شبث بن ربعی شبانگاه نزد عبیدالله آمد تا رنگ گونه او را نتواند بخوبی تشخیص دهد. ابن زیاد به او مرحبا گفته و در نزد خود بنشاند و گفت: باید به كربلا روی، پس شبث قبول كرد و عبیدالله او را به همراه هزار سوار بسوی كربلا گسیل داشت.
حسين (ع) امروز كجاست ، چه ميكند و چه ميگويد؟
در روز پنجم محرمالحرام سال 61 هجرى قمرى عبیدالله بن زیاد مردی را به دنبال شبث بن ربعی فرستاد تا وی را به كربلا گسیل كند.
شبث بن ربعی در آن روز خود را به بیماری زده بود و قصد داشت كه ابن زیاد او را از رفتن به كربلا معاف كند ولی عبیدالله بن زیاد برای او پیغام فرستاد كه مبادا از كسانی باشی كه خداوند در قرآن فرموده است چون به مومنین رسند گویند از ایمان آورندگانیم و هنگامی كه به نزد یاران خود كه همان شیطانند، روند اظهار دارند ما با شماییم و مومنین را به سخره میگیریم و به او خاطرنشان ساخت كه اگر بر فرمان ما گردن مینهی و در اطاعت مایی، در نزد ما باید حاضر شوی.
شبث بن ربعی شبانگاه نزد عبیدالله آمد تا رنگ گونه او را نتواند بخوبی تشخیص دهد. ابن زیاد به او مرحبا گفته و در نزد خود بنشاند و گفت: باید به كربلا روی، پس شبث قبول كرد و عبیدالله او را به همراه هزار سوار بسوی كربلا گسیل داشت.
پس عبیدالله بن زیاد به شخصی به نام زحربن قیص با پانصد سوار ماموریت داد كه بر جسر(پل) صداه ایستاده و از حركت كسانی كه به عزم یاری امام حسین (ع) از كوفه خارج میشوند جلوگیری كند. فردی به نام عامربن ابی سلامه كه عازم بود برای پیوستن به امام (ع) از برابر زحربن قیس و سپاهیانش گذشت، زحربن قیس به او گفت: من از تصمیم تو آگاهم كه میخواهی حسین را یاری كنی بازگرد!
ولی عامربن ابی سلامه به زحربن قیس و سپاهش حملهور شد و از میان سپاهیان گذشت و كسی جرات نكرد تا او را دنبال كند. عامر خود را به كربلا رساند و به امام حسین (ع) ملحق شد تا به درجه رفیع شهادت نائل آمد او از اصحاب امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) بود كه چندین جنگ در ركاب آن حضرت شمشیر زده است.