0

دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

ماه رمضان بستری گرم برای خودسازی ، توبه و راز ونیاز با خالق خویش است . ماه مبارک رمضان ماه شستشوی باطنی و تزکیه عملی و پالایش وجود است .

جهت بهره مندی همراهان ارجمند از لحظه های سراسر نور و معرفت ماه مبارک رمضان، دعاهای هر روز این ماه پرفضیلت در این تاپیک قرا داده می شود. ضمن استفاده از دعاهای مذکور برداشت های شخصی و نظرات خود را با توجه به دعای آن روز  به صورت یک جمله یا یک یک موضوع یا یک تصویری که در ارتباط با دعای آن روز باشد  ارسال فرمایید.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

سه شنبه 23 تیر 1394  10:10 AM
تشکرات از این پست
nargesza namebaran shirdel2
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

اللهم ارزقنی فیه فضل لیله القدر

فضیلت شب قدر

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: ”لیله‌القدر خیر من الف شهر”‌(قدر ،3) یعنی ”شب قدر از هزار ماه بهتر و والاتر است”‌ چرا که در شب قدر قرآن نازل گردید ”انا انزلناه فی لیله القدر”‌(قدر ،1) یعنی ”ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم”‌ و در این شب سرنوشت انسان‌ها رقم می‌خورد و فرشتگان در این شب به زمین تنزل می‌کنند ”تنزل الملائکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر”‌(قدر ،4) یعنی ”ملائکه و روح به اذن ذات اقدس پروردگار از (برای) هر امر و فرمانی در (این شب) نازل می‌گردند”‌ و این شب تا صبحگاه سلامت و رحمت است ”سلام هی حتی مطلع الفجر”‌(قدر ،6) ”این شب تا صبحگاه رحمت و تحیت و سلامت است”‌ که ما نیز در این روز از خداوند خواستاریم آن فضیلتی را که شب قدر دارد و با توجه به آیات بالا بیان گردید نصیب ما گرداند.

انسان هنگامی که سختی بر کار او باشد به حتم در کنار ن سایش و راحتی خواهد داشت و منظور از راحت بودن عسر و سختی کار شاید صبری باشد که خداوند در تحمل ن کار به انسان می‌دهد تا به ن راحتی و سایش دست یابد، چرا که خداوند نیز برای بندگانش سختی نمی‌خواهد بلکه سایش و راحتی را برای نان می‌خواهد

 

 

 و صیر اموری فیه من العسر الی الیسر

منظور از (من العسر الی الیسر) چه می‌باشد؟

منظور از ”من العسر الی الیسر”‌ ”از سختی به سوی آسایش و راحتی”‌ می‌تواند همان وعده خداوند باشد که دو بار در یک سوره مکرر می‌فرماید: ”إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا”‌(انشراح ،6) یعنی ”به درستی که همراه هر سختی آسانی می‌باشد”‌ یعنی انسان هنگامی که سختی بر کار او باشد به حتم در کنار آن آسایش و راحتی خواهد داشت و منظور از راحت بودن عسر و سختی کار شاید صبری باشد که خداوند در تحمل آن کار به انسان می‌دهد تا به آن راحتی و آسایش دست یابد، چرا که خداوند نیز برای بندگانش سختی نمی‌خواهد بلکه آسایش و راحتی را برای آنان می‌خواهد .چنانچه در قرآن می‌فرماید: ”یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ”‌(بقره ،185) یعنی ”خداوند برای شما آسانی و آسایش می‌خواهد و برای شما سختی و مشقت نمی‌خواهد”‌ چرا که خداوند به انسان‌ها به خاطر ضعیف بودنشان در خلقت تخفیف دهد چنانچه می‌فرماید: ”یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِیفًا”‌(نساء ،28) یعنی ”خداوند می‌خواهد بر شما آسان گیرد”‌

هنگامی که خداوند عذر بنده خویش را بپذیرد به یقین گناه او را می‌آمرزد چرا که وقتی بنده به درگاه خداوند تضرع نموده و بگوید ”‌رب انی ظلمت نفسی فاغفرلی”‌‌ یعنی ”‌خدایا من به خودم ظلم کردم پس مرا ببخش”‌‌ خداوند نیز در جواب او می‌فرماید: تو را آمرزیدم که ما نیز در این روز از خداوند خواستاریم که به حق آن نظر رحمتی که بر بندگان صالح خود دارد عذر ما را پذیرفته و گناهانمان را بیامرزد

 

اقبل معاذیری و حط عنی اذنب و العذر یا رئوفا بعباده الصالحین

رابطه پذیرش عذر و بخشش گناهان

 

همان‌طور که در قسمت قبل دعا توضیح داده شد خداوند برای انسان‌ها آسایش و راحتی می‌خواهد و سختی و مشقت نمی‌خواهد پس باید یقین داشته باشیم که اولاً خداوند عذرهای ما را می‌پذیرد، اما باید این نکته را رعایت کرد و آن این است که هنگامی که از روی جهالت و نادانی گناهی را انجام دادیم سریعاً به سوی خداوند بازگشته و به درگاهش توبه کنیم ”ثم یتوبون من قریب"؛ ”سپس به زودی توبه کنند”‌ که اگر این عمل را انجام دهیم خداوند نیز توبه ما را پذیرفته و گناهان ما را می‌آمرزد ”فاولئک یتوب الله علیهم”‌ ؛ ”پس خداوند توبه آنان را می‌پذیرد”‌ و باید این را بدانیم که هیچ کس جز خداوند نمی‌تواند گناهان ما را بیامرزد ”وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ‌(آل عمران ،135) یعنی ”و چه کسی غیر از خداوند گناهان ما را می‌آمرزد”‌ و ثانیاً هنگامی که خداوند عذر بنده خویش را بپذیرد به یقین گناه او را می‌آمرزد چرا که وقتی بنده به درگاه خداوند تضرع نموده و بگوید ”رب انی ظلمت نفسی فاغفرلی”‌ یعنی ”خدایا من به خودم ظلم کردم پس مرا ببخش”‌ خداوند نیز در جواب او می‌فرماید: تو را آمرزیدم که ما نیز در این روز از خداوند خواستاریم که به حق آن نظر رحمتی که بر بندگان صالح خود دارد عذر ما را پذیرفته و گناهانمان را بیامرزد.

 

نماز شب بیست و هشتم

شش ركعت در هر ركعت حمد و صد مرتبه آیةالكرسى و صد مرتبه توحید و صد مرتبه كَوْثَرْ و بعد از نماز صـد مـرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد

 

 


منبع :سایت مفاد

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

سه شنبه 23 تیر 1394  10:12 AM
تشکرات از این پست
salma57 nargesza shirdel2
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

سه شنبه 23 تیر 1394  10:16 AM
تشکرات از این پست
salma57 nargesza
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

در كمين لحظه هاى نورانى

سعدى گفته است:

«شبها اگر همه «قدر» بودى، شبِ قدر، بى قدر بودى.»[1]

پس، برقى مى جهد، خورشيدى مى تابد، چهره افقِ دلها و انديشه ها، روشن مى شود، و جلوه الهى، يك لحظه، بر «زمان» مى تابد.

بايد آن «لحظه نورانى» را درك كرد. لحظه اى كه داراى فضيلت بسيار است. شبى كه از هزار ماه برتر است، «ليلة القدر»ى كه در اثر انتباه، هشيارى، بصيرت، خودآگاهى، زمان آگاهى و...بسيار سرنوشت ساز است و سرنوشت و مقدّرات مردم، در شب قدر، معيّن و معلوم مى گردد.

مگر اقبال، چندبار به در خانه انسان مى آيد؟

مگر در سال، چند شب قدر و سرنوشت آفرين داريم؟!

مگر چه قدر فرصت طلايى و استثنايى فراهم مى شود كه خدا تصميم مى گيرد كه رحمت عام و كرم گسترده خود را شامل حال بندگان كند؟!

شبى كه فرشتگان، فوج فوج، از آسمان فرود مى آيند، و حامل رحمت الهى و بركات آسمانى و خيرات فراوان و فيض هاى سرشارند، شبى كه قلب ماه رمضان است.[2]

حيف است كه ماه رمضان بگذرد، و بى بهره بمانى و در ماه رمضان، از فيض شب قدر، محروم باشى.

حيف اگر در شب قدر، «قدر» خود نشناسى...

شب قدر، مشعلى است فراراه. طوفانهايى هم مى وزد.

اين چراغ افروخته در رهگذر باد، اگر مورد غفلت قرار گيرد، برقش خاموش مى شود و آن «لحظه نورانى» كه در كمينش بودى، گم مى شود و باز در ظلمت هاى «گناه» و «خودپرستى» و «روزمرّگى» و «غفلت» و «نفس امّاره» و... ـ ظُلُماتٌ بَعضُها فَوقَ بَعضٍ ـ

امّا اگر چشم بصيرت دل را به روى آن نورانيت «ليله القدر» گشوده باشى، شبت، روشن تر از روز خواهد شد و لحظه هاى ساكتت، گوياى هزاران نجواى عاشقانه...

فقط «تنبّه» لازم است و بيدار دلى و هشيارى!

به قول خواجه عبداللّه انصارى: ـ در مقالات ـ

«تجلّى حق، ناگاه آيد، امّا...بر دل آگاه آيد.»

به فرموده پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:

«شَهرُ رَمَضان سَيِّدُ الشُّهُورِ وَلَيلَةُ القَدرِ سَيِّدَةُ اللَّيالى.»[3]

ماه رمضان سرور ماههاست و شب قدر، سرور شب ها.

هركه آيين سرورى و سالارى و قرب خدا جويد نبايد غافلانه عمر بگذراند.

براى درك فضيلت ليلة القدر، بصيرت و هشيارى و مراقبت لازم است، تا به فضلهاى اين ايّام و ليالى دست يافت. توفيق براى «توبه»، خود يكى از بزرگترين فضيلتهاى اين ماه مقدّس است.

گذار از «مشكلات» به «آسانيها»

اين خواسته دوّم ماست:

رسيدن از «عُسر»، به «يُسر»، از «شدّت» به «فرج»، از «مشكلات» به «آسانيها».

و اين كار خداست كه پس از تحمّل سختيها، مؤمن را به راحت و آسايش برساند، و پس از گذراندن ايام «محنت»، به روزگار «نعمت» برساند، و در دل «شدايد»، برايش فرجى بيافريند. و جريان كلّى سير و صيرورت و «شدن» مسلمان و كارهايش را، رو به آسانى و نجات قرار دهد.

و...البتّه كه قدر «يسر» را، سختى كشيده مى داند.

و...«قدرعافيت، كسى داند كه به مصيبتى گرفتار آيد».

و قدر سلامتى را كسى مى شناسد كه مدّتى رنج بيمارى و انزواى بيمارستان و درد و تب و غم و اندوه را به جان خريده باشد.

فَإنَّ مَعَ العُسرِ يُسراً، اِنَّ مَعَ العُسرِ يُسراً...»[4]

آرى...هرجا كه گنج هست، رنج هست، و آنجا كه درّ شاهوار است، نهنگ مردمخوار است...

«قبول عذر و ريزش گناه»

گناه، بار سنگينى است به دوش گنهكار.

«وِزر»، همان بار سنگين گناه است.

«ذنب»، دنباله ها و پيامدهاى اعمال سوء و عواقب معصيت است.

آنچه بال پروازمان را مى شكند و پاى حركتمان را باز مى دارد و توان عروج و صعود را از ما مى گيرد، اين بارهاى سنگين است.

آنكه زير اين بار مانده، توفيق عمل صالح كمتر مى يابد.

آنكه گنهكار است، احساس سنگينى و درماندگى مى كند.

معصيتكار، پاى خود را به «زمين» بسته مى بيند.

يك زنجيرى است، يك زندانى و گرفتار است...

تا توبه نكند، سبكبال نمى شود.

تا عذرخواهى نكند، دلش آرام و سبك نمى شود.

تا به خطا اعتراف نكند، وجدانش آسوده نمى گردد.

تا وزرها و گناهانش بخشوده نشود، قلبش به «اطمينان» نمى رسد.

«نفس مطمئنه» از آن كسى است كه رضاى خدا را جلب كرده باشد.

پس چه بايد كرد؟ چه بايد گفت؟ چه بايد خواست؟

در دعاى امروز مى گوييم:

پروردگار!... عذرها و پوزش هاى مرا بپذير، و گناهانم و بارهاى سنگين و بال گردنم را فرو ريز، آنگونه كه برگهاى زرد پاييزى از درخت ريخته، سبكبال مى شود،

آنچنانكه شاخه ها و شاخكهاى يك نهال و درخت، زده مى شود، تا بهتر رشد كند،

مثل باغى و باغچه اى كه علف هرزه هاى آن را وجين كنند،

توبه ما و توبه پذيرى خدا اينگونه است.

زمينه رشد را زياد مى كند و عوامل مانع رشد و حركت و پويايى را مى زدايد و گِل و لاى ها را از چهره جان مى شويد.

طهارت توبه، اينگونه پاك مى كند.

خدا مهربان است و به بندگانش، رأفت و لطف دارد. دوست دارد كه به درگاهش روى آورده و از او حاجت بخواهند، مى خواهد به هر بهانه اى، گناهان عباد صالح
خويش را، از نامه اعمال بزدايد.

خدا پاك است و پاكى بندگان را طالب است.

خواجه عبداللّه گويد:

«الهى...اگر مجرمم، مسلمانم. اگر گنهكارم، پشيمانم.

اگر عقابم خواهى، مطيع فرمانم و اگر رحمت فرمايى، مستحقّ آنم.

«الهى...اگر تو مرا به «جرم» من بگيرى، من تو را به «كَرَم» تو بگيرم.

كرم تو، از جرم من بيش است.

الهى...فرمودى كريمم، اميد ما بر آن تمام است. و چون گفتى رحيمم، نوميدى بر ما حرام.

«الهى...اگر توبه به بى گناهى است، پس در اين جهان، «تائب» كيست؟!

و اگر به پشيمانى است، پس در جهان، «عاصى» كيست؟!...»



[1] ـ گلستان، باب هشتم.

[2] ـ امام صادق عليه السلام: قلبُ شهرِ رمضانَ ليلةُ القدر شهراللّه ، ص 404.

[3] ـ شهراللّه ، ص 35.

[4] ـ انشراح، آيه 4 و 5.

منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

سه شنبه 23 تیر 1394  10:21 AM
تشکرات از این پست
salma57 nargesza shirdel2
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

 

در كمين لحظه هاى نورانى

سعدى گفته است:

«شبها اگر همه «قدر» بودى، شبِ قدر، بى قدر بودى.»[1]

پس، برقى مى جهد، خورشيدى مى تابد، چهره افقِ دلها و انديشه ها، روشن مى شود، و جلوه الهى، يك لحظه، بر «زمان» مى تابد.

بايد آن «لحظه نورانى» را درك كرد. لحظه اى كه داراى فضيلت بسيار است. شبى كه از هزار ماه برتر است، «ليلة القدر»ى كه در اثر انتباه، هشيارى، بصيرت، خودآگاهى، زمان آگاهى و...بسيار سرنوشت ساز است و سرنوشت و مقدّرات مردم، در شب قدر، معيّن و معلوم مى گردد.

مگر اقبال، چندبار به در خانه انسان مى آيد؟

مگر در سال، چند شب قدر و سرنوشت آفرين داريم؟!

مگر چه قدر فرصت طلايى و استثنايى فراهم مى شود كه خدا تصميم مى گيرد كه رحمت عام و كرم گسترده خود را شامل حال بندگان كند؟!

شبى كه فرشتگان، فوج فوج، از آسمان فرود مى آيند، و حامل رحمت الهى و بركات آسمانى و خيرات فراوان و فيض هاى سرشارند، شبى كه قلب ماه رمضان است.[2]

حيف است كه ماه رمضان بگذرد، و بى بهره بمانى و در ماه رمضان، از فيض شب قدر، محروم باشى.

حيف اگر در شب قدر، «قدر» خود نشناسى...

شب قدر، مشعلى است فراراه. طوفانهايى هم مى وزد.

اين چراغ افروخته در رهگذر باد، اگر مورد غفلت قرار گيرد، برقش خاموش مى شود و آن «لحظه نورانى» كه در كمينش بودى، گم مى شود و باز در ظلمت هاى «گناه» و «خودپرستى» و «روزمرّگى» و «غفلت» و «نفس امّاره» و... ـ ظُلُماتٌ بَعضُها فَوقَ بَعضٍ ـ

امّا اگر چشم بصيرت دل را به روى آن نورانيت «ليله القدر» گشوده باشى، شبت، روشن تر از روز خواهد شد و لحظه هاى ساكتت، گوياى هزاران نجواى عاشقانه...

فقط «تنبّه» لازم است و بيدار دلى و هشيارى!

به قول خواجه عبداللّه انصارى: ـ در مقالات ـ

«تجلّى حق، ناگاه آيد، امّا...بر دل آگاه آيد.»

به فرموده پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:

«شَهرُ رَمَضان سَيِّدُ الشُّهُورِ وَلَيلَةُ القَدرِ سَيِّدَةُ اللَّيالى.»[3]

ماه رمضان سرور ماههاست و شب قدر، سرور شب ها.

هركه آيين سرورى و سالارى و قرب خدا جويد نبايد غافلانه عمر بگذراند.

براى درك فضيلت ليلة القدر، بصيرت و هشيارى و مراقبت لازم است، تا به فضلهاى اين ايّام و ليالى دست يافت. توفيق براى «توبه»، خود يكى از بزرگترين فضيلتهاى اين ماه مقدّس است.

گذار از «مشكلات» به «آسانيها»

اين خواسته دوّم ماست:

رسيدن از «عُسر»، به «يُسر»، از «شدّت» به «فرج»، از «مشكلات» به «آسانيها».

و اين كار خداست كه پس از تحمّل سختيها، مؤمن را به راحت و آسايش برساند، و پس از گذراندن ايام «محنت»، به روزگار «نعمت» برساند، و در دل «شدايد»، برايش فرجى بيافريند. و جريان كلّى سير و صيرورت و «شدن» مسلمان و كارهايش را، رو به آسانى و نجات قرار دهد.

و...البتّه كه قدر «يسر» را، سختى كشيده مى داند.

و...«قدرعافيت، كسى داند كه به مصيبتى گرفتار آيد».

و قدر سلامتى را كسى مى شناسد كه مدّتى رنج بيمارى و انزواى بيمارستان و درد و تب و غم و اندوه را به جان خريده باشد.

فَإنَّ مَعَ العُسرِ يُسراً، اِنَّ مَعَ العُسرِ يُسراً...»[4]

آرى...هرجا كه گنج هست، رنج هست، و آنجا كه درّ شاهوار است، نهنگ مردمخوار است...

«قبول عذر و ريزش گناه»

گناه، بار سنگينى است به دوش گنهكار.

«وِزر»، همان بار سنگين گناه است.

«ذنب»، دنباله ها و پيامدهاى اعمال سوء و عواقب معصيت است.

آنچه بال پروازمان را مى شكند و پاى حركتمان را باز مى دارد و توان عروج و صعود را از ما مى گيرد، اين بارهاى سنگين است.

آنكه زير اين بار مانده، توفيق عمل صالح كمتر مى يابد.

آنكه گنهكار است، احساس سنگينى و درماندگى مى كند.

معصيتكار، پاى خود را به «زمين» بسته مى بيند.

يك زنجيرى است، يك زندانى و گرفتار است...

تا توبه نكند، سبكبال نمى شود.

تا عذرخواهى نكند، دلش آرام و سبك نمى شود.

تا به خطا اعتراف نكند، وجدانش آسوده نمى گردد.

تا وزرها و گناهانش بخشوده نشود، قلبش به «اطمينان» نمى رسد.

«نفس مطمئنه» از آن كسى است كه رضاى خدا را جلب كرده باشد.

پس چه بايد كرد؟ چه بايد گفت؟ چه بايد خواست؟

در دعاى امروز مى گوييم:

پروردگار!... عذرها و پوزش هاى مرا بپذير، و گناهانم و بارهاى سنگين و بال گردنم را فرو ريز، آنگونه كه برگهاى زرد پاييزى از درخت ريخته، سبكبال مى شود،

آنچنانكه شاخه ها و شاخكهاى يك نهال و درخت، زده مى شود، تا بهتر رشد كند،

مثل باغى و باغچه اى كه علف هرزه هاى آن را وجين كنند،

توبه ما و توبه پذيرى خدا اينگونه است.

زمينه رشد را زياد مى كند و عوامل مانع رشد و حركت و پويايى را مى زدايد و گِل و لاى ها را از چهره جان مى شويد.

طهارت توبه، اينگونه پاك مى كند.

خدا مهربان است و به بندگانش، رأفت و لطف دارد. دوست دارد كه به درگاهش روى آورده و از او حاجت بخواهند، مى خواهد به هر بهانه اى، گناهان عباد صالح
خويش را، از نامه اعمال بزدايد.

خدا پاك است و پاكى بندگان را طالب است.

خواجه عبداللّه گويد:

«الهى...اگر مجرمم، مسلمانم. اگر گنهكارم، پشيمانم.

اگر عقابم خواهى، مطيع فرمانم و اگر رحمت فرمايى، مستحقّ آنم.

«الهى...اگر تو مرا به «جرم» من بگيرى، من تو را به «كَرَم» تو بگيرم.

كرم تو، از جرم من بيش است.

الهى...فرمودى كريمم، اميد ما بر آن تمام است. و چون گفتى رحيمم، نوميدى بر ما حرام.

«الهى...اگر توبه به بى گناهى است، پس در اين جهان، «تائب» كيست؟!

و اگر به پشيمانى است، پس در جهان، «عاصى» كيست؟!...»

 


[1] ـ گلستان، باب هشتم.

[2] ـ امام صادق عليه السلام: قلبُ شهرِ رمضانَ ليلةُ القدر شهراللّه ، ص 404.

[3] ـ شهراللّه ، ص 35.

[4] ـ انشراح، آيه 4 و 5.

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

سه شنبه 23 تیر 1394  10:46 AM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh salma57 nargesza shirdel2
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

پاسخ به:دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

سه شنبه 23 تیر 1394  5:48 PM
تشکرات از این پست
nargesza shirdel2 nazaninfatemeh
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

https://mail-attachment.googleusercontent.com/attachment/u/0/?view=att&th=14e8a8cc9241c033&attid=0.1&disp=inline&safe=1&zw&saddbat=ANGjdJ8QpYih6Brswqdmtf3Vwxyd7mHjjhG-nzgHou74PdliaQc3xIT6xxmxd9NTkx1Qf_AXhH0QUTgpRgYe85wo9AE9fr26KwTa-PcM93I6-akYZykT8e7geb8deRdeXVGuGY-M6I3Zr8w0mVyn2DXej91DUArNatxVQDmpMMmUGIuZA7QIImaYa5_upHnQji_ffuNIeQst-gLEBONtz-Q4B-tspj4UpsUb_Z88IrND2XWEE-dorfSbpbH9hQY2oY2PaLM7EtzHZRXZhXqURBdCuTZKRBGhQdLAoHfKkQ40nkPTFV_9MiqVDqClEqfl8qVCVtDlUsgpWpyo3vTrQ5wyMMSkg1pyliZZQgfACqUqEkZzSG3rEo1VQ5Fp2ZuNU7ngdjAqOqTdZA5r8xPMm1uFi1WSbGN1h8iIvyFVmTRXbJwalWufvgqJQuw5ZfyuYorqPCoWOGbc1g47BjQy0AmMNid3DVMO8JgGkXmDcHK0stXC5COCjAxtaS-Adkityj_yHEp1fGTZk8Hb3JTgz4jE7MRwQgL4eJYc48AWzuRaBcOMCwUj2FDcRMBWvqU

 

 

یکی از اسباب دست یافتن به فضیلت شب قدر این است که آدمی از خواب غفلت بیدار شود و تصمیم جدی بگیرد که انسان بهتری شود، و از درگاه خداوند برای کوتاهی هایی که کرده است پوزش بخواهد؛ و امید داشته باشد که خداوند توبه کسانی را که از درگاه او پوزش می خواهند می پذیرد.

 

سه شنبه 23 تیر 1394  6:33 PM
تشکرات از این پست
shirdel2 nazaninfatemeh
namebaran
namebaran
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 4155
محل سکونت : تهران

پاسخ به:دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

اگر لذّتِ ترك لذّت بدانى...

«گرچه ره تاريك است،

و پر از وسوسه شيطانى است،

ليك...خورشيد هدايت با توست

گام «اخلاص» تو را مى بايد، تا به منزل برسى.

كوله بارى بردار،

زاد و رهتوشه اى از «صبر» و «يقين»

زرِهى از «تقوا»

مشعلى از «ايمان»

راه...جز با قدم «صدق» نمى گردد طى.»[1]

* * *

«نوافل»، جمع نافله است.

نافله، از ريشه لغوى «نَفل»، به معناى زيادى و افزايش است.

«انفال» هم، يعنى ثروتها و نعمتهاى عمومى كه خداوند براى امّت اسلامى و همگان، زياد كرده است.

«نوافل» يعنى نمازهاى مستحبى، كه زياده از واجبات و فرايض است.

هر عمل خوب و مستحبّى كه انجامش واجب و الزامى نباشد و بالاتر از حدّ تكليف الزامى باشد، «نوافل» است.

بهره اى كه انسان از انجام كارهاى استحبابى و فوق برنامه مى برد، در جهت حفظ بيشتر واجبات است.

وقتى كسى بيش از مقدار واجبات، تكاليفى را هم كه الزامى نيست ولى انجامش خوب است انجام دهد، اين نشان دهنده علاقه و كشش او به طاعات و حسنات است، به نحوى كه حتى خارج از تكليف شرعى واجب، محبّت صالحات، او را به عمل نيك وامى دارد.

وقتى كارگر و كارمندى خارج از ساعت ادارى هم «فوق العاده» كار مى كند، نشان ميزان علاقه او به كار است، كه حتّى در چهار چوب شرح وظايف ادارى و كارى، خود را محدود نمى كند.

انجام نوافل و مستحبّات نيز اينگونه است. كشش «عبد» را به سوى خدا و علاقه او را به عبادت نشان مى دهد و مى رساند كه اين مؤمن، در طاعت، اكتفا به حدّ الزامى شرعى نمى كند.

به يك تعبير مى توان گفت: مستحبات و نوافل، نگهبان واجبات است. و آنكه غير از واجبات هيچ عمل مستحبّى انجام ندهد، امكان خلل و لطمه در واجباتش هم وجود دارد.

انجام مستحبات، چون از روى علاقه است نورانيّتى خاص مى آورد.

وقتى نماز شب بخوانيد، يا روزه مستحبّى بگيريد، يا صدقه استحبابى و انفاقات، انجام دهيد، وضوى مستحبّى بگيريد، نافله هاى شبانه روزى بخوانيد،
احساس مى كنيد زمينه پاكى دل و تقواى قلب بيشترى پيدا كرده ايد.

اين است بهره مستحبّات و «حظّ نوافل»، كه از خداوند خواسته ايم در اين ماه و اين روز، بهره ما را از «نوافل»، فراوان بگرداند.

به «خواسته ها» رسيدن

كرامت، در آنست كه انسان به خواسته هايش برسد.

«مسائل» انسان، اگر برآورده نشود، و اهداف انسانى بشر، اگر تحقّق نيابد، نوعى وازدگى و سستى و تهاون پيش مى آيد.

آنچه را «مى خواهيم»، بايد در طلبش بكوشيم، تا به آن برسيم. از خداوند خواسته ايم كه با احضار آن خواسته ها، ما را مورد اكرام و گراميداشت قرار دهد و ما را در رسيدن به نيازها و خواسته هايمان توفيق دهد.

در اينجا «وسيله» هم لازم است.

راه به سوى خدا، به اندازه شمار همه افراد است:

(اَلطُّرُقُ اِلَى اللّه ِ بِعَدَدِ نُفُوسِ الخَلائِق)

ولى از كدام راه بايد رفت كه زودتر رسيد؟!

كدام وسيله، ما را به خدا، نزديك تر مى كند؟

«شهادت، يك راه ميان بر است كه انسان را به خدا مى رساند». پس، شهادت هم، يك «وسيله» است براى «قرب».

قرب به خدا، هدف است.

از طريق عمل صالح و تقوا مى توان به خدا رسيد. نيز، از طريق ايثار و گذشتن از مال و جان!

بيراهه رفتنها، دور افتادنها، از قافله عقب ماندنها، به خواب رفتنها، همه آفت سلوك است. بايد راه راست رفت. نزديكترين راه، «صراط مستقيم» است. همچنان كه نزديك ترين فاصله ميان دو نقطه را «خط مستقيم» گويند.

«كاروان رفته و ما، مانده ز راه

گرد اين قافله را مى بينيم

«وادى ايمن» و منزلگه دوست

گرچه دور است، ولى

اين قدر هست كه بانگ جرسى مى آيد.

راه بايد افتاد!...»[2]

امّا اينگونه نيست كه هركس به راه افتد، برسد!.

به قول خواجه عبداللّه انصارى، در تفسير ادبى آيه «اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيم»:[3]

«نه هركه «راه» را ديد، در راه برفت. و نه هركه رفت، به مقصد رسيد!

بسا كس كه شنيد و نديد، و بسا كس كه ديد و نشناخت،

و بسا كس كه شناخت و...نيافت!

بسا پير مناجاتى، كه از مركب فرو مانَد،

بسا يار خراباتى، كه زين، بر شير نر بندد.»


درسى از خداشناسى

خداوند، نداى اين همه بندگان را در هرجا مى شنود،

و دعاى همه را، به هر زبانى سميع و مجيب است،

امّا پاسخ يك دعا و ندا، او را از ديگر نيازها و رازها و دعاها باز نمى دارد.

اين از ضعف ماست كه اگر به كارى مى پردازيم، از كارهاى ديگر باز مى مانيم. اگر گوش به صدايى مى دهيم، صداهاى ديگر را نمى شنويم. اگر توجّهمان به چيزى جلب مى شود، از چيزهاى ديگر غافل مى شويم. چرا كه ما محدوديم و ناتوان.

امّا...خداوند، نامحدود است و توانا. اصرار و ندا و مناجات اين همه بندگان، در هر لحظه از لحظات، او را مشغول نمى كند:

يا مَنْ لايَشْغَلُهُ اِلحاحُ المُلِحّين.

در قيامت كبرى هم چنين است، در رسيدگى به حساب بندگان.

راوى از امام على عليه السلام مى پرسد: خداوند در قيامت، اين همه بندگان را چگونه مى تواند محاسبه كند؟

امام پاسخ مى دهد: همچنانكه در دنيا روزى شان مى دهد و رزق دادن به بعضى، مانع از رزق دادن ديگران نمى گردد.[4]

آرى... خدا شنوا و بيناست. از ميان اين همه شور و غوغاى نيايشگران، صداى همه را مى شنود و نداى همه را پاسخ مى گويد.

در دعاى «جوشن كبير»، بند (99) مى خوانيم:

«اى خدايى كه شنيدنى او را از شنيدن ديگر مشغول نمى كند،

اى خدايى كه كارى، او را از كار ديگر باز نمى دارد،

اى خدايى كه سخنى، او را از سخن ديگر باز نمى دارد،

اى خدايى كه سؤالى، او را از سؤال ديگر، به اشتباه نمى اندازد،

اى خدايى كه چيزى، او را حاجب از چيز ديگر نيست.

از خدايى كه اصرار اصراركنندگان، او را ملول و ناراحت نمى كند...»

آرى ... خـدا لطيف و خبير است.

سميع و بصير است.

مجيب الدعوات و قادر و تواناست...

چشم برندار ازم می پاشه زندگیم

سه شنبه 23 تیر 1394  9:58 PM
تشکرات از این پست
shirdel2 nazaninfatemeh
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان


بنام خدا

چگونگي پذيرش عذر

شرح دعاي روز بيست و هفتم ماه مبارک رمضان

    “اللهم ارزقني فيه فضل ليله القدر و صير امور فيه من العسر الي اليسر و اقبل معاذيري و حط عني الذنب و الوزر يارئوفا بعباده الصالحين” “خدايا در اين روز فضيلت شبهاي قدر را نصيب من گردان و تمام امور و کارهايم را از سختي به سوي آساني و آسايش روان گردان و عذرهايم را بپذير و گناهانم را محو و نابود ساز اي رئوف و مهربان در حق صالحان”
    (1) اللهم ارزقني فيه فضل ليله القدر “خدايا در اين روز فضيلت شب قدر را نصيبم گردان”
    فضيلت شب قدر
    خداوند متعال در قرآن مي فرمايد: “ليله القدر خير من الف شهر” يعني “شب قدر از هزار ماه بهتر و والاتر است” چرا که در شب قدر قرآن نازل گرديد “انا انزلناه في ليله القدر”(2) يعني “ما قرآن را در شب قدر نازل کرديم” و در اين شب سرنوشت انسانها رقم مي خورد و فرشتگان در اين شب به زمين تنزل مي کنند “تنزل الملائکه والروح فيها باذن ربهم من کل امر” يعني “ملائکه و روح به اذن ذات اقدس پروردگار از (براي) هر امر و فرماني در (اين شب) نازل مي گردند” و اين شب تا صبحگاه سلامت و رحمت است “سلام هي حتي مطلع الفجر” يعني “اين شب تا صبحگاه رحمت و تهيت و سلامت است” که ما نيز در اين روز از خداوند خواستاريم آن فضيلتي را که شب قدر دارد و با توجه به آيات بالا بيان گرديد نصيب ما گرداند...
    (2) و صير اموري فيه من العسر الي اليسر “و در اين روز تمام امور کارهايم را از سختي به سوي آسايش روان گردان”
    منظور از (من العسر الي اليسر) چه مي باشد؟
    منظور از “من العسر الي اليسر” “از سختي به سوي آسايش و راحتي” مي تواند همان وعده خداوند باشد که دوبار در يک سوره مکرر مي فرمايد: “ان مع العسر يسرا” يعني “به درستي که همراه هر سختي آساني مي باشد” يعني انسان هنگامي که سختي بر کار او باشد به حتم در کنار آن آسايش و راحتي خواهد داشت و منظور از راحت بودن عسر و سختي کار شايد صبري باشد که خداوند در تحمل آن کار به انسان مي دهد تا به آن راحتي و آسايش دست يابد، چرا که خداوند نيز براي بندگانش سختي نمي خواهد بلکه آسايش و راحتي را براي آنان مي خواهد چنانچه در قرآن مي فرمايد: “يريد الله بکم يسرو لا يريدبکم العسر” يعني “خداوند براي شما آساني و آسايش مي خواهد و براي شما سختي و مشقت نمي خواهد” چرا که خداوند به انسانها به خاطر ضعيف بودنشان در خلقت تخفيف دهد چنانچه مي فرمايد: “يريدالله ان يخفف عنکم و خلق الانسان ضعيفا” يعني “خداوند مي خواهد بر شما آسان گيرد”
    (3) “اقبل معاذيري و حط عني اذنب و العذر يا رئوفا بعباده الصالحين” “و عذرهايم را بپذير و گناهانم را محو و نابود ساز اي رئوف و مهربان در حق صالحان”.
    رابطه پذيرش عذر و بخشش گناهان
    همانطور که در قسمت قبل دعا توضيح داده شد خداوند براي انسانها آسايش و راحتي مي خواهد و سختي و مشقت نمي خواهد پس بايد يقين داشته باشيم که اولا خداوند عذرهاي ما را مي پذيرد، اما بايد اين نکته را رعايت کرد و آن اين است که هنگامي که از روي جهالت و ناداني گناهي را انجام داديم سريعا به سوي خداوند بازگشته و به درگاهش توبه کنيم “ثم يتوبون من قريب” يعني “سپس به زودي توبه کنند” که اگر اين عمل را انجام دهيم خداوند نيز توبه ما را پذيرفته و گناهان ما را مي آمرزد “فاولئک يتوب الله عليهم” يعني “پس خداوند توبه آنان را مي پذيرد” و بايد اين را بدانيم که هيچ کس جز خداوند نمي تواند گناهان ما را بيامرزد “و من يغفر الذنوب الا الله” يعني “و چه کسي غير از خداوند گناهان ما را مي آمرزد” و ثانيا هنگامي که خداوند عذر بنده خويش را بپذيرد به يقين گناه او را مي آمرزد چرا که وقتي بنده به درگاه خداوند تضرع نموده و بگويد “رب اني ظلمت نفسي فاغفرلي” يعني “خدايا من به خودم ظلم کردم پس مرا ببخش” خداوند نيز در جواب او مي فرمايد: تو را آمرزيدم که ما نيز در اين روز از خداوند خواستاريم که به حق آن نظر رحمتي که بر بندگان صالح خود دارد عذر ما را پذيرفته و گناهانمان را بيامرزد. ان شاءالله که تابع باشيم. 

                  

سه شنبه 23 تیر 1394  11:04 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد
سه شنبه 23 تیر 1394  11:13 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

دعاى روز بیست و هفتم ماه مبارك رمضان


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ
وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ
واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ
یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.


خدایا روزى کن مرا در آن فضیلت شب قدر را
وبگردان در آن کارهاى مرا از سختى به آسانى
وبپذیر عذرهایم وبریز از من گناه وبارگران را
اى مهربان به بندگان شایسته خویش


روز بیست و هفتم: درک لیلة القدر


بعد از 3شب قدر معروف، یعنی نوزدهم، بیست و یكم و بیست و سوم، شب بیست و هفتم نیز فضیلت شب قدر را دارد كه بخش اول دعای شریف به این نكته اشاره دارد و در آن فضیلت شب قدر را در این روز از خداوند متعال مسئلت می‌كنیم.

فضیلت‏های شب قدر

1 - عظمت فوق العاده:


«و ما ادرک ما لیلة القدر؛
چه چیزی می‏تواند تو را به عظمت این شب آگاهت کند» (1)


2 - شب نزول قرآن:

«انا انزلناه فی لیلة القدر؛
ما قرآن را در شب قدر نازل کریم.» (2)


3 - شب نزول ملائک و روح:

«تنزل الملائکة والروح فیها باذن ربهم من کل امر؛
فرشتگان و روح در این شب به اذن خدا از هر فرمان (دستور الهی) نازل می ‏شوند.» (3)


4 - بهتر از هزار ماه:

«لیلة القدر خیر من الف شهر؛
شب قدر از هزار ماه بهتر است.»(4)


5 - شب رحمت و امنیت:

«سلام هی حتی مطلع الفجر؛
شب رحمت و سلامت است تا صبحگاهان.» (5)


6 - شب خجسته:

«انا انزلناه فی لیلة مبارکة‏؛
قرآن را در آن شب مبارک نازل کردیم.» (6)


7 - شب تقدیر:

«فیها یفرق کل امر حکیم‏؛
در آن شب هر امری با حکمت تعیین می‏شود.» (7)

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

چهارشنبه 24 تیر 1394  11:57 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها