جای تردید نیست عذاب هایی که دامن گیر امت های پیشین شده، پی آمد عملکرد آنها بوده، نفرین پیامبران نیز در راستای خواست خداوند صورت گرفته است. این گونه نبوده است که بدون مشیت الهی، پیامبران، مردمان سرکش را نفرین کنند، یعنی درخواست انبیا از خداوند برای نزول عذاب، برخاسته از امور نفسانی ، عصبانیت از دست قوم و انتقام گیری از مردم نبوده است، بلکه در پی تلاش های شبانه روزی وقتی بدین نتیجه میرسیدند که افراد مفسد قابل اصلاح نیستند و حتی آنهایی را که هدایت شده اند، دچار تزلزل میکنند، آنها را نفرین می کردند. خداوند براساس مشیت خود، نفرین را میپذیرفت و عذاب نازل میکرد.
گاهی نیز به خداوند عرض می کردند که آن قوم ایمان نمی آورند و وضعیت را گزارش می کردند و خداوند خود عذاب نازل می کرد. حضرت نوح (ع) نهصد و پنجاه سال قومش را به توحید فرا خواند، ولی سودی نبخشید، بعد از آن همه دعوت طولانی به تدریج مأیوس شد. نومیدی او از هدایت قومش آن گاه بیشتر گردید که خداوند به او خبر داد: غیر از این افراد اندک کسی دیگر به تو ایمان نمیآورد، و تو از کار آنها اندوهگین مباش.
نوح بعد از آن همه تلاش، براساس خواست الهی، از خداوند درخواست عذاب کرد.(1) بنابراین نزول عذاب بر امتهای پیشین به جهت نفرین انبیا نتیجه عملکرد به آنها بود، که خداوند آنها را غیر از عذاب اخروی، در دنیا گرفتار عذاب کرد. در واقع عملکرد به آنها و نفرین انبیا و سایر امور نهفته، همه جزاء عوامل نزول عذاب بوده است که براساس مشیت خدا دچار عذاب شدهاند. گرچه برخی عذاب های آسمانی در پی نفرین پیامبری بر قومش نازل شده است، ولی به برخی دیگر بدون نفرین، عذاب نازل شده است، مثل عذابی که بر قوم ثمود بعد از پی کردن ناقه صالح نازل شد.(2)
1. رسول محلاتی، قصص القرآن، ص 53، انتشارات علمیه اسلامیه، تهران، 1361 شمسی.
2. تفسیر نمونه، ج15، ص 312
منبع: t-pasokhgoo.ir