0

ضرب المثل های عاشورایی

 
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

ضرب المثل های عاشورایی

 

 
ضرب المثل عاشورایی
ضرب المثل عاشورایی

شمر و یزید به سبب تبه‌کاری نزد مؤمنان و پروردگار سیاه روی شناخته شده‌اند. گاه گروهی از مردم چنان دست به پلیدی می آلایند که سیمایی تیره‌تر از شمر و یزید می‌یابند و چهره‌ این دو دژخیم در مقایسه با آنان سپید می‌نماید.
مثل به شدت بی‌رحمی و خشم و تباه کاری اشاره دارد و برای توصیف دژخیمان به کار می‌رود.

ضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشورایی
ضرب المثل عاشورایی

در گذشته روغن نایاب و ارزش‌مند بود. وقتی مقداری روغن می‌ریخت، بی‌درنگ می‌گفتند: حیف شد. آن گاه ادامه می‌دادند: ایراد ندارد،‌ نذر ابوالفضل.
مثل، در آن عصر ریشه دارد و به گذشتن وقت، از دست رفتن  قطعی موقعیت و جبران ناپذیر بودن آن‌چه از کف رفته است، اشاره دارد. روغن ریخته نذر امام‌زاده گونه‌ی دیگر این مثل است.

ضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشورایی

ضرب المثل عاشورایی

مجالس روضه خوانی اغلب طولانی است و روضه خوان پس از مقدمه‌ی بسیار به ذکر مصیبت می‌پردازد. بدین سبب گاه حاضران در محفل، بردباری از کف می‌دهند.
این مثل به پرحرفی و گریه و زاری اشاره دارد. وقتی به کسی گفته می‌شود: روضه می‌خواند؛ یعنی آه و ناله می‌کند و سخنان بی‌فایده می‌گوید یا زمینه را برای گریه و زاری آماده می‌سازد.


ضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشورایی
ضرب المثل عاشورایی

روضه خوانی ذکر مصیبت می‌کرد. مصرع اول شعری را خواند و مصرع دوم را به خاطر نیاورد. به تصور آن که اندکی فرصت برای به یاد آوردن کافی است، طبق معمول با آهنگی اندوه‌بار مصرع اول را چند بار تکرار کرد؛ ولی سودمند نیفتاد. ناگزیر مردم را به صلوات خواند. دوباره و سه باره تقاضای صلوات کرد؛ ولی باز هم به یاد نیاورد. رندی گفت:
«روضه خواندن یادت رفته،‌ راه پایین آمدن که باز است.»
این مثل درباره‌ی کسی که از انجام دادن آن‌چه تعهد کرده ناتوان است؛ ولی از اعتراف به ناتوانی خویش سرباز می‌زند، به کار می‌رود.

ضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشورایی

ضرب المثل عاشورایی

رجز خواندن نشان تحریک، تهدید، شجاعت، به خود بالیدن و قدرت نمایی و تحقیر مخاطب است. از سوی دیگر،‌چون، رجز در میدان جنگ، ناگاه و نااندیشیده سروده می‌شود، اغلب ناسنجیده می‌نماید. بنابراین، وقتی کسی به تهدید، ابراز شجاعت و قدرت نمایی می‌پردازد یا سخن ناسنجیده بر زبان می‌راند، از این مثل استفاده می شود.
ضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشورایی

ضرب المثل عاشورایی

این مثل به سادگی، صراحت، بی ریایی و راست گفتار و کردار بودن، نظر دارد.
گویه‌های دیگر آن عبارت است از:

أ‌- راسِ حسینی؛

 

ب-  راستِ حسینی؛
 ج-  راست و حسینی.


ضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشورایی

ضرب المثل عاشورایی

شرکت در مجالس روضه و بهره‌مندی از آن به عشق، قلب مهربان و روحیه‌ی توسل نیاز دارد. از سوی دیگر این مجالس اغلب به طول می‌انجامد. به طور معمول گروهی، به سبب عدم آمادگی یا ناآشنایی با این محافل به شکوه می‌پردازند. این مثل به عدم بردباری اشاره دارد.

ضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشوراییضرب المثل های عاشورایی

عاشورا در فرهنگ مردم(ضرب‌المثل‌ها)/مؤلف: محمدعلی عارفی‌راد 

تبیان

 

 

جمعه 16 مهر 1395  8:24 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:ضرب المثل های عاشورایی

 

 
ضرب المثل عاشورایی
ضرب المثل عاشورایی

از کسی پرسیدند که حق با حسین(ع) یا یزید؟
پاسخ داد: لیلی
پرسیدند: حق با علی بود یا معاویه؟
گفت: لیلی
پرسیدند: حق با اسلام بود یا بت پرستی؟
پاسخ داد: لیلی
چنان که پیداست پاسخ دهنده به این پرسش‌ها یا ناآگاه بوده یا عاشق. برخی از پژوهش‌گران این پاسخ‌ها را حاکی از شیدایی بسیار دانسته‌اند و برای اثبات درستی گفتار خویش از شعر زیر بهره برده‌اند:
مجنون عشق را دگر امروز حالت است
اسلام دین لیلی و باقی ضلالت است
بنابراین می‌توان گفت مثل به عاشق بودن و ناآگاهی اشاره دارد.


ضرب المثل عاشورایی

چنان روایت کرده‌اند که گروهی از ساکنان اصفهان مردی کلیمی را در روز عاشورا با مشت و لگد می‌زدند تا در شمار عزاداران حضرت حسین درآید و «یا حسین(ع)» بگوید و کلیمی که تحمل کتک برایش دشوار بود، به ناگزیر گفت: «حالا که زور است یا حسین!»
درباره‌ی این مثل روایتی دیگر نیز وجود دارد. بر اساس این روایت نوحه خوانی، سینه زنان را گفت: اگر «یا حسین» را بلند نگویید از ناهار خبری نیست.
چون سینه زنان این را شنیدند گفتند: «حالا که زوره یاحسین»

ضرب المثل عاشورایی

منظور از زینب، دختر علی بن ابی طالب(ع) و فاطمه‌ی زهرا(س)، است که در وقایع کربلا حضور داشت و با اهل بیت به کوفه و شام رفت.
این مثل (که بیش تر برای شکوه می آید) به همراهی با کسی که درد و شکایت بسیار دارد و به تحمل کردن آه و ناله‌ی وی اشاره می‌کند.


ضرب المثل عاشورایی

حضرت قاسم فرزند امام حسن(ع) است و در شمار شهیدان کربلا جای دارد. این مثل برای بیان عدم پای بندی برخی از افراد به عهد و پیمان و بی‌ارزش بودن وعده‌هایشان به کار می‌رود.

ضرب المثل عاشورایی

 

این مثل بر تکرار بدون وقفه‌ی یک کار یا رفت و آمد پیوسته‌ اشخاص به یک مکان اشاره دارد و با توجه به مورد، به دو شکل استعمال می‌شود.
«همین جور حاجی برو کربلایی بیا، تو چند دقیقه یک ظرف باقلوا را خالی کرد.»
«صبح تا شب،‌ حاجی برو، کربلایی بیا، یک دقیقه راحتی برای آدم باقی نمی گذارند.»

ضرب المثل عاشورایی

در ایام محرم هنگامی که توغ را از مسجدها و تکیه‌ها بیرون می‌آوردند و جمعیتی انبوه در پی آن راه می‌افتادند، ازدحام بسیاری می‌شد. به همین جهت امروزه اگر جایی شلوغ و پر سر و صدا باشد می‌پرسند مگر توغ شده؟
به عبارت دیگر، این مثل برای بیان کثرت و شلوغی به کار می‌رود.

 

ضرب المثل عاشورایی

در حادثه کربلا اهل بیت امام حسین (ع) را اسیر کردند و همراه افراد خشنی چون شمر به شام بردند. این مثل در آن واقعه ریشه دارد و به وسیله آن به کسی که در برابر زورمند و دیکتاتور ایستاده است هشدار می‌دهند؛ یعنی پنجه در پنجه زورمند میفکن که ستمگر و بی‌شرم است و سبب رسوایی و آبروریزی می‌شود.


-عاشورا در فرهنگ مردم(ضرب‌المثل‌ها)/مؤلف: محمدعلی عارفی‌راد

تبیان

 

یک شنبه 18 مهر 1395  2:28 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:ضرب المثل های عاشورایی

ضرب المثل عاشورایی
ضرب المثل عاشورایی

در فارسی امروز، کسی را که در امور همگانی حادثه‌آفرینی یا میدان‌داری کرده، از آن حوادث به سود خود بهره‌برداری می‌کند، یا واسطه ی به هم بستن و اصلاح و انجام امری شمرده می‌شود، تعزیه‌گردان می‌خوانند. این واژه به طنز برای اشاره به اداره کننده‌ یک کار نیز به کار می‌رود.
 

پاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشورایی
ضرب المثل عاشورایی

روزی خانی از نوکرش آب طلبید. ناگهان مهمان بسیار بر وی وارد شد و هر دو آب را از یاد بردند و خان دیگر بار احساس عطش کرد و از نوکرش پرسید: به من آب دادی؟ نوکر که بارها به سبب فراموش‌کاری‌هایش مزه‌ی شلاق خان را چشیده بود- پاسخ داد: آری،به سرت قسم همان ساعت آبت دادم.
خان در شگفتی فرو رفت و پرسید: خنک هم بود؟
نوکر گفت: هاوالله، خان، خنک هم بود.
خان گفت پس سلام الله علی‌الحسین، لعنت بر قاتلون امام حسین(ع).
مثل در این روایت ریشه دارد و تعریضی است به ساده‌دلانی که زود فریب می‌خورند و مجاب می‌شوند.


پاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشورایی

ضرب المثل عاشورایی
وعه بانوی با ایمانی بود که مسلم‌بن عقیل را به خانه‌اش برد و به او پناه داد. «بلال»، پسر طوعه، از این راز باخبر شد و به نیروهای ابن زیاد خبر داد. در تعزیه مسلم، بلال به امیر می‌گوید:
بده تو مژده پادشاه کل جهان
که آورم خبر از مسلم اندرین سامان
بدان امید که مسلم بود به خانه‌ ما
چو گنج جای نموده در آشیانه‌ ما
کلمه« پسر طوعه» یادآور آن واقعه است و به جاسوسی و خیانت و نامردی و تهمت اشاره می‌کند.
«مگر من پسر طوعه هستم» گونه دیگر این مثل است که شخص هنگام دفاع و رفع تهمت از خود به کار می‌برد.

                                         پاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشورایی

  ضرب المثل عاشورایی

پامنبری از اصطلاحات مجالس روضه و عزاداری است و بیشتر به کردار جوانانی که در مجالس سوگواری روی پله‌های پایین منبر می‌نشینند و پیش از واعظ نوحه‌خوانی می‌کنند، اطلاق می‌شود.

مثل به دنبال کسی سخن گفتن، همراهی به سود یا زیان مخاطب، توضیح دادن یا تفسیر کردن سخن افراد، مداخله در حرف دیگران و پر حرفی اشاره دارد؛ برای مثال می‌گویند: «واقعا زن و شوهر خوب به هم می‌آیند؛ زن که می‌گوید، شوهر هم پامنبری‌اش را می‌کند.»

پاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشورایی
ضرب المثل عاشورایی

بی مشعل جوش می‌زنند.( بی مشعل سینه می‌زنند)

لحظات اوج سینه‌زنی و نوحه‌خوانی را«جوش» می‌گویند.

در روزگاران گذشته، شب هنگام همه دسته‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی، مشعلی از پارچه آغشته به نفت داشتند و در پناه آن سینه می‌زدند.

مثل- که ریشه در آن سنت دارد- به معنای گم کردن هدف است و وقتی گروهی بی‌خبر از ماجرایی با هیجان بسیار در آن مداخله می‌کنند، به کار می‌رود.

                                                  پاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشورایی

ضرب المثل عاشورایی

علم معرف هیئت ها، مسجدها و حسینیه‌ها است و نشان عزاداری و مصیبت شمرده می‌شود. سینه‌زنی هم ‌پای علم، انجام می‌گردد و هم از حادثه و مصیبت خبر می‌دهد. بنابراین،”بی علم سینه زدن” به معنای از اصل قضیه بی‌خبر بودن و ندانسته خود را داخل معرکه کردن است.

پاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشورایی

 

ضرب المثل عاشورایی

در حکومت بیگلر بیگی، کولی‌ها را به زور در مراسم عزاداری و سینه‌زنی عاشورا حاضر می‌کردند. چنان که نوشته‌اند جوان‌ها را به زور وارد دسته‌های عزاداری می‌کردند و با وارد کردن ضربات چوب به گفتن«یا حسین» وامی‌داشتند. این مثل بر وجود زور و استبداد اشاره دارد و بیگلر به جای تازیانه به کار رفته ‌است.                                                                                   

 پاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییپاسخ به:ضرب المثل های عاشورایی

 عاشورا در فرهنگ مردم(ضرب‌المثل‌ها)/مؤلف: محمدعلی عارفی‌راد

تبیان

 

 

یک شنبه 18 مهر 1395  2:30 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:ضرب المثل های عاشورایی

ضرب المثل عاشورایی

مَحرَم، شاعر عصر قاجار، مصرع اول بیت را نزد ناصرالدین شاه خواند و شاه مصرع دومش را تکمیل کرد. این بیت به بهانه‌گیری، دیوانگی، شیدایی و بیماری پیوسته اشاره دارد.

ضرب المثل عاشورایی

منشأ این مثل نقشی است که در تعزیه بازی می کنند. در تعزیه ها افرادی نقش نعش را به عهده گرفته، روی تخته ای دراز می کشند. اغلب پارچه ی سفید خون آلودی بر پیکر این افراد می‌کشند، تیرهایی بر آن نصب می‌کنند و ِآنان را به دوش می گیرند و می‌چرخانند.
در ایام محرم، گرسنه ای وارد روستایی شد و مردم را در حال تماشای تعزیه یافت. چون اهالی از وی پذیرایی نکردند، ادعا کرد تعزیه خوان است. مردم خوشحال شدند و به پذیرایی از او پرداختند. وقتی سیر شد پرسیدند: چه نقشی بازی می‌کنی؟ گفت: هیچ نقش، کارم «نعش شدن» است.
این عبارت به بی هنری، ناکارآیی، تنبلی و ناتوانی در انجام مسئولیت اشاره دارد.

ضرب المثل عاشورایی

گروهی وقتی به مقام می رسند و یا ضعفی در کسی می‌بینند خود و خدا را فراموش می‌کنند و مغرورانه به قدرت نمایی می‌پردازند. مثل به آنان اشاره دارد.
گونه‌های دیگر آن، چنین است:
 أ‌- شمر جلودارش نیست.
 ب‌- شمر جلودارش نمی شود.
ت‌- خیلی بد رکاب است، شمر جلودارش نمی شود.

ضرب المثل عاشورایی

این مثل (که احتمالا در پشیمان شدن ظاهری یزید از کردار بسیار زشت و ناپسندش ریشه دارد) در برابر کسانی که مرتکب کار زشت می شوند و سپس پشیمان جلوه کرده، درباره‌ی نادرستی و پلیدی آن سخن می گویند، به کار می رود.
 

ضرب المثل عاشورایی

آخوند ملاقدیر در کرمان روضه می‌خواند. او صدایی نکره داشت و در نتیجه وقتی «گریز» می‌زد، مردم به جای گریه می‌خندیدند. آخوند که چنین می‌دید، خود می‌گریست و می گفت: ایهاالناس، من گریز خود را زدم، خود دانید و اخلاصتان.

ضرب المثل عاشورایی

این مثل به خشونت و دیکتاتوری و سنگ دلی فرد اشاره دارد.
هنگامی که از جنایت کاری سخن به میان می آید، در پاسخ گفته می شود: خنجر شمر در خانه ی اوست؛ یعنی قابل اعتماد نیست و فرصت طلب است.

ضرب المثل عاشورایی

از کسی پرسیدند در ولایت شما روضه‌الشهدا می‌خوانند؟
گفت: آری، اما آن چنان که حق به جانب یزید است.
مثل از این حکایت برگرفته شده است به دوستان نادانی که جز زیان، چیزی به ارمغان نمی آورند، اشاره دارد.

عاشورا در فرهنگ مردم(ضرب‌المثل‌ها)/مؤلف: محمدعلی عارفی‌راد

 

 

یک شنبه 18 مهر 1395  2:31 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:ضرب المثل های عاشورایی

ضرب المثل عاشورایی
ضرب المثل عاشورایی

پاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییبه خرابه‌ی کوفه ( یا خرابه‌ی شام ) می‌ماند.
خرابه‌ی شام بیشتر شهرت دارد؛ ولی خرابه‌ی کوفه نیز استعمال شده است. این مثل برای بیان شلوغی و خراب و درهم و برهم بودن مکان به‌کارمی‌رود.


ضرب المثل عاشورایی

پاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییبلبل حسینی (ع) تازه میل گلستان کربلا نموده‌است.
این مثل به تازه‌کار بودن فرد دلالت دارد و مردم بلخ آن را برای کسی که تازه اشتیاق خواندن مرثیه یافته است به کار می‌برند.

ضرب المثل عاشورایی

پاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییوقتی کسی که توصیف خلاف واقع کرده، برای مثال نابینا را عین‌الله گفته و کچلی را زلف علی بخواند، از این مثل- که به خلاف ظاهر و شهرت اشاره دارد- استفاده می‌شود.
ساده‌دلی در ماه محرم گذرش به شهر افتاد. از هر جا گذشت، به خوردنی و نوشیدنی دعوت شد و از خوان نعمت بهره‌ها برد. سبب را پرسید، گفتند محرم‌الحرام است. چندی بعد، دیگر بار به شهر آمد و نه تنها از پذیرایی خبری نبود، بلکه وقتی خواست آنچه همراه داشت بخورد، بر سرش ریختند و مضروبش ساختند. سبب را پرسید، گفتند: رمضان‌المبارک است. شخص ساده‌دل گفت: سخت اشتباه نام گذارده‌اند. باید آن را محرم‌المبارک و این را رمضان‌الحرام می‌گفتند.


ضرب المثل عاشورایی

پاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییبگذار اول من روضه‌ام را بخوانم بعد تو پامنبری کن
در گذشته پامنبری اغلب کار کودکان خوش‌آوازی بود که پای منبر می‌نشستند و با برگرداندن نوحه روضه‌خوان به گرمی مجلس می‌افزودند.
این مثل در آن امر ریشه دارد و بر خوش‌بینی بیش از حد به فرجام کار، نومیدی از نجات، مظلوم‌نمایی و از رو بردن حریف، خوش‌بینی ابلهانه و کودکانه، پیش‌داوری و دست پیش گرفتن تا پس‌نیفتادن، اشاره می‌کند.

ضرب المثل عاشورایی

پاسخ به:ضرب المثل های عاشوراییدر گذشته رسم بر این بود که تعزیه‌گردان با فریاد«بر قاتلان حسین لعنت» پایان تعزیه را اعلام می‌کرد.
این مثل – که رسم یادشده را به خاطر می‌آورد. به پایان یافتن مطلب یا کاری نظر دارد و وقتی استفاده می‌شود که کسی در پی آگاهی از وقوع امری خاتمه یافته برآید.


ضرب المثل عاشورایی

پاسخ به:ضرب المثل های عاشورایییعنی برادر خواهری در کربلا پدید آمده‌است و امام حسین(ع) و حضرت زینب با هم برادر و خواهر بودند که در میدان جنگ نیز از هم پشتیبانی می‌کردند نه ما که هنگام آسودگی و صلح نیز از مهربانی تهی شده‌ایم.
این مثل هنگام بروز بگو مگو میان برادران و خواهران به کار گرفته می‌شود .

 

 

دوشنبه 19 مهر 1395  6:14 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:ضرب المثل های عاشورایی

 

ضرب المثل های برگرفته از حادثه عاشورا,ضرب المثل محرم

ضرب المثل عاشورایی

 

• دنيايش مثل آخرت يزيد است.

آخرت يزيد، به سبب پديد آوردن واقعة عاشورا ، با دردناك‌ترين مجازات‌ها همراه است. اين مثل به گذراندن زندگي با سختي و بدبختي اشاره دارد. گونه هاي ديگر آن عبارتند از:

الف) دنياي ما بدتر از آخرت يزيد است.

ب) عاقبتش مثل عاقبت يزيد شده است.

 

• آش يزيد را مي‌‌خوري و براي امام حسين(ع) سينه مي‌زني؟

خطاب به كسي گفته مي‌شود كه در ظاهر ادعاي دوستي مي‌‌كند و در نهان دشمني مي‌ورزد. اين مثل با مثل‌هاي زير هم معناست: الف) نماز علي را مي‌خواند و پلوي معاويه را مي‌خورد.

ب) هم طبال يزيد است و هم علم دار حسين(ع)

 

• مثل مادر وهب

وهب يكي از دلاوران كربلا بود كه به دست سپاه يزيد به شهادت رسيد. مادرش زني بسيار شجاع بود. او از شدت خشم‌، عمود خيمه را كشيد، به ميدان رفت و قاتل پسرش را با يك ضربه به قتل رساند. مثل بدين واقعه نظر دارد و براي بيان شجاعت ، زبان آموزي، ايثارگري و ارادت به اهل بيت (ع) به كار مي‌‌رود.

 

• آرزوی خاک مرقدش را دارم:

اگر در مجلسی نام امام حسین (ع) را بر زبان آورند، برخی افسوس می‌خورند و می‌گویند: «آه، نمی‌دانی که چقدر آرزوی خاک مرقدش را دارم.» این عبارت - که به صورت معترضه به کار می‌رود - برای بیان اشتیاق باطنی افراد به زیارت کربلا مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

• ما اهل كوفه نيستيم، امام تنها بماند.

تناقض در رفتار ، نيرنگ و تزلزل، سركشي در برابر فرمانروايان، فرصت طلبي، اخلاق ناپسند، آزمندي و شايعه پذيري بخشي از ويژگي‌هاي مردم كوفه است. امام علي(ع)، امام مجتبي (ع)، مسلم بن عقيل و سيدالشهدا(ع) هر يك به گونه‌اي بي‌وفايي و سست عهدي كوفيان را تجربه كردند. اين عبارت از شعرهاي مردم ما است و در زمان انقلاب و جنگ تحميلي زياد به كار برده مي‌شد.

 

• هر كه دارد هوس كرب و بلا بسم الله!

اين مصرع كه در چاووش خواني‌‌هاي مسافران كربلا خوانده مي‌شد، از خطبه‌ امام حسين (ع) هنگام خروج از مكه برگرفته شده است. حضرت در آن موقعيت فرمود: «هر كه مي‌خواهد خون خود را در راه ما نثار كند و آماده حركت است، همراه ما در مسير كوچ گام نهد. اين مثل به زيارت، ايثار، جانبازي و آمادگي اشاره دارد.

 

• مگر پول ما سكه يزيد دارد؟

سكه يزيد در برابر سكه امام علي(ع) قرار دارد. سكه علي(ع) از رونق و ارزش برخوردار است و مسلمانان با جان و دل آن را مي‌پذيرند. ولي سكه يزيد، به سبب ستم‌هاي فراوانش، نزد مؤمنان جايگاهي ندارد و از پذيرش آن سرباز مي‌زنند. اين مثل به بي‌ارزش بودن پول اشاره دارد و در برابر كسي كه حاضر نيست حتي با گرفتن پول كاري انجام دهد و انسان را از ثمره حرفه‌اش بهره‌مند سازد،‌ به كار مي‌رود.

 

• مثل حرمله

حرمله سوي گلوي علي اصغر، كودك شيرخوار حضرت امام حسين(ع) ، تيرافكند و بي رحمانه وي را به قتل رساند. بدين سبب براي بيان شدت سنگ دلي افراد، آن ها را به حرمله تشبيه مي‌كنند.

 

• دیگر حالا شمر جلودارش نمی‌شود:

گروهی وقتی به مقامی می‌رسند و یا ضعفی در کسی می‌بینند، خود و خدا را فراموش می‌کنند و مغرورانه به قدرت‌نمایی می‌پردازند. مثل به آنان اشاره دارد. گونه های دیگر آن چنین است: الف - شمر جلودارش نیست. ب - شمر جلودارش نمی‌شود. ج - خیلی بد رکاب است، شمر جلودارش نمی‌شود.

 

• روضه رفتن و گریه کردن هم حوصله می‌خواهد:

شرکت در مجالس روضه و بهره‌مندی از آن به عشق، قلب مهربان و روحیه توسل نیاز دارد. از سوی دیگر این مجالس اغلب به طول می‌انجامد. به طور معمول گروهی به سبب عدم آمادگی یا ناآشنایی با این محافل به شکوه می‌پردازند. این مثل به عدم بردباری اشاره دارد.   

• آب دست يزد افتاده است

در روزگار شاهان ستمگر، مأموران آب رساني (ميراب‌ها) كه در آن زمان بلديه ناميده مي‌شدند، با خيانت و سخت گيري‌هاي ناروا، آسايش را از مردم مي‌ربودند. در چنين شرايطي، ناله‌مردم به آسمان بلند مي‌شد كه : «ما اسير دست ستمگيريم و آب در دست يزيد افتاده است.» اين مثل كنايه‌اي است از اسير شدن در دست ستمگر، سپرده شدن امور به دست مسؤولان سخت گير و مقرراتي، افتادن سر رشته كارها به دست اشخاص خسيس، محتكر و گران فروش .

 

• آب به امام نمی‌دهند و آتش به یزید:

مثل به فرومایگی، خساست و نیز عدم گرایش فرد به حق یا باطل اشاره دارد و کنایه از آدم خسیس و تنگ چشمی است که نه عشق و ارادت به امام حسین (ع) او را وادار به انفاق می‌کند و نه نفرت از یزید و شبیه به این مثل است: «از دستش آب نمی‌چکد.»

 

• پسر طوعه است

طوعه بانوي با ايماني بود كه مسلم بن عقيل را به خانه اش برد و به او پناه داد. بلال،‌ پسر طوعه، از اين راز آگاه شد و به نيروهاي ابن زياد خبر داد. در تعزيه مسلم، بلال به امير مي‌گويد: بده تو مژده پادشاه كل جهان ! كه آورم خبر از مسلم اندرين سامان بدان اميد كه مسلم بود به خانه ما چو گنج جاي نمود، در آشيانه ما كلمه‌ پسر طوعه يادآور آن واقعه است و به جاسوسي، خيانت، نامردي و تهمت اشاره مي‌كند. مگر من پسر طوعه هستم؟ گونه‌ديگر اين مثل است كه شخص هنگام دفاع و رفع تهمت از خود به كار مي برد.

 

• هم طبل يزيد است وهم علمدار حسين !

در گذشته برخي از تعزيه خوانان در دو نقش بازي مي كردند .گاه نقش حضرت ابوالفضل (ع) داشتند و زماني نقش طبل يزيد . مثل ـ كه در آن امرريشه دارد ـ به نفاق و دورويي اشاره مي‌كند و درباره‌ي دو دلاني كه نمي‌توانند دل به يك سمت سپرده ، در صف نيكان يا بدان قرار گيرند ، به كار مي‌رود .

 

• هم نذر حسين (ع) است و هم شام شب بچه

اين عبارت از مثل‌هاي افغاني است و در مواردي كه آنچه به سبب نياز ، اشتباه يا هديه دادن از كف مي‌رود ،اداي نذر شمرده ميشود ، به كار مي‌رود .

مانند :الف : روغن ريخته نذر حضرت عباس (ع) 

ب : خدا كشته را به قرباني حساب مي‌كنند .

 

• همه‌ي ماه‌ها خطر دارد ، بدنامي‌اش صفر دارد .

مؤمنان صفر را ـ به دليل شهادت رسول خدا (ص) ،اربعين شهداي كربلا وبازگشت اسيران ـ ماهي شوم وآكنده از خطر وتباهي مي‌دانند ، بدين سبب ، هلال آن را رؤيت نمي‌كنند ، در انتظار پايانش به سر ميبرند و در آن صدقه‌ي بسيار مي‌دهند .مثل بدين امر نظر دارد وبراي بيان عدم پذيرش سخن يا كاري به كار مي‌رود.

«همه‌ي ماه‌ها خطر داره 

بدنامي ماه صفر داره »

عبارتي ديگر از اين مثل شمرده مي شود.

سه شنبه 4 مهر 1396  4:48 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
دسترسی سریع به انجمن ها