0

چگونگی فرج قوم ادریسِِ نبی بعد از غیبت

 
mahdiya14
mahdiya14
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 60

چگونگی فرج قوم ادریسِِ نبی بعد از غیبت
جمعه 26 اردیبهشت 1393  4:51 PM

چگونگی فرج قوم ادریسِ نبی بعد از غیبت
جمعه بیست و ششم اردیبهشت 1393 | ashab313mahdi

چگونگی فرج قوم ادریسِِ نبی بعد از غیبت

http://mastoor.ir/content/view/4938/1

 
 نام پیامبر: حضرت ادریس (علیه السلام)
مدت غیبت: 20 سال
علت غیبت: ماجرایی که پس از آن، حضرت ادریس (ع)، از قوم خود پنهان شدند، بدین ترتیب بود: پادشاه ستمگر شهر، وارد باغی از باغهای شهر شد و از آن باغ خوشش آمد. به او خبر دادند که کسی از مخالفان پادشاه، که به پیامبری ادریس نبی (ع)، ایمان دارد، صاحب آن باغ است و باغ را به شاه نمی فروشد.

شاه که از طرفی دلش در باغ بود و از طرف دیگر می خواست این مومن ادریس را سر به نیست کند، با زنش که زنی مکار و حیله گر بود مشورت کرد. زنش پیشنهاد داد که در مقابل چشم مردم، چند نفر از موافقان پادشاه، به مخالف بودن او با حکومت پادشاه شهادت دهند و اینگونه، دست پادشاه در کشتن او و تصاحب باغش باز می شود.
بدین ترتیب، مومن بیچاره را به جرم مخالفت با پادشاه و ایمان به ادریس نبی، به دار آویختند. در این زمان، خداوند از آن قوم غضب کرد و به حضرت ادریس (ع)، دستور داد که از بعد از هشدار دادن به پادشاه از شهر خارج شود.

سالهای غیبت برای پیامبر:
حضرت ادریس (ع)، پس از نفرین ستمگران قومش، با بیست نفر از مومنان خالص از شهر خارج شد و در غاری ساکن گشت. به در خواست حضرت ادریس (ع)، 20 سال قطره ای باران بر سر قوم ستمگر نچکید. در این مدت، پیامبر الهی و مومنان قوم، از غذای آسمانی می خوردند و از قحطی و گرسنگی و تشنگی جان سالم به درد بردند. (1)
 
سالهای غیبت برای مردم:
پس از نفرین حضرت ادریس (ع)، خداوند به عقوبت گناه پادشاه، او را گرفتار بلایای مختلفی کرد و زن پادشاه نیز گرفتار درندگان شد. بعد از آن، پادشاه ستمگر دیگری بر شهر بر تخت نشست و به مدت 20 سال، بارانی در شهر نبارید. تمام زمینها و باغها خشک شدند و مردم به سختی افتادند. تا جایی که برای یافتن آذوقه به شهرهای دور می رفتند و آنقدر این بلا بر آنها دشوار آمد که بالاخره به یاد آوردند که حضرت ادریس (ع)، پیش از رفتن به آنها گفته بود که تا به سوی خداوند بازنگردند، بارانی بر آنها نخواهد بارید و ظهوری اتفاق نمی افتد. (2)
 
چگونه غیبت به فرج انجامید؟
وقتی قوم حضرت ادریس (ع)، پشیمان و سرگشته رو به در گاه الهی آوردند و از گناهان خود توبه کردند، غیبت ادریس نبی (ع) به پایان خودش نزدیک شد. همه ی مردم، لباسهای پاره پوشیدند و بر خاک نشستند و بر سرشان خاک ریختند و از خداوند بخشنده، طلب بخشش کردند. در همین هنگام خداوند به ادریس (ع)، وحی فرستاد که مردم را بخشیده است ...

بدین ترتیب، حضرت ادریس (ع)،  از غار پائین آمد و به شهر وارد شد. ظهور اتفاق افتاد و باران رحمت الهی بر سر مردم شهر، باریدن گرفت. (3)
اینجا هم اثبات میشود که چرا امام صادق علیه السلام فرموده اند اگر این کار را شما شیعیان هم بکنید یعنی دعای همگانی خداوند فرج را می رساند
هر قومی که این کار را انجام داده نتیجه گرفته است
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند :
هنگامی که گرفتاری بنی اسراﺋیل (غیبت حضرت موسی) طولانی شد و ظلم و ستم بر ایشان زیاد شد ، چهل روز روی به درگاه الهی آورده ، ضجّه و گریه آغار نموده و به دعا قیام کردند ، پس از آن دریای رحمت الهی با دعای بنی اسرائیل به جوشش در آمد و خداوند به حضرت موسی و هارون وحی فرستاد که با مدد غیبی ، بنی اسرائیل را از شر فرعون نجات بخشند و صد و هفتاد سال از گرفتاری آنها کاست .(یعنی 170 سال در ظهور حضرت موسی تعجیل شد به خاطر دعای همگانی و خواست عمومی مردم)

سپس امام صادق (علیه السلام) فرمود :
شما شیعیان هم اگر مانند بنی اسرائیل ( با ضچه و گریه دعای همگانی کنید ) خداوند فرج ما را خواهد رساند. اما اگر چنین نکنید این سختی ، به نهایت مدّتش خواهد رسید (نهایت امر یعنی اوج شدت و سختی و ترس و فشار و گرانی و بی دینی و ظلم و جنگ و نا امنی و فساد و ... تا مردم بالاخره سرشان به سنگ بخورد و مجبور شوند از شدت اضطرار و بیچارگی و بدبختی به امام زمان روی اورند )

بحارالانوار ج52 ،ص131
پی نوشت:
1. كمال الدين / ترجمه كمره‏اى، ج‏1، صص 227-230 با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور 3/5؛ نهاوندی، علی اکبر، العبقری الحسان، نشر مسجد مقدس جمکران، ج 3، صص277- 280
2. همان، ص 231؛ نهاوندی، همان، ص 281
3. همان، صص 232- 233؛ نهاوندی، همان، ص 281- 284
پ.میعاد

 پرده پوشی حجت الهی و در غیبت رفتن او، از سنتهای الهی است که پیش از امام عصر (عج) برای دیگر پیامبران و دیگر اقوام نیز اتفاق افتاده است. دراین مطالب، سعی می کنیم از سالهای غیبت و ظهور حجتهای پیشین الهی سخن بگوییم؛ باشد که راه رفتگان، چراغ راه ما برای فرج مولایمان باشد؛ ان شاء الله.

 
 
مطلب مرتبط:
رجعت در اقوام گذشته: کودک گرسنه 
 
 
لینک ثابت نظر دهید

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها