قضاوتهای شگفت: اقرار از روى تهديد
پنج شنبه 26 تیر 1393 1:02 PM
زنى آبستن را كه به زنا متهم بود نزد عمر آوردند، عمر از او پرسش كرد، زن به زناى خود اعتراف نمود، عمر دستور داد او را سنگسار كنند، در حالى كه زن را مى بردند. اميرالمومنين عليه السلام به آنان برخورد نموده به ماموران فرمود: به اين زن چكار داريد؟
گفتند: عمر فرمان قتلش را داده است !
اميرالمومنين عليه السلام آنان را نزد عمر برگردانده به او فرمود: آيا تو گفته اى اين زن سنگسار شود؟
عمر گفت : آرى ؛ زيرا او به زناى خود اقرار كرد. امام عليه السلام به او فرمود: اين زن خودش گناهكار است و حق دارى درباره او چنين حكم كنى ، اما بر طفلى كه در شكم دارد چه حقى دارى ؟ و گمانم او را ترسانده اى و در نتيجه اقرار كرده است .
عمر گفت : آرى ، چنين بوده است .
اميرالمومنين عليه السلام به وى فرمود: آيا از رسول خدا صلى الله عليه و آله نشنيدى كه فرمود: كسى كه از روى شكنجه اقرار كند حدى بر او نيست ، و كسى كه با حبس و تهديد اعتراف كند اقرارش نافذ نيست .
عمر زن را آزاد نمود و گفت : زنان جهان عاجزند از اين كه پسرى مانند على بن ابيطالب بزايند. سپس گفت : لولا على لهلك عمر؛ اگر على نبود عمر هلاك مى شد
كشف الغمه ، ج 1، ص 149.