0

عرفان‌های کاذب؛ نسخه غرب در درمان عطش مردم به منجی

 
meysam1200
meysam1200
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1394 
تعداد پست ها : 596
محل سکونت : فارس

عرفان‌های کاذب؛ نسخه غرب در درمان عطش مردم به منجی

باورداشت ظهور یک نجات دهنده بزرگ و رفع کاستی‌ها و مشکلات جامعه بشری و برچیده شدن بساط ظلم و تبه‌کاری از میان انسان‌ها، منحصر به شرقی‌ها و یا ادیان نیست؛ بلکه این یک اعتقاد عمومی و جهانی است که به شکل‌های مختلف، در عقاید و اندیشه‌های اقوام گوناگون دیده می‌شود. این حکایت از ریشه‌دار بودن و فراگیری اندیشه "منجى گرایى" در کلّ جهان است. البته باید خاطرنشان کرد، این اعتقاد چنان که در میان شیعه بسیار عمیق، عینی و راهبردی است، در بین بیشتر مکاتب و اقوام به عنوان آموزه‌ای اصیل و بنیادین مطرح نیست و به عنوان باوری فرعی و احتمالی تلقّی می‌شود. در واقع شیعه با اندیشه "مهدویت" زنده و پویا است و با آن زندگی می‌کند و نفس می‌کشد و آن را رکن اساسی، اعتقاداتش می‌داند؛ امّا در میراث مکتوب و شفاهی بیشتر ملل و ادیان، تنها اشاراتی گذرا به آن شده و مطالبی اجمالی درباره آن طرح گشته است. این اعتقاد، هنوز به عنوان باوری اثرگذار و یقینی تبدیل نشده و جایگاه استراتژیک خود را نیافته است! با این حال همین اشارات و بیانات نیز، نشانگر فراگیری و ریشه دار بودن اندیشه "ظهور رهایى بخش بزرگ" و حقانیت و درستی آن است.
گفتگو با حجت الاسلام حمیدرضا مظاهری سیف، مسئول موسسه علمی پژوهشی بهداشت معنوی به واکاوی عنصر مقاومت در جامعه مهدوی و راهکارهای غرب برای مبارزه با این فرهنگ می پردازد.

 

اتخاذ چه راهکارهایی و کدام سبک رفتاری زمینه ساز ظهور است؟

با توجه به اینکه در عصر غیبت به سر می‌بریم، مسئله مهمی که پیش روی ماست این است که چگونه می‌توان زمینه های ظهور را بیشتر فراهم کنیم و در جلو افتادن زمان فرج امام زمان (عج) تاثیر بگذاریم، این یک عنوان اساسی است که هر انسان معتقد به امام زمان (عج) و معتقد به ظهور و منجی جهان، خود را با آن روبرو می‌بیند؛ وقتی این سوال را مطرح می‌کنیم که ما چه نقشی در ظهور امام زمان (عج) می‌توانیم داشته باشیم خواه ناخواه صحنه مبارزه با ظلم پیش روی ما آشکار می‌شود، براساس آنچه در جوامع روایی ما آمده است در آستانه ظهور، ظلم فراگیر می‌شود و جهان مملو از ظلم و جور می‌شود و با آمدن امام زمان (عج) همانگونه که سراسر دنیا از ظلم و جور سرریز شده بود، پر از عدل و داد می‌گردد؛ این ظلم پیش از ظهور جایگاهش کجاست؟! و چه نسبتی با آن داریم؟! و چگونه می‌توان نقطه ای برسد که ظهور اتفاق بیافتد؟! قاعدتا زمینه سازی ظهور به این معنا نیست که مومنین به سپاه ظالمان بپیوند تا ظلم فراگیر شود و ظهور محقق گردد، بلکه نقطه اساسی در اینجاست که ظلم همیشه در لباس تزویر آشکار می‌شود، ظلم گاهی اوقات با آن استکباری که دارد دیگران را به تسلیم و انقیاد در مقابل خودش وادار می‌کند و باعث می‌گردد که عده ای کنار آمدن با ظلم را عدالت و انصاف بپندارند و این مسئله، مسئله خطرناکی می‌باشد و ما باید این لباس تزویر برپیکر ظلم را تشخیص دهیم.

موضع غرب برای مبارزه با فرهنگ مهدویت چیست؟

درحال حاضر غرب در پی این است که بدل‌هایی را برای منجی و ظهور ارائه دهد و گشایش گره های زندگی مردم دنیا را در تعالیم این منجی های بدلی تبلیغ و ترویج می‌کند؛ مردم دنیا خسته و ناامید در پی منجی هستند و نظام سرمایه داری تدبیری را اندیشیده تا برای این موضوع گزینه هایی را در قالب عرفان های کاذب که از طرف ابرقدرت‌ها از ایشان حمایت می‌شود را به عنوان منجی معرفی کند، لذا شاهد شعار واحد از طرف این منجی های بدلی هستیم و آن شعار واحد این است که انسان‌ها با تکیه بر قدرت و خلاقیت درونی خویش می‌توانند عصر جدیدی را بیافرینند و در واقع این نگرش بدلی و جایگزین که به اسم عرفان و معنویت در دنیا تبلیغ می‌شود می‌خواهد بگوید که دوران دین گرایی گذشته است و ادیان الهی نمی‌توانند مشکلات بشری را حل کنند.
در این تفکر باید بشر به یک معنویت درونی دست پیدا کند که متکی بر خلاقیت، عشق و محبت بین انسان‌ها و ایجاد یک جهان یکپارچه هست و با استفاده از همین نیرو های انسانی و تکیه بر عشق و روابط انسانی و انسان گرایی آینده خویش را بسازد و این شعار واحدی است که در عرفان‌ها و جنبش‌های معنوی نوظهور سروده می‌شود و به نام دین و معنویت معرفی می‌گردد و پیشنهاد واحد آن‌هاست که انسان می‌تواند با تکیه بر خلاقیت های درونی خودش فارغ از خدا و دین و تعالیم ادیان به دنیای جدیدی دست پیدا کند و عصری که دیگر در آن دین نیست ظهور می یابد و تنها مردم با تکیه بر عشق و محبت و قدرت های درونی خودشان دنیای نویی را می سازند و این مطلب چند سالی هم در کشور خودمان به خصوص از سوی جریان انحرافی که سعی می‌کرد در دولت نیز نفوذ کند پیگیری می‌شد و سال‌ها قبل از آن هم در قالب عرفان های کاذب در کشور مطرح شده بود و در حال حاضر به خصوص از پایان سال 2012 این شعار در سراسر دنیا بسیار جدی مطرح شد و سازمان های وابسته با استکبار مجدانه روی این مسئله کار می‌کنند و افرادی را آماده می‌کنند تا در سراسر دنیا از طریق رسانه‌ها این تفکر را منتقل کنند و آینده بر اساس خط کشی های ایشان ساخته شود.

تعریف شما از جامعه مهدوی چیست؟
عنصر اصلی جامعه مهدوی مقاومت در برابر ظلم است و این عنصر تنها عنصری است که سایر ارزش‌ها، نمادها و هنجارهای فرهنگ مهدوی را می‌تواند نشان دهد، همه ارزش‌ها در جامعه مهدوی در حول محور مقاومت شکل می‌گیرد و در این فرهنگ هم چاره ای جز مقاومت نیست، البته ظلم قدرت دارد و ضربه هم می‌زند و اگر ما اجازه دهیم ظلم با ظاهری شکیل به مسیر خود ادامه دهد، این جامعه دیگر جامعه مهدوی نیست، بلکه یک جامعه ظلم پذیر و غیر منتظر و عافیت طلب است که اگر امام هم در بین این جامعه سر بریده شود صدایی از مردم به گوش نمی‌رسد! لذا فرهنگ مهدوی بر اساس ارزش بنیادین مجاهده و مقاومت شکل می‌گیرد.

حوزه های علمیه در نهادینه کردن فرهنگ مهدویت چه نقش و رسالتی دارند؟
قاعدتا کار حوزه‌ها تنقیح آموزه های دینی و نشر و ترویج این معارف است؛ حوزه در نهادینه کردن فرهنگ مهدویت باید به تبیین و تشریح جایگاه مقاومت در آموزه های دینی بپردازد، اما متاسفانه این اقدام به خوبی انجام نمی‌شود؛ حوزه عادت های علمی دارد و با سر فصل‌هایی که با ایشان خو گرفته است زندگی می‌کند؛ و نیاز به تغییراتی در این زمینه احساس می‌شود، تا با این تغییرات بتوان تحولی در علوم حوزوی و مباحث تبلیغی حوزه به وجود بیاوریم؛ لذا تبلیغ صرفا به گفتن احکام و مواعظ کلی اخلاق نیست، بلکه باید عادت‌ها را شکست و به واقعیات و نیازهای جامعه پرداخت.

دوشنبه 2 فروردین 1395  2:34 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها