پرده اول: مرد عبادت
منتظر فرارسیدن لحظه ی نماز و عبادت بود تا از قفس تنگ دنیا رها شود و تا ملکوت پر کشد. همه اینگونه توصیفش می کردند: همانا حسن بن علی (ع) وقتی وضو می ساخت و آماده نماز می شد، رنگش دگرگون می گردید و بند بند وجودش می لرزید. آن قدر عجیب بود این تحولش که امام صادق(ع) می فرمودند: « حسن بن علی(ع) وقتی به نماز می ایستاد، تن مبارکش در مقابل پروردگار می لرزید و هرگاه که یاد بهشت و جهنّم می نمود، چون مارگزیده، مضطرب و پریشان می شد و به خود می پیچید.» (1)
از حال و هوایش سوال کردند و علت دگرگونی را از ایشان پرسیدند و امام حسن(ع) فرمودند: «سزاوار است کسی که در پیشگاه خداوند عرش می ایستد، رنگش پریده و بند بند اعضایش بلرزد.»(2)
روزی شخصی مهمان حضرت مجتبی(ع) بود. وقت نماز شد. امام(ع) از اتاق بیرون رفتند تا وضو بگیرند؛ مرد نیز آماده شد تا نماز بخواند. مرد میهمان در آستانه در اتاق، حال تضرع و زاری مولایش را در نماز دید و مو بر اندامش راست شد. او جلو آمد و پرسید: چرا اینطور شده اید؟ امام حسن(ع) فرمودند: «کسی که می خواهد به پیشگاه الهی وارد شود، می بایست چنین دگرگون شود». (3)
پرده دوم: نیکوترین لباس
برای ایستادن در محراب عبادت بهترین و زیباترین لباس هایش را بر تن می کرد، علت این کار را از ایشان پرسیدند، امام حسن(ع) فرمودند: «خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد. از این رو در هنگام راز و نیاز با خدای خویش، لباس زیبایم را می پوشم؟ (4)در حالی که خداوند فرموده است: هنگام مسجد رفتن، زینت خود را برگیرید».(5)
پرده سوم: جلب رضایت معبود
مرکب خوب و رام زیاد داشتند اما فاصله ی مدینه تا مکه را زیر اشعه های چون نیزه ی خورشید بیابان پیاده می رفتند. حالا نه یک بار بلکه 25 بار. هدفش فقط یک چیز بود، رضایت معبود.(6)
پرده چهارم: امام عابد و زاهد
امام صادق(ع) جد بزرگوارشان را این طور توصیف می کنند:
«امام حسن بن علی بن ابی طالب(ع) در زمان خود عابدترین، زاهدترین و بهترینِ مردم بود؛ و با پای پیاده و برهنه حجّ انجام می داد؛ و هرگاه از مرگ سخن گفته می شد، گریه می کرد و هرگاه ذکری از قبر به میان می آمد، می گریست. و زمانی که از قیامت نام برده می شد، اشک می ریخت. و زمانی که از گذشتن پل صراط سخن به میان می آمد؛ گریه می کرد؛ و هنگامی که عرضه شدن (اعمال) بر خدا به میان می آمد، از هوش می رفت به نحوی که همه چیز از ذهن و نظرش پوشیده می شد.»(7)
پی نوشت:
1. داستانها و حکایت های نماز چهارده معصوم(ع)، عباس عزیزی، ص 87، به نقل از بحارالانوار، ج 84، ص 158.
2. موسوعة کلمات الامام الحسن (ع)، ص 268.
3. داستانها و حکایت های نماز چهارده معصوم(ع)، عباس عزیزی به نقل از عدة الداعی، ص 180.
4. موسوعة کلمات الامام الحسن(ع)، ص 296.
5. اعراف، آیه31
6. داستانها و حکایت های نماز چهارده معصوم(ع)، عباس عزیزی، به نقل از خاندان وحی، ص 323.
7. اعلام الهدایة، ج 4، ص 33، به نقل از امالی صدوق، ص 150 و بحارالانوار، ج 43، ص 331.