0

قرار شب بیست و چهارم ماه مبارک رمضان

 
rosesorkh
rosesorkh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : تیر 1393 
تعداد پست ها : 504

پاسخ به:قرار شب بیست و چهارم ماه مبارک رمضان
سه شنبه 31 تیر 1393  10:03 AM

، 
و أنفقوا فی سبیل الله و لا تلقوا بأیدیکم إلی التهلکة و أحسنوا إن الله یحبّ المحسنین» (سوره بقره، آیه 195) ودر راه خدا انفاق کنید و خود را به دست خود به هلاکت میفکنید و نیکی کنید که همانا خدا نیکوکاران را دوست می دارد. این آیه پس از آیه جهاد آمده است و نشان می دهد که باید همزمان، انسان با جان و مال خود در راه خدا انفاق کند گو اینکه جهاد نیاز به مال دارد و بدون انفاق مال، جهاد امکان پذیر نخواهد بود. اگر رسول خدا صلی اللّه علیه و آله در آغازکار احتیاج به شمشیر علی علیه السلام داشت قطعا نیاز به اموال خدیجه سلام اللّه علیها نیز داشت و هر دو باهم، به کمک رسالت آمدند و اسلام را به پیروزی رساندند. از آن که بگذریم، گذشتن از جان نیز انفاق به حساب می آید زیرا جهادگر از جان خود که مایه زندگی و حیات است می گذرد. ولی در مورد انفاق وگذشتن از مال خداوند می فرماید: خود را با دست خود به هلاکت نیاندازید. و من بر این باورم که خداوند در هر دو کار یعنی گذشتن از جان و از مال ما را دستور می دهد که خود را به هلاکت نیندازیم. مقصود از این جمله چیست؟ برخی خیال می کنند که خداوند در مورد جهاد ابتدائی نیز می خواهد ما را نهی کند از این که خود را به کشتن بدهیم و همین آیه را مورد استدلال قرار می دهند که امام حسین علیه السلام نمی بایست خود را به هلاکت بیندازد با اینکه مطمئن بود که با عدد اندک نیروهایش توان مقابله با آن ارتش تا دندان مسلح را نداشت. اینها قطعا در جهل فرو رفته اند و غرض از آیه را هرگز نفهمیده اند.
اصل ظاهری آیه در مورد انفاق در راه خدا است یعنی انفاق باید به گونه ای باشد که خود را به هلاکت نیندازیم و معنایش این است که نباید در بذل وبخشش اسراف و زیاده روی کرد. همچنان که بخل ورزیدن عیب و ننگ است، اسراف کردن و خود را به روز سیاه نشاندن نیز عیب بزرگ و نابخشودنی است. و این که می فرماید خود را به هلاکت نیندازید ممکن است هردو مورد را در بر گیرد یعنی اگر بخل ورزیدید و در راه خدا انفاق نکردید به هلاکت معنوی می افتید و آخرتتان را از دست می دهید و اگر زیاده روی و اسراف کردید، به هلاکت مادی و دنیوی گرفتار می شوید. پس در هر دو صورت هلاکت است و انسان باید همواره حد اعتدال و میانه روی را در پیش گیرد نه افراط و نه تفریط. در آخر آیه می فرماید "وأحسنوا ان الله یحب المحسنین" احسان کنید زیرا خداوند نیکوکاران را دوست می دارد. برخی از مفسران بر این باورند که مقصود از احسان، حسن ظن به خدا است یعنی که انفاق کنید و راه اعتدال را پیش گیرید و از اختلال در روزی و معاش نهراسید ولی این احتمال خیلی بعید به نظر می رسد هرچند مطلب درست است زیرا احسان غیر از حسن ظن است. و عجیب است که برخی مفسران چنین تفسیر کرده اند. و برخی نیز گفته اند مقصود از احسان این است که انسان به هنگام بذل و بخشش در راه خدا با اخلاق خوب برخورد کند و محتاجان و فقرا را از خود نراند وبا آنان خوش برخورد باشد. این تفسیر جالبی است ولی تفسیر دیگری هم هست که دلالت بر میانه روی و اعتدال دارد و نیکوکاری را به آن معنی توجیه کرده است که این هم تفسیر خوبی است. به هرحال نیکوکاری و احسان خود امر بسیار مهمی است که خداوند در موارد زیادی آن را مورد نظر قرار داده است و همیشه باید نیکوکار ومحسن بود

قلب، مهمانخانه نیست که آدم ها بیایند

دو سه ساعت یا دو سه روز توی آن بمانند و بعد بروند...

قلب، لانه ی گنجشک نیست که در بهار ساخته می شود

و در پاییز باد آن را با خودش می برد...

قلب؟ راستش نمی دانم چیست!

اما این را می دانم که فقط جای آدم های خیلی خوب است 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها