0

انوار امام در آفاق جهان

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

انوار امام در آفاق جهان

خلفای عباسی برای جلوگیری از نفوذ امامان معصوم(ع) در میان مسلمانان، از هرفرصت و وسیله ای سود جستند. اِعمال فشار و محدودیت کم سابقه، مهم ترین حربه آنان بود. این فشارها بعد از شهادت امام رضا(ع) در عصر امام جواد، امام هادی و امام عسکری(ع) به اوج خود رسید. از آنجایی که شنیده بودند «مهدی موعود(ع) » که طومار حکومت ستمگران را در هم خواهد پیچید و حکومت عدل جهانی تشکیل خواهد داد، از نسل حضرت عسکری(ع) است، آن حضرت را بیشتر در تحت مراقبت و محدودیت قرار داده بودند؛ به طوری که امام یازدهم در میان سایر ائمّه اطهار(ع) از کوتاه ترین زمان برای امامت و رهبری شیعیان برخوردار بوده است.

با این اوصاف، امام عسکری(ع) در این مدت کوتاه برای نفوذ در افکار و اندیشه های مسلمانان و انسان های تشنه معارف و معنویت از هیچ کوششی فروگذاری نکرد و با مناطق مختلف جهان اسلام ارتباط برقرار کرده و مردم مشتاق را راهنمایی نمود.

در عصر حضرت عسکری(ع) شهرها و مناطقی چون: بغداد، نیشابور، قم، ری، بلخ و سمرقند از رهبری های داهیانه آن برگزیده الهی برخوردار بودند.

در این نوشتار، افق رهبری و امامت آن حضرت را در شهرهای جهان اسلام، به نظاره می نشینیم.

غرب ایران
مردی از علویان در زمان امام عسکری(ع) برای کار و امرار معاش به سوی غرب ایران و بخش های کوهستانی (جبل) سفر کرد. در آنجا شخصی از اهالی سرپل ذهاب (حلوان) از دوستداران امام عسکری(ع) با وی ملاقات نموده و از مرد علوی پرسید:
ـ از کجا آمده ای؟!
ـ از سامرّا.
ـ آیا در سامرّا فلان محلّه و فلان کوچه را می شناسی؟
ـ آری.
ـ از حسن بن علی(ع) خبرداری؟
ـ نه.
ـ برای چه به اینجا آمده ای؟
ـ برای کسب درآمد و امرار معاش.
ـ من پنجاه دینار به تو می دهم، آن را بگیر و مرا در سامرّا به خانه حسن بن علی(ع) برسان.

مرد علوی پیشنهادش را پذیرفته و او را در سامرّا به محضر امام حسن عسکری(ع) آورد. امام در صحن منزل خود نشسته بود که آن مرد به همراه مرد علوی وارد شد. امام به وی نگاهی کرده، فرمود:
آیا تو فلانی هستی؟
ـ بله.
ـ پدرت برای تو در مورد ما وصیّتی کرده و تو آمده ای آن را اداکنی! چهارهزار دینار به همراه توست، آن را بیاور!
ـ آری، چنین است.
و آنگاه اموال را به امام پرداخت و سپس امام رو به مرد علوی کرده، فرمود:
ـ تو به ناحیه جبل در ایران رفته بودی تا درآمدی کسب کنی و این مرد، پنجاه دینار برایت پرداخت تا او را نزد ما آوری و ما نیز به تو پنجاه دینار دیگر می پردازیم.(1)

خراسان
امام عسکری(ع) بیشترین نفوذ را در منطقه خراسان ـ به ویژه شهر نیشابورـ داشته است. فضل بن شاذان، از شخصیت های برجسته نیشابوری است که پیشوای یازدهم تألیفات وی را تأیید نموده و در مورد برخی از احادیث او نوشته است
در بخشی از نامه امام عسکری(ع) به اهل نیشابور آمده است:

«من ابراهیم بن عبده، را به عنوان نماینده خویش در نیشابور نصب کردم؛ تمام آن مناطق موظّفند وجوهات شرعی و حقوق واجب خود را به او بپردازند. و او را امین و مورد اعتماد خویش در میان شیعیان آنجا قرار دادم.»(2)

بلخ
شهر بلخ نیز در عصر امام حسن عسکری(ع) مورد توجّه آن حضرت بود. در این باره، ابن بابویه قمی می نویسد:
شخصی از اهالی بلخ مقداری وجوهات نقد و نامه ای را که حاوی سؤالات شرعی بود، در سامرّا به محضر امام عسکری(ع) ارسال داشت. وی در روی نامه با انگشت خود چیزهای نامرئی نوشت که اساساً خطّی در آن دیده نمی شد. او به حامل نامه تأکید کرد که: این مال را به سامرّا ببر و هرکس از قصّه آن گزارش داد و وجوهات نامه را مشخّص کرد، به او تحویل بده.
پیک مرد بلخی به سامرّا آمد و نزد جعفر برادر امام عسکری(ع) رفت و ماجرا را بیان کرد. جعفر از وی پرسید: آیا تو «بداء» را قبول داری؟ حامل نامه گفت: بلی. جعفر گفت: برای فرستنده این اموال، بداء حاصل شده و به تو دستور داده که اموال را به من بدهی. این جواب، حامل نامه را قانع نکرد. لذا از پیش جعفر بیرون آمد و به دنبال اصحاب امام عسکری(ع) می گشت تا اینکه رقعه ای از سوی حضرت صاحب(ع) بیرون آمد و قصّه اموال و مطالب نامه را بیان کرد و او را راهنمایی نمود.(3)

سمرقند
شیخ طوسی می نویسد:
حسین بن اشکیب مروزی، که در سمرقند مقیم بوده است، یکی دیگر از یاران حضرت عسکری(ع) است. وی دانشمندی متکلّم و پدیدآورنده کتاب های متعدّد می باشد.(4)
این سخن شیخ طوسی، بیانگر وسعت دامنه رهبری پیشوای یازدهم ـ در دورترین نقاط جهان اسلام در آن عصر ـ می‌باشد که در اثر نفوذ معنوی آن حضرت، عالمان برجسته ای از جهان اسلام به وی عشق ورزیده و با آن حضرت در تماس بوده اند.

یمن
شیخ طوسی ارتباط نزدیک شیعیان یمن با امام عسکری(ع) را چنین گزارش کرده است:
روزی در شهر سامرّا به امام خبر دادند که گروهی مسافر گردآلود، اجازه ورود می طلبند. امام فرمود: آنها از شیعیان یمنی ما هستند. آنگاه به خادم خویش امر فرمود: برو و عثمان بن سعید عمری را اینجا بیاور. وقتی که عثمان بن سعید آمد، حضرت به وی فرمود: «ای عثمان! تو وکیل و مورد اعتماد ما هستی؛ از این برادران یمنی، اموال را تحویل بگیر که از کشور خود آورده اند.»(5)

اهواز
اهواز نیز از جمله شهرهایی است که حضرت عسکری(ع) با مردم آنجا ارتباط نزدیک داشت و در این راستا امام(ع) ابراهیم بن مهزیار اهوازی را به عنوان نماینده خود در این شهر منصوب کرده بود. او وظیفه داشت با دریافت پاسخ های مسائل شرعی و رفع مشکلات اجتماعی و ارسال وجوهات مردم به امام عسکری(ع) ،ارتباط اهالی آن شهر را با آن حضرت در سامرّا حفظ نماید. در این خصوص، شیخ مفید می گوید:
ابراهیم بن مهزیار اهوازی، مؤلّف کتاب البشارات و برادر علی بن مهزیار معروف، شاخص ترین وکیل امام در اهواز بود. ابراهیم اموال زیادی از بیت المال را در اختیار داشت و قرار بود آنها را به محضر امام(ع) برساند. هنگامی که پیشوای یازدهم به شهادت رسید، ابراهیم نیز بیمار شد و به فرزندش محمّد سفارش کرد که: این اموال، متعلّق به حجّت الهی است و باید به دست حضرت صاحب(ع) برسد. محمد نیز به عراق رفته و آن اموال را به نماینده حضرت صاحب الزّمان(ع) تحویل داد.(6)

آذربایجان
قاسم بن علاء، از یاران نزدیک امام عسکری(ع) و وکیل آن حضرت در منطقه ران (در فاصله میان مراغه و زنجان) بود.
محمّد بن احمد صفوانی می گوید:

من با قاسم بن علاء در سنّ صد و هفده سالگی دیدار کردم. او با امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام ملاقات هایی داشته و از ناحیه مقدّسه حضرت صاحب الزّمان(ع) توقیع دریافت کرده بود و نامه های حضرت مرتّب بر وی ارسال می شد.(7)

قم
در قم، امام یازدهم(ع) احمد بن اسحاق را به عنوان نماینده رسمی خویش برگزید. شیعیان، مرتّب در مسائل شرعی و وجوهات به او رجوع نموده و سؤال می کردند. او برای اینکه در مورد امام بعدی اطلاعات بیشتری کسب کند و جانشین حضرت عسکری(ع) را شناخته و به اهل قم اطلاع دهد؛ به شهر سامرّا سفر کرده و به محضر امام حسن عسکری(ع) شرفیاب شد.

احمد بن اسحاق از امام پرسید: ای پسر رسول اللّه! حجّت خدا بعد از شما کیست؟ امام به درون خانه رفته و لحظه ای بعد، کودکی سه ساله را که رخسارش همچون ماه شب چهارده می درخشید، در آغوش گرفته و بیرون آورد و فرمود:

«ای احمد بن اسحاق! اگر در نزد خداوند متعال و ائمّه اطهار(ع) مقامی والا نداشتی، فرزندم را به تو نشان نمی دادم. این کودک، هم نام و هم کنیه رسول اللّه است. او زمین را بعد از آنکه از ظلم و ستم پر شد، مملو از عدالت خواهد کرد.»(8)


بغداد
بغداد، از مناطقی بود که امام عسکری(ع) در آنجا نفوذ داشت و افراد متعدّدی از آن با امام(ع) تماس گرفته و مشکلات مادّی و معنوی خود را حل می کردند.

حسن بن ظریف ـ از ساکنان شهر بغداد ـ می گوید:
در ذهن من دو سؤال بود که می خواستم به صورت مکاتبه ای از امام عسکری(ع) بپرسم. هنگام نگارش نامه، یکی از سؤال ها را فراموش کرده و تنها یک سؤال از آن حضرت پرسیدم.
وقتی جواب نامه ام آمد، با کمال تعجّب دیدم که حضرت عسکری(ع) به هردو سؤال من پاسخ داده است!(9)

از دیگر شخصیت های اهل بغداد، که امام عسکری(ع) با آنان رابطه داشته، ابوسهل اسماعیل بن علی نوبختی است. او از متکلّمان و دانشمندان سرشناس بغداد بود. نجاشی از او به بزرگی یاد کرده و کتاب های متعدّد وی را نام برده است.


 
 
 
پی نوشت ها:
1. کشف الغمّه، ج 3، ص 307.
2. رجال کشّی، ج 2، ص 797.
3. الامامة والتبصرة، ص 141.
4. رجال شیخ طوسی، ص 398.
5. الغیبة، شیخ طوسی، ص 356.
6. ر.ک: الارشاد، ج 2، ص 356؛ معجم رجال الحدیث، ذیل ابراهیم بن مهزیار.
7. الغیبة، ص 310.
8. بحارالانوار، ج 52، ص 23.
9. ر.ک: رجال شیخ طوسی، شرح حال یاران امام یازدهم(ع).

منبع: فرهنگ كوثر زمستان 1382، شماره 60

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

دوشنبه 20 دی 1395  4:01 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها