چرا تسبیح 101 دانه است. بر چه مبنایی؟
پاسخ اجمالی
تسبیح برای به خاطر سپردن تعداد تسبیحات است، اصل این موضوع به هر روشی ممکن است انجام شود.
آنچه از روایات استفاده میشود این است که در زمان ائمه(ع) تسبیح 34 دانه و ۳۳ دانه وجود داشته است.
۱. «وَ رَوَى عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ عَلِیٍّ الْحَلَبِیُّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ لَا یَخْلُو الْمُؤْمِنُ مِنْ خَمْسَةٍ مِسْوَاکٍ وَ مُشْطٍ وَ سَجَّادَةٍ وَ مِسْبَحَةٍ فِیهَا أَرْبَعٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّةً وَ خَاتَمِ عَقِیقٍ»؛[1]
امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: مؤمن از پنج چیز بینیاز نیست؛ مسواک، شانه، سجاده، تسبیح 34 دانه و انگشتر عقیق.
۲. «قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى (ع) لَا تَسْتَغْنِی شِیعَتُنَا عَنْ أَرْبَعٍ خُمْرَةٍ یُصَلِّی عَلَیْهَا وَ خَاتَمٍ یَتَخَتَّمُ بِهِ وَ سِوَاکٍ یَسْتَاکُ بِهِ وَ سُبْحَةٍ مِنْ طِینِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ ع فِیهَا ثَلَاثٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّةً مَتَى قَلَبَهَا ذَاکِراً لِلَّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ حَبَّةٍ أَرْبَعِینَ حَسَنَةً وَ إِذَا قَلَبَهَا سَاهِیاً یَعْبَثُ بِهَا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ عِشْرِینَ حَسَنَة»؛[2]
امام کاظم (ع) فرموده است: شیعیان ما از چهار چیز بىنیاز نیستند، حصیرى که بر آن نماز بگزارند و انگشترى که در دست کنند و مسواکى که با آن مسواک کنند و تسبیح از تربت سید الشهداء(ع) که داراى ۳۳ دانه باشد، هرگاه با آن ذکر بگویند خداوند برایشان در قبال هر دانه آن چهار حسنه مىنویسد و هر گاه بدون اینکه ذکر بگویند، با آن تسبیح بازى کنند، خداوند براى آنان ۲۰ حسنه مینویسد.
این دو روایت با هم منافاتی ندارند؛
و اگر جایی 34 دانه گفته شده به این جهت بوده که مهره بزرگ رشته تسبیح را که بالای همه مهرهها است، به حساب آوردهاند و آنجایی که 33 دانه ذکر شده، این مهره به حساب نیامده است؛
محمدتقی مجلسی(پدر علامه مجلسی) در اینباره مینویسد: «سى و سه دانه اصل و یکى بر فوق همه و این تسبیح مولاة و واجب الاطاعة و المحبة ما فاطمه زهرا (صلوات اللَّه علیها) است؛ چون حمزه شهید شد آنحضرت از خاک قبر حمزه این تسبیح را ساختند و بعد از هر نمازى به آن تسبیح میکردند».[3]
آنچه اکنون مرسوم است، تسبیحی است که سه ردیف 33 دانهای در آن وجود داشته و یک سر تسبیح و دو حد فاصل نیز در آن وجود دارد.
پی نوشت :
[1]. شیخ مفید، محمد بن محمد، کتاب المزار(مناسک المزار)، محقق و مصحح: ابطحى، محمد باقر، ص ۱۵۲، کنگره جهانى هزاره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413 ق.
[2]. شیخ طوسى، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: موسوی خرسان، حسن، ج ۶، ص ۷۵، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
[3]. مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، ج 3، ص 443، مؤسسه اسماعیلیان، قم، چاپ یوم، 1414ق.