0

3 ـ سكوت

 
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

3 ـ سكوت

برخى نيز در برابر اعلام امام عليه‏ السلام سكوت مى‏كردند امّا اين كه سكوت آن‏ها به معناى تأييد بود يا نه، در روايات به آن اشاره‏ اى نشده است كه در اين موارد بايد به سياق روايت و روح آن توجّه كرد حداقل اين است كه از اعلام پذيرش اين افراد در روايت خبرى نيست. مانند محمد نوفلى كه مى‏گويد «نزد (امام) رضا عليه‏ السلام رفتم و او در منظره‏ى اربق بود. سلام دادم و نشستم و گفتم: فدايت شوم! مردم گمان دارند پدرتان زنده است (او امام آخر بود و شما امام نيستيد).
فرمود: دروغ مى‏گويند خدا لعنت‏ شان كند! اگر زنده بود ميراثش تقسيم نمى‏شد و زنانش ازدواج نمى‏ كردند. لكن خداوند مرگ را چشاند، همان طور كه على بن ابى طالب عليهماالسلام چشيد. گفتم: مرا چه امر مى‏كنى، فرمود: بر تو باد بر محمّد پسرم، من به سوى سرزمينى مى‏روم كه برگشتى ندارد. به سوى قبرى در طوس و دو قبر در بغداد، گفتم: اولى را شناختم ولى دومى چيست فرمود: به زودى خواهى دانست، سپس فرمود: قبر من و هارون چنين خواهد بود سپس دو انگشت را به هم چسباند.» (23) 

- پاورقی -
 

چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395  10:53 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها