0

متن روضه و نوحه شام غریبان

 
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:متن روضه و نوحه شام غریبان
سه شنبه 13 آبان 1393  2:12 PM

همراه زینب (سلام الله علیها)

بی بی نیمه های شب آرام آرام آمد گودال دید مادرش حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم هست، شروع کرد با مادر درد و دل کردن، مادر جان کجا بودی، صبح تا حالا چه بلایی سرم آمد، دیدی حسینم را گرفتند ...

فرمود دخترم من صبح تا حالا همه ی صحنه ها را دیدم، کنارت بودم، بالا سر علی اکبر (علیه السّلام)، بالا سر قاسم (علیه السّلام)، حتی تو از خیمه نیومدی اما من بالای سر بچه های تو هم بودم ...

عرضه بداریم: بی بی جان ! زینب ! متوجه شدی مادرت اومده گودال، مادرت بدن بی سر را زیارت کرد، اما مادرت یه جای دیگه هم رفت، شما نرفتید، سند داری؟ بله اون جایی که امشب سر داداشت رفت، می دونی امشب سر اربابت کجاست؟ امشب تا صبح سر حسین (علیه السّلام) گوشه ی تنور است ...  .

زن خولی می گه دیدم نور داره به آسمون می ره ...

ستاره ی درخشان شام

منبع:كتاب گلواژه های روضه

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها