در روز جمعه، اول ماه رجب سال 1357 هجری، در شهر مدینه، فرزندی متولد شد که او را محمد نامیدند. مادرش فاطمه دختر امام حسن(ع) و پدرش امام سجاد(ع) بود. از این جهت، نخستین امامی بود که هم از نظر پدرو هم از نظر مادر، فاطمی و علوی بود. چند سال از زندگی خود را همراه جد بزرگوار خویش، امام حسین(ع) سپری کرد و در واقعه کربلا، چهر سال و در هنگام وفات پدر بزرگوارش، 39 سال داشت. مدت امامت آن حضرت هجده سال و در ایام امامت خویش، با ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک هم عصر بود. در زمان خلافت هشام، سال 114 هجری در 57 سالگی به شهادت رسید و در قبرستان بقیع، در کنار پدر و جد مادری خود امام حسن مجتبی(ع) دفن شد.
پایه گذاری نهضت علمی
با این که آغاز امامت آن حضرت با خلافت ولید بن عبدالملک همراه بود و در شرایط نامساعد اجتماعی قرار داشت، اما توانست نهضتی علمی را پایه گذاری کندکه تا آن زمان، در اسلم بی سابقه بود. معارف پردرج اسلام، به خاطر ممنوعیت نشر احادیث که تا آن زمان نیز ادامه داشت، کم کم به دست فراموشی سپرده میشدو محصولات وابستگان به خلفای وقت، جایگزین آنها میشد؛ ولی امام باقر(ع) با دوراندیشی و تحمل مشکلات بسیار، توانست مقدمات تأسیس یک دانشگاه بزرگ اسلامی را پایهریزی کند آن حضرت که در تمام صفات والای انسانی، سرآمد روزگار خود بود، توانست شیفتگان علم و فضیلت را سراسر جامعه اسلامی آن روز، دور خود جمع کند و آنقدر ورایات واحادیث و آثار علمی در زمینه مسائل و احکام و تفسیر و تاریخ اسلم و انواع علوم از ایشان به یادگار مانده که ازهیچ یک از امامان معصوم، جز فرزند بزرگوارش امام صادق(ع) دیده نشده است. گروهی از اصحاب پیامبر(ص) و تابعین و دیگر طالبان علم، از محضر درس او بهره میگرفتند که شیخ طوسی(ره) در رجال خود، نام 468 نفر از آنان را آورده است. بسیاری از بزرگان اهل سنت، همچون ابوحنیفه، مالک بن انس، حمد بن ادریس شافعی، زیاد بن منذر نهری، اوزاعی زهری و ابن مبارک، از محضر درس آن حضرت، استادههای فراوان بردهاند. کتابها و نوشتههای دانشمندان و مفسران و مورخان اهل تسنن، همچون طبری، خطیب بغدادی، ابونعیم اصفهانی و کتبی مانند: «موطأ» مالک، سنن»، بن داوود، «مسند»، ابی حنیفه، «مسند» مروزی، «تفسیر نقاش»، «تفسیر زمخشری» و دهها کتاب دیگر که از مهم ترین کتب اهل تسنن هستند، سرشار از سخنان ارزشمند آن حضرت میباشند.[68]
نام و نشانه ها
امام پنجم شیعیان، همنام رسول خدا و تنها کنیهاش ابوجعفر است. نویسندگان، هفت لقب معروف برایمحمد بن علی(ع) ذکر کردهاند؛ باقرالعلوم، شاکر،هادی، امین، صابر، اهد وشبیه و از همه معروفتر باقرالعلم است که این لقب زیبا از سوی خدای سبحان و رسولخدا برای حضرت برگزیده شد. محمد بن علی از نظر دانش به مقامی رسیدکه خدای سبحان، وی را باقرالعلم یعنی شکوفاکننده علم دین و نمایان سازنده دانش نامید . حتی این لقب زیبا رد کتابهای آسمانی پیش از قرآن نیز دیده میشود.
1. حبیب الله احمدی، امام باقر(ع) الگوی زندگی، انتشارات فاطیما، چاپ دوم، 1385، ص24.
تربیت
مربیان لایق وشایسته، نقش محوری در افراد ایفا میکنند. اندیشههای بلند و عرشی و دامنهای پاک مربیان، همواره تربیت یافتگان را به مراحل اوج انسانی عروج میدهد. محمد بن علی(ع)، دوران کودکی خویش را افزون بر سایه پر مهر پدری، در جوار حسین بن علی(ع) سپری کرد و از رفتار او، آزادگی وسترگی آموخت. امام باقر(ع) در زمره افرادی استکه حادثه کربلا را از نزدیک مشاهده کرد؛ پس از آن، در آغوش پر مهر سیدالساجدین و مادر پاک دامنش که سرآمد همگان بود، به سر برد.اندیشههای زلال وحیانی، مقاومت، منش، بزرگی، عزت نفس، پاکی و عبودیت در پیشگاه خدا، درسهایی است که محمد بن علی(ع) از پدر گرفت و در اندیشه، چنان بلند و تیز پرواز شد که هیچ تیز پروازی به بلندای آن نرسید و در رفتار، آن گونه سترگ و مقاوم بود که هیچ حادثه تلخ و ناگواری، را از صراط مستقیم انحراف نداد.[69]
دانش و آگاهی
امام باقر(ع) از دوران کودکی، شکافنده دانشها شناخته شده بود؛ تا آن جا که در ستایش دانش او، شاعران، قصیدهها سروده و نویسندگان، قلمفرساییها کرده اند. مردم، به ویپه دانشوران، شیفته نام و آوازه او بوده اند واین علاقه در بین مردم عراق، بیشتر به چم میخورد. هشام بن عبدالملک ـ خلیفه وقت ـ او را در مسجدالحرام دیدغ در حالی که بر دست غلامش تکیه کرده بود. از او پرسید: آیا او همان کسی است که مردم عراق بهتزده علماش هستند؟ غلام پاسخ داد: آری. خلیفه به غلام دستور داد امام را برای پاسخ به پرسشهای خلیفه فرخواند. خلایفه پرسشها را مطرح کرد. امام به گونهای پاسخ دادکه هشام خاموش ماند و هیچ نگفت.
بحارالانوار، ج 46، ص 332.
پاسداری از اندیشه ها
امام باقر(ع) در زمانی زندگی میکرد که از یکسو، نقل و کتابت احادیث پیامبر ممنوع شده بود و از سوی دیگر، احادیث ساختگی، دهان به دهان میگشت.
فرقههای گوناگون سر برآورده و دین را با سلیقه خود تعریف میکردند. یهودیان و مسلمانانی که یهودی بوده و ناگزیر، اسلام را پذیرفته بودند، دین را به سمت آموزههای تحریف شده یهودی بردند. تجمل و خوشیخواهی در میان مسلمانان رایج شده بود؛ در حالی که بحران اقتصادی گریبانگیر جامعه بود و فضاهای تنگ سیاسی، مزید بر علت. در این میان، امام باقر(ع) میکوشید فهم درستی از دین ارائه دهد. احادیث پیامبر و امامان پیشین را احیا کند، از انحرافات جلوگیری نماید و این اهداف، پایه گذاری نهضتی بزرگ را میطلبیدکه امام باقر(ع) با تربیت شاگردانی فراوان از اقصا نقاط جامعه اسلامی به آن همت گماشت و فرزند بزرگوارش، آن را به بار نشاند.
شبهاتی عظیم درباره خداوند در ذهن مردم بود که درباره او، اندیشه مرئیت، جسمانیت، تشبیه و غیره قائل بودند. بخش مهم از اوقات تدریس و تعلیم امام باقر(ع)، صرف این شد که اعتقادات مربوط به توحید را در مردم اصلاح کند.
علی قائمی، فجر دانشها، انتشارات امیری، چاپ اول، زمستان 1376، ص 352.
دستاوردهای زندگی امام باقر(ع)
این امام بزرگوار، مبانی عقیدتی و باورهای دینی جامعه اسلامی را استوار کرد به نقد و تخطئه اندیشههای انحرافی و باورهای نادرست راه یافته در قلمرو اسلامی پرداخت. فرهنگ فقهی و احکام شریعت را گسترش داد، با روهای غلط در کار اجتهاد و استنباط احکام فقهی مبارزه کرد، جامعه شیعی را به سوی اندیشههای ناب اسلامی هدایت فرمود، تشکیلات شیعی را از خطر انهدام و نابود شدن در زیر چرخهای حاکمیت استبدادی امویان حفظ کرد و به جامعه اسلامی در زمینههای عبادت، زهد، کار و تلاش، علم، اخلاق و حضور مفید و سازنده در اجتماع، الگوهای عملی را شناساند.
امام باقر، جلوه امامت در افق دانش، تحقیق گروه تاریخ اسلام، نگارش: احمد ترابی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1375، ص 22.
چراغ راه در پرتو کلام پیشوای پنجم
«کسی که واعظی درونی نداشته باشد موظعههای مردم سوید به او نمیرساند».
بحارالانوار،ج 78، ص 173.
«با راست کرداری، خود را برای خداوند بیارای».
هادی ربانی و سیدمحسن موسوی، آینه یادها، دارالحدیث، قم، 1381، ص 233.
«بردباری توام با پاداش، از هر دو چیزی که با یکدیگر مخلوط شوند بهتر است».
شیخ مفید، الارشاد، ترجمه محمدباقر ساعدی، انتشارات کتاب فروشی اسلامیه، چاپ سوم، 1376، ص 517.
«گرفتاری مردم، برای ما از هر چیزی بزرگتر و دشوارتر است؛ زیرا اگر آنان را به راه حق بخوانیم دعوت ما را نمیپذیرند و اگر به حال خود بگذاریمشان، دیگران نمیتوانند آنها را هدایت کنند.
همان، ص 518.
«هر کس در هر پنجشنبه سوره مائده تلاوت کند، هیچگاه ایمانش با شرک آمیخته نمیشود».
بحارالانوار، ج 92، دارالحدیث العربی، بیروت، ص 273.
«فضیلتی چون جهاد نیست و جهادی چون مبارزه با هوای نفس نیست».
محمدعلی کوشا، سیره و سخن پیشوایان، انتشارات سوره، مهر، چاپ چهارم، 1383، ص 197.
«تو را به پنچ چیز سفارش میکنم: 1. اگر مورد ستم واقع شدی، ستم مکن.
2. اگر به تو خیانت کردند، خیانت مکن،
3. اگر تکذیبت نمودند، خشمگین نشو،
4. اگر مدحت کردند، شاد نباش.
5. اگر نکوهشات کردند، بیتابی مکن!»
همان، ص 198، به نقل از تحف العقول، ص 284.
«دانشمندی که از علمش استفاده شود، از هفتاد هزار عابد بهتر است».
همان، ص 199، به نقل از تحف العقول، ص 294.
چراغ راه
عبدالله ملکی
«همواره علما و دانشمندان را در برابر ابوجعفر محمد(ع)، حقیر و کوچک میدیدم؛ چنان که حق نفس کشیدن به خود نمیدادند، یا آنکه آنها را در برابر دیگران این گونه ناتوان مشاهده نمیکردم».
شیخ مفید، الارشاد، ترجمه محمدباقر ساعدی، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، چاپ دوم، 1376، ص 510.
ابوزهره ـ از بزرگان اهل سنت ـ
«اوکر خدای از وی خونود باد، مفسر قرآن، مبین فقه اسلامی، درک کننده حکم خدا و امر و نهی او بود».
علی قائمی، فجر دانشها، حضرت امام محمدباقر(ع)، انتشارات امیری، چاپ اول، 1376، ص 80.
ابن خلکان
باقر(ع) عالم و آقای بس بزرگی بود، به او باقر میگفتند؛ زیرا علم را میشکافت، حقیقتش را آشکار ساخته و آن را توسعه میداد».
فضایل وس یره چهارده معصوم در آثار استاد علامه حسین زاده آملی
جابر جعفی
«ابوجعفر، هفتاد هزار حدیث برای من روایت کرد».
محمدعلی کوشا، سیره و سخن پیشوایان، انتشارات سوره مهر، چاپ چهارم، 1383، ص192.
زلال قلم
او که میآید...
مدین، شهر آرزوهای دور و دراز، شهر خاطرات تلخ و شیرین دور و نزدیک، شهر اشهد ان محمد رسول الله و در عین حال، مأمن غریبانههای تاریخ هجری قمری، امروز دارد نفس تازه میکند. دارد تازه میشود این شهر با بشارت میلاد. در دورهای که سخنان پیامبر را در پستوها پنهان کردهاند و یا به دهان شعلههای برافروخته خشم و عناد سپردهاند. در روزگاری که شهر از اختناق و سیاهی، جان به لب آورده و معصومیت دارد تازیانه بی گناهی خود را میخورد. مژده میلاد میآید. ملائک، آمدن کسی را جار میزنند که همنام پیامبر است و فرزند دعا و نیایش، ملائک، به شوق آمدنش، سوره نور را در گوش کوچه پس کوچهها زمزمه میکنند. سلام و درود خدا در کائنات میپیچد؛ ب بشارتی که: آری مردم! امروز کسی میآید که جهل شما را به آگاهی میرساند.
او که بیاید، علم به کمال میرسد و شک و گمان، جایش را به یقین میسپارد. او که نامش، ستوده شده کتابهای پیشین است و اصالتاش از دو سو به درخت دیرسال طوبی میرسد و به پیامبری که یک چند در کوچههای این شهر قدم زد و با شما خندید و گریست.
آی مردم! محمد امروز شهر، از افلاک به خاک میآید تا شما را به معراج دانش و بینش ببرد محمد امروز شهر، باقرالعلوم قرنهای پس و پیش کائنات است؛ مرد کوچههای بنیهاشم و یاس جا مانده در خاطرات. وارث نالههایی که در چاهها و پای درختان خرما بازماندهاند. این مرد، وارث غربت شهر است که امروز مژده آمدنش را در گوش آب و خاک میخوانیم.
نام زلال تو
رقیه ندیری
غریب یعنی تو
که حتی کلمات
غریبگی میکنند
با نامت
ذهنهای شفاف
هنوز به دخرشش تو نرسیده اند
شاعران امروز
در رثای تو مانده اند
یا باقرالعلوم
و من شعر گفتن نمیدانم
که تاریک خانه اندیشه ام
تصویر تو را کم میآورد
کم میآورم
کلام را
گم میکنم
و گنگ میشوم
آوردهاند که ...
کینه توزی که از اصحاب شد
مرد شامی، با این که کینه اهل بیت در سینه اش موج میزد، همواره در مجلس امام باقر(ع) حاضر میشد. وی روزی به حضرت گفت: شرکت من در جلسه شما به خاطر علاقه ام به شما نیست که من کینه توزترین فرد نسبت به اهل بیت هستم. اما شیرین سخنی و ادب و اخلاق تو مرا جذب کرده است. امام(ع)، مهربانی و لطف خود را نسبت به او افزود تا این که آن مرد دست از دشمنی برداشت و از دوستان حضرت شد. حتی هنگام مرگ، وصیت کرد که باقرالعلوم بر وی نماز بخواند.
حبیب الله احمدی، امام باقر الگوی زندگی، انتشارات فاطیما، چاپ دوم، 1385، ص 81.
آنها را راضی کن
یکی از بزرگان قبیله نخع به حضور امام باقر آمد و عرض کرد: من از زمان حکومت حجاج، (استاندار عبدالملک) پیوسته فرماندار حکومت اموی بوده ام؛ آیا توبه من پذیرفت میشود؟ امام سکوت کردند اما دوباره سوال خود را تکرار کرد. امام فرمود: خیر مگر این که حق صاحبان حق را بپردازی و آنها را راضی کنی.
محمود اکبری، برگهای زرین، شفق، 1378، ص 82؛ اصول کافی، ج 2، ص 331.
نیکی دنیا، رسیدگی به برادران است
یکی از خدماتکاران امام میگوید: برخی از دوستان و آشنایان امام باقر(ع) به میهمانی آن حضرت میآمدند و از نزد وی بیرونی نمیشدند مگر این که امام از آنها به نحو احسن پذیرایی میکرد حتی گاهی به آ«ها پول یا لباس هدیه میداد.
گاهی من با امام در این باره سخن میگفتم که خرج خانواده شما سنگین است و از نظر درآمد وضع متوسطی دارید (بهتر این استکه درپذیرایی از دوستان و مهمانان؛ با احتیاط بیشتری رفتار کنید!) اما امام میفرمود: نیکی دنیا، رسیدگی به برادران و دوستان و آشنایان است.
احمد ترابی، امام باقر(ع)، جلوه امامت در افق دانش، انتشارات آستان قدس رضوی، چ اول، 1373، ص 217.
نظر شما چیه؟
1. موقعیت سیاسی زمان امام باقر را تشریح کنید.
2. نقش مام باقر را در دوران حکومت آخرین خلفای اموی یان کنید
3. چند تن از دانشمندان تربیت شده امام باقر را معرفی کنید.
4. امام باقر(ع) چرا به شام دعوت شد و نتیاج این دعوت چه بود؟
5. روش امام باقر(ع) که در دوران خفقان به سر میبرد در تبلیغ معارف دینی چگونه بود؟
6. بیشتر مناظرههای امام باقر0ع) در حول چه محوری بود؟
7. اگر بخواهیم برای هر یک از پیشوایان ویژگی خاصی در نظر بگیریم که او را از دیگر امامان متمایز میکند، چه ویژگی غیر از دانش برای امام باقر میتوان بیان کرد؟
8. وضع اقتصادی جامعه اسلامی در زمان امام باقر(ع) چگونه بود و امام بیشتر از چه راهی امرار معاش میکرد؟
کتابستان
1. راویان مشترک فریقین از امام محمدباقر(ع)، به کوشش مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، واحد تاریخ و سیره اهل بیت(ع) تدوین شده است. نکته قابل دقت در این کتاب کم حجم، این استکه آن دسته از راویان شیعه را برگزید که علمای اهل سنت هم آنها را توثیق کردهاند از آنجا که این نکته هدف اصلی برای چاپ این کتاب بوده است سعی شده از اقوال علمای اهل سنت بیشتر استفاده شود. این کتاب در شهریور 1373 به چاپ رسیده است.
2. امام باقر، جلوه امامت در افق دانش، تحقیق از گروه تاریخ اسلام، نگارش: احمد ترابی، چاپ موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1375؛ این کتاب در پنج فصل تدیون شده که سرفصلهای آن: 1. اجمالی از ولادت تا رحلت. 2. زندگی علمی امام. 3. زندگی سیاسی امام زندگی اجتماعی امام. 4. امام باقر(ع) در محراب عبادت و نیایش و 5. حکمتها و درسهایی از امام باقر(ع) میباشد.
3. در مکتب فجر دانشها حضرت امام محمدباقر(ع)، به قلم دکتر علی قائمی، انتشارات امیری، چاپ اول، زمستان 1376، این کتاب در 20 بخش و ریز موضوعات مربوط به هر بخش طراحی و چاپ و در کل، منبع تحقیقی خوبی به شمار میرود؛ زیرا نویسنده تلاش کرده همه مباحث مربوط به زندگی این امام همان را در آن بگنجاند.
4. زندگانی حضرت امام محمد باقر(ع)، گزیده از منتهی الآمال محدث قمی، به کوشش رضا استادی، ناشر: دفتر نشر برگزیده، چاپ اول، 1380؛ ویژگی این کتاب مختصر و مستند بودن آن است.
این کتاب که در 6 فصل نوشته شده، ولادت، نام و کنیه امام، مختصری از فضایل و مناقب او، پارهای از معجزات حضرت، مواعظ و کلمات قصار، وفات و اولاد آن حضرت را بیان میکند.
پی نوشت:
[68]. جواد قیومی اصفهانی، صحیفه امام باقر(ع)، چاپ و نشر دفتر انتشارات اسلامی، زمستان 1381، صص 9 ـ11.
[69]. همان، صص 26 ـ 27.
مجله:اشارات - شماره 110
رقیه ندیری