کاربرد لفظ گل، اوت و کرنر شرک است!!!
همسو با فرا رسیدن ایام جام جهانی فوتبال و با توجه به آن که فتاوای احمقانه وهابیت به مستطیل سبز نیز راه یافته در خصوص یکی از فتاوای مضحک و عجیب از سوی وهابیت در خصوص بازی فوتبال با حجت الاسلام علی امیرخانی، پژوهشگر پژوهشگاه اهل البیت (علیهم السلام) دانشگاه قرآن و حدیث به گفتگو نشسته ایم؛ در ادامه متن این گقتوگو میآید.
با توجه به اینکه در ایام مسابقات فوتبال جام جهانی هستیم، وهابیت در خصوص این بازی ها نیز اظهار نظر و فتاوایی داشته اند که جای سخن دارد؛ نمونه ای از این مساله، استفتایی است که از عبدالله النجدی یکی از مفتیان این جریان شده است؛ در ابتدا به این استفتاء اشاره بفرمایید.
بله، به طور کلی تکفیری ها و سلفی ها دو نگاه در خصوص فوتبال و والیبال و دیگر ورزش های که برای تقویت جسم و نشاط و جوانی موثر است، دارند؛ یک نگاه آن که این قبیل حرکات مصداق لهو و لعب است که این برداشت سطحی و باطل آنها را می رساند و نگاه دیگر آن که با رعایت شروطی خاص می توان این مصادیق لهو و لعب را شرعی کرد. اما نمونه این موضوع استفتایی است از عبدالله النجدی شده و البته شخصیت این فرد پوشیده و ناشناخته است و گمان می شود از مفتیان دست چندم وهابی باشد. اما متن استفتا بدین شرح است:
سوال: جوانانی که چیزی از تقوا نمی دانند و به وقتشان اهمیتی نمی دهند و میگویند می خواهیم فوتبال بازی کنیم، میپرسند شروط و ضوابط بازی فوتبال چیست تا ما در ورطه تشبّه به کفار و طاغوتیان و دشمنان دین مثل آمریکا و روسیه و... نیفتیم.
جواب: به آنها می گوییم اگر اصرار دارید بازی کنید و وقت خود را بگذرانید، باید شروط و ضوابط ذیل را رعایت کنید:
اول: خطوطی چهار طرف دور زمین نباشد؛ زیرا این خطوط ساخته کفار و قانون بین المللی فوتبال است!
دوم: کلماتی که کفار و مشرکان به عنوان قانون بین المللی فوتبال وضع کرده اند، مانند گل و اوت و پنالتی و کرنر و …، گفته نشود زیرا گفتن این کلمات حرام است و هر کس که اینها را بگوید تنبیه و باید از بازی اخراج شود و باید به او گفته شود که به کفار و مشرکین شبیه شده ای…
سوم: هر کس از شما که در اثناء بازی افتاد و دست یا پایش شکست، یا دستش به توپ خورد بازی به خاطر او نباید متوقف شود و به کسی که او را انداخته کارت زرد یا قرمز داده نشود، بلکه به هنگام شکسته شدن یا ضربه دیدن باید به قاضی شرع مراجعه شود تا آن بازیکن حق شرعی خود را همانطور که در قرآن است بگیرد و شما باید شهادت دهید که فلانی عمداً دست یا پای او را شکست…
چهارم: نباید در تعداد بازیکنان با کفار و یهود و نصارا و خصوصاً امریکای خبیث تبعیت کنید، به این معنا که نباید با یازده نفر بازی کنید، بلکه باید بر این تعداد اضافه یا کم کنید.
پنجم: باید با لباس خواب یا غیره خودتان و بدون شورت ها و پیراهن های رنگارنگ و شماره دار بازی کنید، زیرا این لباس ها لباس اسلامی نیست، بلکه لباس کفار و غرب است.
ششم: هر کدام از شما که این شروط و ضوابط را رعایت کرد باید قصدش از بازی فوتبال تقویت بدنی برای جهاد فی سبیل الله و آمادگی برای زمانی باشد که به جهاد فرا خوانده شود، نه گذراندن وقت و عمر و شادی از پیروزی ظنّ.
هفتم: نباید زمان بازی را 45 دقیقه قرار دهید، شما باید با کفار و فاسقان مخالفت کنید و در هیچ چیز مشابه آنان نباشید.
هشتم: نباید در دو نیمه 45 دقیقه ای بازی کنید، بلکه در یک یا سه نیمه بازی کنید تا مخالفت شما با کفار محقق شود.
نهم: هنگامی که یکی از دو تیم بر دیگری غلبه نکرد (تساوی بازی) و آنطور که شما می گویید توپ به دروازه ای وارد نشد، نباید برای بازی وقت اضافی یا پنالتی در نظر بگیرید (تا یکی پیروز شود)، بلکه بلافاصله بازی را تمام کنید، زیرا بازی به این طریق عین اجرای قوانین بین المللی فوتبال است!
دهم: در بازی فوتبال شخصی را به عنوان داور انتخاب نکنید، زیرا بعد از لغو قوانین بین المللی همچون گل و اوت و پنالتی و کرنر و… وجود او دلیلی ندارد! بلکه بودن او تشبّه به کفار و یهود و نصار و اطاعت از قوانین بین المللی است.
یازدهم: نباید در اثناء بازی، گروهی از جوانان جمع شوند و شما را تماشا کنند، چون قصد شما ورزش و تقویت بدنی است پس دلیلی ندارد آنها شما را نگاه کنند! هر چند که بگویید آنها باعث تشویق شما در تقویت بدنی و آمادگی برای جهاد هستند، به آنها بگویید بروید دنبال منکرات خودتان در بازارها و روزنامه ها و بگذارید ما بدنمان را قوی کنیم!!!
دوازدهم: هر کسی که گل بزند و سپس بدود تا بقیه او را دنبال کنند و بغل نمایند، (همانطور که در آمریکا و فرانسه بازیکنان انجام می دهند) باید به صورتش تف انداخت و تنبیه کرد!!! زیرا ورزش بدنی شما چه ارتباطی به شادی و بغل کردن و بوسیدن دارد!
سیزدهم: دروازه باید به جای دو تیرک، سه تیرک داشته باشد، تا مشابه کفار نباشد تا مخالفت شما با قانون بین المللی طاغوتی سازمان فوتبال محقق شود.
چهاردهم: هنگامی که بازیکنی مصدوم شد، نباید بازیکن دیگری را جایگزین او کرد، زیرا این روش، ساخته کفار و مشرکین در آمریکا و … است.
اینها بعضی از شروط و ضوابطی است که مانع تشبّه به کفّار و مشرکین در بازی فوتبال می گردد… من به اجرای این شروط و ضوابط و سپس پرداختن به فوتبال دعوت نمی کنم، بلکه اینها در واقع برای کسی است که توان انجام ورزش های شرعی را ندارد و برای مؤمن صادق، ادلّه نقلی و عقلی مبنی بر تشبّه فوتبال به کفّار کافی است، زیرا انجام بازی فوتبال بغض انسان را نسبت به کفّار متزلزل می سازد، ولی جوانان این امر را شادی و بازی می پندارند (و تحسبونه هیناً و هو عند الله عظیم…).
در پایان امیدوارم که این پیام برای جوانان و دیگران مؤثر و مفید باشد. اللّهم آمین.
عبد الله النجدی
ریاض-ربیع الاول1423هـ
صدور این فتوا قطعا برای افراد سفیه که بهره نازلی از خرد دارند، مضحک و به دور از عقل به نظر می رسد، دلیل این قبیل اقدامات چیست؟
ببینید در نگاه اول، همان طور که بیان شد اگر از دید ساده انگاری آنها بخواهیم به موضوع بنگریم، پاسخ این استفتا به دلیل عدم تشبه کفار یعنی شبیه نشدن به غیرمسلمانان است که البته این نظر از اتقان کمتری برخوردار است و به قول خود النجدی برای آن است که جوانی که می خواهد فوبتال بازی کند و این کار غیر شرعی! را شرعی کند، باید به تبصره های یاد شده، پایبند شود؛ اما دلیل مهم تری می توان بر صدور این فتوا یافت. در واقع نه تنها در این فتوا، بلکه در فتاوای دیگر هم که پیش از این شاهد بودیم، حتی جوان های تکفیری و وهابی به آن می خندند چرا که نه تنها خوشایند نیست بلکه با سرشت و فطرت انسان ناسازگارند.
لذا این اقدام عوامل متعدد دارد؛ برخی از این کارهای سفیهانه به دلیل برداشت غلط از دین است. دین چیزی است اگر کسی دین شناس نباشد و وارد فتوا شود، از این گونه حکم های خلاف عقل و فطرت به راحتی از او سر می زند که به دلیل نفهمیدن متن قرآن و حدیث و اکتفا به ظواهر امر است و عدم تعمق.
آیا سبب مهم تری نمی توان برای این موضوع برشمرد چرا که بالاخره این افراد به اندازه یک فرد عادی نیز باید از عقل برخوردار باشند و قطعا با صدور این فتاوا می دانند که واکنش های تمسخرآمیزی برای خود به دنبال دارند؟
اما عامل مهم تر آن است که احساس می شود وهابیت یک پروسه ای دارند که در مرحله اول مضحک نشان دادن علمای دین و صاحبان فتواست. از نگاه غربی ها، دین اسلام شریعتی است دارای باید و نبایدهایی که اینها از علمای اسلام هم شیعه هم سنی اخذ می شود. در بسیاری موارد، فتوای مفتیان مسلمان شیعه و سنی به شدت در برابر اهداف غربی ها بوده و مقاومت مردمی را در پی داشته استو امروز در عراق مراجع با فتوای دفاع از میهن و جهاد، بسیاری از نقشه های داعش را برملا می کند؛ بنابراین وجود و ورجوع به علما و دریافت فتوا گزینه مثبتی است در بین مسلمان ها که در بین مسیحیان پروتستان این مساله کمرنگ است و در میان کاتولیک ها اصلا نیست و هر کس در ادیان دیگر معمولا برداشت های شخصی خود را ملاک قرار می دهد اما در بین مسلمان ها، این مساله حوزه تخصصی تعریف شده و به دین شناس و خبره مراجعه می شود این برگه و گزینه مثبتی برای مسلمانان که غرب می خواهد آن را میان مسلمانان کمرنگ کنند.
لذا می بینیم این فتاوای مضحک، سفیهانه و خنده آور با حمایت غرب صادر و در فضاهای مجازی به سرعت منتشر شده و بازتاب دارد که برخی از این فتاوا مانند کشتن سه رافضی بهشت را به دنبال دارد، در راستای اسلام هراسی است و برخی نیز مسخره کردن اسلام است تا ارزش آن میان غرب و غیر مسلمانان کاسته شود.
بهترین عامل نیز برای این گزینه، فتواهای این سلفی ها و وهابی های بی خرد و ساده اندیش است. از سوی دیگر دست یافتن به شهرت و پول و ثبت و پویا و زنده نشان دادن مکتب سلفی ها (اینکه ما برای مسائل روز حتی فوتبال هم برنامه داریم و مکتبی زنده هستیم)، مجموع عوامل دیگری است که منجر به این اقدام می شود. به عبارت دیگر منشا صدور این قبیل فتاوا به دو عامل درونی و بیرونی باز می گردد که درونی آن، سطحی نگری و عدم تعمق و بیرونی نیز تقویت از سوی استکبار و تضعیف و مضحک نشان دادن اسلام است که وقتی مفتی با فتوای خنده دار، با شجاعت و انتشار عکس خود در کنار فتوا در صفحه فیس بوک آن را منتشر می کند این نشان می دهد عامل درونی و بیرونی هر دو به او انگیزه داده است.
منبع مقاله : سایت وعده صادق