0

خاطرات خوش راسخونی

 
borkhar
borkhar
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 19319
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:خاطرات خوش راسخونی
سه شنبه 9 دی 1393  10:13 AM

یادش بخیر

اولی باری که وارداتاق چت شدم.هیچ کدوم ازآجیهانبودن جزآجی سلما.اول باایشون آشناشدم.

یادم میاداگه حضورآجیم نبودتواتاق چت منم تواتاق چت موندنی نمیشدم.laugh(هرچندباعث اعتراضاتی هم شده)wink

یادم میاداوایل آجی طهمورس روباآجی سلمااشتباه میگرفتم.میگفتم ای خدا!!!کجابه کجاس............آخرش آجی سلماکیه؟آجی طهمورس چی؟؟؟

درضمن من اوایل فکرمیکردم آجی نازنین هم خیلی خودشونومیگیرن وخیلی هم جدی هستن وبه زورمیشه باهاشون حرف زدlaughولی بعدمتوجه شدم اصلاایشون اینطوری که فکرمی کردم نیستن.heartدیگه الان که شدیم باهم دخترعمووآجی سادات بدلی.خیلیم آجیم روهم دوستش دارم

خدایا دلم به سان قبله نماست...وقتی عقربه اش به سمت "تو"می ایستد آرام می شود

"ان الله مع الصابرین ...همانا خداوند با صابرین است"

تشکرات از این پست
salma57 amirhossein1392 ali_kamali sayyed13737373 farshon hossein201273 khodaeem1 nazaninfatemeh tachberdee shayesteh2000 moradi92 ravabet_rasekhoon papeli ahmadfarm
دسترسی سریع به انجمن ها