0

معمای دزدی در روز برفی♦♦♦ 93/5/25

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

معمای دزدی در روز برفی♦♦♦ 93/5/25
شنبه 25 مرداد 1393  7:40 PM

 

 معمای تصویری , معما با راه حل

کارآگاه اسمیت از ماشینش پیاده شد، از کنار ماشین یخ زده خانم جانسون عبور کرد، بعد با گذشتن از حیاط پوشیده از برف تمیز و یک دست و با عبور از پله های یخ زده  به درب ورودی رسید. کمی قبل برف سنگینی باریده بود اما طوفان تا همین نیم ساعت پیش هم ادامه داشت. خانه خانم جانسون یک خانه روستایی کوچک و بدون پارکینگ بود.

 

خانم جانسون درب را باز کرد و کارآگاه را به خانه دعوت کرد. او گفت: روز سردیه؛ اینطور نیست؟
کارآگاه گفت: و البته خیلی سرد برای دزدها.
کارآگاه از خانم جانسون خواست که در مورد سرقت در خانه اش توضیح دهد.

 

خانم جانسون گفت: من 5 دقیقه پیش رسیدم خونه، وقتی وارد خونه شدم دیدم که درب گاوصندوق بازه. سریع به شما زنگ زدم. خوشحالم  که زود خودتونو رسوندید.
کارآگاه گفت: مثل اینکه تو این شب سرد یه خبر داغ داریم.
خانم جانسون گفت: کارآگاه! امروز تمام جواهراتم دزدیده شده، فکر نمی کنم وقت خوبی برای شوخی کردن باشه.

 

کارآگاه گفت: صددرصد با شما موافقم خانم جانسون . چرا شما در شبی به این سردی من رو برای این شوخی کوچک به اینجا کشوندید.

به نظر شما چرا کارآگاه با خانم جانسون با کنایه صحبت کرد ؟

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
mohammad98
دسترسی سریع به انجمن ها