تلاشهاى ثمربخش و مورد سپاس
قرآن كريم مى گويد:
«اى پيامبر! بگو: آيا به شما خبر دهم كه زيانكارترين افراد چه كسانى اند؟ آنانكه در زندگى دنيا، تلاششان گُم و نابود مى شود و در عين حال، خيال مى كنند كه نيكو عمل مى كنند...»[1]
گاهى انسان مى رود، ولى نمى رسد، مى جويد، ليكن نمى يابد،
عمل مى كند، ولى بى نتيجه مى ماند،
مى دود، ولى دوندگيش بى اثر است.
زحمتِ بى پاداش، تلاش بى فايده، رنج بى گنج، و «سعى» بدون «شكر».
اين، خسران است. زيانكار كسى است كه در «بيراهه» حركت كند، ولى فكر كند در «راه» است. رو به «تباهى» برود، ولى خيال كند رو به «رشد» است. «زيان» كند، ولى پندارد در حال «سود» بردن است. اينان، «اَخسرين»اند: زيانكارترين افراد...
ولى اگر عمل انسان، نتيجه بخش و مفيد بود، و به هدف مورد نظر نزديك مى كرد، آنگاه، عمل از «خسران» بيرون آمده و «فايده» خواهد داشت.
«سعى مشكور» چيست؟
نيازمان اين است كه خدايا سعى ما را مشكور قرار بده.
«سعى» چيست؟ سعى، تلاش و فعاليّت پرشتاب و جدّى است.
همچنانكه رفت و آمد بين دو كوه صفا و مروه را در اعمال حجّ، «سعى» گويند. حاجى، سعى بين صفا و مروه مى كند.
در قرآن كريم مى خوانيم:
«اى مؤمنان! هرگاه كه در روز جمعه، به نماز جمعه ندا دهند، پس بشتابيد به سوى ذكر خدا و خريد و فروش را رها كنيد.»[2]
مى بينيم كه به اين حركت پرشتاب به سوى ميعادگاه نماز جمعه، و حضور در اين مراسم سياسى ـ عبادى، تعبير «سعى» اطلاق شده است...
«فَاسعَوا اِلى ذِكرِاللّه ».
پس، تلاشى كه از طرف خداوند، مورد پذيرش و قبول واقع شود و پروردگار به آن توجّه كند، و از ضايع شدن آن مانع گردد و نوعى سپاس، از تلاشگر به عمل آورده، پاداش نيكو بدهد چنين عملى «سعى مشكور» است.
امّا تلاش و سعى چه كسانى مورد «شُكران» و سپاس قرار مى گيرد؟
«سعى» چه كسانى «مشكور» است؟
تلاش و عمل، خود به خود، برانگيزاننده پاداش و جزا و شكر و سپاس نيست. بايد آميزه هايى داشته باشد، از «خير»، «خلوص»، «صدق» تا به عمل، رنگ خدايى بزند... ـ « صبغه اللّه »!...
قرآن، سعى چه كسانى را مشكور مى داند؟
يك جا مى گويد:
«هر كس «آخرت» را بجويد و بطلبد و براى آن تلاش و «سعى» شايسته كند و داراى «ايمان» هم باشد، چنين كسانى سعيشان «مشكور» است...»[3]
در جاى ديگر، پس از بيان عملكرد «ابرار» و پاداش هاى مفصّل آنان در بهشت و نعمتهاى گسترده آن جايگاه جاودانه، مى گويد:
«تمام اينها «جزا»ى عمل است و «سعى» شما «مشكور» است!»[4]
و در جاى ديگرى:
«هركه داراى «ايمان» باشد و «عمل صالح» كند، سعى او «كفران» نمى شود.»[5]
از مجموع اين آيات، به دست مى آيد كه سعى كسانى مشكور و مورد سپاس خداوند و قدردانى مردم قرار مى گيرد كه:
1 ـ «ايمان» داشته باشند.
2 ـ «عمل صالح» كنند.
3 ـ «آخرت طلب» باشند.
4 ـ از نيكان و «ابرار» به حساب آيند.
در نتيجه، دعا و طلب از خدا، مبنى بر مشكور بودن «سعى» در اين روز و اين ماه، ايمان و عمل صالح و آخرت گرايى و نيكوكارى مى طلبد.
در مقابل اين مشكور بودن سعى، گم شدن نتيجه تلاش و بى اثر بودن زحمات است و اين، كيفر و فرجام زيانكارانى است كه كوشش آنان در باتلاقى از «ريا» و مردابى از «كبر» و گردابى از «غرور» فرو مى رود و منجرّ به بى نتيجه شدن عملها در دنيا و آخرت، نزد خالق و خلق مى گردد.
«عمل مقبول» كدام است؟
گفتيم صِرف عمل، ملاك نيست، بلكه پذيرفته شدن در پيشگاه خداوند، ميزان است. تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد.
در دعاى امروز هم خواسته ايم خداوند، عملمان را «مقبول» قرار دهد.
باز از قرآن كريم استمداد بجوييم، در فهم معنا و مورد «عمل مقبول»:
يك جا از كار زن عمران ياد نيكو مى كند كه وقتى «مريم» را به دنيا آورد و آن را به خدا سپرد و براى محافظت از گزند شيطان، در پناه پروردگار قرار داد، خداوند هم «قبول» كرد و به بهترين وجهى اين فرزند را در مسير رويش و رشد و تعالى قرار داد و سرپرستى همچون «زكريّا» براى آن مقرّر فرمود.[6]
در آيه اى ديگر، سخن از كسانى است كه طبق سفارش و توصيه خداوند، به پدر و مادر خويش، نيكى مى كنند و در سنّ چهل سالگى، از خداوند توفيق شكرگزارى نسبت به نعمتهاى الهى مى طلبند و از خداوند مى خواهند كه عملى انجام دهند كه رضايت حق در آن است و به صلاح و اصلاح نسل و ذرّيه خود مى انجامد و چنين كسانى اهل «توبه» و «تسليم»اند.
پس از ذكر اين مطالب، خداوند مى فرمايد:
«اينانند كسانى كه بهترين اعمالشان را مى پذيريم و از خطاها و سيّئات آنان در مى گذريم و طبق وعده راست خود، در بهشت جايشان مى دهيم»[7]
آيه اى ديگر:
در مورد قربانى كردن دو پسر آدم در پيشگاه خداوند كه قربانى يكى پذيرفته درگاه خداوند قرار گرفت و ديگرى نه، آنكه قربانى اش قبول نشده بود، برادر را تهـديد به قتل كرد، آنـگاه برادرش هابيل، در مقابل اين تهـديد گفت:
«فقط و فقط، خداوند از متّقين قبول مى كند»[8]
در آيه ديگرى هم در مورد قبول نشدن انفاق ها و كمكهاى مالى منافقين به جبهه و جهاد سخن گفته، آنگاه رمز عدم قبول انفاقشان را در پيشگاه خدا، «فسق»، «كفر» به خدا و رسول، «سستى و كسالت در نماز»، «اكراه و بى ميلى در انفاق» بيان كرده است.[9]
باز هم يك جمع بندى از آيات:
عملهاى صالح و انفاقها و خيرات كسانى مورد قبول قرار مى گيرد كه:
1 ـ توكّل و پناه بردن به خدا داشته باشند.
2 ـ به پدر و مادر خود نيكى كنند.
3 ـ كارهاى «خداپسند» انجام دهند.
4 ـ خواهان ذرّيه اى پاك و صالح باشند.
5 ـ اهل توبه و تسليم باشند.
6 ـ متّقى و پرواپيشه باشند.
7 ـ از فسق و كفر و اكراه و كسالت، دورى كنند.
پس شرط قبول عمل، توكّل و اخلاص و نيّت پاك و جلب رضاى خداست.
غير از مسائل ياد شده، نيازهاى درخواستى ديگر در دعاى امروز، عبارت است از:
ـ بخشوده شدن گناه و پوشيده ماندن عيب،
خداوند هم كريم و خطاپوش است، آمرزنده گناه و بخشنده خطاست.
خواسته ما را نيز مى داند و دعايمان را هم مى شنود. چرا كه «اسمع السّامعين» است، شنواترين شنوندگان.
اميد است كه لبّيك اجابتى گفته و عملمان را بپذيرد و گناهمان را ببخشايد و عيبمان را بپوشد.
ـ آمين ـ
[1] ـ كهف، آيه 104.
[2] ـ جمعه، آيه 9 فاسعوا الى ذكراللّه .
[3] ـ اسراء، آيه 19.
[4] ـ انسان، آيه 22.
[5] ـ انبياء، آيه 94.
[6] ـ آل عمران، آيه 37 (فتقبّلها ربّها بقبولٍ حسن...».
[7] ـ احقاف، آيه 16 (اولئك الذّين نتقبّل عنهم احسن ماعملوا...).
[8] ـ مائده، آيه 27 (انما يتقبلّ اللّه ُ من المتقين).
[9] ـ سوره توبه، آيه هاى 53 و 54.