرب بازی کرده و دائماً وظایفی که به آنها محول شده را، به زمان و روز دیگری موکول می کنند.
۵- فرار کردن از کارها:
بیل مورفی، نویسنده آمریکایی که مقالاتی در باب کارآفرینی می نویسد در این رابطه خاطره ای را بازگو می کند؛ سال های پیش که من به عنوان وکیل در ارتش ایالات متحده کار می کردم، همکاری داشتم که به طرز عجیبی از زیر کار فرار می کرد.
او طوری چیدمان میز کار خود را تغییر داده بود که به راحتی می توانست پشت آن پنهان شده و چرت بزند؛ بدون اینکه رئیس او را ببیند. این افراد به بهانه اینکه به دنبال موفقیت و شادی در زندگی خودشان می گردند، همواره زمانی که کاری برای انجام دادن وجود دارد، از دسترس خارج می شوند.