0

حکایاتی از الطاف عظیم امام حسین و داستان ادب مورچه در عاشورا

 
hasanreza313
hasanreza313
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : شهریور 1394 
تعداد پست ها : 98

حکایاتی از الطاف عظیم امام حسین و داستان ادب مورچه در عاشورا

 حکایاتی از الطاف عظیم امام حسین و داستان ادب مورچه در عاشورا

به نام خدا و با سلام به شما
سلام بر حسین علیه السلام  و یاران باوفایش.سلام برطفل شیر خوارش که باب الحوائج  محبان است و سلام برآهوی پا برهنهءصحرای عطش مظلومهء مضروبه حضرت رقیه ، سه ساله ای که مفهوم انتظار را به همه منتظران عالم یاد داد!!! 

این حسین کیست که عالم همه دیوانهء اوست   این چه شمعی است که جانها همه پروانهء اوست

مولایمان چه کرده که در بندر خمیر اون سنی  عاشق  10 شب مجلس روضه میگیره و هرشب  به همه اهل مجلس که عده زیادی هستند شام میده . مولایمان چه کرده  که در کرمان یک زرتشتی همین کار سنی عاشق  را میکنه. در جاهای مختلف کشور هموطنان مسیحی و یهودی مجلس برای آقا و خصوصاً برادرشون حضرت ابالفضل میگیرند یا در مجالس روضه شرکت کرده گریه میکنند و حاجت میگیرند. اون اَرمنی با معرفت میگفت شما شیعه ها خیلی کفران نعمت و اسراف میکنید وقتی غذای امام حسین را میگیرد. ما یه ظرف غذا که توی محرم میگیریم توی فریزر میگذاریم  وهر موقع که خواستیم  غذا درست کنیم یک دونه از برنج های اون غذا را توی غذای خودمون میندازیم  تا غذامون برکت پیدا کنه!!!. 

این سطور را بخونید تا بفهمید چرا مولایمان اینقدر محبوب دلهاست:
یه سید حسین هست توی رشت از محبان و دلسوختگان اهل بیت، که دههء فاطمیه و دههء اول محرم روضه میگیره  میگفت در سیادت خود شک داشتم  تا اینکه امام حسین در خواب من را سید حسین خواند و مطمئن شدم که از سادات هستم اما جریان خوابم این بود که ما جلوی مجلس روضه یه پیرمردی را گذاشته بودیم که کفشهای مردم را جفت کنه تا مردم موقع بیرون اومدن معطل نشوند یه روز که اومدم دم در خونه دیدم اون پیرمرد نیست و جاش یه معرکه گیر که با دایره و نی  زدن یک میمون را به رقص در میاورد اونجا نشسته و با چوبی که سرش دوشاخه است  داره کفشها را جفت میکنه میمون را هم به تیر چراغ برق بسته من وقتی این صحنه را دیدم سریع به یه نفر گفتم برو زود این مرد را بگو بیاد توی روضه و بهش صبحانه و چایی بدید تا آبرومون نرفته فقط یه طوری هم بهش بگید که ناراحت نشه اونها هم همین کار را کردند و او هم صبحانه که خورد یکمی نشست روضه هم گوش کرد و دیدم که اشکی هم ریخت.  گذشت این قضیه تا اینکه او مرد و در خواب دیدم که در مکانی بسیار خوب و در رفاه و خوشی بسر می بره  بهش گفتم به تو نمیاد  اهل خیر و عبادت باشی که بهت این مقامات را بدهند از کجا به این مقام رسیدی؟؟ گفت همین طوره که میگی این لطف امام حسین است. در همین حین امام حسین  بمن گفتند سید حسین این مرد در مجلس من دودقیقه اون روز کفش ها را جفت کرد و به من حقی پیدا کرد من هم این طوری اون دو دقیقه خدمتش را براش جبران کردم. اللهُ اکبر از این جود وکرم آقا

 زن شیعه میگفت همسایه ما یه زن یهودی  بود  یه روز آومد در خونه و گفت یه مقدار ذغال آتیشی میخواهم بهم بدید گفتم ما مجلس روضه داریم الان سرم شلوغه خودت برو توی آشپزخونه بردار  اون  هم رفت و یه مقدار طول کشید تا ذغال برداشت و رفت بعد از چند وقت اون یهودی مرد  در خواب دیدم در جای بسیار خوبی است  تعجب کردم یک  یهودی چطور به این مقام رسیده؟ ازش این سوال را پرسیدم  گفت یادت هست  اون روز گفتی برو توی آشپزخونه  خودت ذغال بردار گفتم بله  گفت من رفتم زغل بردارم  یه فوت کردم به ذغال ها که روشون را خاکستر گرفته بود، یه کمی خاکستر به صورت پاشیده شد  و یک تکه ذغال برداشتم . بعد از مرگم به من گفتند بخاطر اینکه خاکسترهیزم های مجلس امام حسین با صورت تو برخورد کرده تو بخشیده شدی و این مکان را بهم دادند به برکت خاکسترهیزم های مجلس امام حسین.(بله هر کسی یا چیزی که یه طوری منسوب به امام حسین شده ارزشمند میشه حالا میخواهد مُحب و خادم  آقا باشه یا هیزم و تربت آقا باشه)

یکی از علما نقل میکرد  شخصی برایم تعریف کرده که یه شب  که از روضه اومدم خونه  خواب دیدم که امام حسین به برادرشون حضرت ابالفضل فرمود برادرم اسم همه خدام این مجلس روضه را یادداشت کردی حضرت فرمودند بله امام فرمودند :بده ببینم،  نگاه کردند و بعد گفتند نام این شخص را چرا ننوشتی فرمودند او که جزخدام نیست امام فرمودند  بله اما یک استکان را از جلوی پای اهل مجلس برداشت و کنار گذاشت  پس نام او راهم بنویس !!! توی خواب یادم اومد که توی اون مجلس خادمی استکان ها را جمع کرد ولی یه دونه از اونها را فراموش کرد برداره من هم همینطور که نشسته بودم اون را برداشتم و کنار خودم گذاشتم که یه وقت زیر پای کسی نره فهمیدم کوچکترین خدمت به امام حسین را آقا فراموش نمیکنند و جواب میدهند.

بگذریم سخنی در موردآداب روز عاشورا :
در روایات  آمده در روز عاشورا  به دنبال کسب و کار نروید،چیزی ذخیره نکنید  که این کار دشمنان اهل بیت است . اگر چیزی برای خانه مثل نان یاغذا احتیاج دارید تا قبل عاشورا تهیه کنید.
مرحوم مولوی رضوان الله تعالی علیه فرموده بودند: مورچه ها در روز نهم ویازدهم محرم غذا ذخیره میکنند اما در روزعاشورا هرگز غذایی به لانه نمیبرند و ذخیره نمیکنند  شما خودتون هم میتونید امتحان کنید همونطور که ما امتحان کردیم و دیدیم اگر شک داشتم نمی نوشتم.

و اما یک کلام نورانی از امام حسین علیه السلام  که به همه انسانهای به ظاهر دین دار خطاب  فرمود:
الناس عَبید الدنیا و الدّینُ لَعِقٌ علی اَلسِنَتِهم یَحَوطونََهُ ما دَرَّت  به مَعایشُهُم و فاذا مُحِّصُوا بِالبلاءِ قَلَّ الدیانون
اکثریت مردم  دلباخته وبندهء دنیا هستند و دین تنها بر زبان آنهاست تا وقتی که زندگی آنها در سایه دین رو به راه و مرتب باشد. ولی وقتی که با حوادث سخت روبه روشوند دین داران اندک هستند.
 درحقیقت حب دنیا همان چیزی  بود که سپاه عمر سعد را به جنگ با نماینده خدا بر روی زمین و قتل او فرستاد
حقیقتی است این حدیث  که:(( حب دنیا منشاء هر گناهی است)).اگر اهل تزکیه نفس نباشیم و با دعا و توسل و اسماءالله و قران حب دنیا و رذائل اخلاقی را از روح پاک نکنیم عاقبت شومی خواهیم داشت خدا در سوره شمس بعد از 11قسم میفرماید هرکه تزکیه نفس کرد رستگار میشود.خیلی ها یک عمر اهل دین و عبادت بودند اما در آخر کافر و بی دین شدند .یا فکر میکنند مومن و صالح هستند اما درواقع کافر و اهل نار هستند مثل بنی امیه که حتی پس از واقعه عاشورا این روز را عید میدانستند و احادیثی  در فضیلت روزه گرفتن در این روزجعل کردند و روز عاشورا روزه  میگرفتند و برای خانوادهشان غذا ذخیره میکردند در این روزه چون این روز را به سبب قتل حسین مبارک میدانستند اینان همان هائی بودند که فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله را با لب تشنه میان دو نهر آب برای رضای خدا کشتند!!! همان حسینی که پیامبر میفرمود حسین منی و انا من حسین .  آری وقتی پیام غدیر را که پیامبر دستور داده بود حاضران به غایبان و پدران به فرزندان برسانند را به فراموشی سپردند اینگونه خواهد شد.همانطور که همان کسانی که در غدیربه امیرالمومنین علیه السلام  جانشنی و خلافت او را تبریک گفتند بلافاصله بعد از رحلت پیامبر دستانش را بستند و کشان کشان به سوی اولین غاصب خلافت بردند همسرش حضرت زهراسلام الله علیها را کشتند برای اینکه به خلافت برسند و مردم دنیا دوست هم دست از پشتیبانی امام کشیدند و اما مجبور به صبر شدو خود فرمود: صبر کردم درحالیکه خار درچشم و استخوان در گلویم بود .و پس از آن کار شجرهء ملعونهء  مخالفان  جانشینان رسول خدا را بنیان گذاشتند که فقط در زمان  ظهورحضرت مهدی صلوات الله علیه آن درخت با همه ثمراتش  ریشه کن خواهد شد و امر خداوند را به ظهورخواهد رسید.پس تا آن روز دائم دردعا هایمان بگوئیم  اللهم عجل لولیک الفرج و خدا را به پریشانی حضرت زینب  سلام الله علیها قسم دهید که تعجیل در فرج مولایمان کند  این دستور امام زمان علیه السلام است!!!
+++++++++

عشق بازی کار هر شیاد نیست            این شکار دام هر صیاد نیست

     عاشقی را قابلیت لازم است           طالب حق را حقیقت لازم است

عشق از معشوق اول سر زند            تا بعاشق جلوه ی دیگر دهد

                تا بحدی که برد هستی از او           سرزند صد شورش و مستی از او  

       شاهد این مدعی خواهی اگر               بر حسین و حالت او کن نظر

  روز عاشورا در آن میدان عشق            کرد رو را جانب سلطان عشق

     بار الها این سرم این پیکرم          این علمدار رشید این اکبرم

            این سکینه این رقیه این رباب         این عروس دست و پا اندر خضاب

     این من و این ساربان این شمر دون           این تن عریان میان خاک و خون

    این من و این ذکر یارب یاربم               این من و این ناله های زینبم

    پس خطاب آمد زحق کی شاه عشق           ای حسین ای یکه تاز راه عشق

     گر تو بر من عاشقی ای محترم              پرده برکش من بتو عاشق ترم

    غم مخور که من خریدار توام               مشتری بر جنس بازار توام

    هر چه بودت داده ای در راه ما             مرحبا صد مرحبا خود هم بیا

        خود بیا که میکشم من ناز تو           عرش و فرشم جلمه پا انداز تو

         لیک خود تنها نیا در بزم یار         خود بیا و اصغرت را هم بیار

         خوش بود در بزم یاران بلبلی         خاصه در منقار او برگ گلی

      خود تو بلبل گل علی اصغرت              زودتر بشتاب سوی داورت


 

++++++++++
ابن طاوس وقایع روز 11 محرم را اینگونه  می نگارد  :قال ابن طاووس: لما كان اليوم الحادي عشر بعد قتل الحسين (ع) حمل ابن سعد معه نساء الحسين وبناته وأخواته فقال النسوة بحق الله ألا ما مررتم بنا على مصرع الحسين فمروا بهن على المصرع فلما نظر النسوة إلى القتلى فوالله لا أنسى زينب بنت علي وهي تندب الحسين وتنادي بصوت حزين وقلب كئيب:
.يا محمداه صلى عليك مليك السما هذا حسينك مرمل بالدما مقطع الأعضاء وبناتك سبايا إلى الله المشتكى والى محمد المصطفى والى علي المرتضى والى فاطمة الزهراء والى حمزة سيد الشهداء يا محمداه هذا حسين بالعرا تسفي عليه ريح الصبا قتيل أولاد البغايا وا حزناه وا كرباه عليك يا أبا عبد الله اليوم مات جدي رسول الله يا أصحاب محمد هؤلاء ذرية المصطفى يساقون سوق السبايا.
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم و اهلک اعدائهم

 

منبع: http://tahazratedoost.blogfa.com/post-258.aspx

 

چهارشنبه 15 مهر 1394  9:58 AM
تشکرات از این پست
nargesza
دسترسی سریع به انجمن ها