بنام خدا
کرامات حضرت محمد مصطفی(ص)
در كتاب تحفه الذاكرين كرمانشاهي و كنزالغرايب مسطور است كه ام السلمه روايت كرده ، كه روزي خاتم الانبياء صلي الله عليه و آله از صحرايي مي گذشت ناگاه از كنار دشت آوازي بلند شد ، و آن حضرت به اطراف ملاحظه كرد! و كسي را نديد .
بار ديگر فريادي شنيد و ملتفت نگرديد ، دفعه سوم حضرت احمد مختار نظر با محبت خويش را گشاده و چشمش به آهوي پا بسته اي افتاد كه كرد : يا رسول الله اين يهودي مرا صيد كرد و دو فرزند شيرخواره در پس اين كوه دارم كه آنها را شير نداده ام ، خيلي نگران آنها هستم ، ميخواهم ، بروم كه كودكانم را سير كنم ! و باز مراجعت نمايم ، حضرت فرمود : البته مراجعت خواهي كرد ، عرض كرد : بلي ، اگر چنانكه گفتم خلافي واقع شود و تاءخير نمايم ، خداوند مرا مانند جماعت عشار عذاب كند ، حضرت ضامن شد و آهو رفت و بعد از زماني در موعد مقرر ديد آهو با دو بره اش آمدند ، هرسه به پابوسي آن بزرگوار شرفياب شدند ، صياد يهودي از مشاهده اين معجزه به ديدن شريف اسلام مشرف شد و براي رضاي خاطر شريف حضرت رسول صلي الله عليه و آله آن آهو را آزاد كرد .
آهو با دو بره اش حضرت رسول صلي الله عليه و آله را دعا و ثنا كرده خواستند بروند جناب رسول خدا براي نشان آزادي زنجيري به قرار طوق به گردن آهوان بست يعني اين آهو منسوب به رسول خدا صلي الله عليه و آله است و آزاد كرده آن بزرگوار است پس هر كسي كه آن نشان را ميديد احترام رسول خدا صلي الله عليه و آله را مراعات كرده آن آهو را صيد نكرده و زخمي به آنها وارد نمي ساخت كانه گوشت آن به مردم حرام شده بود .
آه آه صد هزار آه نمي دانم كه آهوان حرم سراي نبوت و ولايت را چرا در صحراي كربلا صيادان بي رحم كوفه و شام به جراحات شمشير و تير جفا تشنه و گرسنه صيد كرده بعضي را كشتند و بخري را اسير و دستگير در بيابانها و صحراها و بازارها با هزار ظلم و ستم مي گردانيدند ، و به اين ظلمها اكتفا نكرده قلب مبارك حضرت رسول صلي الله عليه و آله را شكسته به مجلس ابن زياد ملعون در كوفه و به مجلس چون يزيد پليدي در شام شوم كشيده و چه مصيبتها به آن دست بستگان وارد آوردند . الا لعنه الله علي القوم الظالمين.
منبع:کتاب داستان هائی از انوار آسمانی