پاسخ به:نوحه و متن روضه شب نهم محرم، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
شنبه 10 آبان 1393 6:29 PM
درکنار علقمه سروی ز پا افتاده است
یا گلی از گلشن آل عبا افتاده است
در فضای رزمگاه چون گشته است نقش زمین
ناله جانسوز ادرک اخا یا اخا افتاده است
از نوای جانگداز ساقی لب تشنگان
لرزه بر اندام شاه نینوا افتاده است
ناگهان از صدر زین افکند خود را بر زمین
دید بسم الله ز قرآنش جدا افتاد ه است
تا کنار علقمه چون بوی عباسش شنید
دید بر خاک بلا صاحب لقا افتاده است
دست بر پشتش کشید و آه جانسوزی کشید
گفت پشت من ز هجرانت جدا افتاده است
حال زینب را نگویید چون شنید از شاه دین
دست عباس علمدارش جدا افتاده است
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش