0

دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

ماه رمضان بستری گرم برای خودسازی ، توبه و راز ونیاز با خالق خویش است . ماه مبارک رمضان ماه شستشوی باطنی و تزکیه عملی و پالایش وجود است .

جهت بهره مندی همراهان ارجمند از لحظه های سراسر نور و معرفت ماه مبارک رمضان، دعاهای هر روز این ماه پرفضیلت در این تاپیک قرا داده می شود. ضمن استفاده از دعاهای مذکور برداشت های شخصی و نظرات خود را با توجه به دعای آن روز  به صورت یک جمله یا یک یک موضوع یا یک تصویری که در ارتباط با دعای آن روز باشد  ارسال فرمایید.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

پنج شنبه 11 تیر 1394  12:02 PM
تشکرات از این پست
khodaeem1 namebaran nargesza shirdel2 ali_kamali
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

شرح فرازهای دعا

در فراز ابتدایی این دعا «اللهم ارزقنی فیه طاعه الخاشعین» یعنی «خدایا در این روز اطاعت بندگان خاشع و خاضع خود را نصیب من گردان» آمده است.

برای آنکه بدانیم خاشعین چه کسانی هستند، بهتر است اول در مورد متکبر ین صحبت به میان آوریم؛ چرا که خضوع و خشوع به طور کامل با تکبر و غرور تضاد دارد، به طوری که هر آنچه که در صفات متکبر ین وجود دارد، ضد آن در خاشعین موجود است.

امام علی (ع) همچنین در قسمتی دیگر نیز فرمودند: «کبر و خودپسندی چیزی است که قلب‌های متکبران را همانند کرده، تا قرن‌ها به تضاد و خون‌ریزی گذراندند و سینه‌ها از کینه‌ها تنگی گرفت.»

 

برای روشن شدن این موضوع اشاره می‌کنیم به قسمتی از سخنان گهربار حضرت علی (ع) که در مورد متکبران این‌گونه فرمودند: «آگاه باشید! زنهار! زنهار! از پیروی و فرمانبری سران و بزرگانتان، آنان که به اصل و حسب خود می‌نازند و خود را بالاتر از آنچه هستند می‌پندارند و کارهای نادرست را به خدا نسبت می‌دهند و نعمت‌های گسترده خدا را انکار می‌کنند، تا با خواسته‌های پروردگار مبارزه کنند و نعمت‌های او را نادیده انگارند، آنان شالوده تعصب جاهلی و ستون‌های فتنه و شمشیرهای تفاخر جاهلیت هستند.»

امام علی (ع) همچنین در قسمتی دیگر نیز فرمودند: «کبر و خودپسندی چیزی است که قلب‌های متکبران را همانند کرده، تا قرن‌ها به تضاد و خون‌ریزی گذراندند و سینه‌ها از کینه‌ها تنگی گرفت.»

در جای دیگری می‌فرمایند : فَاللهَ اللهَ فی کِبْرِ الْحَمیَّهِ وَ فَخْرِ الْجاهِلیَّهِ . .

خدا را خدا را! از تکبّر و خودپسندی و از تفاخر جاهلی بر حذر باشید. (نهج‌البلاغه فیض‌الاسلام خطبه 234 معروف به خطبه قاصعه ص 785.)

خضوع و خشوع همانند ظرفی است که انسان به وسیله آن به جمع‌آوری رضا و خشنودی خداوند می‌پردازد و تکبر چون ظرفی است تو خالی که هیچ چیزی در آن جز غرور و تکبر جای نمی‌گیرد و این خضوع و خشوع است که انسان را به خدای خویش نزدیک می‌سازد؛ زیرا که هرچه انسان نزد پروردگار عالمیان، خود را ذلیل و خوار نشان دهد، ارزشش در پیشگاه او بیشتر می‌شود

 

انسانی که صفت تکبّر را در میان صفات خویش جای داده، معمولاً بر روی مسائلی که خود طرح می‌کند و یا چیزهایی که نفْسِ او خواهان آن است تعصّب دارد و بدون هیچ دلیل منطقی بر روی خواسته خویش اصرار می‌ورزد. چنین کسی در مواردی که با او مخالفت می‌شود به زور توسل می‌شود و سعی دارد با مشاجره زبانی حرف خود را به کرسی بنشاند، و در نتیجه به بداخلاقی با دیگران پرداخته تا او را رعایت کنند و به خاطر این تندیِ اخلاق و زشتی درون از پند و اندرز دیگران هیچ بهره‌ای نمی‌برد چرا که به حرف حق گوش نداده و نصیحت دیگران را نمی‌پذیرد. از انتقاد روی گردان است و به محض شنیدن انتقاد، ناراحت شده آن را نمی‌پذیرد و همین امر او منشأ کینه‌های فراوان خواهد شد.

با توجه به این تذکرات ، در می‌یابیم که خضوع و خشوع همانند ظرفی است که انسان به وسیله آن به جمع‌آوری رضا و خشنودی خداوند می‌پردازد و تکبر چون ظرفی است تو خالی که هیچ چیزی در آن جز غرور و تکبر جای نمی‌گیرد و این خضوع و خشوع است که انسان را به خدای خویش نزدیک می‌سازد؛ زیرا که هرچه انسان نزد پروردگار عالمیان، خود را ذلیل و خوار نشان دهد، ارزشش در پیشگاه او بیشتر می‌شود.

کوچک شدن، خوار شدن، طرد شدن و سرانجام آتش جهنم مقصدهایی هستند که مسیر تکبّر به آن‌ها منتهی می‌شود، و امیرالمؤمنین(ع) در این مورد ابلیس را مثال می‌زنند تا به عنوان الگوی یک متکبّر در اذهان مردم باشد و از عاقبت امرِ او عبرت بگیرند

 

چنانچه حضرت علی (ع) فرمودند: «تاج تواضع و فروتنی را بر سر نهید و تکبر و خودپسندی را زیر پا بگذارید ... و تواضع و فروتنی را سنگر میان خود و شیطان و لشکریانش قرار دهید، زیرا شیطان از هر گروهی لشکریان و یارانی سواره و پیاده دارد.» پس خضوع و خشوع در مقابل پروردگار عالمیان همان طاعت و بندگی خالصانه در مقابل ذات اقدس اوست که ما نیز در این روز از خداوند می‌خواهیم به ما عبادت و اطاعتش را همراه با خضوع و خشوع نصیب کند.

 

آینده متکبّر

بابِ شهر علم پیامبر(ص) آینده شخص متکبر را در لسان مبارک خود این گونه بیان می‌دارد:

(( پس شیطان دشمن خدا و پیشوای متعصّب‌ها و سرسلسله تکبّران است که اساس عصبیّت را بنا نهاد. و بر لباس کبریایی و عظمت، با خدا درافتاد، لباس بزرگی را بر تن پوشید و پوشش تواضع و فروتنی را از تن درآورْد. آیا نمی‌نگرید که خدا به خاطر خود بز رگ بینی، او را کوچک ساخت، و به جهت بلندپروازی او را پست و خوار گردانید؟! پس او را در دنیا طرد شده و آتش جهنم را در قیامت برای او مهیا فرمود.))( همان ص 778.)

پس کوچک شدن، خوار شدن، طرد شدن و سرانجام آتش جهنم مقصدهایی هستند که مسیر تکبّر به آن‌ها منتهی می‌شود، و امیرالمؤمنین(ع) در این مورد ابلیس را مثال می‌زنند تا به عنوان الگوی یک متکبّر در اذهان مردم باشد و از عاقبت امرِ او عبرت بگیرند.

فروتنان چه کسانی هستند؟ که در جواب باید بگوییم فروتنی یکی از صفات بارز مؤمنان تقواپیشه است که شب و روز خود را به تقوا و پرهیزکاری می‌گذرانند

 

عبرت از ابلیس، « حَبطِ اعمال »

امیرالمؤمنین(ع) در دنباله همین خطبه می‌فرمایند اگر خداوند می‌خواست حضرت آدم(ع) را از نوری که چشم‌ها را خیره کند و زیبایی‌اش عقل‌ها را مبهوت سازد و . . . می‌آفرید تا آزمایش ملائکه و ابلیس در سجده بر او آسان شود ولی او را از گِل آفرید و این را امتحان و آزمایش خود قرار داد. بهتر است پایان این بحث را با جملات زیبای اسوه اخلاق و ایمان، امیر مؤمنان حضرت علی(ع) به پایان بریم. امیرالمؤمنین(ع) پس از بیان امتحان الهی می‌فرمایند:

«خداوند مخلوقات خود را با اموری که آگاهی ندارند آزمایش می‌کند ( شرط ایمان )، تا بد و خوب تمیز داده شود و تکبّر و خودپسندی را از آن‌ها بِزداید و خود بز رگ بینی را از آنان دور کند، پس، از آنچه خداوند نسبت به ابلیس انجام داد عبرت گیرید، زیرا اعمال فراوان و کوشش‌های مداومِ او را با تکبّر از بین برد. او شش هزار سال عبادت کرد که مشخص نیست ( شما نمی‌فهمید ) از سال‌های دنیا یا آخرت است. اما با ساعتی تکبّر همه را نابود کرد. چگونه ممکن است پس از ابلیس، فرد دیگری همان اشتباه را تکرار کند و سالم بماند؟! نه، هرگز! . . . بین خدا و خلق، دوستیِ خاصّی وجود ندارد که به خاطر آن، حرامی را که بر جهانیان ابلاغ فرموده حلال بدارد!» (همان ص 780)

حضرت علی (ع) در مورد صفت و نشانه یک پرهیزکار فرمودند: «در دین‌داری نیرومند، نرمخو و دور اندیش است، دارای ایمانی پر از یقین، حریص در کسب و دانش، با داشتن علم بردبار، در توانگری میانه رو، در عبادت فروتن، در تهی دستی آراسته، در سختی‌ها بردبار، در جستجوی کسب حلال، در راه هدایت شادمان و پرهیز کننده از طمع ورزی، است.»

 

 شرح فراز دوم

در بخش دیگر این دعا می‌خوانیم: «و اشرح فیه صدری بانابه المخبتین بامانک یا امان الخائفین» یعنی «و شرح صدر مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما به حق امان بخشی خود ای ایمنی دل‌های ترسان.»

 

حال منتخبین چه کسانی هستند؟ در دعای این روز نکته اساسی که به آن تأکید شده است، خضوع و خشوع و فروتنی در مقابل ذات اقدس پروردگار است به طوری که در این روز از خداوند درخواست می‌کنیم آنچه را که در صفات و اعمال خالصان و خاشعان و فروتنان وجود دارد، نصیب ما کند، اما در اینجا می‌خواهیم بدانیم مخبتین به چه معناست؟

مخبتین به معنای فروتنان است، آن هم فروتنانی که فروتنی آنان فقط در مقابل پروردگار جهان و جهانیان است، حال شاید سوال کرد که فروتنان چه کسانی هستند؟ که در جواب باید بگوییم فروتنی یکی از صفات بارز مؤمنان تقواپیشه است که شب و روز خود را به تقوا و پرهیزکاری می‌گذرانند.

چنانچه حضرت علی (ع) در مورد صفت و نشانه یک پرهیزکار فرمودند: «در دین‌داری نیرومند، نرمخو و دور اندیش است، دارای ایمانی پر از یقین، حریص در کسب و دانش، با داشتن علم بردبار، در توانگری میانه رو، در عبادت فروتن، در تهی دستی آراسته، در سختی‌ها بردبار، در جستجوی کسب حلال، در راه هدایت شادمان و پرهیز کننده از طمع ورزی، است.»

با توجه به فرموده آن بزرگوار در می‌یابیم که مخبتین همان پرهیزکاران هستند که شب و روز خود را به ذکر و یاد خداوند به پایان می‌برند که ما نیز در این روز از خداوند می‌خواهیم شرح صدری را که مردان پرهیزکار و فروتن دارند، به ما نیز عطا کند.

 

نماز شب شانزدهم ماه رمضان

دوازده ركعت در هر ركعت حمد و دوازده مرتبه اَلْهیكُمُ التَّكاثُرُ.

 

 


منابع :

بیانات آیت الله مجتهدی تهرانی

 سایت حوزه

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

پنج شنبه 11 تیر 1394  12:04 PM
تشکرات از این پست
khodaeem1 nargesza shirdel2 ali_kamali
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

پنج شنبه 11 تیر 1394  12:09 PM
تشکرات از این پست
khodaeem1 nargesza ali_kamali
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

۱- که خضوع و خشوع همانند ظرفی است که انسان به وسیله آن به جمع آوری رضا و خشنودی خداوند می پردازد 

۲-  تکبر همانند ظرفی است که هیچ چیزی جز غرور و تکبر در آن جای نمی گیرد.

۳- مخبتین به معنای فروتنان است، آن هم فروتنانی که فروتنی آنان فقط در مقابل پروردگار جهان و جهانیان  می باشد.

۴-  هیچ یک از انسان ها به جایی نرسند، مگر این که در مقابل ذات اقدس پروردگار فروتن بوده و از دستورات او پیروی نماید. 

 

 

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

پنج شنبه 11 تیر 1394  12:10 PM
تشکرات از این پست
khodaeem1 nargesza shirdel2 ali_kamali
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

۱- که خضوع و خشوع همانند ظرفی است که انسان به وسیله آن به جمع آوری رضا و خشنودی خداوند می پردازد 

۲-  تکبر همانند ظرفی است که هیچ چیزی جز غرور و تکبر در آن جای نمی گیرد.

۳- مخبتین به معنای فروتنان است، آن هم فروتنانی که فروتنی آنان فقط در مقابل پروردگار جهان و جهانیان  می باشد.

۴-  هیچ یک از انسان ها به جایی نرسند، مگر این که در مقابل ذات اقدس پروردگار فروتن بوده و از دستورات او پیروی نماید. 

 

 

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

پنج شنبه 11 تیر 1394  12:10 PM
تشکرات از این پست
khodaeem1 nargesza ali_kamali
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

قبله عشق، يكى باشد و بس!

«خشوع»، حالتى است مركّب از دو احساس:

احساس و شناخت عظمت خدا، احساس كوچكى و ضعف خود.

خداوند نمازگزارانى را اهل «فلاح» و رستگارى مى داند كه در نمازشان «خاشع» باشند.[1]

خشوع، روح عبادت و جان زنده نماز است.

عبادت بى خشوع، اسكلت بى جان است و قلب خاشع، خانه خداست. خشوع در نماز، احساس حضور در محضر «اللّه » است.

مگر با يك دل، چند دلبر مى توان داشت و با يك قلب، به چند معشوق مى توان عشق ورزيد؟

با چهره جان، مگر به چند «جهت» و چند «سو» مى توان روى آورد؟

«قبله عشق، يكى باشد و بس»

وقتى در برابر پروردگار متعال، احساس بندگى و كوچكى و عبوديّت كنيم، در محضرش، مؤدّب، باوقار، خائف، خاشع و مطيع خواهيم بود و نمازمان روح خواهد داشت و عبادتمان، داراى حضور قلب خواهد بود. طاعتى اين چنين، شايسته درگاه كبريايى است.

خشوع، آن اضطراب درونى در مقابل «اللّه » است.

خشوع، خشيت قلب مؤمن و شكستگى مؤمن در مقابل عظمت خالق است.

خشوع، «حالت»ى است در دل، كه «خضوع» در اندام و برون را به همراه دارد. آنكه در نماز، ياد خدا را در دل داشته باشد و متوجّه جبروت او گردد، بى گمان، با چشمى هراسان و قلبى خائف، عبادت مى كند.

پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله روزى مشاهده كرد كسى در حال نماز، با ريش خود بازى مى كرد، فرمود:

«اگر قلب او «خاشع» بود، اعضاى او هم «خاشع» مى شد، چرا كه گله، تسليم چوپان است»!...[2]

چه معناى بلند و آموزش عميقى!...

سكون دل و اطمينان درونى كه در بنده خدا وجود دارد، به هيئت ظاهرى او هم سنگينى و وقار مى بخشد. پس خشوع در عبادت، موهبتى است بزرگ كه بايد از خداوند خواست تا عنايت كند. «عبادت خاشعين»، حضور قلب در نماز است.

اقبال دل، در حال عبادت و حضور زنده ياد خدا، در نيايش است. «طاعت خاشعين»، حاضر ساختن «روح» در عبادت است، همچنانكه «تن» و «جسم» را حاضر مى كنيم، بايد حضور قلبى هم داشت.

شرح صدر

از خداوند، «شرح صدر» خواسته ايم. يعنى گشادى سينه و فراخى قلب.

اين هم يك «احساس» و «حالت» است كه از ايمان ناب، توكّل مطلق، استغناء از مردم، تحمل فراوان، اراده اى استوار و اميدى عظيم، سرچشمه مى گيرد.

آنكه «شرح صدر» دارد، هراس ندارد، مأيوس نيست،

در چنگ مشكلات، خورد نمى شود، در كام موج حادثه ها غرق نمى گردد، غم به دلش چنگ نمى اندازد، ناملايمات و كارشكنيها، سستش نمى كند، از شكست ها، افسرده نمى شود، از كمى ياران، دلتنگ نمى گردد، از انبوه دشمن، نمى ترسد، اين «شرح صدر» است.

امّا آنچه در دعاى امروز خواسته ايم، شرح صدرى است كه در سايه «انابت» و «اخبات» فراهم مى آيد.

همچنانكه ايمان و عمل صالح و طاعت و عبوديت، احساس فراخى سينه و اطمينان قلب مى آورد، در مقابل، خطا و گناه، احساس تنگى سينه و فشار درونى و تنگناى هستى را در انسان ايجاد مى كند. احساس شرم از گناه، جهان را در نظر انسان، تنگ و تاريك مى كند.

بابا طاهر عريان گويد:

مكن كارى كه برپا سنگت آيد

جهان با اين فراخى تنگت آيد

چو روزى نامه خوانان، نامه خوانند

تو را از نامه خواندن، ننگت آيد

قرآن كريم، اين احساس تنگى جهان را براى گنهكار، در چند جا مطرح كرده است. از جمله يكى در مورد برادران يوسف، نسبت به كارى كه درباره يوسف كرده بودند، و ديگرى درباره سه نفرى كه در زمان پيامبر اسلام، بهانه جوئى كرده و از شركت در جهاد امتناع ورزيدند و در شهر ماندند. در اين موارد قرآن تعبيرى دارد كه مى گويد: «فَضاقَتْ عَلَيهِمُ الأرضُ بِما رَحُبَتْ»![3]

آنچه كه اين احساس دلتنگى و فشار روحى و ضربه هاى تازيانه وجدان را از بين مى برد و باز، آن شرح صدر را باز مى گرداند، «توبه» و «انابت» و «اخبات» است. در دعا آمده است: «إنابَةُ المُخبِتين».

«انابت»، يعنى رجوع و بازگشت و توبه. «اخبات»، يعنى خشوع و خضوع و فروتنى و سكون قلب و آرامش خاطر.

آنكه با خضوع و اطمينان، به سوى خدا باز گردد و داراى شرح صدر مى گردد، آنكه با خشيت و خشوع، روى به درگاه خدا مى كند، در اثر پذيرش توبه از سوى خدا، به آن احساس «شرح صدر» دست مى يابد.

خواجه عبداللّه انصارى مى گويد:

«از ميدان تذلّل، ميدان «اخبات» زايد. قوله تعالى: «وَبَشِّرِ المُخبِتين»

اخبات، نرم خويى است و تنگدلى،

و ترسكارى مردى است، حقيقت اخلاص چشيده، و غدر خلايق بديده و از خويشتن رهيده...»[4]

يا اَمانَ الخائِفينَ:

در آيات، در ادعيه، در نيايش ها، در دعاى جوشن كبير، و... از خدا به عنوان «امان الخائفين» ياد شده است.

او كه قلب هاى ترسان را ايمنى مى بخشد و اندوه غمگينان را مى زدايد.

انيس دلهاى وحشت زدگان است و رهگشا در پايانِ بن بست هاست.

اميد گنهكاران، خطاپوش خطاكاران، بخشنده معاصى و «غفارالذّنوب» است.

فرارگاه فراريان، پناهگاه بى كسان، ملجأ سرگشتگان، آرام بخش خسته دلان، يار بى پناهان، راهنماى گمراهان و پشتيبان حق پرستان است.

ترس انسان از چيست؟

از عذاب خداوند و آتش دوزخ،

از بى ياورى و بى پناهى،

از مطروديت از درگاه خدا،

از تيره روزى دنيا و بدبختى آخرت،

از گمراهى و حيرت،

ولى... خدا، «امان» است.

آن كس كه واقعاً «خائف» باشد، هراسناك باشد و بترسد، خداوند ايمنى بخش جانهاى ترسانِ بندگانى است كه جز «او» كسى را ندارند.


[1] ـ قَد أفلَحَ المُؤمِنُونَ، الّذينَ هُم فى صَلاتِهِم خاشِعُونَ.

مؤمنون، آيه 1 و2.

[2] ـ لو خشع قلب هذا، لخشعت جوارحه احياءالعلوم ج 1 ص 151.

[3] ـ آيه 118 سوره توبه را مطالعه كنيد.

[4] ـ صد ميدان، خواجه عبداللّه انصارى، ص 39.

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

پنج شنبه 11 تیر 1394  12:14 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh nargesza shirdel2 ali_kamali
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

پاسخ به:دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

پنج شنبه 11 تیر 1394  12:22 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh nargesza ali_kamali
namebaran
namebaran
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 4155
محل سکونت : تهران

پاسخ به:دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

شرح دعاي روز پانزدهم ماه مبارک رمضان
 

اللهم ارزقني فيه طاعه الخاشعين و اشرح فيه صدري بانابه المخبتين بامانک يا امان الخائفين”
“خدايا در اين روز طاعت بندگان خاشع و خاضع خود را نصيب من گردان و شرح صدر مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما به حق امان بخشي خود اي ايمني دلهاي ترسان”
1- اللهم ارزقني فيه طاعه الخاشعين “خدايا در اين روز اطاعت بندگان خاشع وخاضع خود را نصيب من گردان”
خضوع و خشوع در پيشگاه خداوند
براي آنکه بدانيم خاشعين چه کساني هستند بهتر است اول در مورد متکبرين صحبت به ميان آوريم چرا که خضوع و خشوع به طور کامل با تکبر و غرور تضاد دارد، به طوري که هر آنچه که در صفات متکبرين وجود دارد ضد آن در خاشعين موجود مي باشد. براي روشن شدن اين موضوع اشاره مي کنيم به قسمتي از سخنان گهربار امير مومنان حضرت علي عليه السلام که در مورد متکبران اينگونه فرمودند: “آگاه باشيد! زنهار! زنهار! از پيروي و فرمانبري سران و بزرگانتان، آنان که به اصل و حسب خود مي نازند و خود را بالاتر از آنچه هستند مي پندارند و کارهاي نادرست را به خدا نسبت مي دهند و نعمتهاي گسترده خدا را انکار مي کنند، تا با خواسته هاي پروردگار مبارزه کنند و نعمتهاي او را ناديده انگارند، آنان شالوده تعصب جاهلي و ستونهاي فتنه و شمشيرهاي تفاخر جاهليت هستند” و در قسمتي ديگر نيز فرمودند: “کبر و خودپسندي چيزي است که قلبهاي متکبران را همانند کرده، تا قرنها به تضاد و خونريزي گذراندند و سينه ها از کينه ها تنگي گرفت”(2) که با توجه به اين تذکرات مقدس از زبان امير مومنان حضرت علي عليه السلام در مي يابيم که خضوع و خشوع همانند ظرفي است که انسان به وسيله آن به جمع آوري رضا و خشنودي خداوند مي پردازد و تکبر چون ظرفي است تو خالي که هيچ چيزي در آن جز غرور و تکبر جاي نمي گيرد و اين خضوع و خشوع است که انسان را به خداي خويش نزديک مي سازد زيرا که هرچه انسان نزد پروردگار عالميان، خود را ذليل و خوار نشان دهد ارزشش در پيشگاه او بيشتر مي شود چنانچه حضرت علي عليه السلام فرمودند: “تاج تواضع و فروتني را بر سر نهيد و تکبر و خودپسندي را زيرپا بگذاريد... و تواضع و فروتني را سنگر ميان خود و شيطان و لشکريانش قرار دهيد، زيرا شيطان از هر گروهي لشکريان و ياراني سواره و پياده دارد”(3) پس خضوع و خشوع در مقابل پروردگار عالميان همان طاعت و بندگي خالصانه در مقابل ذات اقدس اوست که ما نيز در اين روز از خداوند مي خواهيم به ما عبادت و اطاعتش را همراه با خضوع و خشوع نصيب فرمايد...
و اشرح فيه صدري بانابه المخبتين بامانک يا امان الخائفين “و شرح صدر مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما به حق امان بخشي خود اي ايمني دلهاي ترسان.”
 منتخبين چه کساني هستند؟

در دعاي اين روز نکته اساسي که به آن تاکيد شده است خضوع و خشوع و فروتني در مقابل ذات اقدس پروردگار است به طوري که در اين روز از خداوند درخواست مي نماييم آنچه را که در صفات و اعمال خالصان و خاشعان و فروتنان وجود دارد نصيب ما گرداند، اما در اينجا مي خواهيم بدانيم مخبتين به چه معناست؟ مخبتين به معناي فروتنان است، آن هم فروتناني که فروتني آنان فقط در مقابل پروردگار جهان و جهانيان مي باشد، حال شايد سئوال کرد که فروتنان چه کساني هستند؟ که در جواب بايد بگوييم فروتني يکي از صفات بارز مومنان تقواپيشه است که شب و روز خود را به تقوا و پرهيزکاري مي گذرانند. چنانچه حضرت علي عليه السلام در مورد صفت و نشانه يک پرهيزکار فرمودند: “در دينداري نيرومند، نرمخو و دور انديش است، داراي ايماني پر از يقين، حريص در کسب و دانش، با داشتن علم بردبار، در توانگري ميانه رو، در عبادت فروتن، در تهي دستي آراسته، در سختي ها بردبار، در جستجوي کسب حلال، در راه هدايت شادمان و پرهيز کننده از طمع ورزي، مي باشد.


که با توجه به فرموده آن بزرگوار در مي يابيم که مخبتين همان پرهيزکاران هستند که شب و روز خود را به ذکر و ياد خداوند به پايان مي برند که ما نيز در اين روز از خداوند مي خواهيم شرح صدري را که مردان پرهيزکار و فروتن دارند، به ما نيز عطا فرمايد. ان شاءالله که تابع باشيم.

چشم برندار ازم می پاشه زندگیم

پنج شنبه 11 تیر 1394  12:48 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh nargesza shirdel2 ali_kamali
namebaran
namebaran
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 4155
محل سکونت : تهران

پاسخ به:دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

پاسخ به:دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

چشم برندار ازم می پاشه زندگیم

پنج شنبه 11 تیر 1394  12:51 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh salma57 nargesza ali_kamali
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

 "خشوع" برگرفته از "خشع" به معنی تضرع و زاری است. تضرع به معنی زاری و فروتنی است و بیشتر دردل و خاطر انسان بوجود می‌آید و در اعضای بدن ظاهر می‌شود، لذا در روایات آمده هرگاه دل متأثر شود، اعضاء بدن فرمانبردار و خاشع می‌شوند.[1] پس خشوع تحققش در مرتبه اول در قلب و سپس در اعضاء تجلی می‌یابد.
  
 خشوع در واقع چیزی جز حضور قلب توأم باتواضع و ادب و احترام نیست، مؤمنان در نماز، تمام توجهشان به باطن و حقیقت نماز است.[2] خشوع کم و بیش توأم با خوف و خشیت است و حالت انعطاف‌پذیری دل را نشان می‌دهد و در برابر قساوت است که حالت سنگدلی و عدم تأثر دل است.[3]
 
انواع خشوع در قرآن
   قرآن خشوع را جزو صفات برجسته انسان شایسته به شمار می‌آورد و در مقام مدح از افراد یا گروه‌ها بر این صفت به عنوان یک نقطه امتیاز دست می‌گزارد.[4]
 
1-   نسبت خشوع به قلب:
 
«أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ»[5]
«آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل شده است خاشع گردد و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانی داده شد. سپس زمانی طولانی بر آنها گذشت و قلبهایشان قساوت پیدا کرده و بسیاری از آنها گنهکارند»
 
   قرآن در اینجا گروهی از مؤمنان را ملامت می‌کند که چرا همچون بسیاری از امت‌های پیشین گرفتار غفلت و بی‌خبری شده‌اند، همان غفلتی که باعث قساوت و فسق و گناه است. یاد خدا اگر در عمق جان قرار گیرد و اگر در آیات الهی درست تدبیر شود باید مایه خشوع گردد.[6]
 
2-   نسبت خشوع به مؤمنان:
 
« قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ »[7]
«مؤمنان رستگار شدند آنها که در نمازشان خشوع دارند»
 
   یکی از صفات برجسته مؤمنان خشوع در نماز است. این آیه اقامه نماز را نشانه مؤمنان نمی‌شمارد، بلکه خشوع در نماز را ویژگی آنان برمی‌شمرد.[8] خشوع در نماز هم به قلب است هم به اعضا، خشوع به قلب این است که از همه چیز روی برگرداند و تنها متوجه پرستش و نیایش خدا باشد و خشوع اعضا این است که چشم را فرو نهد و توجه به کسی و چیزی نکند و از کارهای بیهوده خودداری کند.[9] بی‌حرکت شدن اعضا از ترس، مقام طرف را بزرگ داشتن و اهتمام بر بزرگداشت او و تذلل و... از معانی دیگر خشوع اعضا می‌باشد.[10]
 
3-   نسبت خشوع به چشم:
 
« خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ »[11]
«آنان در حالی که چشم‌هایشان از شدت وحشت به زیر افتاد، همچون ملخهای پراکنده از قبرها خارج می‌شوند»
 
   نسبت خشوع به چشم‌ها به خاطر آن است که صحنه قیامت، آنقدر هولناک است که تاب تماشای آن را ندارند لذا چشم از آن برمی‌گیرند و به زیر می‌اندازند.[12] در حقیقت خشوع نوعی ذلت است و حالت ذلت بیش از هر چیز در دیدگان ظهور می‌کند.[13]
 
4-   نسبت خشوع به صدا:
 
« يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَت الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا »[14]
«در آن روز همه از دعوت کننده الهی، پیروی نموده، و قدرت بر مخالفت او نخواهند داشت (و همگی از قبرها برمی‌خیزند) و همه صداها در برابر (عظمت) خداوند رحمان، خاضع می‌شود و جز صدای آهسته چیزی نمی‌شنوی»
 
   این خاموشی صداها یا به خاطر سیطره عظمت الهی بر عرصه محشر است که همگان در برابرش خشوع می‌کنند، یا در اثر ترس حساب و کتاب و نتیجه اعمال است یا هر دو[15] برخی گویند (مخاطبین این آیه) افراد خشنی بوده‌اند که در این دنیا لحن‌های تند و آمرانه داشته‌اند و در آنجا خاموش شده‌اند و فقط صدای پاهای آنها شنیده می‌شود.[16]
 
راه تحصیل خشوع:
 
   تحصیل تا حدی اختیاری است، در اصلِ فطرتِ انسان، مایه اصلی خشوع، مثل سایر احساسات و عواطف وجود دارد و قابل تضعیف و تقویت است.[17]
   عشق به خدا، اندیشیدن در حقارت و پستی دنیا، توجه به قدرت خدا در حل مشکلات و ضعف مخلوق و... باعث حضور قلب در نماز می‌شود.[18] خشوع نیز در واقع چیزی جز حضور قلب توأم با تواضع و ادب نیست.[19] یاد مرگ و قیامت نیز چنان دردناک است که گمانش برای خاکسار شدن انسان کافی است، خاشعان اهل یقین به معاد، امیدی آمیخته با خوف و نگرانی از سوء عاقبت دارند و دل شکسته‌اند و همین انکسار و حزن باعث خشوع می‌شود.[20]

 


[1] . راغب اصفهانی، مفردات، ترجمه غلامرضا حسینی، تهران، مرتضوی، بی‌تا، ج 1، ص 65.
[2] . حسینی، حسین، اخلاق در قرآن و حدیث؛ تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1384، سوم، ص 36.
[3] . مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، قم، موسسه آموزشی حضرت امام (ره)، 1377، سوم، ج 1، ص 412.
[4] . همان، ص 413.
[5] . حدید/ 16؛ (ترجمه آیات از آیت الله مکارم شیرازی می‌باشد)
[6] . مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374، اول ، ج 23، ص 341.
[7] . مؤمنون/  2 – 1.
[8] . شریعتمداری، جعفر؛ شرح و تفسیر لغات براساس تفسیر نمونه، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1372، اول، ج 1، ص 682.
[9] . طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه علی کرمی، تهران، فراهانی، 1360، اول، ج 17، ص 31.
[10] . طباطبائی، محمد حسینی، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی 1374، پنجم، ج 15، ص 6.
[11] . قمر/7.
[12] .نمونه، پیشین، ج 23، ص 23.
[13] . المیزان، پیشین، ج 19، ص 93.
[14] . طه/ 108.
[15] . تفسیر نمونه، پیشین، ج 13، ص 304.
[16] . مجمع البیان، پیشین، ج 16، ص 74.
[17] . آیت الله مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، پیشین، ص 413.
[18] .خادم الذاکرین، اکبر، اخلاق اسلامی در نهج‌البلاغه، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب (ع)، 1382، چهارم، ص 179.
[19] . اخلاق در قرآن و حدیث؛ حسین حسینی، پیشین، ص 37 – 36.
[20] .جوادی آملی، عبدالله؛ تفسیر تسنیم، قم، مرکز نشر اسراء، 1381، اول، ج 4، ص 163.
 

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

پنج شنبه 11 تیر 1394  12:55 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh nargesza shirdel2 ali_kamali
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

https://mail-attachment.googleusercontent.com/attachment/u/0/?view=att&th=14e4d156f366ccb2&attid=0.1&disp=inline&safe=1&zw&saddbat=ANGjdJ8o4Z09XKQXthFfQzfxAp9JKPsNxNy-MbsPG6aCZhw77uOBW47lf0cA_DJvpfoKgoLnaTaje1RbB6x5sVE6Db3LzL4pFgaRBBedyPdxy8RO0IHt4udCdyDyf9eyLRipZUZHK9B4si0bVXpGuUC1KI-3WESu9dM8VP4dpdZqZnMspDqHOpiEJ6eO8rw--lj5KtFfI0qzu8gdpG5gF3A9DdobfT5qRX5-La9-4H_vfWLMUd2Z1Yk_BUMqgWw-epv7IzZAasuMiqCjXEQjxFPeqydMJfK2MeEA9_W3p13dfLyLrQKBXUQglfNDF_Du0xBW4HKrjsza-HqkCseHUY-zmRxuHlnpLjO9S_UJdEmk-Yb2COPLD8n3E7xcoopEmMg__s8TBQV5pA5JmKfIngK6ORFbnMg3I6YQ5on2OT6qChG4W9MRNYA7hqDT4Iwa4-G11uy3a_-_sq8hI83wXIye6d9-OAotifYhatcyHbGCNDYU6IpDT4H7GDZhN2O7_uR0KJv4rUTJCvBNo7XJu_ouvAh8HAHIPLBvI4RLHm4CJaiQA-RmTjfxJwJe3S0

 

 

پیام مهم در دعای روز پانزدهم ماه رمضان " شرح صدر " است.
 

شرح صدر یعنی گشتردگی ظرفیت انسان و تحمل او؛ و نعمت بزرگی است که همه از آن برخوردار نیستند. انسان کم ظرفیت و کم تحمل نمی تواند به مدارج عالی کمال دست یابد. بنابراین، لازمه دست یابی به کمال، آراسته شدن به شرح صدر است.

خداوند در آیه اول از سوره " انشراح " نعمت شرح صدر را که به پیامبر (ص) عطا کرده است یادآور می شود.

 

پنج شنبه 11 تیر 1394  5:18 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh shirdel2 ali_kamali
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد
پنج شنبه 11 تیر 1394  6:23 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh ali_kamali
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

روز پانزدهم: شرح صدر

خداوند در اکثر نعمت هایی که به پیامبرش می‏دهد منت نمی‏گذارد
اما در مورد نعمت‏ شرح صدر به پیامبر منت می‏گذارد و می‏فرماید:

«الم نشرح لک صدرک؛ آیا سینه ات را برایت نگشودیم؟»



عوامل شرح صدر

1 - انس با قرآن:
«اللهم نور بکتابک بصری واشرح به صدری؛ خدایا چشمان مرا
به وسیله کتاب خود نورانی کن و سینه‏ ام را فراخی ده»


2 - اراده الهی:

قرآن کریم: «فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام‏؛
پس هر که خدا هدایت او را خواهد، قلبش را
به نور اسلام روشن و وسیع می‏ کند.»

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

شنبه 13 تیر 1394  12:43 AM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh ali_kamali
دسترسی سریع به انجمن ها