نوحه زبانحال مسلم
شنبه 3 آبان 1393 5:20 PM
ای طوعه من غریبم بی یار و غم نصیبم
من مسلم عقیلم من نائب حسینم 2
ای زن مرا ز احسان مهمان نما به آبی
این قلب تشنه ام را با آب ده جوابی
رحمی نما ب حالم گر پیر و کتابی
تحصیل کن تو ای زن با این عمل ثوابی
خشکیده مثل چوبی از تشنگی زبانم
من مسلم عقیلم من نائب حسینم 2
باد صبا گذر کن یکدم به سوی بطحا
از من رسان سلامی نزد عزیز زهرا
بر گو میا به کوفه مسلم غریب و تنها
گشتند خصم جانم بر قتل من مهیا
در راه عشقت ای شه ، من کشته از جفایم
من مسلم عقیلم ، من نائب حسینم 2
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش