پاسخ به:خاطرات خوش راسخونی
چهارشنبه 10 دی 1393 10:40 AM
مثل اینکه حافظم بهبود یافت و خاطره ها داره یادم میاد!
یک روز رفتم راسخون . خواستم یک کمی گردش کنم و از کمربندی گلستان شهدا راسخون بیایم. چشمتون روز بد نبینه راه را گم کردم. رفتم بزرگمهر و پیاده بودم و یک ساعتی پیاده روی کردم و خلاصه بخیر گذشت!
تازه راسخون آیفون هم داره و مثل مراکز حساس هسته ای می مانه! یک روز زنگ زدم گفتند کیه؟؟؟؟؟ من هم که نمی دونستم چی بگم گفتم آقای نجاران هستند؟! خلاصه خیلی خجالت کشیدم.
اگر کسی را یافتی که در لبخندت غمت را دید، در سکوتت حرف هایت را شنید و در خشمت محبتت را فهمید؛ بدان او بهترین دارایی توست :)