حمیری باسند خود از امام صادق علیهالسلام، از امام باقر علیهالسلام نقل کرده است:
حسن بن علی علیهالسلام با اصحاب خود نشسته بود که جنازهای را عبور دادند. برخی برخاستند ولی آن حضرت برنخاست و چون جنازه را بردند، یکی از یاران گفت:خدا از بلاها حفظت کند! چرا برنخاستی، با این که رسول خدا صلی الله علیه و آله چون جنازهای را از کنارش عبور میدادند، برمیخاست؟!
امام حسن علیهالسلام فرمود:رسول خدا صلی الله علیه و آله، یک بار برخاست، و آن زمانی بود که آن حضرت در یک جای تنگی نشسته بود و جنازهی یک یهودی را عبور دادند و او برخاست و دوست نداشت که آن جنازه بر بالای سر او قرار گیرد. [1] .
دولابی با سند خود از امام صادق علیهالسلام، از امام باقر علیهالسلام نقل کرده است:
حسن بن علی علیهالسلام در میان گروهی نشسته بود که جنازهای را عبور دادند، و چون جنازه [به کنار ایشان] رسید، مردم برخاستند و آن حضرت فرمود:جنازهی یک یهودی را که پیامبر صلی الله علیه و آله بر سر راه آن نشسته بود، عبور دادند و پیامبر صلی الله علیه و آله برخاست؛ زیرا دوست نداشت که آن جنازه بر بالای سر او قرار گیرد. [2] .
طبرانی با سند خود از محمد بن سیرین نقل کرده است:
حسن بن علی علیهالسلام و ابنعباس - که خدا از آنان خشنود باد - نشسته بودند که جنازهای را عبور دادند، و یکی از آنان برخاست و دیگری برنخاست. یکی از آنان گفت:آیا رسول خدا صلی الله علیه و آله برنخاست؟ و دیگری پاسخ داد:آری، سپس نشست. [3] .
و نیز طبرانی با سند خود از محمد بن سیرین نقل کرده است:
جنازهای را از کنار ابنعباس و حسن بن علی علیهالسلام عبور دادند، پس حسن علیهالسلام برخاست و ابنعباس نشست. حسن علیهالسلام فرمود:آیا پیامبر صلی الله علیه و آله برای جنازهی یک مرد یا زن یهودی که از کنارش عبور دادند، برنخاست؟ او گفت:آری و نشست. [4] .
پی نوشت ها:
[1] قرب الاسناد:88، ح 292.
[2] الذریة الطاهرة:112، ح 119.
[3] المعجم الکبیر 86:3، ح 2743.
[4] المعجم الکبیر 86:3، ح 2744.