ششمین نشست وزیران سازمان همکاری اسلامی امروز سه شنبه در استانبول با شرکت هیات بلند پایه ای از جمهوری اسلامی ایران، به ریاست سرکار خانم شهیندوخت ملاوردی معاون رئیس جمهوری در امور زنان، شروع به کار می کند.
در این نشست ها که امروز در سطح کارشناسان ارشد و فردا و پس فردا در سطح وزرا برگزار می شود، سیاستها ، راهبردها و اقدامهای کشورهای عضو در زمینه توانمند سازی زنان ، توسعه عدالت و برابری جنسیتی و مقابله با خشونت علیه زنان می پردازد .
تلاش سازمان همکاری اسلامی برای کاهش تاثیرات اقتصادی ، اجتماعی و روانشناختی کشمکشهای نظامی ، جنگ ها و اشغالگریها بر زنان و دختران کشورهای عضو از اهداف این نشست اعلام شده است . قرار است در ششمین نشست وزیران امور زنان و خانواده سازمان همکاری اسلامی ، منشور سازمان توسعه زنان کشورهای عضو سازمان همکاری های اسلامی امضا شود.
به مناسبت این نشست و میزبانی ترکیه بعداز جمهوری آذربایجان به ششمین نشست وزیران زن کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی، نگاهی به جایگاه زن در خالی از لطف نخواهد بود.
براساس آخرین آمار شمارش جمعیت در سال 2015 میلادی که از سوی موسسه آمار دولتی ترکیه منتشر شده 49.8 درصد جمعیت این کشور را بانوان تشکیل می دهند. به عبارت دیگر 50.2 درصد جمعیت را نیز مردان تشکیل می دهند. در آخر سال 2015 میلادی 39 میلیون و 511 هزار و 191 نفر از جمعیت این کشور را مردان و 39 میلیون و 229 هزار و 862 نفر را نیز بانوان تشکیل می دهند.
میانگین سن در ترکیه 78 است که این در مردان 75.3 و در بانوان 80.7 درصد است. اما بانوان ترکیه با مشکل بی سوادی روبرو هستند. براساس همین آمار 9.2 درصد بانوان ترکیه بیسواد هستند.
در سال 2014 میلادی نسبت بیسوادی در جمعیت بالای 25 سال ترکیه برابر 5.6 درصد بود که این در مردان 1.8 درصد و در بانوان 9.2 درصد بود.
میانگین سن ازدواج در بانوان ترکیه نیز 23.9 درصد است. این رقم در مردان 27 محاسبه شده است. محاسبه براساس ازدواج های سال 2015 میلادی صورت گرفته است.
یکی از مهمترین مشکل بانوان ترکیه مواجه بودن با خشونت و زن آزاری است که تقریبا در هر مقطع سنی با آن روبرو می شوند. آمارهای رسمی نشان می دهد، نسبت زنانی که در هر دوره از زندگی خود با خشونت فیزیکی روبرو شده اند، 35.5 درصد است.
محققان معمولا از آمار و ارقام جمعیتی هر کشور و بویژه آمار زنان و مردان برای مطالعات در زمینه های مختلف بهره برداری می کنند. اما این مطلب از حوصله این نوشته خارج است و صرفا به جایگاه زن در ترکیه و نحوه برخورد مردان با زنان در این کشور و نیز سیاست های دولت حاکم در زمینه های مختلف امور زنان می پردازیم.
مجتبی برغندان محقق ایرانی مقیم استانبول در این خصوص می گوید: زن در ترکیه نظیر همه کشورهای جهان همواره نقطه تمرکز و توجه گزارشات و تحلیلهای روز احزاب سیاسی بویژه مخالف، موسسات و نهادهای مردمی حامی حقوق زنان در این کشور بوده و موضوع حقوق زنان در ترکیه به موازات دیگر موضوعات تقریبا از قرن نوزدهم میلادی مورد توجه و انتقاد غرب نیز بوده است.
به گفته او، مجلس ملی ترکیه، با انجام تغییرات و اصلاحاتی در ماده های قانون اصل برابری جنسیتی در سال های 2001 ( دو ماده 41 و 66 ) ، 2004 ( دو ماده 10 و 90 ) و سال 2010 ( ماده 10 ) ، تلاش نموده است تا برخی از مشکلات اجتماعی مربوط به حقوق زنان را رفع نماید ولیکن گزارشات موجود نشان می دهد برابری جنسیتی در بسیاری از زمینه ها بویژه اشتغال و تقسیم درآمد بصورت ناعادلانه انجام می شود. در ماده 41 ، این عبارت اضافه شده است : «خانواده ، اساس و بنیان جامعه ترک است».
دولت همچنین در سال 2002 با صدور بیانیه ای در مجلس به برخی موارد در خصوص حقوق مدنی اشاره نمود که اصلاح حکم مرد، رئیس خانواده است، بصورت «مرد و زن در امور خانواده مشترکا تصمیم می گیرند»، یکی از مهمترین موارد آن است. علیرغم هم تلاشهای انجام شده ، جامعه ترکیه به قدر و منزلت زن در کانون خانواده و جامعه پی نبرده است و خشونت ، تجاوز و بی احترامی به عفت زن روزانه در سطح جامعه به وفور مشاهده می شود.
*** خشونت علیه زنان ، فشارهای اجتماعی و فرهنگی
مطابق مطالعات صورت گرفته، به ازای هر سه زن در دنیا ، یک نفر برای یک مرتبه در طول زندگی خود متحمل خشونت خانوادگی می شود. این رقم در ترکیه به عنوان کشور عضو گروه بیست و نیز عضو برخی دیگر از نهادهای منطقه ای و بین المللی، نسبت به دیگر کشورهای توسعه یافته بسیار بالاتر می باشد. بطوریکه بطور کل بیش از 39% از بانوان در این کشور به شدت قربانی خشونت شوهر اول و شوهر دوم خود می باشند که این میزان در حومه شهرها به 97% نیز می رسد. از این رقم قریب به 48.5% از بانوان که متحمل ضرب و شتم می شوند ، موضوع را با اعضای خانواده و اطرافیان در میان نمی گذارند و آمارآندسته از بانوانی که متحمل ضرب و شتم شده ولی به هیچ یک از ارگانهای و موسسات دولتی و مدنی مراجعه نمی کنند، 92% گزارش شده است که برخی جامعه شناسان ، دلیل آن را هم ناشی از فقر و فشار فرهنگی و اجتماعی و همچنین ناامیدی از نظام حقوقی در کشور عنوان کرده اند.
گزارشات رسمی ترکیه نشان می دهد بیشترین آمار خشونت ها علیه زنان در مناطق آناتولی شرقی و میانی ترکیه اتفاق می افتد. این درحالی است که خشونت ها علیه زنان در شهرهای بزرگ و حتی در پایتخت نیز از طریق رسانه های اجتماعی نظیر تویتر و فیس بوک بطور روزانه گزارش می شود.
بنا به اظهارات خانم نعمت چوبوکچو وزیر اسبق آموزش عالی ترکیه، به منظور مقابله و مبارزه با خشونت علیه زنان در ترکیه ، افزایش سطح آگاهی های زنان و مردان و هماهنگی مکانسیم های سازمانی در خدمات رسانی به بانوان قربانی خشونت های خانوادگی و اجتماعی از جمله قدمهای اولیه برای این منظور است. از اظهارات این وزیر شاید بتوان اینگونه استدلال نمود که سطح بینش و آگاهی مردان در قبال منزلت و جایگاه زنان در این کشور به حد مطلوب نرسیده است و از سوی دیگر ، دولتهای وقت نیز به مکانسیم های خدمات رسانی و توجه به امور زنان و خانواده دقت و هماهنگی کافی ندارند. اما برخی بررسی ها نیز نشان می دهد خشونت علیه زنان صرفا در مناطق محروم و خانواده های کم سواد نیست. بلکه در خانواده های متوسط در شهرهای بزرگ نیز خانم ها با خشونت مردان روبرو هستند.
یکی از نکاتی که توسط دولتهای وقت در ترکیه بویژه در زمان حزب عدالت و توسعه همواره مورد توجه قرار گرفته، افزایش میزان آزادی سخن بانوان و نیز افزایش شمار موسسات و نهادهای مردمی زنان در این کشور و برگزاری آزادانه نشستها و همایشها و صدور برخی بیانیه های انتقادی علیه دولت است که البته بخشی از آن به اقدامات دولت در راستای اصلاحات مشروط معرفی شده از سوی اتحادیه اروپایی برای عضویت ترکیه در اتحادیه مربوط می شود. در این راستا ، زنان در این کشور نیز از فضای بوجود آمده جهت ارتقاء جایگاه خود در عرصه های مختلف استفاده کرده اند ولیکن این رشد به کاهش میزان جنایت زنان کمک نکرده است و این موضوع یکی از نکاتی است که بطور مکرر از سوی حزب مخالف اصلی جمهوری خواه خلق مورد انتقاد قرار گرفته است.
مقایسه آماری جنایت زنان در این کشور از سال 2002 تا 2014 می تواند مصداق این ادعا باشد. مطابق گزارش وزارت دادگستری ترکیه ، میزان جنایت زنان از سال 2009-2002 ،1.4% رشد داشته است. این میزان در سال 2013 ، 294 فقره گزارش گردیده است. در سال 2014 ، باتوجه به بررسی های صورت گرفته و مرور برخی خبرها و گزارشات منتشره از سوی رسانه های اصلی در کشور ، 209 زن به قتل رسیده ، 123 زن متحمل ضرب و شتم درحد مرگ شده و به 50 زن نیز تجاوز شده است. در سال 2015 نیز 303 فقره قتل اعلام شد. در ترکیه، بسیاری از زنان در نتیجه ضرب و شتم شوهران ، جان خود را بلافاصله در محل جرم و یا مدتی پس از آن از دست می دهند.
در دو ماه نخست 2016 ، بیش از 100 مورد آمار غیررسمی قتل و خشونت علیه زنان ،گزارش شده است. بیشترین رقم جنایت زنان در ترکیه بین سالهای 2005-1995 میلادی، 1399 و مربوط به سال 2002 می باشد.
***تعلیم و تربیت زنان، محرومیت از امکانات و تسهیلات تعلیم و تربیتی
در سال 1997 ، مجلس ملی ترکیه قانون جدیدی را تصویب نمود که طبق آن آموزش اجباری پایه از 5 سال به 8 سال افزایش یافت که گفته می شود این امر به دلایلی به تحصیل و آموزش زنان کمک کرده است. شمار فارغ التحصیلان زن از دانشگاهها در سال 1975 56 هزار بوده که این تعداد در سال 2000 به 910 هزار نفر افزایش یافت. شمار زنان کاملا بی سواد سنین 25 سال از سال 2000 به بعد 4625000 نفر گزارش شده است. این درحالی است که در همین مدت،شمار مردان بی سواد 1176000 نفر گزارش گردیده است. طبق آمار منتشره از سوی موسسه آمار ترکیه ، شمار افراد بی سواد دارای سنین 25 و بالاتر در سال 2013 ، 5.7% که از این تعداد 1.9% مرد و 9.4% زن می باشد.
نکته ای که درواقع اساس و پایه جایگاه زنان در ترکیه را دچار مشکل کرده و در واقع آمارهای فوق را تائید می کند، اختلاف بسیار شدید بین آمار کودکان دختر و پسر است که از امکانات و تسهیلات آموزشی مقطع ابتدائی کاملا بی بهره هستند و مهمتر از همه اینکه از میان یک میلیون از این تعداد ، شمار دختران به بیش از 600000 نفر می رسد .
در همین راستا، از 18.2% فارغ التحصیلان مقطع دبیرستان دارای سنین 25 و بالاتر ، 22.2% پسر و 14.4% دختر می باشند. همچنین ،از مجموع 12.9% فارغ التحصیلان دانشگاهی ، 15.1% پسر و 10.7% دختر می باشند.
دولت وقت طی چندین سال ریاست بدون وقفه رجب طیب اردوغان نخست وزیر پیشین و رئیس جمهور فعلی از سال 2001 تاکنون ، اقدامات متعددی در راستای بهبودی شرایط زنان در کشور اتخاذ نموده است که این اقدامات در قالب اجازه تاسیس و فعالیت موسسات و انجمن های مردمی زنان و افزایش شمار این نهادها و توسعه همکاریهای مشترک با انجمن های مشابه اروپائی و غربی، افزایش شمار کارگروه های زنان در دانشگاهها و موسسات روشنفکری ترکیه و صدور بیانیه ها و گزارشات متعدد در خصوص حقوق نقض شده زنان یا بی توجهی به جایگاه و وضعیت زنان در این کشور قابل مشاهده است. ولیکن فقدان دستیابی به نتیجه دلخواه و مطلوب نیز کاملا مشهود است . شاید یکی از مهمترین دلایل این امر ، آموزه ها و بدنه فرهنگی ، اجتماعی و نیز تاثیرات ناشی از جایگاه این کشور در جغرافیای جهان و وضعیت ژئواستراتژیک آن است که به بررسی و مطالعه آکادمیک نیاز است.
ناگفته نماند که حزب حاکم عدالت و توسعه (آک) که به عنوان تنها حزب در تاریخ ترکیه به طور پیوسته از سال 2002 میلادی قدرت را در این کشور در دست گرفته است، اهمیت نقش آفرینی بانوان در سیاست و تاثیر گذاری آن در افزایش مستمر آرا و طرفداران حزب را بخوبی دریافته و از این منظر شاید گفت: شاخه زنان در این حزب یکی از مهمترین و فعال ترین سازماندهی های حزبی در تاریخ ترکیه می باشد و در سایه نقش آفرینی مثبت بانوان، این حزب توانسته پایگاه مردمی گسترده ای را در بین زنان داشته و به ادامه اقتدار این حزب کمک شایان توجهی داشته باشد.
منبع: ایرنا