نام اصلي اين شهر ترشيز است. درگذشته اين شهر جزو ولايتي بود به نام بوشت ويا يوشت كه غير از ترشيز، شهر معروف ديگر آن، كندر بوده است. درسال 520 هـ. ق اين شهر توسط سلطان سنجر سلجوقي محاصره و غارت شد و پس از اين تاريخ، يكي از مراكز مهم فرقه اسماعيليه گرديد. در قرن هشتم هجري، اين شهر توسط امير تيمور گوركاني ويران شد. آثار به جامانده در اين شهر متعلق به قرون هفتم و هشتم هجري است. سرو افسانهاي كاشمر در اين شهر قرار دارد.
شهرستان كاشمر، با پهنهای حدود 5 هزار كيلومتر مربع، در باختر خراسان رضوي قرار گرفته است. جمعيت شهرستان كاشمر در سرشماری عمومی نفوس و مسكن 1375 ه.ش، 186765 نفر بوده است، كه از اين شمار 92475 نفر مرد و 94290 نفر زن بوده اند. كاشمری ها متدين، زحمت كش و علاقه مند به زادگاه خود هستند. به آداب سنتی نياكان خود پای بندند و به سالخوردگان و بزرگان احترام بسيار می گذارند. قاليبافي، زيلوبافي، گيوه بافي، تهيه پارچه هاي دستباف و بافتن چادرشب ابريشمي مهمترين صنايع دستي اين شهرستان را تشكيل ميدهند.قالي بافي كاشمر چه از نظر كميت و چه از نظر كيفيت داراي شهرت خاصي بوده و عوايد حاصله از ان بالاترين رقم اهالي را تشكيل مي دهد.قالي و قاليچه بافت اين شهرستان بيشتر پشمي و داراي طرحهاي كاشمري و كاشاني و نقشهاي زيرخاكي، لچك، ترنج، اسكيمي، تخت جمشيد، درختي، سه كله (قاليچه)، چهار رقصي، طرح و تركمني (قاليچه) و گلتوره اي (قاليچه) هستند. آرامگاهمدرس، باغمزار، برجكشمير، تپه باستانیكندر، چند باب آسياب در دامنهكمر باغ دشت، سد شاهی در كوه سرخ و ريوش، سد عضدالدوله در شمال آبادی كاشمر، سيد مرتضی در 5 كيلومتری شمال كاشمر، قلعهآتشگاه،قلعهپسر، قلعه دختر و مسجد جامع برخي از مكانهاي ديدني و تاريخي شهرستان كاشمر را تشكيل ميدهد.
مکان های دیدنی و تاریخی
آرامگاهمدرس، باغمزار، برجكشمير، تپه باستانیكندر، چند باب آسياب در دامنهكمر باغ دشت، سد شاهی در كوه سرخ و ريوش، سد عضدالدوله در شمال آبادی كاشمر، سيد مرتضی در 5 كيلومتری شمال كاشمر، قلعهآتشگاه،قلعهپسر، قلعه دختر و مسجد جامع برخي از مكانهاي ديدني و تاريخي شهرستان كاشمر را تشكيل ميدهد.
صنايع و معادن
صنايع خوراكی، نساجی، سلولزی، كانی غير فلزی، فلزی، شيميايی، و برق در كاشمر وجود دارند. معادن آنتيموان در علی آباد كاشمر، كائولن ريوش، كائولن اوج پلنگ، كائولن مكی، و… در اين ناحيه وجود دارد.
کشاورزی و دام داری
كشاورزی، به ويژه باغداری كاشمر رونق دارد و بيشتر بر پايه روش های سنتی استوار است. مهم ترين فرآورده های كشاورزی كاشمر عبارت اند از : گندم، جو، چغندرقند، پنبه، آفتابگردان، زيره، درختان ميوه دار، به ويژه انگور، نباتات علوفه ای، صيفی جات و حبوبات. پرورش دام و طيور نيز در كاشمر به دو گونه سنتی و صنعتی انجام شده و مردم به پرورش گوسفند، بز، گاو و شتر می پردازند.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان كاشمر، با پهنه ای حدود 5 هزار كيلومتر مربع، در باختر خراسان، از نظر جغرافيايی در 35 درجه و 11 دقيقه پهنای شمالی و 58 درجه و 27 دقيقه درازای خاوری و بلندی 1215 متر از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان از سوی شمال به شهرستان های نيشابور و سبزوار، از باختر به شهرستان برداسكن، از خاور به شهرستان تربت حيدريه و از جنوب به شهرستان های گناباد، فردوس و طبس محدود است. هوای كاشمر معتدل و خشك بوده و بيش ترين درجه حرارت در تابستان ها 38 درجه بالای صفر و كم ترين آن در زمستان ها، 3 درجه زير صفر است. ميانگين بارندگی ساليانه كاشمر 180 ميليمتر گزارش شده است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
كاشمر و ترشيز پيشين، از گذشته های دور تا كنون دچار دگرگونی و تغيير نام شده است. در بررسی نام اين شهر به بيش از بيست نام برخورد شده است، كه با يك جمع بندی می توان تمامی آن ها را در واژگان «كاشمر»، «ترشيز»، «بست» و «سلطان آباد» خلاصه كرد. بدين گونه واژه كشمر، كه می تواند به معنای آغوش مادر گرفته شود، با گذشتن از شكل های كيشمر و كشمار، سرانجام به گونه كاشمر در آمده و در همين صورت بازمانده است. از سوی ديگر فرهنگ نگاران، كاشمر را گونه كامل شده «كاخجر»، «كاشخر» و «كاشغر» دانسته اند و بر اين باورند، كه «كاش» برگردانيده شده «كاج» است و «كاخجر»، ياد آور سرو بزرگ و سرشناس اين سرزمين است.
بنا بر روايتی در محلی كه اكنون كاشمر خوانده می شود، بين گشتاسب كيانی و زرتشت پيامبر ديداری روی داده است. چون گشتاسب كيانی، دين بهی را پذيرفت، زرتشت نخستين آتشگاه خود را در قلمرو حكومت كيانی پی ريخت و در جلو در اين آتشكده، درخت سروی را كه تبار بهشتی داشت، با دست خويش كاشت تا همين سرو را بر ايمان شاه گواه بگيرد. بر هر برگ اين سرو نام گشتاسب نقش بسته بود و چون درخت بالا گرفت، شاه نيز بر گرد سرو مينوی، تالار بزرگی ساخت تا نگهدار حرمت سرو باشد.
كشمر در 31 هـ . ق، به دست مسلمانان افتاد. پيروان زرتشت، كه حاضر به پذيرش جزيه نبودند، در نيمه دوم سده 8 م، در حالت جنگ و گريز، اين ناحيه را ترك كردند و خود را به بندر جاسك، و دريای مكران ( دريای عمان) رسانده سپس با گذشتن از دريای مكران به كرانه های گجرات، از جمله بندر سورات و بمبئی رفتند. خراسان، (از جمله ترشيز) در دو سه سده نخستين اسلام، بين امرای طاهری، چون رافع بن هرثمه ( در گذشته 284 هـ . ق ) و امرای صفاری، مانند احمد بن عبدالله ( كشته شده 268 هـ . ق) و ابوطلحه منصور سركب، دست به دست گشت. در سال 438 هـ . ق، هنگامی كه حسن صباح، پيشوای اسماعيليان، در الموت استقرار يافت، دستيار مومن خويش، حسين قاينی را، كه از پيش حكومت ترشيز و قهستان را داشت، به عنوان داعی به كاشمر فرستاد. در سال 520 هـ . ق، وزير سلطان سنجر سلجوقی، ترشيز را محاصره و چپاول كرد. ابن اثير و ياقوت حموی، چيره گی اسماعيليان را بر ترشيز، بين سال های 520 تا 530 هـ . ق، دانسته اند. لشگريان هلاکوخان نيز در تون و ترشيز چپاول و كشتار بسيار كردند.
اميران قهستان و ملوك سيستان، گه گاه ترشيز را به قلمرو خود می افزودند. سربداران نيز حكومت خود را از جام تا دامغان و از خبوشان تا ترشيز، گسترش دادند و خواجه علی مويد ( 766- 788 هـ . ق ) نيز كه آخرين آن ها بود، ولايت های قاين، طبس، ترشيز و قهستان را به قلمرو خود افزود و اين جايگاه تا سال 782 هـ . ق، كه خواجه علی به تيمور لنگ پيوست، ادامه داشت. تيمور لنگ، ترشيز را در سال 784 هـ . ق، به سازش گشود. از آن پس، شاهان و شاهزاده گان تيموری تا اوايل سده 10 هـ . ق، ترشيز را در اختيار داشتند. آخرين آنان، يعنی سلطان حسين ميرزا بايقرا، تا سال 910 هـ . ق، خراسان را در دست داشت. پس از او چندی اوزبك ها به رهبری محمد خان شيبانی، بر خراسان چيره شدند. از اين زمان تا استقرار كامل صفوی، ترشيز را گاه حاكمان اوزبك و گاه سردارانی از طايفه های صفوی، چون شاملو و استاجلو، اداره می كردند. در اواخر حكومت شاه تهماسب، ترشيز در دست محمود خان صوفی اوغلی بود و در روزگار محمد شاه صفوی، نخست ترشيز را به همان محمود خان دادند، و سپس شاه علی سلطان افشار حاكم كاشمر گرديد.
تاريخ كاشمر، به ويژه در سده 12 و 13 هـ . ق، به گونه ای با خانواده عرب عامری يا عرب ميش مست آميخته است. حضور دايم امرای عرب ميش مست، در رويدادهای دوران افشاريان، زنديان و قاجاريان جدی و چشمگير است، نه تنها در ناحيه كاشمر، بلكه در تمامی ايران، به ويژه مازندران، اصفهان، كرمانشاه، يزد و خراسان.