0

مکتب تربیتی امام محمدباقر بر چه اسلوبی استوار بود؟

 
namebaran
namebaran
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 4155
محل سکونت : تهران

مکتب تربیتی امام محمدباقر بر چه اسلوبی استوار بود؟
پنج شنبه 6 آذر 1393  5:32 PM

امام محمد باقر (ع) پنجمین آفتابی است که بر افق امامت، جاودانه درخشید. زندگی‌اش سراسر دانش و ارزش بود، از این روی باقر العلوم نامیده شد؛ یعنی شکافنده دشواری‌های دانش و گشاینده پیچیدگی‌های معرفت. خصلت آفتاب است که هماره گام بر فرق ظلمت می‌نهد و در لحظه‌های تاریک، بر افق زمان می‌روید تا دوباره ارزش‌های مهجور و نهان ‌در سیاهی جهل و جور را، جان بخشد و آشکار سازد.

ایشان نیز در عصر حاکمیت جور و تشتت اندیشه‌های دینی امت اسلام، تولد یافت تا پیام آور معرفت و احیاگر اسلام ناب محمدی (ص) باشد. حضرت در شهر مدینه تولد یافت و بر اساس نظریه بیشتر مورخان و کتابهای روایی، تولد آن گرامی در سال ۵۷ هجری بوده است. این نقل، با روایاتی که نشان می‌دهد امام باقر (ع) به هنگام شهادت جد خویش حسین بن علی (ع) در سرزمین طف حضور داشته و سه سال از عمرش می‌گذشته است هماهنگی دارد.

در روز و ماه ولادت آن حضرت نیز نقلهای مختلفی یاد شده است؛

الف) سوم صفر ۵۷ هجری.
ب) پنجم صفر ۵۷ هجری.
پ) جمعه اول رجب ۵۷ هجری.
ت)دوشنبه یا سه شنبه اول رجب ۵۷ هجری.

بیشتر محققان با ترجیح نظریه نخست، یعنی سوم صفر آن را پذیرفته اند.
 

مکتب تربیتی امام محمدباقر بر چه اسلوبی استوار بود؟
 

تبار والای امام باقر (ع)

امام محمد باقر (ع) از جانب پدر و نیز مادر‌ به شجره پاکیزه نبوت منتهی می‌گردد. ایشان نخستین مولودی است که در خاندان علویان از التقای دو بحر امامت (نسل حسن بن علی و حسین بن علی علیهما سلام) تولد یافت؛

پدر: علی بن الحسین، زین العابدین (ع)
مادر:‌ام عبد الله، فاطمه، دختر امام حسن مجتبی (ع)

مادر گرامی امام باقر (ع) نخستین علویه‌ای است که افتخار یافت فرزندی علوی به دنیا آورد. ۹ نام برای وی کنیه‌هایی چون‌ ام الحسن و ‌ام عبده آورده‌اند، اما مشهور‌ترین آن‌ها، همان‌ ام عبد‌الله است. در پاکی و صداقت، چنان نمونه بود که صدیقه‌اش لقب دادند.

امام باقر (ع) مادر بزرگوار خویش را چنین توصیف کرده است: «روزی مادرم کنار دیواری نشسته بود، ناگهان دیوار ریزش کرد و در معرض ویرانی قرار گرفت، مادرم دست بر سینه دیوار نهاد و گفت، به حق مصطفی (ص) سوگند، اجازه فروریختن نداری. دیوار بر جای ماند تا مادرم از آنجا دور شد. سپس دیوار فرو ریخت‌».

لقب «باقر» مشهور‌ترین القاب آن حضرت به شمار می‌آید و بیشتر منابع بدان تصریح کرده‌اند. در بیان فلسفه تعیین این لقب برای وی‌ آمده است: شکافنده معضلات علم و گشاینده پیچیدگی‌های دانش بود و به دلیل گستردگی معارف و اطلاعاتی که‌ داشت، باقر نامیده شد.

تربیت فرزند یکى از مهم‏‌ترین وظایف والدین و مربیان در عرصه زندگى است. تربیت ‏به معناى شکوفا نمودن استعدادهاى درون انسان‏‌ها و هدایت غرائز نهفته آنان به سوى قله کمال و رستگارى است. تربیت مجموعه تلاش‌هایى است، سنجیده و منظم براى نیل به هدف‏هاى مشخص و شکوفا سازى توان‏هاى بالقوه در تمام ابعاد وجودى انسان و به عبارت دیگر مى‏توان تربیت را انتقال میراث‏هاى فرهنگى مطلوب و ارزشمند از نسلى به نسل دیگر دانست.

به طور کلى، مجموعه تلاش‏‌ها، فرصت‏‌ها، اقدامات، امکانات و برنامه‏‌ها از بدو انعقاد نطفه تا واپسین دم حیات براى رشد و شکوفاسازى توان‌‏هاى بالقوه فرد به طور همه جانبه تا رسیدن به حداکثر ظرفیت را تربیت مى‌‏نامیم.

از آنجا‌ که امامان معصوم شیعه بهترین شیوه‏هاى تربیتى فرزند را فرا روى پیروان خود نهاده‏اند، زندگى پر افتخار آنان مى‏تواند به عنوان موفق‏‌ترین الگوهاى تربیتى در طول تاریخ بشر مطرح شود. در این نوشتار به مناسبت اول ماه رجب، روز ولادت امام محمد باقر ـ علیه‌السلام ـ روش‌هاى تربیت فرزند را در سیره و سخن آن گرامى بررسى نموده و برخى نکته‌‏هاى قابل توجه را ارائه می‌‏نماییم.

نقش تربیتى والدین

پدر و مادر به عنوان دو رکن اساسى خانواده بیش‏‌ترین نقش را در تربیت فرزندان ایفا مى‌کنند. مادر از زمان انعقاد نطفه تا دوران نوجوانى ارتباطى تنگاتنگ با کودک دارد. خصلت‌ها، اندیشه‏‌ها، افکار و رفتار مادر بیش‏‌ترین تاثیر را در ساختار شخصیتى یک نوجوان به جاى مى‏‌گذارد. مادر همانند یک معلم، مربى و الگوى گفتارى و رفتارى کودک به حساب مى‌‎‏آید.

او یکى از عوامل مؤثر تربیتى از نظر محیطى و وراثتى است. به این جهت‏ براى پرورش فرزندان سالم و صالح، باید از زمان ازدواج در اندیشه انتخاب مادر شایسته براى فرزندان بود. چرا که از منظر حضرت باقر ـ علیه السلام ـ تربیت کودک از‌‌ همان مرحله آغاز مى‌‏شود.

امام باقر ـ علیه السلام ـ در روایتى به تأثیر شیر مادر در اطفال اشاره کرده و به محمد بن مروان فرمود: «استرضع لولدک بلبن الحسان، وایاک والقباح، فان اللبن قد یعدى؛ براى شیر دادن به فرزندت از دایه‏هاى خوشرو و زیبا استفاده کن و از زنان بد صورت و قبیح برحذر باش، زیرا شیر گاهى (صفات و ویژگى‏هاى روحى مادر را به فرزند) منتقل مى‌‏کند‌».

در این گفتار امام پنجم ـ علیه السلام ـ از تأثیر شیر مادر در انتقال زشتى‏‌ها و زیبایى‌‏هاى ظاهرى مادر به فرزند سخن به میان آورده است.

بنابراین نقش وراثتى و محیطى مادر در تربیت فرزندان نباید مورد غفلت قرار گیرد. گذشته از تأثیر مادران در نسل آینده، وجود پدر نیز به عنوان مدیر خانواده نقش به سزایى در ساختار شخصیتى کودک دارد. طبق فرموده امام باقر ـ علیه السلام ـ صلاحیت و شایستگى‏‌هاى پدر از جمله خصلت‌هایى است که در پرتو آن فرزندان از انحرافات و کجروى‏‌ها محفوظ مى‏‌مانند. آن حضرت فرمود: «یحفظ الاطفال بصلاح آبائهم; اطفال در سایه صلاحیت و شایستگى پدرانشان [از انحرافات] مصون مى‏‌مانند‌».

در حقیقت مجموعه اعمال، رفتار و گفتار پدر، در شکل‏گیرى شخصیت آینده کودک کار‌ساز خواهد بود؛ افزون بر این پدر به عنوان مدیر اقتصادى خانواده مى‏‌تواند با کسب درآمد صحیح و به دست آوردن روزى حلال در روحیات و صفات کودک، تأثیر قابل توجهى داشته باشد. به همین جهت امام باقر ـ‌علیه السلام ـ به پدرانى که تلاش مى‌‏کنند سفره‌‏هاى منازل خود را با روزى حلال بیارایند مژده مى‌‏دهد که: «آنان در روز قیامت ‏با سیمایى نورانى همانند ماه شب چهارده با خداوند ملاقات خواهند نمود. لقى الله عزوجل یوم القیامة ووجهه مثل القمر لیلة البدر‌».



مکتب تربیتی امام محمدباقر بر چه اسلوبی استوار بود؟
 


تكریم شخصیت كودك

مربى شایسته با بهره‏گیرى از روش‏هاى متنوع، به تکریم شخصیت کودک مى‏پردازد و از این طریق زمینه تربیت صحیح و اعتلاى صفات نیک را در وجود او فراهم مى‏‌سازد. او مى‏داند که مهم‏‌ترین مشکل کودکان و نوجوانان، احساس حقارت و عدم اتکا به نفس است و انسان‌‌ همان طور که به آب و غذا نیازمند است‏به تکریم و توجه دیگران نیاز دارد، بلکه این نیازهاى عاطفى و معنوى او به مراتب بیشتر از نیازهاى جسمانى اوست.

عمده‏‌ترین دلیل ناسازگارى در فرزندان و علت‏‌ بسیارى از ناهنجارى‏‌ها را باید در احساس حقارت و کم توجهى والدین به فرزند جست‌و‌جو نمود. این فقر روحى و روانى را مى‏توان از راه‏هاى زیر بر طرف نمود؛

الف) گزینش نام نیک

نام هر شخص نشانگر اعتقادات، ملیت، فرهنگ و خواسته‏هاى درونى او و خانواده‏اش مى‏باشد. اسمى که براى یک کودک انتخاب مى‏شود در تکریم و تحقیر شخصیت وى نقش دارد. کودکانى که نام زیبا و پسندیده دارند، غالبا مورد تقدیر و توجه دیگران هستند و از شنیدن تمجید‌ها و افتخاراتى که نامشان موجب آن است لذت مى‌‏برند؛ بر عکس کسانى که والدین آنان هنگام انتخاب نام به معنى و محتواى آن بى توجه بوده و یک اسم نامناسب و بیگانه از فرهنگ خودى را براى فرزند خود انتخاب کرده‏اند، در آینده احساس حقارت نموده و احیانا مورد ملامت و سرزنش قرار خواهند گرفت.

در سیره امام باقر ـ علیه السلام ـ به این نکته توجه خاصى مبذول شده است. آن حضرت در مورد انتخاب نام زیبا براى فرزندان چنین رهنمود مى‌‏دهد: «اصدق الاسماء ماسمى بالعبودیة وافضل‌ها اسماء الانبیاء؛ دوست داشتنى‏‌ترین اسم‏‌ها آن است که حاکى از بندگى خدا باشد و بهترین آن‏‌ها نام‏هاى پیامبران است‌».

امام پنجم ـ علیه السلام ـ نام‏هاى فرزندان خویش را نیز از بهترین نام‏‌ها برگزیده بود. نام‏هاى فرزندان آن حضرت بدین ترتیب است:

۱- جعفر ـ علیه السلام
‌۲ ـ عبدالله
۳ـ ابراهیم
۴ـ على
۵ ـ زینب
۶ ـ ‌ام سلمه (۵)

پیشواى پنجم به این شیوه تربیتى آن چنان اهمیت مى‏داد که حتى دستور داده بود پایین‏‌ترین طبقات اجتماع را هم با القاب و نام‏هاى تحقیرآمیز صدا نکنند، بلکه با بهترین نام‏‌ها از آنان یاد کنند و مى‏فرمود: «سموهم باحسن اسمائهم (۶) ; با نیک‌‏‌ترین نامشان آن‏‌ها را صدا بزنید‌». و به این ترتیب از توهین و تحقیر شخصیت آنان جلوگیرى مى‌‏نمود.

ب) گفت‌و‌گوى صمیمانه

یکى از راه‏هاى انتقال آموزه‏هاى تربیتى به کودکان و نوجوانان ایجاد ارتباط کلامى با لحنى دلپذیر مى‌‏باشد. تجربه نشان مى‌‏دهد که اگر لحن و صوت والدین، مربیان و مبلغان در ارتباط کلامى داراى بار عاطفى و مثبت ‏باشد، آنان در ایجاد ارتباط و نفوذ در دل مخاطب نوجوان موفق خواهند بود. کلمات دلنشین، سخنان نیکو، ملایم و محبت‏‌آمیز از مشکلات روحى و ناهنجارى‏هاى کودکان و نوجوانان کاسته و رنج‏هاى درونى آنان را التیام مى‏‌بخشد.

ریشه بسیارى از تندخویى‏‌ها، خشونت‏‌ها، لجبازى‏‌ها، زورگویى‏‌ها، بدبینى‏‌ها، افسردگى‏‌ها و گوشه‏‌گیرى و ناامیدى‏‌ها را مى‏توان با ارتباط کلامى صحیح و نیکو از میان برداشت. امام باقر ـ علیه‌السلام ـ با اشاره به این شیوه کارآمد تربیتى مى‏‌فرماید: «قولوا للناس احسن ما تحبون ان یقال لکم; به زیبا‌ترین صورتى که میل دارید مردم با شما سخن بگویند با آنان سخن بگویید‌».

آرى همان طورى که انسان دوست ندارد دیگران با او بى ادبانه، خشن، آمرانه، خشک و با لحنى تند سخن بگویند، دیگران هم چنین انتظارى از او دارند. این نکته در مورد ارتباط کلامى با کودکان از اهمیت ویژه‏اى برخوردار است و نقش کلیدى در تربیت ایفا مى‏کند. زیرا روح کودکان لطیف‏‌تر و تحمل آنان کمتر است.

ج) سلام دادن به فرزندان

سلام دادن به کودکان عزت نفس را در آنان تقویت مى‏کند و یکى از بهترین راه‏هاى ارتباط اجتماعى و نفوذ در شخصیت کودکان است. این عمل که یکى از والا‌ترین آموزه‏هاى تربیتى دین مبین اسلام به شمار مى‌‏رود نکات مثبت فراوانى را در خود جاى داده است که از جمله آن‏‌ها: تقویت روابط بین مربى و متربى، رفع کدورت و ناراحتى‏هاى احتمالى، تقویت روحیه‌‏‌ها و نزدیکى دل‏هاست.

گذشته از این‏‌ها سلام دادن والدین و مربیان با صداى رسا و آهنگى دلنشین به فرزندان، عزت نفس را در آنان تقویت نموده و روحیه خود باورى و احساس شخصیت را در وجود آنان استحکام خواهد بخشید و آنان نیز اینگونه عادت خواهند کرد.

اگر این عمل ادامه یابد، تربیت کودک توام با نشاط و موفقیت پیش خواهد رفت. امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: «ان الله یحب افشاء السلام; خداوند دوست دارد که سلام با لحنى رسا [و دلپذیر] باشد‌». و این نکته برگرفته از آموزه‏هاى تربیتى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى‏باشد که فرمود: «پنج چیز را تا لحظه مرگ ترک نخواهم کرد... که یکى از آنان سلام کردن به کودکان مى‏باشد، تا بعد از من یک رسم رایج ‏شود‌)».

د) ابراز محبت‏به کودکان

یکى از راه‏هاى پرورش اعتماد به نفس در فرزندان، ابراز محبت‏به آن‏هاست. کودک‌‌ همان طورى که به آب و غذا نیاز دارد به محبت هم نیاز دارد. بوسه زدن بر صورت فرزند، به آغوش گرفتن، گفت‌و‌گوى محبت‏آمیز، نوعى اظهار علاقه و محبت است. این عمل فقر عاطفى کودکان را جبران کرده و روحیه اعتماد به نفس و خودباورى را در آنان تقویت مى‏کند و در نتیجه زمینه تربیت صحیح در وجود آنان فراهم مى‌‏گردد.

امام باقر ـ علیه السلام ـ در موارد بسیارى از این شیوه تربیتى در مورد فرزندان خود استفاده مى‏‌کرد. چنانکه محمد بن مسلم مى‌‏گوید: در حضور امام باقر ـ علیه السلام ـ بودم که فرزند خردسالش جعفر وارد شد. پیشواى پنجم فرزندش را به آغوش کشیده و به سینه خود چسبانید و آن‏گاه با کلمات زیبا و محبت‌‏آمیز با وى به گفت‌و‌گو پرداخت.

نقش پررنگ هنر در تربیت

هنر در حوزه تربیت از جایگاه ویژه‏اى برخوردار است. از آنجایى که امروزه هنر در قالب فیلم، نمایش، خط، شعر، خطابه، سرود، نقاشى و... تبلور یافته است، و این روش طرفداران زیادى در میان کودکان و نوجوانان دارد، استفاده از آن در تربیت کودکان و نوجوانان روشى موفق و جذاب مى‌‏باشد.

تأثیر آموزه‌‏هاى تربیتى با این شیوه‌ غیر مستقیم، عمیق و ریشه دار است و مى‌‏توان به وسیله آن به اعماق وجود مخاطب نفوذ کرده و او را تحت تاثیر قرار داد. امام باقر ـ علیه السلام ـ براى هنرمندان متعهد ارزش ویژه‌‏اى قائل بود و در فرصت‏هاى مناسب آنان را تشویق و ترغیب مى‏‌نمود.

یکى از هنرمندان متعهد و زبر دست معاصر با آن حضرت، شاعر معروف، کمیت‏ بن زید اسدى است. وى علاوه بر اینکه مسائل تربیتى و دینى را که از طریق فرهنگ اهل بیت علیهم السلام آموخته بود در قالب ابیات و اشعار سحرآمیز به نسل‏هاى بعدى منتقل مى‌‏کرد، با سروده‏‌هاى خود ستم‏‌هاى بنى امیه را نیز افشا مى‌‏نمود.

کمیت اسدى شبى در مدینه به حضور امام باقر ـ علیه السلام ـ رفت و بخش‏هایى از قصیده می‌میه خود را به آن حضرت عرضه کرد. وقتى به این بیت رسید: «و قتیل بالطف غودر منهم... بین غوغا امة وطغام / و کشته شده در سرزمین طف که از سوى آنان به او خیانت‏ شد. در میان هیاهوى مردمى پست و فرومایه‌». امام باقر ـ علیه السلام ـ با شنیدن این جمله منقلب شد و با چشمانى گریان فرمود: اى کمیت! اگر در نزد ما مال و ثروتى بود به تو مى‌‏دادیم، اما به تو‌‌ همان سخن را مى‏‌گویم که پیامبر صلى الله علیه و آله به حسان بن ثابت فرمود: «لا زلت مؤیدا بروح القدس ما ذببت عنا اهل البیت / تا زمانى که از ما خاندان دفاع مى‏‌کنى مورد تایید روح القدس خواهى بود‌».

چشم برندار ازم می پاشه زندگیم

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها