پاسخ به:مبحث 67 طرح صالحین: فضایل حضرت علی و حضرت فاطمه
چهارشنبه 9 مهر 1393 4:00 PM
توسل به فاطمه و شفاى بيمار
جناب آقاى شيخ عبدالنبى انصارى داراب ، از فضلاى حوزه علميه قم ، قضاياى عجيبى دارند كه براى نمونه يكى از آنها نقل مى شود:
مدت يك سال بود كه دچار كسالت شديد سردرد و سرگيجه شده بودم و در شيراز سه مرتبه و در قم پنج مرتبه و در تهران سه مرتبه به دكترهاى متعددى مراجعه و داروها و آمپولهاى فراوانى مصرف نموده بودم ، ولى تمام اينها فقط گاهى مسكن بود و دوباره كسالت عود مى كرد. تا اين كه يكى از شبها، در عين ناراحتى به سختى به منزل آية الله بهجت كه يكى از علماى برجسته و از اتقياى زمان است ، براى نماز جماعت . در بين نماز جماعت حالم خيلى بد بود، طورى كه يكى از رفقا فهميد و پرسيد: فلانى مثل اين كه خيلى ناراحت هستى ؟
گفتم : مدت يك سال است كه اين چنين هستم و هر چه هم به دكتر مراجعه نموده ام و دارو مصرف نموده ام ، هيچ تاءثيرى نداشته .
آن آقا، كه خودش از فضلا و متقين بود، فرمود: ما دكترهاى بسيار خوبى داريم ، به آنها مراجعه كنيد.
فورا فهميدم و ايشان اضافه فرمود: متوسل به حضرت زهرا(سلام الله عليها) شويد كه حتما شفا پيدا مى كنيد.
حرف ايشان خيلى اثر كرد و تصميم گرفتم متوسل شوم . آمدم در خيابان با همان ناراحتى به يكى ديگر از فضلا برخوردم كه او هم حقير را تحريص بر توسل نمود. پس به حرم حضرت معصومه (سلام الله عليها) رفتم و سپس به منزل و در گوشه اى تنها شروع به تضرع و توسل و گريه نمودم و حضرت زهرا(سلام الله عليها) را واسطه قرار دادم و بعد خوابيدم . شب از نيمه گذشته بود، در عالم خواب ديدم كه مجلسى برقرار شد و چند نفر از سادات در آن شركت داشتند و يكى از آنها بلند شد و براى بنده دعايى كرد.
صبح از خواب بيدار شدم سرم را تكان دادم ديدم هيچ آثارى از سردرد و سر گيجه ندارم ، ذوق كردم و فورا رفتم با حالت نشاط و خوشحالى ، كه مدتى بود محروم بودم ، رفقا را ديدم و عده اى را دعوت كردم و مجلس روضه اى را در منزل برقرار نمودم و ان شاء الله تا پايان عمر اين روضه ماهانه خانگى را خواهم داشت و اكنون كه حدود هشت ماه است از اين جريان مى گذرد، الحمدلله حالم بسيار خوب و توفيقاتم چندين برابر شده و با كمال اميدوارى اشتغال به درس و تبليغ داشته ام و دارم