«عطر و طعم ترشی های مادرم را هرگز از یاد نمی برم!» «لالایی های پدرم هرگز از خاطرم نمی رود!» «آن کلوچه های خوشمزه ای را که در دوران نوجوانی با لذت می خوردم، فراموش نمی کنم»؛ در حقیقت سوالی که در این زمینه به ذهن خطور می کند، این است که چرا این خاطرات هرگز کمرنگ نمی شوند؟ چرا هنوز رنگ چشمان مادربزرگ خود را به یاد دارم، در حالی که سال هاست او را ندیده ام؟
غز انسان چیزی کمتر از رایانه نیست. تمام افکار و خاطرات در مغز ما سیم کشی شده اند و هر بار که مورد مشابهی با خاطرات خود را می بینیم، جرقه ای در ذهن مان زده می شود؛ بنابراین امروز که به تکاپو افتاده اید با مکانیسم کار مغز برای بازیابی اطلاعات آشنا شوید، بدانید هر چه بیشتر درباره حافظه خود اطلاعات کسب کنید، آسان تر می توانید قدرت ذهن تان را تقویت کنید. در ادامه با طرز کار مغز و چگونگی جاودانه شدن خاطرات آشنا خواهید شد.
متخصصان مغز و اعصاب بر این باورند حافظه در چندین ناحیه از مغز قرار گرفته است و شبکه پیچیده ای را تشکیل می دهد که هر رشته از آن، نماد خاطرات گوناگون ماست و تقابل این گره ها خاطرات جامعی از یک رویداد یا فرد را خلق می کند. زمانی که فرد قصد دارد چیزی را به یاد بیاورد، ابتدا باید یک سینگال شنیداری، حسی یا بینایی را دریافت کند.
این سیگنال در بخش های مختلف قشر مغز رخنه می کند و در حافظه ذخیره می شود؛ در حالی که آماده سازی مواد اولیه به یک ناحیه دیگر از مغز مربوط می شود و عطر، حس و شکل کیک در قسمت دیگری ذخیره شده است و در ضمن آن احساس قلبی که هنگام پخت کیک دارید، از بخش دیگری از مغز سرچشمه می گیرد و در نهایت همگی یک خاطره کامل و کدگذاری شده را در مغز شما شکل می دهند. از این رو، زمانی که به پختن کیک فکر می کنید، یادآوری این خاطره تمامی الگوهای عصبی مربوطه در مغز را فعال می کند و کد این خاطره در مغزتان رمزگشایی می شود.
حافظه بلندمدت
حافظه بلندمدت به شما این امکان را می دهد که اطلاعات بسیار قدیمی را از گذشته به خاطر بیاورید. به عقیده متخصصان، حتی زمانی که فراموشی های روزمره موجب ایجاد اختلال در توانایی مغز برای یادآوری خاطرات می شوند، حافظه بلندمدت به هیچ عنوان تحلیل نمی رود و قادر است حجم نامحدودی از اطلاعات را در خود ذخیره کرده و آن را تا ابد حفظ کند.
چهره ها، عطرها و ... از جمله خاطراتی هستند که تا آخر عمر در مغز باقی می مانند؛ چرا که وقتی چیزی را می آموزید یا درک می کنید، شبکه های عصبی متشکل از نورون های فراوان که در مغز با یکدیگر ارتباط دارند. تقویت می شوند و پروتئینی تولید می کنند که مدارهای عصبی را استحکام می بخشد. به مرور زمان، وقتی مغز چیزی را مکررا می آموزد، کارایی این شبکه ها افزایش می یابد و با هر منظره، صدا یا حسی که قشر مغز را درگیر کند، آن خاطره خاص یادآوری می شود.
روی هم رفته می توان گفت اگر مغزتان متوجه شود که اطلاعات خاصی ارزش به خاطر سپردن را دارد، فرایند عصبی فوق فعال شده و ارتباطات قوی تر می شود.
حافظه کوتاه مدت
حافظه بلندمدت فرایندهای پیچیده ای دارد اما درک عملکرد حافظه کوتاه مدت نسبتا ساده است؛ چون تنها چند دقیقه به طول می انجامد. با این وجود اگر اطلاعات موجود در حافظه کوتاه مدت به منطقه ای از مغز برسد که در آنجا همراه با اطلاعات پیچیده تر دیگر پردازش شود یا برای همیشه از ذهن تان پاک خواهد شد یا در حافظه بلندمدت ذخیره می شود.
حافظه کوتاه مدت به دو دسته حافظه کوتاه مدت منظم و حافظه کوتاه مدت فعال تقسیم می شود و شیوه پردازش اطلاعات در آنها متفاوت است. اگر اطلاعات دریافتی اهمیتی نداشته باشند، مدت زمان کوتاهی در مغز باقی می مانند و وارد فاز پردازش پیچیده مغز نمی شوند اما حافظه کوتاه مدت فعال با تکرار اطلاعات می تواند آنها را برای مدت زمان طولانی حفظ کند.
اگر آهنگی را تنها یک بار بشنوید، محال است آن را یاد بگیرید اما اگر چندین بار به آن گوش کنید، متن ترانه وارد قشر «فرونتال» مغزتان شده و برای ورود به حافظه بلندمدت پردازش می شود؛ در الی که حافظه بلندمدت با ثبات و دگرگونی ئائمی شبکه های عصبی گسترده در مغز حفظ می شود، حافظه کوتاه مدت را الگوهای کوتاهی از ارتباطات عصبی در نواحی «فرونتال»، «پری فرونتال» و «پاریتال» مغز حمایت می کنند.
شکبه مغزی انسان چیزی کمتر از تار عنکبوت نیست. بسیاری از قسمت های مغز به شما کمک می کنند واقعیت ها، رویدادها، مهارت ها، کارها، مفاهیم و تجارب خود را به کمک فرایند پردازش و چگونگی شکل گیری شبکه های عصبی به یاد بیاورید. همچنین این شبکه ها به حفظ اطلاعات و شکل گیری حافظه ای که تا آخر عمر با شما می ماند نیز کمک می کند.