اينك وقت آن رسيده است كه علل خوددارى امام سجاد (ع) از همكارى با شورشيان را مورد بررسى قرار دهيم. علل خوددارى امام را مىتوان چنين خلاصه كرد:
1- با ارزيابى اوضاع، و ملاحظه اختناق شديدى كه پس از شهادت امام حسين (ع) به وجود آمده بود، امام شكست نهضت مدينه را پيش بينى مىكرد، و مىديد اگر در آن شركت جويد، نه تنها پيروز نمىشود، بلكه خود و پيروانش نيز كشته مىشوند و باقى مانده نيروهاى تشيع از بين مىرود بدون آنكه نتيجهاى حاصل شود/
2- با توجه به سوابق عبدالله بن زبير، و نفوذى كه او در ميان صفوف شورشيان يافته بود، اين نهضت نمىتوانست يك نهضت اصيل شيعى باشد و امام نمىخواست امثال عبدالله بن زبير قدرت طلب، او را پل پيروزى قرار دهند/
3- چنانكه گذشت، شورشيان، عبدالله بن حنظله را به رهبرى خود برگزيده بودند و هيچ گونه نظر خواهى از امام نكرده بود. گر چه رهبران شورش افرادى صالح و پاك بودند و انتقادها و اعتراضهاى آنان نسبت به حكومت يزيد كاملا بجا و درست بود، اما پيدا بود كه اين حركت، يك حركت خالص شيعى نيست و در صورت پيروزى معلوم نيست به نفع شيعيان تمام شود/
گويا با توجه به اين گونه ملاحظات بود كه امام از ابتدا در شورش شركت نكرد، و يزيد كه اين موضوع را مىدانست و از طرف ديگر فاجعه كربلا در افكار عمومى براى او گران تمام شده بود، به «مسلم بن عقبه» توصيه كرده بود كه معترض على بن الحسين ع نشود/
مامن پناهندگان
وقتى كه بنى اميه را از مدينه بيرون كردند، مروان از امام خواهش كرد كه همسر و خانواده او در حرم امام باشند. امام نيز با بزرگوارى پذيرفت. از اينرو طى سه روز كه مدينه دستخوش قتل و غارت بود، خانه امام سجاد مامن خوبى براى پناهندگان بود و تعداد صد نفر زن با اعضاى خانواده خويش به منزل امام پناهنده شدند و امام تا آخر غائله از آنان پذيرايى كرد/
«مسلم بن عقبه»، پس از ختم غائله، على بن الحسين (ع) را خواست. وقتى كه حضرت حاضر شد او را نزديك خود نشاند و مورد احترام و تفقد قرار داد و سپس با بازگشت حضرت به خانه، موافقت كرد.(1)
----------------------------------
1-على بن عيسى، همان ماخذ، ص 319 - السيد المحسن الامين، اعيان الشيعه، تحقيق: حسن الامين، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1403 ه'.ق، ج 1، ص 630 و 633/
--------------------------
مهدى پيشوايى