پاسخ به:مبحث هفتاد و دوم طرح صالحین: امر به معروف و نهی از منکر در نهضت امام حسین (علیه السّلام)
پنج شنبه 15 آبان 1393 8:50 PM
ادامه
باز يک قصه بگويم شايد شنيده باشيد. خيلي مشکل است آدم بعد از 34سال بخواهد حرف بزند و هيچکدام از حرفهايش تکراري نشود. مثل تاکسي که صبح تا شب رانندگي ميکند. بالاخره گذرش به کوچه قديميها هم ميخورد. بنده خدايي بود نماز مغرب را ميخواندند. بعد از نماز زيارت عاشورايي بود. بعد سخنراني و عزاداري و شام بود. سر کوچه چند نفر افراد رنگارنگ بودند. اينها فقط براي شام ميآمدند. ساعت آخر سر سفره ميرفتند. صاحبخانه گفت: آقايان شما نه براي نماز آمديد. نه براي زيارت عاشورا، نه سخنراني و عزاداري، فقط براي شام ميآييد. به اينها برخورد. گفتند: ديگر نميآييم. بلند شدند و رفتند و شام نخوردند. شب امام حسين به خواب صاحبخانه آمد و گفت: اينها مشتريهاي من هستند چرا ردشان کردي؟ اينها در طول سال به خانه تو نميآيند. چون پرچم من بالاي سر در است ميآيند. چون يا حسين است ميآيند. اينها مشتري من هستند. چرا اينها را رد کردي؟ گفت: عذرخواهي ميکنم. فردا شب در کوچه رفت و گفت: آقا من ديشب به شما گفتم: چرا فقط براي شام ميآييد؟ امام حسين مرا توبيخ کرد. گفت: اينها مشتريان من هستند، تشريف بياوريد. آنها هم عوض ميشوند. انتقام نگيريم. تعصب نداشته باشيم.
دعوت ما با عمل باشد. يعني با عمل دعوت کنيم. نه با حرف! حالا ميگويد: گفتم عمل نکرد. سنت خدا اين است که مردم آزاد باشند. بالاخره قرآن به پيغمبر ميگويد: بگو، «قُل» بعد خيلي جاها ميگويد: «وَ إِنْ تَوَلَّوْا» (آلعمران/20) يعني تو اين را بگو، اما ممکن است مردم گوش ندهند. آزاد هستند. اينطور نيست که با حرف شما مجبور شوند. سنت خدا اين است که مردم را آزاد بگذارد. گاهي بايد منتظر فرصت ديگر باشيم. يعني الآن نميشود، وقت ديگر. پيغمبر ما وقتي آيه نازل شده بود «وَ أَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الْأَقْرَبين» (شعرا/214) يک غذايي درست کرد، فاميلها را دعوت کرد و نبوت خودش را مطرح کرد. ابولهب بلند شد جلسه را با يک برنامه منحرف کرد. حضرت فرمود: در اين جلسه ديگر نميشود از نبوت گفت. جلسه تعطيل يک آبگوشت ديگر درست کنيد. يعني گاهي وقتها در يک جلسه در يک شرايطي نميشود. بايد شرايط را عوض کرد.
وقت من تمام شد... سعي کنيم بزرگترين معروفها نماز است. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ» (طه/132)، «وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوف» (حج/41)، «و امر بالصلاة» اين پيداست بالاترين معروف نماز است. هيأتهاي عزاداري به نماز عنايت داشته باشيد. برنامهها يا با نماز ختم شود، يا با نماز آغاز شود. جوانهايي که بيرون از مسجد تکيه ميزنند، مسجد را رها نکنند. يعني امام حسين يک دکان در مقابل مسجد نيست. امام حسين بنده خداست و رقيب خدا نيست. اينطور نيست که حالا که تکيه زديم نماز را در تکيه بخوانيم. نماز را در مسجد بخوانيد، به تکيه برگرديد. مسجديها هم تکيه بروند. ما بايد از اين اهرم خوب استفاده کنيم. يک يا حسين بگو، هفتاد ميليون با لباس مشکي در خيابان ميآيند. اين قدرت در دست ما است. از اين قدرت خيلي ميشود استفاده کرد.
خدايا کساني که را که در طول تاريخ از اين قدرت استفاده کردند و از دنيا رفتند، همه را با امام حسين محشور بفرما. آنهايي را که امسال و سالهاي بعد عزاداري ميکنند، از ياران مخلص امام زمان و امام حسين قرار بده. در جامعه ما روز به روز معروفها را بيشتر و منکرها را کمتر بفرما. ما را آمر به معروف و ناهي از منکر قرار بده.
«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»