پاسخ به:اشعار دفاع مقدس
دوشنبه 31 شهریور 1393 6:45 PM
مزامير سبز
تقديم به جانبازان عزيز
به ساحل زدى روح دريايىات را
به هامون فكندى توانايىات را
فراخواندهام كوه و دريا و جنگل
كه شايد كنم وصف زيبايىات را
صبورى چو كوه و وسيعى چو دريا
و جنگل سروده است خضرايىات را
شب عشقبازى چه ديدى كه دادى
به سوداى يك جلوه بينايىات را
ملائك به تو سجده كردند آن شب
كه ديدند مستى و شيدايىات را
نهادى زمين ، دست و پاگير پا را
ستاندى پر و بال پويايىات را
نهادى به جا دست و جاويد كردى
به خمخانه پيمانه پيمايىات را
شبى جانگزاتر از آن شب نديدم
كه ديدم وداع « مصلايىات » را
جماران تلاوت نموده است شيوا
حديث غم و عشق و تنهايىات را
دماوند تصوير كرده است زيبا
غرور سپيد تماشايىات را
چه سان وصف گويم چگونه سرايم
من ناشكيبا ، شكيبايىات را
تو خود با حضور صبورت ، سرودى
مزامير سبز اهورايىات را
بميرم نبينم پريشانى تو
بمانى ، ببينم شكوفايىات را
یا صاحب الزمان علیه السلام