ابوهاشم از قول ابو علی نقل کرده است که:
هنگامی که به امیرالمومنین(علیه السلام) خبر رسید که مردم درباره ایشان گفتگو می کردند و می گفتند چرا با ابوبکر و عمر و عثمان نجنگید همانطور که با طلحه وزبیر و عایشه جنگید ؟
حضرت در حالی که ردایی به دوش انداخته بود ، از منزل بیرون آمد و بر منبر تشریف برده حمد و ثنای خدارا نمود و پیامبر(صلوات الله علیه) را یاد کرد و بر او صلوات فرستاد .
سپس فرمود :
ای گروه مسلمانان ، به من خبر رسیده است که گروهی گفته اند علی را چه می شود که با ابوبکر و عمر و عثمان نجنگید همانطور که با طلحه و زبیر و عایشه جنگید . من از جنگ با آنها عاجز نبودم ،
ولی از هفت نفر از پیامبران پیروی کردم ...
اولشان نوح(علیه السلام) است آنجا که خداوند تعالی از او خبر می دهد که گفت:
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ ﴿قمر-۱۰﴾
«من مغلوب شدم پس مرا یاری کن» و اگر شما بگویید مغلوب نشده بود ، همانا کافر شده اید ، زیرا قرآن را تکذیب کرده اید واگر بگویید او مغلوب بود ، پس علی دارای عذر بیشتری است.
دوم از آنان ابراهیم(علیه السلام) است هنگامی که خداوند از او در قرآن خبر داد که به قومش فرمود:
وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَى أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاء رَبِّي شَقِيًّا ﴿مریم-۴۸﴾
«از شما و از آنچه غیر از خدا می پرستید دوری می گزینم» پس اگر بگویید او دوری جست بدون ناراحتی ، قرآن را تکذیب کرده اید و اگر بگویید که او رنج و ناراحتی دید و سپس دوری گزید ، پس علی دارای عذر بیشتری است.
سوم لوط (علیه السلام) است که خداوند خبر داد از آنچه او گفت به قومش:
قَالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ ﴿هود-۸۰﴾
«ای کاش مرا در دفع شما قوتی بود یا به جانب صاحب قوتی پناه می گرفتم»
پس اگر بگویید که قدرت داشت بر آنان ، همانا قرآن را تکذیب کرده اید و اگر بگویید که بدانها قدرت نداشت پس علی دارای عذر بیشتری است.
چهارم یوسف(علیه السلام) است آنجا که گفت:
قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ ... ﴿یوسف-۳۳﴾
«پروردگارا زندان برای من بهتر است از آنچه مرا بدان می خوانند»
پس اگر بگویید او سختی را همراه با خشم خدا خواست ، همانا کافر شده اید و اگر بگویید او به آنچه خدا را به خشم می آورد فرا خوانده شد ولی زندان را انتخاب کرد ، پس علی دارای عذر بیشتری است.
پنجم موسی بن عمران(علیه السلام) است آنجا که خداوند تعالی از او خبر داد:
فَفَرَرْتُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿شعراء-۲۱﴾
«وقتی از شما ترسیدم فرار کردم و خداوند به من حکم داد و مرا از مرسلین قرار داد»
پس اگر بگویید او گریخت بدون ترس ، همانا قرآن را تکذیب کرده اید و اگر بگویید او گریخت از ترسی که بر خود داشت ، پس علی دارای عذر بیشتری است.
ششم برادرش هارون است از آنجا که خداوند تعالی از او خبر داد:
قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿اعراف-150﴾
«ای پسر مادرم ، همانا این قوم مرا ضعیف کردند و نزدیک بود مرا بکشند ، پس دشمنان را بر علیه من سرزنش نیاور»
پس اگر بگویید نزدیک نبود او را بکشند، همانا قرآن را تکذیب کرده اید و اگر بگویید نزدیک بود او را بکشند، پس علی عذر بیشتری دارد.
هفتم پسر عمم محمّد است آنجا که از ترس کفار به غار گریخت(سوره ی توبه - 40)،
پس اگر بگویید او از ترس جانش نگریخت ، همانا دروغ گفته اید و اگر بگویید او به خاطر حفظ جانش گریخت ، پس وصی پیامبر دارای عذر بیشتری است.
ای مردم ، از هنگامی که مادر مرا زاده است ، پیوسته مظلوم بوده ام ...
مناقب ابن شاذان ، صفحه 173
قضاوت ها و معجزات حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام ص 181