0

غزل شماره ۲۵۴: دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور

 
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:غزل شماره ۲۵۴: دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور
چهارشنبه 17 تیر 1394  2:50 PM

۱٫بار دیگر بلبل عاشق و شکیبا از شاخه ی سرو بلند قامت آواز سر دارد که چشم بد از روی گل دور باد؛ بلبل با آواز خود رسیدن فصل بهار را نوید می دهد.فصل عشق و مستی فرا می رسد.


۲٫ای گل سرخ!به شکرانه ی آنکه بر دل بلبل عاشق سلطنت می کنی و پادشاه جمال و زیبایی هستی، با این بلبلان عاشق و بیدل، تکبّر نکن.


۳٫از دوری و غیبت تو هیچ گله و شکایتی ندارم، زیرا تا غیبت و جدایی نباشد، وصال به یار و حضور در کنار او لذت بخش نخواهد بود.


۴٫اگر دیگران با عیش و عشرت شاد و خرّم هستند، برای ما غم عشق شیرین است و فراق از معشوق سبب سرور و شادمانی است و عاشق بودن بی وصال لذت محسوب می شود.


۵٫چنانچه زاهد و پرهیزکار آلوده به ریا، دل به حوریان و کاخ های بهشتی بسته و امیدوار است، اما قصد ما عاشقان میکده و حور ما معشوق زیباروی است.


۶٫همراه با آواز دلنواز چنگ، شراب بنوش و غم مخور.اگر کسی به تو بگوید که می نخور به این دلیل که کار گناهی است، بگو خدا بخشنده است و گناهکاران را می بخشد و خدا عاشقان را می بخشد.


۷٫ای حافظ!چرا از غم دوری شکایت می کنی؟ عاقبت، دوران فراق پایان می یابد و در پی آن وصل میسّر می شود و پس از دوران تاریکی روشنایی می آید.
منبع مقاله :


باقریان موحد، رضا؛ (۱۳۹۰)، شرح عرفانی دیوان حافظ بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی، قم: کومه، چاپ اول

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها