متن کامل اعترافات عبدالمالک ريگي ا
سه شنبه 6 خرداد 1393 3:15 PM
ريگي در گفتوگوي اختصاصي با شبکه پرس تي وي به دلايل اقدامات تروريستي و ارتباط خود با سازمانها و نهادهاي امنيتي آمريکايي و نيز رابطين آنها پرده برداشت.
متن اعترافات سرکرده گروهک تروريستي جنداله به شرح زير است:
کمک سيا به سازمانهاي مخالف جمهوري اسلامي ايران
اين حرف يکي از مسئولين بلند پايه سيا بود که ميگفت اگر بخواهيم حمله نظامي به ايران را ترتيب دهيم، بسيار مشکل خواهد بود ولي، برنامهاي داريم تا به تمام سازمانهايي که مخالف نظام (جمهوري اسلامي ايران) هستند، کمک کنيم؛ البته آن سازمانهايي که پتانسيل و قدرت جنگ را دارند و نه هر سازماني. آنها گفته بودند که به اين نتيجه رسيدهاند که گروه و سازمان ما (جنداله) اين قدرت را دارد که بتواند سيستم و نظام را در منطقه به چالش بکشاند و مشکلاتي برايش ايجاد کند.
ناصر بليدهي (رئيس گروهک جداييطلب سيستان و بلوچستان) ايميلي براي ما فرستاد. وي خودش سخنگوي حزب مردم پاکستان است که از احزاب سکولار قومي به شمار ميآيد. او ايميلي فرستاده بود که گروهي از افراد ناتو قصد دارند با من ملاقات داشته باشند و همکاري کنند. او گفت که اگر بخواهيم، ميتواند بين ما و ناتو رابط شود.
بعد از چند روز، ياسين اهوازي (رئيس گروه جدايي طلب الاهوازيه) پيامي با همين مضمون براي من فرستاد. ياسين اهوازي يکي از اعضاي حزب خلق عرب الاهواز است. به ياسين جواب مثبت دادم و هماهنگ کردند که اين قرار ملاقات کجا ترتيب داده شود. آنها نظرشان بر اين بود که اين ملاقات در کشور مغرب صورت گيرد. من و يکي از دوستانم به نام سلمان عزيزي با ايشان به کراچي رفتيم. بعد از مدتي اقاي ياسين براي ما ويزا فرستاد و ما از شهر کراچي بليط تهيه کرديم.
زماني که آنجا رسيديم، ياسين اهوازي در فرودگاه به استقبال ما آمده بود. ما از فرودگاه به هتلي رفتيم و در
اين هتل که الحيات نام داشت، مستقر شديم. چند ساعت بعد ياسين اهوازي به دنبال ما آمد و گفت که بايد براي ملاقات حرکت کنيم.
يکي از مسائلي که با توضيحات در اين نشست براي ما مطرح کردند، اين بود که عملياتهاي خود را از منطقه بلوچستان و مناطق مرزي به مناطق مرکزي منتقل کنيم. به من گفتند که اين مسئله هم به نفع ما و هم به نفع شماست. ميگفتند، در منطقهاي که عمليات انجام ميداديم، بر حکومت، اقتصاد و بر کل چرخه نظام تاثير ندارد. زماني اين عملياتها تاثير بيشتري خواهند داشت که اين در مرکز ايران انجام شوند. در آن موقع است که دولت (جمهوري اسلامي ايران) متوجه جديت اين عملياتها خواهد شد.
بعد از دو ماه دوباره آقاي ياسين اهوازي ايميلي براي من فرستاد و مجددا در ماه ژوئن درخواست ملاقات را مطرح کردند و اصرار داشت که من بگويم او (ياسين اهوازي) هم در اين ملاقات و در اين سفر حضور داشته باشد. از طريق همان رابطي که در سفر قبلي هماهنگ کرده بوديم، ايميل فرستادند، ويزا گرفتيم و از همان طريق قبلي به کشور مغرب رفتيم.
در اين ديدار گفتند که در اين مسير با ما همکاري ميکنند و ارتباط ما را با رسانههاي مختلف برقرار خواهند کرد و ما هم هر چند وقت يک بار با اين رسانهها مصاحبه کنيم به خصوص زماني که عملياتي انجام ميداديم؛ (ميگفتند) آن زمان بسيار مهم است که شما مصاحبهها و گفتگوهايتان را بيشتر کنيد و در اين گفتوگوها مقاصد خود را بيان کنيد.
آنها گفتند که اسامي افرادي به همراه آدرسها، عکس و همه اطلاعاتشان را به ما ميدهند و حتي ابزارهاي عملياتي از قبيل مواد منفجره و ابزارهاي لازم براي عملياتهاي تروريستي نيز در همان شهرها در اختيار ما قرار ميدهند و ما فقط عمليات را اجرا ميکرديم. (گفتند) در قبال انجام هر يک از اين عملياتها پول هنگفت و بزرگي در اختيار ما قرار ميدهند و اين پول جدا از همکاري آنها بود. (گفتند) براي هر شخص مبلغي تعيين شده و اين مبلغ را به شما خواهيم داد.
نظر همه ما بر اين بود که (با آنها) دشمن و اهداف مشترک داريم. حالا ناتو، اسرائيل و يا هر کس ديگري باشد ولي چون اهداف مشترک داريم و خواسته آنها با اهداف ما همخواني دارد و در تناقض نيست، لذا ميتوانيم با هم همکاري کنيم و برنامه مورد نظر را پيش ببريم.
ما ليستي از اقلام و وسايل نظامي مورد نياز در جنگ هاي چريکي را تهيه کرديم و اين ليست را تحويل داديم. آنها گفتند، ترتيبي ميدهند که اين وسايل را در همان منطقهاي که ما هستيم دريافت کنيم. البته گفتند که اگر بتوانيم يک آدرس ايميل از طريق جي پي اس براي آنها بفرستيم، اين ابزار و وسايل نظامي را در هرجايي از جمله پاکستان يا مناطق مرزي ايران و يا در افغانستان، در همان منطقهاي که ما جي پي اس آن را به آنها ميداديم، به طريقي اين وسايل را به ما مي?رسانند.
برنامهريزي براي عملياتهاي تروريستي مهم
(نها معتقد بودند) اين نوع عملياتها (که ما انجام ميداديم) خيلي تاثير گذار نيستند زيرا در اين علمياتها، مثلا 10 يا 20 يا يکصد نفر از افراد معمولي، سرباز يا حتي نظامي کشته ميشوند ولي اين حملهها براي نظام (جمهوري اسلامي ايران) خيلي نقصان و خسارت ندارد چرا که افراد ديگر جاي آنها را پر خواهند کرد. ولي اگر افراد مهم در نظام ترور شوند، اين ترورها خيلي تاثيرگذار خواهد بود.
نفوذ در کشورهاي منطقه
دو نفر (از اعضا گروهک جنداله) در سفر حج توسط نيروهاي اطلاعاتي عربستان دستگير شدند و ما به دنبال اين مسئله، خيلي تلاش کرديم تا با خود مقامات عربستان سعودي ارتباط برقرار کنيم و با آنها درباره آزادي اين دوستان صحبت کنيم که به نتيجه اي نرسيديم و موفق نشديم تا اين دوستان را آزاد کنيم.
بعد دوباره از طريق فاروغ (با ماموران ناتو و رژيم اسرائيل) ارتباط برقرار کرديم که اگر ميتوانند افراد ما را از عربستان آزاد کنند. آنها قول دادند و گفتند که تلاش ميکنيم و اگر موفق شديم به شما اطلاع ميدهيم. بعد از چند روز تماس گرفتند و گفتند که ما مي توانيم اين افراد را آزاد کنيم و تا چند روز ديگر آزاد خواهند شد. چند روز بعد دوستانمان که در عربستان دستگير شده بودند، توسط افراد ناتو يا اسرائيل آزاد شدند.
(يک روز هم) فاروغ تماس گرفت و گفت من را دستگير کردهاند. دوباره با عاملان ناتو يا اسرائيل تماس گرفتم و قضيه را به آنها توضيح دادم که فاروغ به محل برگزاري نشست آمده اما در فرودگاه بحرين دستگير شده است. بعد همين افراد ترتيبي دادند که فاروغ آزاد شد.
ندامت!
فعاليتهاي من در جنداله (از روي) جهل و سطحينگري بوده است، در اين مسئله هيچ شکي نيست. به هر طرف قضيه مينگرم حتي در رابطه با ارتباطاتي که با برخي از کشورها داشتيم و در ارتباط با کارهايي که کرديم، همه اينها مبنايشان نوعي جهل بود؛ جهلي که با نفرت توام شده بود و اين مسئله عقل و خرد از کار مياندازد. من تنها راهي که (به آن) فکر ميکنم توبه در پيشگاه خداست و به بقيه ميگويم که انسان هيچگاه خون انسان ديگر را نبايد بريزد.