پاسخ به:نوحه و متن روضه شب هشتم محرم، حضرت علی اکبر علیه السلام
پنج شنبه 8 آبان 1393 1:25 PM
ز بوستان ولایت گلی ز دستم رفت خدا به داد دلم رس علی زدستم رفت
خا به سوز دلم کن نظر که جانم رفت ز جان عزیزترم ، جوانیم رفت
حالا دسته جمع برویم کربلا ، پائین پای ابی عبدالله ، برای میوه دل حسین گریه کنیم ، تا اذن میدان خواست بابا اجازه داد ، همین ک علی روانه میدان شد سرش را به طرف آسمان بلند کرد صدا زد : خدا شاهد باش رفت به میدان جوانی که شبیه ترین به رسول تو بود ، هر وقت مشتاق دیدار پیغمبر تو بودیم به علی نگاه می کردیم . رفت میدان ، جنگ نمایانی کرد ، اما یک وقت صدا زد : یا ابتاه علیک منی السلام، بابا من هم رفتم خداحافظ .
نمی دانم امام حسین به چه حالی آمد به طرف علی ، اما همین که کنار بدن علی رسید ، روی زمین نشست (فَجَلَسَ علی التراب )صدا زد : ولدی علی .
تو صید خونین دهنی طپیده در خون بدنی
عقیق سرخ یمنی علی علی ، علی علی
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش