پاسخ به:نوحه و متن روضه شب نهم محرم، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
شنبه 10 آبان 1393 6:30 PM
زمین علقمه دریای خون شد
تن بی دست سقا غرق خون شد
شنو از حلق خشک چاک چاکش
فغان یا اخا ادرک اخایش
عزیز فاطمه علیها السّلام با قلب خسته
سر نعش علمدارش نشسته
به دامن گه نهد آن جسم صد چاک
گهی خون از دو چشمش می کند پاک
گهی گوید که ای ماه مدینه
چه گویم آب اگر خواهد سکینه
ز جا برخیز ای سرو روانم
علمدار رشید و قهرمانم
به خیمه دخترم چشم انتظار است
به حال مرگ طفل شیر خوار است
شکسته از غمت پشت حسین است
پریشان گیسوان زینبین است
(مرحوم علی اکبر خوشدل)
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش