0

اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

 
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

در این تاپیک به اشعاری از شاعران در وصف ماه های محرم وصفر می پردازیم

پنج شنبه 21 آبان 1394  5:44 PM
تشکرات از این پست
farnaz_s
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به:اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

ارباب روی نوکریِ من حساب کرد
با اینهمه گناه مرا انتخاب کرد

هرکس شنید ناله ی حی العزا
تا خویش را به روضه رساند شتاب کرد

دلشوره داشتم که نبینم محرمت
یکسال این فراق دلم را عذاب کرد

باز این چه شورش است که در خلق عالم است
نام حسین بار دگر انقلاب کرد

توبه شکسته ها همه گویند یاحسین
رب الحسین هرچه دعا مستجاب کرد

از کودکی حسینیه دار محرممیم
این روسیاه را خودش عالیجناب کرد

هرکس که ذره ذره به پای حسین سوخت
اورا خدا به وصل خودش کامیاب کرد

گریه غبار سینه ی من داده شستشو
این قلب خاک خورده چنان دّر ناب کرد

تفسیر دستگیریه تو از رسول ترک
کار هزار منبرو صد ها کتاب کرد

سینه برهنه ها همه از نسل عابسند
او کربلا طریق هی این وصل باب کرد

آید به گوش ناله ی محزون فاطمه
با اسم نام یک یک مارا خطاب کرد

ماه محرم آمد و پیچید بوی سیب
صلی علی الحسین و صلی علی الغریب

شاعر : قاسم نعمتی

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

پنج شنبه 21 آبان 1394  5:45 PM
تشکرات از این پست
farnaz_s
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به:اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

ارباب با وفا  سلام بر محرمت
ای حجت خدا  سلام بر محرمت
ذکر غم شما  بر صحن دل نشست
محبوب قلبها  سلام بر محرمت
عالم سیاه پوش  در ماتم تو شد
ای شاه سر جدا  سلام بر محرمت
هر لحظه از غمت  بی تاب شد دلم
سالار روضه ها  سلام بر محرمت
ای باعث وجود  معنای فضل و جود
ای معدن سخا  سلام بر محرمت
اشعار ما کجا  وصف شما کند
طوفان واژه ها  سلام بر محرمت
از داغ روضه ات  عالم حزین شده
ارباب ماسوا  سلام بر محرمت
آقای تشنه لب  فدای غریبیت
فرزند مرتضی  سلام بر محرمت
شوری بپا شده  با ذکر یا حسین
در مجلس عزا  سلام بر محرمت
باز این چه شورش است   ذکر مدام ما
شعر کتیبه ها  سلام بر محرمت
امشب نوشته شد بر روی قلب ما
حیّ عَلی اَلعَزا سلام بر محرمت

شاعر : اصغر چرمی

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

پنج شنبه 21 آبان 1394  5:45 PM
تشکرات از این پست
farnaz_s
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به:اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

ارباب با وفا  سلام بر محرمت
ای حجت خدا  سلام بر محرمت
ذکر غم شما  بر صحن دل نشست
محبوب قلبها  سلام بر محرمت
عالم سیاه پوش  در ماتم تو شد
ای شاه سر جدا  سلام بر محرمت
هر لحظه از غمت  بی تاب شد دلم
سالار روضه ها  سلام بر محرمت
ای باعث وجود  معنای فضل و جود
ای معدن سخا  سلام بر محرمت
اشعار ما کجا  وصف شما کند
طوفان واژه ها  سلام بر محرمت
از داغ روضه ات  عالم حزین شده
ارباب ماسوا  سلام بر محرمت
آقای تشنه لب  فدای غریبیت
فرزند مرتضی  سلام بر محرمت
شوری بپا شده  با ذکر یا حسین
در مجلس عزا  سلام بر محرمت
باز این چه شورش است   ذکر مدام ما
شعر کتیبه ها  سلام بر محرمت
امشب نوشته شد بر روی قلب ما
حیّ عَلی اَلعَزا سلام بر محرمت

شاعر : اصغر چرمی

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

پنج شنبه 21 آبان 1394  5:46 PM
تشکرات از این پست
farnaz_s
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به:اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

 باز محرم شد و لوای ماتم بپاست
ماتم سلطان عشق شهید کرب بلاست
به عرش و خلد برین فرقه کر وبیان
حلقه ماتم زده صاحب ماتم خداست
پیمبران سر ربه سر لباس نیلی به بر
شال عزای سیاه به گردن مصطفی است
موی کنان در زمین زنان ماتم زده
مویه کنان در سماء حضرت خیر النساء است
سفر نما از حجاز بساز ساز عراق
شور حسینی ببین بلند از نینواست
به قتلگه اندرآجلوه عشاق بین
یکی جدا دست او نشسته پیکان تیر
یکی زظلم عدو بریده سر از قفاست
حسین لب تشنه شد شهید در راه حق
به روز حشر و جزا خداش هم خون بهاست
به دشت کرب وبلا خون خدا ریختند
تربت پاکش از آن سجده گه ما سواست
خیام عصمت که بود گیسوی حورش طناب
گسسته از یکدگر زظلم آل زناست
نیست نشانی زشمر غیر پلیدی بلند
ببین رواق حسین چون حرم کبریاست
 

شاعر : سید احمد دهکردی

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

پنج شنبه 21 آبان 1394  5:46 PM
تشکرات از این پست
farnaz_s
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به:اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

دوباره در سرم شور جنون است
دوباره بر مشامم بوی خون است
فقط رمز ورود عشق بازی
حروف حا و سین و یا و نون است
***
دوباره اشك ها، سامان گرفته
مصیبت، راه بی پایان گرفته
برای گریه بر لب های خشك است
دو چشم ابر اگر باران گرفته

 

شاعر : حمید رمی

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

پنج شنبه 21 آبان 1394  5:46 PM
تشکرات از این پست
farnaz_s
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به:اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

هرچه داریم ز لطف مه ماتم داریم
نام ارباب به لب، نوحه دمادم داریم
بگذارید بگوییم که ما هیئتیان
تا زمان هست، دلی تنگ محرّم داریم
شاعر:محمدمهدی عبدالهی

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

پنج شنبه 21 آبان 1394  5:47 PM
تشکرات از این پست
farnaz_s
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به:اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

  باید برای خویش دلی دست و پا كنی
   تا در ره حسینِ زمان، جان فدا كنی
   فصل بهار دل شده باید دگر شوی
   وقتش رسیده خیمه ی ماتم به پا كنی
   باید برای عرض ادب نزد آفتاب
   یك پنجره به جانب خورشید وا كنی
   اول دهی سلام به ارباب بی كفن
   تا  خویش را  به قلب علمدار جا كنی
   بعد از سلام عقده ی دل باز می شود
   باید كه پای تا سر خود كربلا  كنی
   روزی  اگر  رسد  كه  ببینی ضریح  او
 آن گاه  خود ببین كه چنین و چِه ها كنی
غیر از حسین هیچ نداری در این جهان
 باید تمام آن چه منم را رها كنی
 این مشك چشم پر ز فرات دلت شده
 باید كه ساقی حَرَمت را صدا كنی
   خواهی اگر صفا بدهی قلب خود «اسیر»
باید دوباره یاد شه سر جدا  كنی

شاعر : حمید رمی

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

پنج شنبه 21 آبان 1394  5:47 PM
تشکرات از این پست
farnaz_s
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به:اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

 با شور و حالات خدایی      شد قافله کرببلایی
با ناله ای خیر النسایی      شد قافله کرببلایی
فریاد وا محمدا       زینب رسید به کربلا
اشک غم و ماتم چکیده   از دیده یک قد خمیده
گوید به ناله وامصیبت     حسین به کربلا رسیده
******
دخت علی دارد نوایی    حسین من وای از جدایی
ای لاله سرخ خدایی      حسین من وای از جدایی
ترسم ز من ای مقتدا       آخر فلک گیرد تو را
پیمان ببند ای آسمانی     در اوج عشق و مهربانی
که ای تمامی وجودم       همیشه پیش من بمانی

شاعر : حاج امیر عباسی

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

پنج شنبه 21 آبان 1394  5:47 PM
تشکرات از این پست
farnaz_s
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به:اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

در مشعر زخم تو رسیدم به تشهّد
تا از عرفات تو رسیدم به منا، های
با گریه و با نذر کجا را که نگشتیم
حیران تو ای آینه غیب نما، های
در غربت این سینه برافروز چراغی
در خلوت این دیده جمالی بنما، های
آن شاعر شوریده که می‌گفت کجایید
اینجاست بیایید شهیدان بلا! های
من حنجره‌ام نذر شهیدان خدایی ست
من حنجره‌ام وقف تمام شهدا، های
از خویش بپرسیم کجاییم و چه داریم
از خویش برون می‌زنی امشب به کجا؟ های
ماندیم در این خاک و پری باز نکردیم
مُردیم در این درد و ندیدیم دوا، های
های ای عطش آغشته ترینان! عطشم کُشت
آبی برسانید به این تشنه هلا، های
یک بار بپرسید ز حالم که چرا هوی
تا پاسخ‌تان گویم یاران که چرا های ...
منبع: سایت هئیت بنی هاشم اراک

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

پنج شنبه 21 آبان 1394  5:48 PM
تشکرات از این پست
farnaz_s
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به:اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

شبهای ماتمت دُرِاشک است دیده ام
بارانم و به روضه ی دریا چکیده ام
روز ازل به مهر تو آقا شدم اسیر
قبل از وجود،عشق تو را برگزیده ام
عمری به شوق گنبد وگلدسته هایتان
در قاب سینه طرح حرم را کشیده ام
طعم زیارت حرم باشکوهِتان
احلی من العسل شده کام چشیده ام
عرض ارادتم به همه اهل بیت هست
ارباب بی کفن شده است نور دیده ام
شبهای جمعه فاطمه آید به کربلا
از خواهری شکسته دل وجان شنیده ام
بی زینبت بدون خداحافظی کجا؟
باشد ولی به جان عزیزت بریده ام
گفتم بیا که بوسه زنم بر گلوی تو
گفتی هنوز زخم وخراشی ندیده ام
باید شود شبی که تو را می زنم صدا
آنگاه  بوسه زن به گلوی دریده ام
دیدم به زیر نیزه شکسته  شکسته ای
با قامت کمان سوی مقتل دویده ام
آمد برون زقتلگه و ناله زد حسین
مذبوح تشنه در همه عمرم ندیده ام
اما هنوز از ته گودال قتلگاه
آید صدای مادری ای سر بریده ام
می گفت از میان سپاه عدو کسی
نقشه برای غارت خیمه کشیده ام

 

شاعر : حمید قلی زاده

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

پنج شنبه 21 آبان 1394  5:48 PM
تشکرات از این پست
farnaz_s
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به:اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

دوباره گریه ی بی اختیار در چشمم
دوباره اشک جگر آشکار در چشمم
دوباره گوشه ی چشمت دل مرا برده
نشسته تیر نگاهِ نگار در چشمم
نشان اینکه نشستی کنار من "اشک" است
که جای توست نه در این کنار در چشمم
بشور چشم مرا با شرار اشک غمت
نشسته دوده ی این روزگار در چشمم
نسیم سرخ حریمت رسیده شکر خدا
کشانده همره خود یک غبار در چشمم
چقدر گریه ی قبل از مُحرمت خوب است
چقدر گریه ی من زد هوار در چشمم
به یاد لحظه ی گودال و پیکر عریان
نشانده داغ ، هزاران هزار در چشمم

شاعر : علیرضا عنصری

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

پنج شنبه 21 آبان 1394  5:48 PM
تشکرات از این پست
farnaz_s
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به:اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

خبر پیجید تا کامل کند دیگر خبرها را
خبر داغ است و در آتش می اندازد جگرها را
غروبی تلخ، بادی تلخ تر از دور می آمد
که خم می کرد زیر بار اندوهش کمرها را
به روی رو سیاهی یک به یک آغوش وا کردند
همان هایی که برمهمان شان بستند درها را
همان هایی که در مسجد پدر را غرق خون کردند
به خون خویش غلطاندند در صحرا پسرها را
و باد آرام درها را به هم می زد، صدا پیچید
که برخیزید اهل کوفه آوردند سرها را
خبر آمد، سری بر نیزه ها قرآن تلاوت کرد
کسی جز آل پیغمبر ندارد این هنرها را

شاعر : سید اصغر صالحی

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

پنج شنبه 21 آبان 1394  5:48 PM
تشکرات از این پست
farnaz_s
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به:اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

السلام علی الاجساد العاریات

 باز این چه شورش است، که عالم به ماتم است

 باز این چه نوحه است، دمادم فقط غم است

 در آه و ناله اند، ملائک به یک صدا

 تا روز حشر هر چه عزا، پا شود کم است

 شاعر:محمدمهدی عبدالهی

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

پنج شنبه 21 آبان 1394  5:49 PM
تشکرات از این پست
farnaz_s
hossein201273
hossein201273
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 26938
محل سکونت : سپاهان ایران

پاسخ به:اشعاری به مناسبت ماه محرم وصفر

لبریز اشک و آهم و دل تنگ روضه ها
دل تنگ پادشاهم و دل تنگ روضه ها
تاثیر گریه های عقیله است بی گمان
وقتی که سربراهم و دل تنگ روضه ها
دارد محرم و صفرت می رسد حسین
دل خوش به این دو ماهم و دل تنگ روضه ها
هر وقت پای روضه نمک گیر می شوم
یک عبد دل بخواهم و دل تنگ روضه ها
من را خدا برای شما آفرید و بس
تنها برای بزم عزا آفرید و بس
گریه اگر نبود پناهی نداشتم
پیش تو غیر بار گناهی نداشتم
می خواستم عزیز خدایت شوم حسین
غیر از گدایی تو که راهی نداشتم
حتی نماز و روزه به دردم نمی خورد
ما بین روضه ها اگر آهی نداشتم
کاری نکرده ام که نگاهم کنی حسین
حتی برای تو پر کاهی نداشتم
اما همین که روضه تان پا گرفت باز
این چشم ها حواله دریا گرفت باز
ای روضه خوان روضه ارباب دم بگیر
هان ای دل هوایی و بی تاب دم بگیر
با یاد خشکی لب ارباب بی کفن
با جزر و مد زمزمه آب دم بگیر
تا که دلت گرفت کمی ناحیه بخوان
هر جا دلت شکست چو مهتاب دم بگیر
تا که گره به کار دلت خورد غم مخور
یا ایها الامیر تو دریاب...دم بگیر
کشتی شکست خورده دلم را شکسته ای
اسم تو هر که برده دلم را شکسته ای
دارم برای بی کفنی گریه می کنم
بر پاره پاره های تنی گریه می کنم
گویا هزار ضربه شمشیر خورده است
بر قطعه قطعه ی بدنی گریه می کنم
وقتی که دم گرفت اگر کشته اند چرا...
من لابلای سینه زنی گریه می کنم
داری برای شیعه خود می کنی دعا
تو زیر تیغ فکر منی...گریه می کنم
دارد صدای مادرتان می رسد به گوش
ی ناله های خواهرتان می رسد به گوش
می ریختند بر سر تو نیزه دارها
له کرده اند پیکر تو نیزه دارها
راهی نبود تا که زمین گیرتان کند
آورده است در بر تو نیزه دارها
این دو به هم رسیده به گودال قتلگاه
دارو ندار مادر تو... نیزه دارها
وضعیتی که هست گمانم نمی کنند
رحمی به قلب خواهر تو نیزه دارها
بالای تل دوباره دل خواهرت شکست
قتی دوباره زیر لگد پیکرت شکست
قاتل رسید و خنجر خود را کشید و بعد
با چکمه روی پیکرت آقا پرید و بعد
پر شد تمام دشت ز فریاد مادرت
آن لحظه ای که شمر سرت را برید و بعد
آن قدر بی هوا به رگت ضربه می زند
خواهر صدای پاره شدن را شنید و بعد
مضطر شد و قرار ز کف داد زینبت
از خیمه رو به سوی حرم می دوید و بعد
می گفت آی اهل حرم خاک بر سرم
این راس کیست وای خدایا برادرم
تا شد سرت به نیزه جسارت شروع شد
آتش گرفت خیمه و غارت شروع شد
اینان که طبل خاتمه جنگ می زنند
باور نمیکنم که اسارت شروع شد
تا که شدیم همسفر خولی و سنان
انگار ماجرای حقارت شروع شد
حالا که آب هم شده آزاد قصه ای است
جنگ میان عزت و ذلت شروع شد
دارم برای دوری تو زار می زنم
از ین همه صبوری تو زار می زنم
آمد حرام زاده و معجر پرید و رفت
خلخال های مادر و دختر پرید و رفت
بالای جسم بی سر تو ولوله شده
چیزی که مانده بود ز پیکر پرید و رفت
رشته به رشته آن کفنی که تو داشتی
پیش نگاه خسته مادر پرید و رفت
کعب نی و غلاف وَ بازوی دختران
تاب و توان بال کبوتر پرید و رفت
زیر فشار سینه ام آتش گرفته است
اران ببار سینه ام آتش گرفته است
این روضه آتشی است به جانم فتاده است
بارش به روی قد کمانم فتاده است
مانند اهل دل شده ام اهل ذکر من
ذکر حسین کنج دهانم فتاده است
باران روضه روی کویر دل سیاه
از ابرهای ملک خراسان فتاده است
این بار بیشتر سر و کار دل حقیر
به دست با کرامت سلطان فتاده است
مولا ابالحسن به نگاهی مرا بخر

شاعر : حسین صیامی

 

مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...

 

پنج شنبه 21 آبان 1394  5:49 PM
تشکرات از این پست
farnaz_s
دسترسی سریع به انجمن ها