دوران نوجوانی و جوانی، هم از نظر نوجوانان و هم از نظر والدین دورانی دشوار قلمداد می شود. این دوران مرحله ای پر کشمکش در زندگی است. چرا چنین است؟ نوجوانی پیش از هر چیز دوران تغییرات جسمانی، جنسی، روانی و شناختی و نیز تغییر در الزامات اجتماعی است. نوجوانان و جوانان علاوه بر کنار آمدن با همه این تغییرات رشدی، باید تلاش کنند تا هویتی برای خود کسب کنند.
نقش اصلی والدین در هدایت صحیح نوجوانان و جوانان ، فراهم کردن شرایط و امکانات مناسب آموزش، هدایت یادگیری نوجوانان به منظور کمک به رشد و تکامل همه جانبه آنان است.
یکی از مسائل مهم که نوجوانان و جوانان با آن رو به رو هستند،
مسئله شکل گیری هویت فردی است
. جستجوی هویت شخص نیازمند این است که فرد تشخیص بدهد برای او چه چیزهایی مهم و چه کارهایی ارزشمند است و نیز متضمن تنظیم معیارهایی است که وی براساس آنها بتواند رفتار خود و دیگران را هدایت و ارزیابی کند. در بسیاری از موارد لازم است که نوجوان شخصاً در مورد مسائل خود تصمیم گیری کند. در این تصمیم گیری نوجوان باید از استعداد، توانایی، امکانات و علائق واقعی خود آگاهی داشته و به درجه ای از خویشتن شناسی رسیده باشد.
نوجوانانی که می توانند نقش های اجتماعی و فردی متنوعی را ایفا کنند از لحاظ اجتماعی و عاطفی برای زندگی آتی مهیاترند.
هویت شغلی
هویت شغلی بخش مهمی از مجموعه هویت بیشتر افراد اعم از پیر و جوان را تشکیل می دهد. داشتن شغلی که ارزش اجتماعی داشته باشد و فرد به خوبی از عهده آن برآید در داشتن احساس ایمنی و هویتِ باثبات به او کمک می کند. برعکس اگر جامعه به افرادش بگوید که به آنها نیازی ندارد و اشتغال امکان پذیر نیست، در آنان احساس تردید و سرخوردگی ایجاد می شود. احتمال دارد که این افراد دچار سردرگمی در هویت شوند و حتی در بعضی از موارد به بزهکاری روی آورند ، ترک تحصیل کنند و هویت منفی پیدا کنند.
«اریک فروم» معتقد است که در انسان، ویژگی ها، نیازها و طبایع مشترکی وجود دارد که شرایط زندگی اجتماعی انسان باید به این نیازها پاسخ گوید تا تمایلات اساسی انسان که ریشه زیستی - روانی دارند به اشکال اجتماعی تجلی پیدا کنند، مانند هدف یابی و هدف جویی. یعنی فرد دوست دارد که هدفی داشته باشد و به دنبال همه چیز می گردد و این مجموعه تمایلات در جامعه رشد می کند.
مدرک گرایی
در جامعه امروزی ما در بسیاری از موارد ، مدرک گرایی حرف اول را می زند و برای به کارگیری افراد در مشاغل مختلف، مدرک به عنوان اولویت اول مد نظر است، به عنوان مثال اگر به آگهی های استخدام روزنامه ها دقت کنیم تقریباً همگی آنها برای مشاغلی که ارزش اجتماعی مورد پسند جوانان را دارد، مدرک دانشگاهی را به عنوان شاخص اولیه استخدام مدِنظر می گیرند و به همین دلیل است که جوانان ما تمام هدف زندگیشان تحصیل در دانشگاه است. ( البته به جز معدود کسانی که علم را به خاطر خود علم دوست دارند و در پی کسب آن هستند) نکته مهم دیگر این است که حتی جوانانی که به دانشگاه راه پیدا می کنند تا به گمان خودشان شغلی بهتر داشته باشند، پس از فارغ التحصیلی با مشکلات عدیده ای برای کسب شغل مواجه می شوند و در نتیجه در کسب پایگاه اجتماعی مناسب دچار تعارض می گردند. همین که جوان به دورانی می رسد که باید خودش را اداره کند، در مورد هدف های شغلی خود واقع بینانه تر فکر می کند.
نوجوانانی که می توانند نقش های اجتماعی و فردی متنوعی را ایفا کنند از لحاظ اجتماعی و عاطفی برای زندگی آتی مهیاترند.
در همین زمان است که تلاش می کند تا توانایی ها و امیدهای خود را با امکانات موجود وفق دهد. متأسفانه چندان امکاناتی هم برای کمک به این جوانان و نوجوانان فراهم نیست و به همین دلیل علایق شغلی یک جوان به صورتی غیر سیستماتیک رشد می کند و معمولاً تحت تأثیر والدین، پیشنهادهای دیگران و برخورد تصادفی با مشاغل مختلف و مشاغلی که دوستان به آن مشغولند، قرار دارد. چشم انداز شغلی نوجوانان و جوانان امروزی چیست؟ نرخ بیکاری جوانان افزایش بسیاری داشته است، نوجوانان و جوانانی که تحصیلات و مهارت های کمی دارند، ناچارند تاوان این ضعف ها را بپردازند؛ ولی حتی تحصیلات پیشرفته ضامن یافتن شغلی مناسب نیست و چشم اندازهای شغلی در مقایسه با سال های گذشته چندان خوب نیست.
نقش خانواده ها در استقلال فرزندان
والدین از عوامل مهمی هستند که می توانند به فرزندانشان کمک کنند تا از عهده آنچه لازمه مستقل شدن است، برآیند و به بزرگسالی توانا، متکی به خود و دارای تصویر مثبت از خود تبدیل شوند. نقش اصلی والدین در هدایت صحیح نوجوانان و جوانان ، فراهم کردن شرایط و امکانات مناسب آموزش، هدایت یادگیری نوجوانان به منظور کمک به رشد و تکامل همه جانبه آنان است. والدین برای آن که بتوانند این نقش را به نحو شایسته انجام دهند، باید تفاوت های فردی فرزندان خود را بشناسند. فرزندان والدین مستبد که صرفاً به فرزندان می گویند که چه باید بکنند و همچنین فرزندان والدین بی اعتنا که غیر مسئول و بی توجه هستند به مشکلات بسیاری دچار می شوند.