اصل ازدواج امري بسيار پسنديده و ارزشمند بوده و ريشه در تكوين و آفرينش دو جنس مخالف انساني دارد، كه موجب تكميل يكديگر و ايجاد آرامش ميشود. نيز از آيات و نشانههاي خداوند دانسته شده است.
خداوند با فرمان "وانكحوا؟؟..." دستور به ايجاد مقدمات لازم براي پيوند زناشويي مينمايد، اما به عنوان فرمان وجوبي براي انسان نيست كه حتماً ازدواج نمايد، مگر در بعضي از صورتها مانند خوف افتادن به گناه، بنابراين، ازدواج نكردن، مخالفت با فرمان الهي نيست. در صورتي كه فرمان وجوبي خداوند باشد، چه فرمان واجبي به جهت امر و فرمان مهمتر ترك شود.
پس اولياي الهي بودن منافات با اين مسئله ندارد، اگر چه ترك آن بدون دليل موجه و معقول و يا شرعي، نميتواند درست باشد، خصوصاً براي اولياي الهي.
بنابراين، اگر برخي از اولياي الهي مانند حضرت يحيي و حضرت عيسي(ع) ازدواج نكردهاند، به خاطر شرايط ويژه زندگي آنان بوده است. آنان براي تبليغ آيين خدا ناچار بودند پيوسته در سير و سفر باشند، در نتيجه مجرد زندگي كنند. موارد استثنا را نميشود به صورت قانون كلي تعميم داد. شرايط ويژه تبليغي و ديني ممكن است براي برخي چون سيد جمال الدين اسدآبادي هم پيش آيد.
واحد پاسخ به سؤالات دفتر تبليغات اسلامي
منبع: t-pasokhgoo.ir